بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
مقام رسيده باشى مخالفت ما چه عيبى دارد(1) اما آن چيزى را كه ميل دارى به ما بدهى، اگر حق تو است، ما نمى خواهيم، اگر مال مردم است، حق ندارى بى اجازه مردم تصرف كنى. اگر مال ماست حاضر نيستيم نصف حقمان را بگيريم و نصفش را ببخشيم.(2)گفتى پيغمبر همانطور كه مال شماست مال ما هم هست. نه; پيغمبر درختى بود كه ما شاخه آن درختيم و شما همسايه اش.زمامداران از اين ملاقات هم نتوانستند نتيجه مطلوبى بگيرند و عباس حاضر نشد با ابوبكر و يارانش همكارى كند. از طرفى دختر پيغمبر هم; چنانكه نوشتيم روى خوش به آن ها نشان نداد. اگر نقشه اى را كه اين دو كشيده بودند درست اجرا شده بود و مى توانستند دختر پيغمبر را راضى كنند، موقعيتشان خيلى تفاوت مى كرد ولى فاطمه (عليها السلام)تنها ابوبكر و عمر را در آن مجلس مأيوس نكرد، بلكه تا پايان زندگانى اين بى اعتنايى را درباره آن ها ادامه داد و نتوانستند رضايت دختر پيغمبر را جلب كنند. بسيارى 1 ـ و اِن كان هذا الأمر انّما يجب لك بالمؤمنين فما وجب ان كنّا كارهين.2 ـ الامامة والسياسه، صص15 و 16