چنانكه پيشتر نوشتيم، ابوبكر با مخالفت سخت على بن ابى طالب و عباس و بنى هاشم مواجه شده بود. در اين وقت مغيرة بن شعبه، سياستمدار معروف عصر، با او ملاقات كرد و گفت: صلاح در اين است كه عباس را ببينى و بهره اى از خلافت به او بدهى، به اين شرط كه بعداً هم دست فرزندانش باشد، اگر عباس با شما همكارى كند بر على و بنى هاشم چيره خواهى شد.ابوبكر اين نظريه را پسنديد و به اتفاق عمر و ابوعبيده جرّاح به خانه عباس رفتند، ابتدا ابوبكر شروع به صحبت كرد و گفت:خدا محمد (صلّى الله عليه وآله وسلّم) را به پيامبرى فرستاد و او را بر مؤمنان حكومت داد. برما هم منت گذاشت كه وى ميان ما اقامت كرد. محمد (صلّى الله عليه وآله وسلّم) از جهان رفت و كار مردم را به خودشان واگذاشت تا يك دل و يك زبان يك نفر را براى حفظ