ظهور نزدیک است نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ظهور نزدیک است - نسخه متنی

محمد ناصری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید



ظهور نزديك است

اشاره:

آيت‏الله محمد ناصرى چهره نام آشنا در محافل مهدوى است، سالهاست كه اراداتمندان امام عصر (عج) در شهر اصفهان بر گرد او جمع مى‏شوند و با گوش دادن به بيانات ايشان عطش انتظار و شوق ديدارشان را دو چندان مى‏سازند . متن حاضر سخنرانى ايشان است كه در تاريخ 15/5/81 در حسينيه حضرت ابوالفضل (ع) ايراد شده است . نظر به اهميت نكاتى كه در اين سخنرانى مطرح شده است، گزيده‏اى از آن را تقديمتان مى‏كنيم .

لحظاتى كه امروز در خدمتتان هستم چند جمله‏اى راجع به جوان‏هاى ايرانى كه زمينه‏ساز ظهور حضرت بقية‏الله هستند صحبت مى‏كنم . دليل بر اين مدعى كه جوان‏هاى ايرانى زمينه‏ساز ظهور حضرت بقية‏الله هستند آيات متعدد قرآن و روايات متعددى است كه از نبى‏اكرم (ص) و ائمه اطهار (ع) نقل شده است . اين روايات را هم اهل سنت نقل كرده‏اند و هم علماى شيعه . يكى از اين آيات، آيه 38 از سوره محمد (ص) است كه مى‏فرمايد: «و ان تتولوا يستبدل قوما غيركم‏» .

مضمون آيه اين است: اگر شما پشت كرديد، منحرف شديد و احكام اسلام را پشت‏سر انداختيد يك عده در آخرالزمان مى‏آيند و به اين احكام و ضوابط الهى عمل مى‏كنند . «و ان تتولوا» اگر شما به اسلام و قرآن و نبى‏اكرم و ولايت پشت كرديد «يستبدل قوما خيركم‏» بدل آورده مى‏شود عوض شما يك عده‏اى غير شما كه آنها هم در همين منظومه زندگى مى‏كنند .

موقعى كه اين آيه نازل شد عرض شد يا رسول‏الله آن اشخاصى كه بعد از ما مى‏آيند و بدل و عوض ما هستند و آنها به احكام اسلامى مى‏گروند چه كسانى هستند؟ موقعى كه اين سؤال از نبى‏اكرم (ص) شد حضرت سلمان پهلوى ايشان نشسته بودند . حضرت دست گذاشتند روى زانوى سلمان و فرمودند: قوم ايشان . سلمان فارسى ايرانى بود . اختلافى است كه آيا سلمان اصفهانى بوده است‏يا اهل شيراز بوده است . اين را ما مفصلا در نجف تحقيق كرديم و معلوم شد ايشان اصفهانى بوده‏اند و از دهات اصفهان . از طرف‏هاى زرين شهر و اين حدود . حضرت فرمودند كه اشخاصى از طايفه اين شخص مى‏آيند و دين اسلام را يارى مى‏كنند . بعد حضرت فرمودند: «والذى نفسى بيده لوكان الايمان منوطا بالثريا لتناوله رجال من فارس‏» ; قسم به آن كسى كه جان من در يد و قبضه اوست; يعنى قسم به خدا، قسم به ذات احديت اگر ايمان در ثريا باشد ايرانى‏ها به آن دست مى‏يابند و خود را به كمال ايمان مى‏رسانند .

روايت ديگرى است از حضرت صادق (ع) مى‏فرمايند: «وان تتولوا يا معشرالعرب يستبدل غيركم‏» ; اگر شما عرب‏ها عمل به وظايف شرعيه نكنيد و اسلام را به نحو كمالش نپذيريد يك عده‏اى بعد از شما در آخرالزمان مى‏آيند و اسلام را بحقيقته مى‏گيرند و عمل خواهند كرد .

در تفسير الميزان، تفسير مجمع‏البيان، تفسير فخررازى، تفسير روح‏البيان و تفسير ابوالفتوح . ذكر كرده‏اند كه مراد از اين كه يك عده‏اى مى‏آيند و اسلام را احيا مى‏كنند و عمل مى‏كنند، جوان‏هاى آخرالزمان هستند .

در روايت ديگرى است كه وقتى آيه نازل شد و فرمود: «و آخرين منهم لما يلحقوا بهم‏» ; شما كه ايمان آورديد يك عده‏اى در آخرالزمان مى‏آيند و به شما ملحق مى‏شوند، سؤال كردند: يا رسول‏الله چه كسانى به ما ملحق مى‏شوند . حضرت دست‏به شانه سلمان گذاشتند و فرمودند كه: يك عده‏اى هستند در آخرالزمان از طايفه اين شخص; يعنى ايرانى‏ها و اصفهانى‏ها، اينها مى‏آيند و اسلام را يارى مى‏كنند . حضرت فرمودند: اگر ايمان در كهكشان‏ها باشد عده‏اى از عجم به آن دست مى‏يابند . حضرت در آن زمان، 1400 سال قبل از اين تقريبا، تعريف شما را مى‏كرده است كه كنجكاو هستيد، ولايتى هستيد . حضرت صادق و امام محمد باقر هم همينطور .

آيه ديگر آيه 5 از سوره اسراء است . در اين آيه مى‏فرمايد: «بعثنا عليكم عبادا لنا اولى باس شديد» ; اگر شما عمل نكنيد به احكام الهى يك عده‏اى بر شما مسلط مى‏شوند و شما را به ضرب و زور وامى‏دارند كه عمل به احكام اسلام كنيد . عرض كردند: يا رسول‏الله! اينها چه كسانى‏اند كه بر ما مسلط مى‏شوند و ما را به ضرب و زور وادار مى‏كنند كه ما مسلمان باشيم و عمل به احكام اسلام كنيم؟ حضرت فرمودند: در آخرالزمان عده‏اى مى‏آيند و از عجم هستند، ايرانى‏ها هستند .

حضرت صادق (ع) نيز در روايت معتبرى فرمودند كه: حضرت حق در آخرالزمان قبل از ظهور حضرت بقية‏الله عده‏اى را مهيا مى‏كند و براى سركوبى يهود مى‏فرستد . قبل از ظهور حضرت بقية‏الله حكومت‏يهود در بين حكومت‏هاى اسلامى بايد نابود شود . اين را امام صادق (ع) فرمودند . آنها چه كسانى هستند كه نابود مى‏كنند يهود را؟ ايرانى‏ها هستند . اين هم يك روايت .

عياشى از امام محمد باقر (ع) روايتى نقل مى‏كند كه در آن پرسيده مى‏شود «اولى باس شديد» چه كسانى هستند؟ حضرت فرمودند: اينها از اصحاب و انصار امام زمان در آخرالزمان هستند . روايت ديگرى است از حضرت صادق (ع) قريب به همين مضمون است . حضرت سه مرتبه قسم خوردند: آن اشخاص كه مى‏آيند و اگر ايمان در ثريا باشد به آن دست مى‏يابند و يهود را سركوب مى‏كنند: «والله هم اهل قم‏» ; اينها اهل قم هستند .

روايتى نقل شده كه مفصل است . اين روايت را ابن ابى الحديد در شرح نهج‏البلاغه (جلد دوم، صفحه 184) نقل كرده است . مى‏فرمايد كه: يك روز اميرالمؤمنين (ع) در كوفه مطالبى را بيان مى‏كردند و موعظه و نصيحت مى‏فرمودند، در آن زمان ايرانى‏ها اطراف اميرالمؤمنين (ع) را مثل پروانه گرفته بودند . اشعث - كه حكمش معلوم است از بزرگان كوفه بود - آمد و جريان را ديد خيلى به او برخورد و خيلى ناراحت‏شد كه ما عرب هستيم و از بزرگان عرب لكن اين ايرانى‏ها آمده‏اند و اطراف اميرالمؤمنين (ع) را مثل پروانه گرفته‏اند . ناراحت‏شد و شروع كرد يواش يواش جلو آمدن كه: يا اميرالمؤمنين اين سرخ‏پوستان، يعنى ايرانيان، اطراف شما را گرفته‏اند و بر ما چيره شده‏اند و خود را بر ما فضيلت مى‏دهند . اميرالمؤمنين (ع) اين كلام را كه شنيد ساكت‏شدند و چيزى نفرمودند و از ناراحتى پاهاى مبارك خود را به منبر مى‏زدند . صعصة بن صوحان كه يكى از اصحاب خاص اميرالمؤمنين (ع) بود بلند شد و فرمود: يا اميرالمؤمنين گوش به اين حرف‏ها ندهيد شما مطالبى را بفرماييد كه تا آخرالزمان در بين عرب و عجم مشخص باشد و شايع باشد . حضرت فرمودند: (منظورم اينجاست) آيا امر مى‏كنيد شكم‏پرستان را بپذيرم و مؤمنين و متقين و اين جوان‏ها را از اطراف خود دور كنم؟ حضرت امير به جوان‏هاى ايرانى در آن زمان افتخار مى‏كرده است . بعد فرمودند: والله ايرانى‏ها شما را سركوب مى‏كنند . اين هم يك روايت‏بود .

احمد حنبل، يكى از علماى اهل سنت، از نبى‏اكرم (ص) نقل كرده كه حضرت فرمودند: خداوند اطراف شما را از ايرانى‏ها پر مى‏كند و اينها چون شيرانى هستند و اهل فرار نيستند و از شما دفاع مى‏كنند و دشمنان شما را نابود مى‏كنند و از غنايم شما هيچ استفاده نمى‏كنند . حافظ ابونعيم كه يكى ديگر از علماى اهل سنت است نقل مى‏كند (خيلى جاها نقل كرده‏اند ايشان هم نقل كرده) كه: نبى‏اكرم (ص) يك شب خوابى ديدند و بعد آمدند نشستند در بين اصحاب و فرمودند كه من ديشب خواب ديدم كه: يك عده‏اى گوسفند سياه دنبال من بودند، بعد از مدتى اين گوسفندهاى سياه نابود شدند و يك مشت گوسفندهاى سفيد و بسيار قوى اطراف من را گرفتند . تعبيرش چيست؟ ابوبكر گفت: يا رسول‏الله اجازه مى‏دهيد خواب را من تعبير كنم؟ حضرت فرمودند: تعبير كن . عرض كرد گوسفندهاى سياه ما هستيم، اطراف شما را گرفتيم ولكن ما مى‏رويم كنار و ايرانى‏ها مى‏آيند جلو و اطراف شما را مى‏گيرند و شما را رها نمى‏كنند . حضرت مقدارى صبر كردند و فرمودند: بله، جبرئيل بر من نازل شد و همين تعبير را كرد . منظور اين كه روايات زيادى در فضيلت ايرانى‏ها و جوان‏هاى ايرانى و اين كه اينها متعبد و متعهد هستند و پابند اسلام و دين و قرآن، وارد شده و شايد رواياتى كه در اين زمينه وارد شده به حد تواتر رسيده باشد .

روايت ديگرى است از اهل بيت كه الان در نظرم نيست از كداميك از معصومين (ع) نقل شده است . در اين روايت نقل شده كه از نبى‏اكرم (ص)، حضرت فرمودند: من به ايرانى‏ها بيش از شما اعتماد دارم . من به ايرانى‏ها بيش از شما عرب‏ها اعتماد دارم .

آيه شريفه مى‏فرمايد: «ان اكرمكم عندالله اتقيكم‏» ; هر كسى تقوايش بيشتر شد و بيشتر ملتزم شد كه به ضوابط شرعى عمل بكند، در خانه خدا مقرب‏تر است . مقرب بودن و بزرگ بودن به لباس نيست، به سن نيست، به شغل نيست . بزرگى در نزد حضرت حق به تقواست .

برادران! اين زمانى كه ما در آن قرار گرفته‏ايم زمان بسيار مشكلى است . مشكلات زياد است و روز به روز هم اين مشكلات اضافه مى‏شود . چرا؟ به واسطه‏اى كه من مكرر از بزرگان شنيده‏ام; فرج حضرت بقية‏الله، روحى‏له‏الفداء، خيلى نزديك است و هر مقدارى كه كه انسان به فرج نزديك‏تر شود، مشكلات زيادتر مى‏شود تا بيرونى‏ها بيرون بروند . اميرالمؤمنين (ع) در نهج‏البلاغه مى‏فرمايند: «والذى بعثه بالحق نبيا لتبلبلن بلبلة و لتغربلن غربلة بل يستخرج من الغربال خلق كثير» ; قسم به ذات احديت كه نبى‏اكرم را به حق برانگيخت، در آخرالزمان مردم امتحان مى‏شوند . امتحان شديد . اين گندم‏ها را ديده‏ايد كه پاك مى‏كنند؟ در غربال پاك مى‏كنند و بلند مى‏كنند و بر هم مى‏زنند . خاك‏ها و كثافت‏هايش مى‏ريزد و كاه‏هايش يك طرف مى‏رود . حضرت مى‏فرمايد: به قدرى امتحانات شديد مى‏شود و مردم غربال مى‏شوند كه اشخاص بزرگ بزرگ از توى غربال مى‏افتند پايين و يك اشخاص خاص مؤمن خالص در غربال مى‏مانند . «يستخرج من الغربال خلق كثير» ; عده زيادى از غربال مى‏ريزند . امتحان ست‏برادر من . مبادا كه شيطان ما را فريب بدهد .



مبادا كه هواى نفس بر ما غالب شود . مشكلات را تحمل كن . شما نگاه كن طلا كه به اين قيمت است مى‏دانيد چقدر زحمت و چقدر ناراحتى‏ها را تحمل كرده است تا به اين قيمت رسيده؟ سنگى كه بيشتر نبود . توى كوره آن را گذاشتند . چقدر حرارت و آتش فشار به آن آورد . آنقدر چكش توى سر و مغز آن خورده است . آنقدر تحت فشار قرار گذاشته تا حالا يك سكه شده و حالا اين مبلغ قيمت پيدا كرده يا دست‏بند شده يا سينه‏ريز شده است . خيلى فشار را تحمل كرده تا به اين درجه رسيده است .

«ام حسب الناس ان يقولوا امنا و هم لايفتنون‏» ; آيا ما مى‏گوييم كه مسلمانيم و مؤمنيم و از دوستان پيغمبر و دوستان امام زمان و امتحان نمى‏شويم؟ نه; امتحان مى‏شويم . شما يك شاگرد مى‏خواهيد بگيريد، يك رفيق مى‏خواهيد بگيريد كه چهارصباح با هم باشيد، چقدر امتحانش مى‏كنيد؟ خدا مى‏خواهد كه ذخائر خودش را تحويل اين اوليا بدهد، اينها را امتحان نمى‏كند؟ هر مقدارى كه به فرج نزديك‏تر مى‏شويم، امتحانات هم شديدتر مى‏شود . تحمل بكنيد! براى خدا استقامت داشته باشيد! دعا بكنيد كه خداوند ايمان ما را در دوران آخرالزمان ثابت‏بدارد . مشكلات خيلى زياد است . جوان‏ها، خواهرها، برادرها! الآن مخصوصا مشكلات زياد است . خواهرها و برادرها! عفت و نجابت را رعايت كنيد . صلاح شما، سعادت شما، تكامل شما، ثبوت ايمان شما، در اين جهت است .

خدا شاهد است، مشكلات هست، تحمل كنيد . حالا امتحانات زياد است ما چه بايد كنيم؟ بايد از امتحانات درست‏بيرون بياييم . راه درست از امتحان بيرون آمدن ما چيست؟ اين است كه انقلاب درونى ايجاد كنيم; يعنى بياييم و خودمان را تهذيب كنيم . كسانى كه خود را تهذيب نكرده باشند سعادت پيدا نمى‏كنند . اگر هم كه ايمان پدرى و مادرى داشته باشند، لقلقه زبان بيش نيست . چون صفات رذيله نمى‏گذارد كه ايمان در درون انسان جلوه‏گر شود . هر كدام از صفات رذيله در وجود انسان يك حجاب بسيار بزرگى است كه اطراف روح را گرفته است . ايمان روز به روز ضعيف‏تر مى‏شود . هر مقدارى كه معاصى و صفات رذيله بيايد و حجاب‏ها بيشتر شود اين ايمان ضعيف‏تر مى‏شود .

اگر من خواسته باشم كه ايمانم قوى باشد و سراسر وجودم را بگيرد، راهش اين است كه انقلاب درونى ايجاد كنم . انقلاب درونى چيست؟ تخليه و تحليه است . صفات رذيله را در مقام اصلاحش بربياييم .

حضرت حق در قرآن مكرر مى‏فرمايد: «قد افلح من تزكى‏» يا «قد افلح من زكيها و قدخاب من دسها» ; رستگار شد آن كسى كه خودش را تزكيه كرد; يعنى صفات رذيله را از وجودش دور كرد و خود را محلاى به صفات حميده كرد و خودش را مؤدب به آداب اسلامى كرد . چنين شخصى «اتقى‏» است، «اكرم عندالله‏» است، «اسعد» است و «اكمل من جميع الابعاد» است .

راهش اين است كه انسان اين كتب اخلاقى را بردارد و مطالعه كند، ببيند آن صفات رذيله‏اى كه در وجودش هست چيست؟ كتاب‏هاى اخلاقى، هم درد را بيان كرده و هم دوا را بيان كرده است . انسان درد را ببيند، دوايش را هم ببيند و خودش را معالجه كند . اين يك راهش است . براى اصلاح خود و انقلاب درونى يك راه ديگر هم وجود دارد . آن چيست؟ توسلات و توجهات به حضرت بقية‏الله، روحى له الفداء . از حضرت بخواهد . انسان يك توبه و انابه از اعمال و رفتار و گفتارش بكند، بعد توسلات به حضرت بقية‏الله داشته باشد . مخصوصا اگر بشود يك ربع ساعت، ده دقيقه، نيم ساعت قبل از اذان صبح بلند شود، دو ركعت نماز بخواند، يك سلامى به امام زمان بدهد و خود را بيندازد در دامن امام زمان . يابن رسول‏الله كمكم كن، من راهى ندارم، چاره‏اى ندارم، اسير نفسم، اسير شيطانم . شيطان داخلى و خارجى من را محاصره كرده و دستبند به من زده است . تو نجاتم بده، حضرت عنايت مى‏كنند، توفيق مى‏دهند، توجه مى‏كنند . امام زمان - به ذات احديت قسم - احدى از موجودات را فراموش نمى‏كنند، نه من و شما را، نه ملائكه را، نه حيوانات را، نه ساير مخلوقات را . خودشان فرموده‏اند: «انا غير مهملين لمراعاتكم ولا ناسين لذكركم‏» ; من شما را رها نكرده‏ام . امام زمان اشراف دارد . احاطه قيومى بر عالم وجود دارد . «لولا الحجة لساخت الارض باهلها» . حضرت محيط هستند، مى‏دانند، مى‏بينند، صد درصد متوجه هستند . شما يابن‏الحسن را در جميع احوال فراموش نكن، در همه گرفتارى‏ها فراموش نكن .

اين تذكر را هم عرض بكنم; اوضاع خيلى خوبى نيست‏برادر من . من مى‏دانم مكرر از بعضى از بزرگان نقل شده است . خودم چيزى ندارم لكن شنيده‏ام بزرگان فرموده‏اند: «فرج حضرت خيلى نزديك است‏» و همين طور هم هست . الان خيلى از اشخاص از غربال در مى‏روند و مى‏افتند پايين و فسادشان ظاهر مى‏شود و از خط ولايتى‏ها خارج مى‏شوند . حواستان جمع باشد كه مبادا از غربال خارج شويد، مقام رهبرى هم - كه خدا ان‏شاءالله حفظشان كند - مدتى قبل داستان مفصلى فرمودند كه ما حصلش را عرض مى‏كنم كه: «فرج خيلى نزديك بود لكن بداء حاصل شد .» همه بايد بيشتر مقيد باشند، متوجه باشند . يك توبه از اعمال گذشته و عزم و جزم بر ترك معصيت در آينده و داشته باشند . به نمازهاى اول وقت و مخصوصا تسبيح حضرت زهرا (س) ؟ ! بعد از نمازها اهميت دهند . چه آثارى دارد اين تسبيح حضرت زهرا (س) . هم مشكل‏گشاى امور دنيوى و اقتصادى، هم مشكل‏گشاى امور معنوى و عرفانى است . از هر دو بعد آثار عجيبى براى تسبيح حضرت زهرا (س) است . اين را فراموش نكنيد و روزى صد مرتبه هم استغفار داشته باشيد .

اين روزنامه‏ها، اين مجله‏ها و اين هفته‏نامه‏ها، اينها زياد است . همه را بخواهى ببينى كه نمى‏توانى . بعضى‏ها را هم كه نمى‏توانى . اگر بگوييم كه جوان‏ها هم به كلى اينها را مطالعه نكنند كه نمى‏شود، بايد اهل اطلاع باشند، از اوضاع جهان اطلاع كمابيشى داشته باشند . يك روزنامه، دو روزنامه، يك مجله كه اعتماد به آن دارى، اينها را مطالعه كن . اخبار را هم در 24 ساعت‏يك دفعه كه اخبار سراسرى مى‏گويد گوش بده . بقيه‏اش را به كارت بچسب . الان موقع ترقى شماست، الان موقع تعالى شماست . الان موقع سرمايه‏اندوزى شماست . عمرتان را ضايع نكنيد . ما نفهميديم، كسى به ما تذكر نداد . عمرمان ضايع شد و هيچ ترقى و تعالى نداشتيم . اما شما عمرتان را ضايع نكنيد، هدر ندهيد . در مجالس و محافل نشستن و صحبت كردن و اشخاص را بزرگ و كوچك كردن فايده‏اى ندارد . يك روزنامه مطالعه كن . يك ساعت، نيم ساعت هم اخبار سراسرى را بشنو و بقيه‏اش را به كارت بچسب . جديت در تحصيل، جديت در كسب و كار داشته باش و در مسائل سياسى هم چشم بسته تبعيت كن از مقام رهبرى . راه سعادت اين است . راه تكامل اين است . راه رضايت امام زمان اين است . خدا مى‏داند، آنچه من بين خود و خداى خود فهميدم اين است كه براى شما عرض مى‏كنم و همين مطلب را در قبر جواب مى‏دهم . منظور اين است، غنيمت‏بشماريد، در تمام مشكلات، چه مشكلات مادى باشد، چه معنوى باشد، چه اقتصادى باشد، اجتماعى و سياسى باشد، در هر مشكلى كه وارد شديد «يابن‏الحسن، يابن‏الحسن‏» را فراموش نكنيد . امام زمان ملجا ماست، امام زمان پناهگاه ماست، سرپرست ماست . خودشان فرمودند: «نحن صنايع ربنا و الخلق بعد صنايعنا» . نمى‏گويم به ساير ائمه و امام‏زاده‏ها و سر قبور مؤمنين، اولياى الهى، شهدا، علما، نرويد، اين را نمى‏خواهم بگويم . مى‏خواهم بگويم هر حاجتى كه شما داريد، زير نظر امام زمان بايد به دست‏شما برسد . چون يگانه كسى كه واسطه فيض است و مى‏تواند در عالم وجود، افاضه كند حضرت بقية‏الله است . سلام شما به ساير ائمه اهل بيت (ع)، ساير امامزاده‏ها، علما، شهدا هم به اجازه امام زمان است .

اهل بيت، ائمه اطهار (ع) دستور مى‏دهند به فرزندشان حضرت بقية‏الله (ع)، امامزاده‏ها تقاضا مى‏كنند و بزرگان هم همينطور . يكى از اولياى الهى نقل كرده‏اند كه حاجتى داشتم و مدت زيادى متوسل به امام زمان (ع) مى‏شدم و ختمى گرفته بودم، يك شب خواب ديدم كه حضرت بقية‏الله (ع) نشسته‏اند و نامه‏هاى زيادى به محضر ايشان آورده‏اند، حضرت يكى يكى نامه‏ها را مى‏ديدند و همه را مى‏گذاشتند كنار . بعد يكى از نامه‏ها را كه برداشتند، باز كردند و بوسيدند و به چشمشان گذاشتند و گذاشتند كنار . عرض كردم: يابن رسول‏الله اينها چيست؟ فرمودند: دوستان ما به امامزاده‏ها و اولياى الهى متوسل شده‏اند و آن بزرگواران براى من نامه نوشته‏اند كه كار ايشان را اصلاح كنم . گفتم: يابن رسول‏الله آن نامه‏اى را كه بين همه نامه‏ها بوسيديد و به چشمتان گذاشتيد چه بود؟ گفتند: اين نامه را عمويم حضرت ابوالفضل نوشته بود . چون آن بزرگوار نوشته بود من بوسيدم و به چشمم گذاشتم . منظور اين بود كه همه كارها زير نظر امام زمان بايد اصلاح شود كه ملجاء ماست، امام ماست، معشوق ماست . خدا مى‏داند من در بسيارى از مشكلات علمى همينطور كتاب را گذاشتم كنار و گفتم يابن‏رسول‏الله كمكم كن . خدا شاهد است مكرر، يكدفعه حواسم جمع شد، متوجه شدم مطلب خيلى روشن است، خيلى هويدا است .

اين داستان را يكى از آقايان، نقل مى‏كرد الان هم در تهران هست، گفت: يكى از دانشجويان مؤمن متقى خيلى خوب در خارج از رفيقان ما بود . چند سالى مشغول تحصيل بود و آمد تهران . بعد از برگشت ديديم خيلى امام زمانى شده است . البته زمانى كه پيش ما هم بود امام زمانى بود، اما آنجا خيلى قوى‏تر شده بود و علاقه و توجهش به امام زمان بيشتر شده بود . و همواره يابن‏رسول‏الله و يابن‏الحسن مى‏گفت . گفتيم: آيا نكند كاسه داغ‏تر از آش شده‏ايد؟ شما از ما جلو مى‏زنى، گفت: من يك چيزى ديدم . گفتم: چه ديدى؟ گفت: ما چند سال در خارج بوديم و مشغول تحصيل در رشته طب . سال گذشته در سالن امتحانات قرار گرفتم، موقعى كه سؤالات را دادند، من نگاه كردم، ديدم چيزى به ذهنم نيامد . سؤال اول، چيزى به ذهنم نيامد . يك مقدارى فكر كردم و گفتم من كه چيزى نفهميدم . رفتم سراغ سؤال دوم، ديدم اين را هم نفهميدم . سؤال سوم و چهارم كه ده تا سؤال بود . هيچ كدامشان به ذهن من نيامد . سرم را گذاشتم روى نيمكت و فكر كردم . ديدم رفقا و هم‏كلاسى‏ها همه مشغول هستند و سؤالات را حل مى‏كنند و من همينطور مانده‏ام . بعد به ذهنم آمد: خوب، من حالا چند سال است اينجا هستم و حالا نتيجه كارم را مى‏خواهم بگيرم .


سه، چهار سال جوانى‏ام را اينجا مصرف كردم و حالا هيچ چيز به ذهنم نمى‏آيد . خيلى ناراحت‏شدم . يكدفعه يادم آمد كه شما مى‏گفتى در موقع گرفتارى‏ها متوسل به امام زمان شو . مى‏گويد: متوسل به امام زمان شدم و منقطع شدم از هر جهتى شروع كردم: «يابن‏الحسن، يابن‏الحسن‏» ، كمكم كن! آبرويم در معرض خطر است . مضطربم، چه بكنم؟ بعد گريه و بدنم شروع كرد به تكان خوردن . چند نفر اطراف متوجه شدند . گفتم: چيزى نيست . خود را نگه داشتم و قلبا متوجه به امام زمان بودم . يكدفعه مثل اينكه بدنم تكانى خورد و گرم شد . به سؤالات نگاه كردم، ديدم اولى خيلى عالى است . فورا حل كردم . در ظرف نيم ساعت تمام آن ده سؤال را حل كردم و رفتم ورقه امتحانى را دادم . فردا فرستادند دنبال من كه بيا اينجا . گفتند، شما با يكى از اين اساتيد مربوط بوديد؟ گفتم: نه، هيچ‏كس . گفتند: نمى‏شود، شما با يكى از اين اساتيد مربوط بوديد . گفتم خدا مى‏داند نه . به حضرت موسى قسم، به خداى موسى، به حضرت عيسى قسم ابدا نه . گفتند: امكان ندارد، همه دانشجويان چهار تا پنج، شش تا از سؤال‏ها را جواب دادند . چهار خطا داشتند، شش خطا داشتند . شما يكى از سؤال‏ها را هم خطا نكردى . تمام را جواب دادى . گفتم: كس ديگر مرا كمك كرد و جريان را گفتم و منقلب شدند . لذا حالا من در تمام مشكلات «يابن‏الحسن‏» را فراموش نمى‏كنم و مى‏دانم كه آقا من را فراموش نمى‏كنند . ما آقا را فراموش مى‏كنيم لكن آقا ما را فراموش نمى‏كنند .

برادران در تمام مشكلات «يابن‏الحسن‏» را فراموش نكنيد .

خدايا قسمت مى‏دهيم به عزت محمد و آل محمد، فرج امام زمان نزديك بگردان . موانع ظهورشان را برطرف بفرما . قلوب همه ما را به نور ايمان و معرفت و تقوا و ولايت و خلوص منور بگردان . اسامى همه ما را در طومار اصحاب و انصارشان ثبت و ضبط بفرما . خدايا قسمت مى‏دهيم به عزت محمد و آل محمد، مشكلات اين جوان‏ها، پسرها، دخترها را به نحو احسن حل بفرما . خدايا كسانى كه خدمت‏به اسلام و قرآن و نظام مى‏كنند مخصوصا مقام رهبرى در كنف ولى عصر محصور و محفوظشان بدار و صلى‏الله على محمد و آل محمد .

/ 1