عرفت انتظار 4
سخنران : حجت الاسلام سيد محمد انجوي نژاد
قسمت چهارم از بحث معرفت انتظار رو در خدمت شما عزيزان هستيم ، بحث امروز شامل چند بعد مي شه كه اين ابعاد در بحث انتظار بسيار مهم هستند ، يكي از بحث هايي كه امروز بهش مي پردازيم نگاه آقا اميرالمؤمنين (ع) به معرفت انتظار هست و ديگري ، نگاه اهل بيت (س) به ايرانيان در بحث انتظار و در قسمت آخر اگر برسيم بحث سفياني زمان حاضر ، اون چيزي كه بر طبق روايات حدس زده مي شه رو انشاءالله معرفي خواهيم كرد . و البته اين خيلي جمله با جرأتيه . و من سعي مي كنم چون خيلي جملات ، براي شما جديد هست و ممكنه عجيب باشه ، آدرس ها و سندها رو هم خدمتتون بگم كه هم شما و هم كساني كه بعداً نوار و يا جزوه به دستشون مي رسه ، به موثق بودن اين روايات پي ببرن . در اصول كافي جلد 2 ، صفحه 139 اومده : آقا اميرالمومنين (ع) مي فرمايد : او ( قائم (عج) ) گرچه غائب است ولي دانش او براي مردم مخفي نيست و آداب ، احكام و تعاليمش در قلب و جان انسانهاي مؤمن استوار و پابرجاست و مردم بر اساس تعاليم و رهنمودهاي او زندگي مي كنند . خُب از اين روايت دو تا نتيجه مي گيريم يكي اين كه در آخر الزمان قدرت الهي در امر هدايت تكويني قويتر مي شه و من و شما بدون ديدن امام (ع) يا شنيدن مطلبي در مورد اين زمان ، از امام (عج) ، قدرت تشخيص مون بالا مي ره ، فكرها ، فكرهاي بازتر و وسيعتر و قويتري مي شه . اين يك مطلب و مطلب دوم اينكه امام زمان (عج) اجازه نخواهد داد كه در يك حكومت واقعي اسلامي حالا چه حكومت باشه ، چه مملكتي باشه كه مسلمونها درش هستن ، انسانها در اثر قصور به راه خلاف برن . حالا منظور از قصور چيه ؟ يعني اينكه ما بشينيم فكرهامون رو بكنيم و بعد به يه نتيجه خلاف برسيم . در بحثهاي فقهي ، در اصول استنباط ( يعني وقتي كه مراجع ما يك امري رو استنباط كردن و حكمي دادند ) قاعده اي داريم ، تحت عنوان قاعده لطف . بر اساس اين قاعده امام زمان (عج) اگر ديد مجتهدين جامعه ، ولي فقيه و علماء دين و يا بقيه ، در مورد يه مسئله اي فكرهاشون رو كردن ، توكلشون رو كردن ، توسلشون رو كردن ، متقي هم بودن ، اما به نتيجه اشتباه رسيدند ، به يه طريقي اونها رو آگاه خواهد كرد . در مورد مسائل فقهي ، اين موضوع فراوون ديده شده و در تاريخ ما زياد بوده ، همين الان هم هست . و در مورد مسائل اجتماعي و تاريخي هم شماها در طول تاريخ انقلاب ، دو سه جا خيلي قوي با اين مسئله برخورد كرديد . مهمترين جا كه مستند هست و سند هم داريم ، جايي هست كه وقتي در اول انقلاب ، حكومت نظامي برپا شد ، خُب عقل حكم مي كنه كه اين حكومت نظامي رو تحمل كنيم و از صبح راهپيمايي كنيم ، براي اين كه بحث گوشت و پوست و استخوان و تير ( اون هم در دست دشمن مست ) هست ، وقتي كه در دستِ زنگيِ مست ، شمشير باشه ، قاعده عقلي اين حكم رو مي كنه كه بايد فعلاً خودمون رو كنار بكشيم . در يه چنين شرايطي ، امام (ره) فرمان تاريخي خودشون رو دادن : ملت ! بريزيد توي خيابونها ! همه مخالف بودن . مِن جمله حضرت آيت الله طالقاني (ره) ، ايشون تعريف مي كنن ، به خدمت حضرت امام (ره) رسيدم ، به ايشون عرض كردم آقا ! اين چه كاريه ؟! اصلاً اين با مصلحت و سياست و درايت شما جور در نمي ياد . خُب امشب رو مي شينيم توي خونه ، فردا صبح راهپيمايي مي كنيم . امام (ره) فرمودن : نه ، همين امشب . خيلي اصرار كردن . مرحوم طالقاني ، شهيد بهشتي (ره) ، حضرت آيت الله خامنه اي و بزرگان اون زمان ، اصرار كردن كه آقا ! اين حكم تون رو يه جوري برگردونيد . امام (ره) آخرش مجبور شدن گفتن : آقا ! شايد اين حكم از من نباشه !! اگه آقا (عج) گفته باشه ، بازم مي گيد نه ؟! اين مي شه قاعده لطف . يعني امام زمان (عج) در اون برهه هاي خطرناك ، مسؤولين و هدايت كننده ها و ائمه ها و ولي هاي جامعه رو تنها نمي ذاره . و اين قول اميرالمؤمنين (ع) هست . روايت دوم : در بحارالانوار ، جلد 28 ، صفحه 70 اومده :
در دوره غيبت امام غائب (عج) ، مردم از حدود و چهار چوب احكام شرع خارج خواهند شد ، ( الان شما تطبيق بديد ببينيد اين طوري شديم يا نه ؟ وقتي كه مي گن : مردم ، زود به جمع كانون يا شيراز يا ايران نگاه نكنيد . در روايت ها ، مردم ، يعني تمام مردم جهان ، و در زمان حاضر ، يعني همين هفت ميلياردي كه الان در جهان وجود داره ) ادامه روايت : بسياري از آنها گمان خواهند كرد كه حجت الهي از دنيا رفته ولي سوگند به خداوند در چنين دوره اي حجت خداوند در بين مردم كوچه و بازار در رفت و آمد است . وي حرفهاي مردم را خواهد شنيد و او مردم را خواهد ديد . ولي آنها تا زمان فرج ، قادر به ديدنش نيستند . اين يعني چي ؟ يعني حضور فيزيكي امام (عج) در جامعه ! در زمان غيبت ، امام (عج) در يك جزيره و يا جايي مخفي نشده ، با اين روايت معلوم مي شه اون افسانه اي كه در مورد امام زمان (عج) و جزيره برمودا ساختند ، دروغ محضه . امام زمان (عج) در ميان ما مي چرخه ، اصلاً ما خودمون اِنْ قلت داريم . اون كسي كه در سمينارهاي دربسته مي شينه و براي مردم تصميم مي گيره و بعد سوار ماشينش مي شن و به خونه ا ش مي ره ، نه توي اتوبوس مي شينه ، نه توي تاكسي ، نه بين راه ها رفت و آمد مي كنه ، نه بين كوچه و بازار هست ، نه خريد مي كنه ، نه اصلاً حساب و كتابِ پولش براش مهمه ، اين نمي تونه براي مردم تصميم بگيره . اون كسي مي تونه امام زمانِ مردم باشه كه با مردم ما راه مي ره ، با مردم ما مي خوره و مي آشامه ، با مردم ما خسته مي شه ، با مردم ما مي خوابه ، با دردهاي مردم ما گريه مي كنه . و حتماً امام (عج) بايد در بين مردم حضور فيزيكي داشته باشه . و بر طبق روايت موثق اميرالمؤمنين (ع) ، امام زمان (عج) ، در بين ماها حضور فيزيكي داره . در روايت ديگه اي كه قبلاً در بحثهاي سياست انتظار براتون گفتم ، وقتي امام زمان (عج) ظهور مي كنن ، خيلي از ماها و حتي در روايت اومده اغلب شيعيان ، امام زمان (عج) رو مي شناسن . مي گن : ما امام (عج) رو يه جايي ديديم . و ايشون جزء كساني هستند كه وقتي ديديم شون چهره شون توي ذهنمون مي مونه . خوب دقت كنيد ، طرف مي گه : آقا ! اون روز امام زمان (عج) اومد پيش من . خُب راست هم مي گه . توي خواب يا حتي بيداري ، توي خيابون ، يه كسي رو مي بينه كه يه حرف غيبي مي زنه . اما اين رو بدونيد امام زمان (عج) يه جمال ثابت دارن ، اگه يكي گفت : من امام زمان (عج) رو به قيافه يه پيرمرد دهاتي ديدم و يا به قيافه هاي ديگه اي ، مطمئن باشيد دروغ مي گه . امام زمان (عج) يه جمال ثابت دارن ، به هيچ قيافه ديگه اي هم در نمي يان . نه پير مرد دهاتي ، نه سيد بلند ، نه سيد كوتاه و . . . فقط به قيافه خودشون . امام زمان (عج) جواني در حدود سي سال هستند ، با قيافه اي كاملاً مشخص و ابداً اون قيافه تغيير نمي كنه . يعني امام زمان (عج) ما ، به قيافه ديگه اي ظهور نمي كنن . به همون قيافه اي ظهور مي كنند كه در زمان غيبت ، در بين مردم ظاهر مي شدند . اما آقا اميرالمؤمنين (ع) در مورد علل غيبت ، مي فرمايند : ( بشاره الاسلام ، صفحه 63 ) روايت اول : امان از ستمكاران ، ( ستمكاران كيا هستن ؟ ) حكام ظالم و جور ( كساني كه با امام زمان (عج) ما مشكل دارند . كساني كه همين الان اگر امام زمان (عج) ما بياد بر عليه ايشون شمشير خواهند كشيد ، تا امام زمان (عج) مطمئن نباشه كه بر اينها پيروز و برنده مي شه ، ظهور نمي كنه ) دوم : كساني كه به نام امام زمان (عج) ستم مي كنند . ( بعداً به اين مي رسيم ) سوم : مؤمنين و مؤمناتي كه الان خيلي عادي دارن زندگي مي كنن اما در برهه امام زمان (عج) كه صعب مستصعبه و خيلي دوره سخت مي شه ، ايمانشون رو از دست مي دن و به خودشون ستم مي كنن ( ظلمتُ نفسي ) . اين سه گروه كساني هستند كه از علل غيبت امام زمان (عج) هستند يا بهتر بگيم ، از موانع ظهور آقا امام زمان (عج) هستند . روايت دوم :
آن حضرت (عج) از چشم مردم نهان خواهد شد تا مردمان گمراه از مردمان غير گمراه شناخته شوند . اگه امام زمان (عج) ظهور كنن ، شايد يه عده اي همين طوري ايمان بيارن ، دقيقاً مثل زمان پيغمبر (ص) كه ابوسفيان و خالد بن وليد ايمان آوردند . اينها ايمان آوردند ، چرا ؟ چون قدرت در دست پيغمبر (ص) بود ، امام زمان (عج) مي خواد در برهه اي شيعه ، امتحانش رو پس بده كه قدرت در دست شيعه نباشه ، گمراهان و انسانهايي كه در صراط مستقيم هستند ، قبل از ظهور امام زمان (عج) ، خط مرزي بينشون محكم ، مشخص ، پررنگ و آماده باشه . براي اين كه امام زمان (عج) بياد و گمراهان رو كنار بذاره و از انسانهايي كه امتحان شون رو خوب پس دادن ، رسماً استفاده كنه . حالا اين كه گمراهان در اون دوره هدايت مي شن يا نه ، يه بحث ديگه است . اما اين گمراهان ، جزو كارگزاران و اعضاء اصلي حكومت امام زمان (عج) نخواهند بود . پس اين هم دومين دليل غيبت از قول آقا اميرالمؤمنين (ع) . امام علي (ع) در نهج البلاغه ، حكمت 139 مي فرمايند : شما به خاطر ظلمها و ستمهايي كه بر فرزندان من خواهيد كرد ، به اين مسئله ( غيبت ) و سختي هاي آن دچار خواهيد شد . مردم مدينه ، كوفه ، نجف ، سامرا ، عراق ، عربستان و حتي برخي مردم ايران ، در طول تاريخ ، قدر امامان شون رو نشناختند و اين تجربه قدرنشناختن 13 معصوم ، تجربه سختي براي خدا بوده و ديگه اين تجربه تكرار نخواهد شد . ديگه خداوند تبارك و تعالي وجود نازنين و پربركت و سراسر قابل استفادة امام (ع) رو در اختيار امام ناشناس ها و قدر ناشناسان قرار نخواهد داد . قدر ناشناسان اونهايي نيستند كه بعد از ظهور ، به پاي امام زمان (عج) بيوفتن ، اونهايي هستند كه همين الان قدر امام (عج) رو نمي دونن . قدر شناسي امام (عج) رو بايد اثبات كنيم . به قول آقا اميرالمؤمنين (ع) اثبات كنيم كه اگر آقا بياد ، ما چقدر قدرش رو مي دونيم . آقا ! شما تا حالا چه كار كردي ؟ پرونده ات رو بيار ببينم ! اگه قدرشناسي امام (عج) ، 200 مورد داشته باشه ، پنجاه تاش رو انجام دادي ؟ كه حداقل بگيم ما قدر امام (عج) رو در زمان غيبت مي دونيم . پس اين سه دليل ، از دلائل مهم غيبت از قول آقا اميرالمؤمنين (ع) بود . اما آثار غيبت :
1 ـ سرگرداني مردم ، در كتاب كمال الدين شيخ صدوق ، صفحه 203 ، اومده : ( روايتهايي كه شيخ صدوق جمع آوري كرده ، همه مستند و درست هستند اصلاً از لقبش مشخصه ، صدوق فاميل ايشون نيست ، لقبشه ، صدوق يعني كسي كه از نظر شيعه هرچي گفته ، درست بوده . اين بزرگوار و شيخ مفيد در انتخاب روايات بسيار وسواس داشتند و از علماي قهار علم رجال بودن . سند روايات رو با وسواس زياد ، بررسي مي كردن . روايتهايي كه نقل مي كنند بسيار دقيقه ، به روايت دقت كنيد ! ) اي مردم ! آگاه باشيد در چنان شرايطي اگر كسي در اين راه ثابت قدم باشد و در نتيجه طولاني شدن دوره غيبت ، قلب او قساوت پيدا نكند ، در روز قيامت با من خواهد بود . مواظب باشيم ، طولاني شدن غيبت ، ما رو به غفلت دچار نكنه . غيبت و غفلت ، در حقيقت زمينه ساز همديگه هستن . اين ضرب المثل فارسي رو همه بلديد ، دقيقاً همين صحبت من رو تأييد مي كنه ، ضرب المثل مي گه : از دل برود هر آنكه از ديده رود . مراقب باشيد ، به خودتون تلقين كنيد . دائم با ذكر و دعا همراه باشيد ، دائم به ياد ائمه (ع) باشيد ، با بكار بردن اسامي مختلف اين ياد آوري رو براي خودتون داشته باشيد . چه اشكالي داره توي دفترت ، روي كيفت ، روي كلاسورت اين اسامي رو بزني ؟ آقا ! خجالت داره آدم روي كلاسورش بزنه : اللهم عجل لوليك الفرج ؟! يارو عكس دختر و پسر غربي رو مي زنه ، خجالت نمي كشه ، ولي ما خجالت مي كشيم . اول دفترت كه مي خواي شروع كني ، بنويس : او خواهد آمد ! اِذا جاء نصرالله والفتح ، وَ رأيت النّاس يدخلون في دين الله افواجا ، فسبح بحمده ربك واستغفره انه كان توابا اين خجالت داره ؟ بايد به خودمون تلقين كنيم . جوون هستي ، از پونصد جا دارن به تو تلقين مي كنن ، تو نبايد يه خود تلقيني داشته باشي ؟ ( به قول متافيزيكي ها ! ) در كتاب بحار الانوار ، جلد 28 ، صفحه 111 ، اومده : دشمنانِ شيعيان از آنها بدگويي كرده و افراد فاسق و شرور به شرارت و گمراه سازي مردم خواهند پرداخت . چيزي كه الان واقعاً مشخصه ديگه . مي گه شيعيان خالص در معرض اتهام ها قرار مي گيرن ، دشمنان شرور مشغول نقشه سازي و گمراه كردن مردم مي شن . اين گمراه كردن مردم ، در دو جبهه هست : 1 ـ جبهه رسمي و علني فساد . كه انشاءالله توي برنامه ام هست يه منبر تند راجع به اين موضوع براتون بذارم . فعلاً بذاريم اين منبرهاي عادي بگذره ، يه كم شماها سر جا بياين ! چون اگه يه نفر هميشه تند صحبت كنه و داد بزنه ، ديگه تنديش به دل نمي چسبه . آدم بايد هر سه ماهي ، شش ماهي ، يه بار تند صحبت كنه . پس يكي جبهه رسمي فساد هست كه در جاي خودش بهش مي پردازيم . 2 ـ جبهه غير رسمي و غير علني و شبكه هاي زير زميني فساد كه ديگه به خيابونها كاري ندارن ، به مجالس و پارتي ها كاري ندارن ، به كاباره ها كاري ندارن ، به رقاص خونه ها كاري ندارن ، حتي به دبيرستانها ، و دانشگاه ها هم كاري ندارن ، اينها همه جبهه هاي علني هستن ، به سراغ خود ما مي يان . به كانون كار دارن ، به هيأت ها كار دارن ، به بسيج كار دارن ، به نماز جمعه ها كار دارن ، به نماز جماعت ها كار دارن . به روحانيت ، به مداحان ، به متوليان فرهنگي ، به سازمان تبليغات ، به اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي و . . . به جاهايي كه بايد دست مردم رو تو دست خدا بذارن . اين مراكز رو با اسامي مختلف ، پر از كساني مي كنن كه مشغول گمراه سازي هستند . و بعد ، اثر ديگه غيبت ، مشكل شدن دينداري : در بحارالانوار ، جلد 52 ، صفحه 111 اومده : امام علي (ع) مي فرمايد : براي صاحب الامر (عج) ، غيبتي است كه در آن زمان هر كس به دين خود چنگ بزند و در آن استوار باشد ، همانند كسي است كه با دست خود بخواهد بوته هاي خار را بكند . ( چقدر زيبا و قشنگ و لطيف اميرالمؤمنين (ع) اينجا با ما همدردي مي كنه ، و بعد مي فرمايد ) به راستي چه كسي مي تواند با دست خود بوته هاي خار را لمس كند ؟ من مي دونم كار شما سخته . وقتي جلسه قبل گفتم : امام زمان (عج) روزي صد بار براي ما دعا مي كنه ، يه وجه اش اين هست كه مي دونه كار ما چقدر سخته . حضرت علي (ع) هم داره مي گه : در آخر الزمان داشتن دين و درو كردن معارف ديني براي مردم ، مثل كسي هست كه با دست لُخت بخواد بوته هاي خار رو از زمين بكنه . بوته هاي خاري كه محكم در زمين ريشه دونده . در سخن اميرالمؤمنين (ع) لطايف زيادي هست . آخه مي دونيد ؟ خار يه موجود كم آب هست . براي رسيدن به آب ، بايد ريشه هاي طويل و قطوري در زمين ايجاد كنه كه كندن اين خارها با دست خيلي مشكل مي شه و واقعاً سخته . ( دينداري در آخر الزمان سخته ) و باز در بحار الانوار جلد 51 ، صفحه 114 اومده : در اين دوره ، مردم از يكديگر برائت خواهند جست . مردم يكديگر را قبول ندارند . بدبيني در ميان مردم رواج پيدا مي كند . نيمه خالي ليوان رو ديدن ، جزو عرف مردم مي شه . انجام خوبيها و پخش كردن خوبيهاو اقتدا كردن به صفت يامن اظهر الجميلِ خدا كردن ، جزو رفتارهاي غريبِ زمانه مي شه . بديها رو ديدن و صفات شيطاني ، (همون اظهر الخبيث كه مال شيطان هست ) رو پخش كردن ، يعني اشاعه فحشاء در ميان مردم ، عرف مي شه . صد هزار تا خوبي بهش مي شه اصلاً نمي بينه . يه بدي كه مي بينه صداش در مي ياد . مثال خيلي بچه گانه اي هست ، فقط چون شما در جريان بوديد اين مثال رو مي زنم . اونهايي كه در جريان قضيه نبودن و يا اونهايي كه بعداً نوار و يا جزوه به دستشون مي رسه ، ببخشن . تا الان سي تا كاروان از شيراز به مشهد برديم ، همه به موقع رسيده ، اما يكي از كاروانها ، يه اتوبوسش دير رسيد ، يه روز تأخير داشت ، داد و فريادش در اومده . از اول سال تا الان ده هزار تا كار كرديم ، آمار فعاليتهاي سال 83 رو با هر سازماني توي كشور مي خوايد مقايسه كنيد ، اصلاً قابل مقايسه نيست . يكي نگفت : آفرين . درسته بعضي ها گفتن ، ولي اون نگفت . اما يه نكته ظريف رو مي بينه ، شروع مي كنه به بدبيني . نسبت به خودي ها بدبين ، نسبت به اطرافيان بدبين ، زن و شوهر نسبت به هم بدبين ، برادر و خواهرها نسبت به هم بدبين ، فرزندان به پدر و مادرها بدبين ، پدر و مادر به فرزند بدبين ! بابا ! فرزند تو كه قرار نيست توي اين دوره و زمونه قطب العارفين بشه . علي (ع) داره مي گه ديندار بودن سخته ، مثل كندن خار با دست خالي مي مونه . قدرش رو بدون . چهار تا اشتباه هم ممكنه بكنه ، نصيحتش كن . چوب تكفير بلند نكن . جووني خودت رو يادت رفته ؟ و بعد مي فرمايد : گمنامي و بي آبرويي خوبان ! خوبان در گوشه هاي انزوا گمنامند . طرفداران خوبان كم مي شوند . انسانهاي خوب ، حرف هاشون غريب مي مونه . در جايي بيان نمي شه . فيلم نمي شه ، تيتر نمي شه ، سي دي نمي شه ، پخش نمي شه و جفنگ گوها ، بي مايه ها ، بي آبروها ، ندارها ، انسانهايي كه از نظر انساني و الهي ارزشي ندارن ، در جامعه روي بورس مي يان . حرفهاشون تيتر مي شه ، با تيراژ بيت المال حرفهاشون ، روزانه چند بار تكرار مي شه . كنار حرم آقا علي بن موسي الرضا (ع) ، پرفروش ترين سي ديِ ما مي شه ، سي دي اي كه چهار تا جفنگ گو ، داره چرت و پرت مي گه . اون هم به سبك موسيقي هاي غير مجاز . شمايي كه توي كاروان مشهد بوديد ديديد كه چه جمعيتي كنار حرم جمع شده بود . اينها زائرين علي بن موسي الرضا (ع) هستن ، اومدن از امام رضا (ع) معارف كسب كنن و برگردن . اونجا كه ديگه خيابون لاله زار يا مشير فاطمي يا چهار راه سينما سعدي و خيابون زند شيراز نيست ، خيابون امام رضا (ع) است ! صد متري حرم امام رضا (ع) ! ندارها ، بي چيزها ، روي بورس مي يان . جفنگ گو ها ، گل مي كنن . لغو گوها بالا مي رن ، و انسانهاي داراي معارف عاليه به شدت زمين مي خورن . در عرض سه دقيقه ، در يك تيزر تلويزيوني ، به مناسبت چهلم مرحوم حضرت آقاي دولابي ، ( رحمت الله عليه ) صحبتهاي ايشون رو پخش كردن !! هر كس من رو مي بينه مي گه : آقاي دولابي اين بود ؟! آقا چقدر ما تكون خورديم . و رفت ، و ساعتها براي كساني كه هيچ چيز ندارن ، مايه گذاشته مي شه . مصاحبه ، صحبت ، با پدرش ، مادرش ، برو ، بيا و . . . اين خصوصيت آخرالزمانه . اين صحبت من نيست ، آقا اميرالمؤمنين (ع) مي فرمايند . روايت مي فرمايد : اهميت دادن به افراد بي اهميت . اهميت دادن انسانها به مسائل غير بشري و غير انساني و الهي ، مثل پول و . . . متمولين داراي احترام مي شوند ، كساني كه مقام هاي مادي دارن و يا داراي زيبايي صورت هستن . و زيبايي هاي سيرت ، عرفان ، سخن حق ، اقتدا به اهل بيت (س) ، جزء مسائلي مي شه كه به قول امروزي ها دِمده مي شه و اُمّل گري و ارتجاع ناميده مي شه . و اما سيماي ياران حضرت مهدي (عج) :
حالا مي يايم سراغ ياران حضرت مهدي (عج) . مي خوايم ببينيم ياران ايشون چه ويژگي هايي دارن : 1 ـ خلوص و شدت توحيد گرايي . قلبهاشان مانند آهن است و در ذات خدا يقين شان مانند سنگ است . هيچ ميخي در سنگ قلبشان به ناحق فرو نخواهد رفت . به ذات خدا يقين دارن . اگر به اين اعتقاد دارن كه خدا يكيست و تمام قدرت عالم دست خداست و قادر متعاله ، در هيچ خانه ديگه اي رو نمي زنن و اگر مقلب القلوب و محول الحول و مدبر اليل و النهار هست ، در هيچ خانه اي رو براي تغيير قلوب و تغيير احوال يا تدبير روزگار خودشون نمي زنن . فقط خدا ! توي همين زمونه خودمون هستن . 2 ـ توانمندي و قدرت ، اگر آنها بر كوه ها يورش برند ، آنها را از بن برمي كنند و اين اكسير تقواست كه زندگي قدرتمندانه را برايشان به ارمغان مي آورد . به لطف تكيه شون به مركز قدرت و اعظم قدرت ( يعني خداوند تبارك و تعالي و اهل بيت عصمت سلام الله عليهم اجمعين ) هيچ مانعي در مقابلشون نيست . اصلاً هيچ چيزي براشون مانع ، حساب نمي شه . راحت ! در زمان جنگ ، مي خواستن منطقه بوارين عراق رو توجيه كنن ، يه مشت بچه هاي 16 ، 17 ، 18 ، 19 ساله نشسته بودن ، نقشه رو گذاشته بودن وسط ( نقشه اي كه اگه تو امروز ببيني ، با خودت مي گي تنها راه عبور از اين موانع ، اين هست كه انسان يه ذره پوش فولادي و ضد گلوله ، ضد حرارت ، ضد آب ، ضد مانع ، بپوشه ، يه دونه از اين بيلهاي مكانيكي ، ضد خاكريز و ضد گلوله تانك ، ضد گلوله دوشيكا ، ضد موشك و . . . هم داشته باشه تا بتونه صد متر از مسير رو جلو بره ) فرمانده اي كه داشت ما رو توجيه مي كرد ، دستش همين جور مي لرزيد ، اصلاً برنمي گشت به ما نگاه كنه ، همين طور از روي نقشه توضيح مي داد . باخودش مي گفت من اگه برگردم به اين بچه ها نگاه كنم ، يه وقت وحشت رو توي صورتشون ببينم ، چكار كنم ؟ فقط يه بار برگشت زير چشمي يه نگاهي كرد ، آروم شد ! تنها چيزي كه نبود ، وحشت بود . راحت ! كسي سؤالي نداره ؟ نه . اِه ! رد مي شين ؟ انشاءالله . چه جوري ؟ اونش به تو ربطي نداره . مگه قراره ما رد بشيم ؟ و ما رميت اذا رميت تو تير نمي ندازي ، تو رد نمي شي . كوه در مقابلشون هيچ چي نيست . اين كلمة آقا من نمي تونم مال ياراي امام زمان (عج) نيست . توي دانشگاه مي گه من نمي تونم . توي مدرسه ، توي خيابون هر جا مي رسه مي گه من نمي تونم . يار امام زمان (عج) هيچ چيزي در مقابلش مشكل نيست . هيچ چي ! اميرالمؤمنين (ع) دارن مي فرماين . 3ـ با اين همه مشكل ، تعداد بسيار كمي از آنها در زمان غيبت ، توفيق ديدار پيدا مي كنند و به حضور حضرت (عج) مشرف مي شوند .خيلي كم ! دم از تقرب جانان زنند ناكس و كس توي اين دوره و زمونه همه ادعا مي كنن كه امام زمان (عج) رو مي بينن !! همه . يكي از علماء تعريف مي كرد : رفتم منزل يه بنده خدايي از رفقا . پشت سر ما نماز مي خوند و . . . يه شب گفت : آقا ! براي شام تشريف بياريد منزل ما . رفتم ، نشستم سر سفره . ديدم يه بشقاب گذاشتن بغل سفره توش دو تا كباب گنديده هم هست ، دو تا كباب نيم خورده . با دو تا گوجه گنديده و نيم خورده ! شيش ، هفت تا قاشق برنج پوسيده و كپك زده هم توي يه بشقاب ديگه بود ! گفتم : اينها چيه آقا جون ؟! گفت : هيچي ! ماه پيش آقا (عج) منزل ما مشرف شده بودن ، اين ته مونده غذاي ايشون هست ، ما تبركاً نگه داشتيم !! الهي خدا لعنتت كنه ، دروغگو ! يه جمله : آقا ! در ميان جمعهاي متدين و مذهبي ، يه درصدي ( 5 الي 10 درصدي ) هستند كه وظيفه دارن تو رو خراب كنن . حواست باشه ! بابا ! اين همه جا براي گناه هست ، اين همه جا براي كثافت كاري هست ، چرا اينجا ؟ چرا به نام امام زمان (عج) ؟ اصلاً جلسه تشكيل مي دن به نام امام زمان (عج) ، اما رسماً براي شهوات هست . خُب چرا ؟! و اين قلب امام زمان (عج) رو خون مي كنه . در ادبيات فارسي اومده كه شخصي قرار بوده سنگسار بشه ، همه مي يان و بهش سنگ مي زنن ، اين هم محكم ايستاده بوده ، هرچي سنگ و آجر به طرفش پرت مي كنن ، خم به ابروش نمي ياره . يه نفر مي ياد يه مشت خاك به طرفش مي پاشه ، روي دستش مي ريزه ، اين يه نگاه به دستش مي كنه و مي تكوندش ، آرام اشكش جاري مي شه !! همه مي گن : اين همه سنگ به تو زدن ، هيچي چي نگفتي ، اما براي يه مشت خاك گريه مي كني ؟! ( خوب دقت كنيد ) گفت : اين خودي بود . خيلي فرق داره ! تو كه با نام امام زمان (عج) و با نام جلسه براي امام زمان (عج) ، داري گناه مي كني ، مي دوني با اين كارت چه بلايي به سر امام زمان (عج) مي ياري ؟ كاري كه تو مي كني ، يهود در حق امام زمان (عج) نمي كنه . با اين كار داري روحيه آقا (عج) رو خراب مي كني . بارها گفتم ، اگه صد هزار نفر رو توي اين مملكت بگيرن و از بابت بزرگترين گناهان اعدام كنن ، اونقدري به امثال بنده لطمه نمي خوره كه يكي از شماها پاش رو كج بذاره . واقعاً كمرمون مي شكنه . خداشاهده من بارها به بچه هاي حراست گفتم اين گزارشها رو به من نديد ، وقتي اين گزارشها رو مي بينم ، تا سه روز مريضم . اگه مسئله اي هم اينجا و هر جاي ديگه هست ، انشاءالله خدا كمك كنه و حل بشه . مي گه : ياران نزديك امام زمان (عج) ، به نام امام زمان (عج) و جلسه امام زمان (عج) ، رسماً براي دنيا و براي شهوات ، براي ريا و خيلي چيزهاي ديگه كار نمي كنن .
دم از تقرب جانان زنند ناكس و كس
هماي را چه رسد همنشين شدن با خس !
هماي را چه رسد همنشين شدن با خس !
هماي را چه رسد همنشين شدن با خس !
بوسم معجر ليلي از آن
بوي زلف خوب ليلي دارد آن
بوي زلف خوب ليلي دارد آن
بوي زلف خوب ليلي دارد آن
عشق مي ورزم به پاي افزار او
بهر آنكه هست پاي ابزار او
بهر آنكه هست پاي ابزار او
بهر آنكه هست پاي ابزار او
شانه اش بوسم گذارم بر دو چشم
تا ز بويش نور گيرد هر دو چشم
تا ز بويش نور گيرد هر دو چشم
تا ز بويش نور گيرد هر دو چشم