بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
1 ـ عمر و ابوبكر مدت ها پيش از مرگ محمد (صلّى الله عليه وآله وسلّم) در ايام بيمارى او به خلافت نظر داشته اند.2 ـ مخالف بزرگ آن ها اول على بن ابى طالب (عليه السلام) است كه به موجب گفته پيغمبر، بايد خليفه باشد و مخالف دوم طايفه انصار است كه رييس آن ها سعدبن عباده نيز از طرفداران جدّى على است.3 ـ فدك درآمد معتنابهى داشته; به اندازه اى كه بنى هاشم مى توانستند با تأمين زندگى از محل عوايد و درآمد آن، از استفاده بيت المال چشم پوشيده و به هيچ وجه نيازى به خليفه نداشته باشند و همچنان به مخالفت با مركز خلافت ادامه دهند و بلكه دل ها را نيز متوجه خود سازند.4 ـ اين درآمد مستقيماً به دست فاطمه (عليها السلام) دختر پيغمبر مى رسيده و موقعيت وى، چنانكه نوشتيم، نزد همه مسلمانان بزرگ و مورد تجليل بوده است.اين دورانديشى ها ابوبكر را وادار نموده تا ملك مسلّم دختر پيغمبر را از چنگ وى گرفته و ضميمه بيت المال نمايد تا ديگر بنى هاشم نتوانند با مركز خلافت مخالفت نموده و در اثر تنگدستى و فشار معيشت تسليم شوند.