معرفی کتاب «غیبت نعمانی» نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معرفی کتاب «غیبت نعمانی» - نسخه متنی

محمدجواد شبیری زنجانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید



معرفى كتاب غيبت نعمانى

اشاره:

نوشتار حاضر، پس از معرفى محتوايى و ذكرابواب اصلى كتاب الغيبة، از نعمانى، و شيوه و سبك نگارش و ويژگى‏هاى تاثير گذار آن، نسخه‏هاى خطى و چاپ‏هاى آن را نقد، و بررسى و ضرورت تصحيح انتقادى تازه‏اى از كتاب الغيبة را گوشزد كرده است .

در مقدمه‏ى اين سلسله مقالات، به اجمال، به معرفى كتاب الغيبة نعمانى اشاره رفت و تفاوت‏هاى اين كتاب با دو كتاب مشابه آن، يعنى كمال الدين شيخ صدوق و الغيبة شيخ طوسى، بيان شد . در اين جا، با تفصيلى بيش‏تر، به شناسايى اين كتاب مى‏پردازيم .

ابواب كتاب

الغيبة نعمانى در بيست و شش باب تنظيم شده است . اكثر ابواب، نسبتا، كوتاه است . ابواب مفصل كتاب - كه چهره‏ى كلى كتاب را شكل داده‏اند - عبارت است از:

ب 4 (ص 57- 111) ما روى فى ان الائمة اثنا عشر اماما و انهم من الله و اختياره

در پايان اين باب، رواياتى چند از طرق عامه در اثبات عدد دوازده امام عليهم السلام نقل شده است . در ضمن آن، به نقل عبارتى از تورات درباره نام‏هاى امامان به زبان عبرى مى‏پردازد .

مؤلف باب ديگرى (باب 6، ص 116- 127) را درباره احاديث دوازده امام كه از طريق عامه نقل شده، گشوده، كه ظاهرا پس از تاليف كتاب افزوده شده است . (1)

ب 10 (ص 140- 194) - ما روى فى غيبة الامام المنتظر [و هو (2) ] الثانى عشر

ب 13 (ص 212- 247) - ما روى [جاء خ . ل (3) ] فى صفته [صفات القائم عليه السلام، خ . ل] و سيرته و فعله [و فى اصحابه و ما يريد الله، جل و عز، به (4) ]، و ما نزل من القرآن فيه .

ب 14 (ص 247- 283) - ما جاء فى العلامات التى تكون قبل قيام القائم عليه السلام [و يدل (تدل خ . ل) على ان ظهوره يكون بعدها كما قالت الائمة عليهم السلام ]

در اين چند باب گسترده، عناوين فرعى هم ذكر شده كه نقل احاديث را منظم‏تر مى‏سازد .

ابواب كتاب، تقريبا سه گونه‏اند: ابواب مقدماتى (مربوط به مبانى غيبت)، غيبت و دوران غيبت، عصر ظهور و علائم آن .

نه باب نخستين كتاب، به مبانى عقيدتى غيبت، مانند لزوم راز دارى و الهى بودن منصب امامت و ضرورت وجود امام بر روى زمين و روايات مربوط به دوازده امام عليهم السلام مى‏پردازد .

سه باب بعدى (باب 10 تا 12) به غيبت و گزارش دوران غيبت اختصاص دارد . باب 15 و 16 نيز به همين دوران مربوط مى‏گردد .

بقيه‏ى ابواب كتاب، به دوران ظهور يا علائم ظهور مى‏پردازد .

در اين ميان، يك باب (باب 24) موضوع خاصى را دنبال مى‏كند . اين باب، بطلان امامت اسماعيل (فرزند امام صادق عليه السلام) را اثبات مى‏كند كه در ارتباط با ادعاى مهدويت‏خليفه‏ى فاطمى است - كه به مذهب اسماعيلى بود . - درباره اين موضوع، پس از اين، بيش‏تر سخن مى‏گوييم .

توضيحات مؤلف

حجم اصلى كتاب را نقل احاديث اهل بيت عليهم السلام شكل داده است، ولى مؤلف، در مقدمه‏ى تا حدودى طولانى خود (5) و در لابلاى احاديث، توضيحاتى افزوده كه در مجموع حدود 16 كتاب را به خود اختصاص داده است . (6)

در مقدمه، انگيزه‏ى تاليف كتاب را انحراف اكثريت منتسبان به شيعه از راه درست‏به خاطر وقوع غيبت دانسته و اشاره كرده كه بيش‏تر مردمان، با انگيزه‏هاى غير صحيح، به اين مذهب روى آورده‏اند، لذا با اندكى شبهه از آن روى بر تافته‏اند . مؤلف، در اين مقدمه، بر نكته جالبى تاكيد مى‏كند . او، نوشته است: با وجود حجم عظيم روايات كه از ائمه‏ى معصومين عليهم السلام درباره‏ى غيبت‏به ما رسيده، اگر حادثه‏ى غيبت‏به وقوع نمى‏پيوست، مذهب امامت‏باطل مى‏بود، بنابر اين، وقوع غيبت، خود، دليل بر صدق گفتار ائمه عليهم السلام است .

مؤلف، اشاره مى‏كند كه حيرت و ترديد اكثريت‏شيعه در اين موضوع، امرى غير منتظره نيست; زيرا، امامان عليهم السلام آن را پيشگويى كرده‏اند .

فهرستى از مطالب كتاب پايان بخش مقدمه مؤلف است .

نثر كتاب، شيوا و روان و دلنشين و آميخته با صنايع ادبى، بويژه سجع، و در عين حال بدون تكلف است و چيره دستى مؤلف را بر ادبيات عرب مى‏رساند . البته، از كسى كه به لقب «كاتب‏» خوانده شده، جز اين، انتظارى نيست .

از آن جا كه اين سطور، در روز ميلاد حضرت امير عليه السلام نگارش مى‏يابد، به نقل صلوات زيبايى بر آن حضرت و ائمه معصومين عليهم السلام برگرفته از مقدمه‏ى كتاب تبرك مى‏جوييم (7) :

نعمانى، پس از ذكر مقام والاى حضرت ختمى مرتبت مى‏گويد:

صلى الله عليه و على اخيه امير المؤمنين تاليه فى الفضل و مؤازره فى اللاواء و الازل و سيف الله على اهل الكفر و الجهل، ويده المبسوطة بالاحسان و العدل، و السالك نهجه فى كل حال، و الزائل مع الحق حيثما زال، و الحاوى (8) علمه و المستودع سره [و ] الظاهر على مكنون امره .

و على الائمة من آله الطاهرين الاخيار، الطيبين الابرار، معادن الرحمة، و محل النعمة، و بدور الظلام، و نور الانام، و بحور العلم، و باب السلم (9) ، الذى ندب الله، جل و عز، خلقه الى دخوله، و حذرهم النكوب عن سبيله، حيث قال «يا ايها الذين آمنوا ادخلوا فى السلم كافة و لاتتبعوا خطوات الشيطان‏» (10) . . . .

درود خداوند بر پيامبر و برادرش امير المؤمنين كه تالى تلو وى بود در فضيلت و يار او در سختى و مصيبت، شمشير پروردگار بر اهل كفر و جهالت و دست گشوده حق به احسان و عدالت . هماره، راه او مى‏پيمود وبر مدار حق حركت مى‏نمود . گنجينه دانش ربوبى و وديعه گاه اسرار بود و چيره بر رازهاى پنهان پروردگار .

درود بر امامان اهل بيت، پاكان نيكو نهاد و پاكيزگان برتر از گناه و ايراد، معادن رحمت و جايگاه نعمت، ماه‏هاى درخشنده در تاريكى‏ها و روشنى بخش انسان‏ها، درياهاى دانش و دروازه صلح و آشتى كه خداوند، عز و جل، آفريدگان خويش را به وارد شدن بدان خوانده و از كناره جويى از راه آن بر حذر داشته، آن جا كه مى‏فرمايد: «اى اهل ايمان، همگى، در صلح و آشتى در آييد و راه شيطان مپوييد» . . .

موضوعات محور كلام نعمانى

مؤلف، در موضوعاتى مختلف سخن گفته است . اشاره به پاره‏اى از اين موضوعات مفيد است:

رد بر عامه (11) ;

رد بر معتزله و ديدگاه ايشان كه تقديم مفضول را بر افضل روا مى‏دانند (12) ;

بطلان قياس و اجتهاد به راى (13) ;

لزوم مراجعه به اهل بيت عليهم السلام و بى نياز ندانستن خود از ايشان (14) ;

مصائب حضرت زهرا عليها السلام كه ننگ آن از چهره اهل اسلام زدوده نمى‏شود (15) ;

دانش تمام چيزها، از خرد و كلان، در قرآن آمده، ولى تنها اهل بيت عليهم السلام بدان آگاه‏اند (16) ;

مذمت اختلاف در دين (17) ;

انكار امامت‏حضرت امير عليه السلام يا يكى از امامان عليهم السلام به نفاق مى‏انجامد (18) ;

انكار يكى از امامان، مانند انكار تمامى ايشان است (19) ;

امامت، به اختيار الهى است، نه به اختيار مردم;

اعتبار كتاب سليم بن قيس، (از مصادر غيبت نعمانى). (20) ;

تواتر احاديث دوازده امام عليهم السلام (21) ;

روايات دوازده امام، تنها با اعتقاد اماميه سازگار است (22) ;

اشاره به اندك بودن معتقدان به مذهب صحيح در آن روزگار (23) ;

فرقه‏هاى انحرافى منشعب شده از تشيع و بطلان آن‏ها و هشدار به شيعه به عدم پيروى از گمراهى ايشان 24

بطلان ادعاى امامت از سوى سادات و آل ابى طالب (25) ;

شواهد روايات بر صحت عقايد اماميه و تطبيق احاديث‏بر امام عصر عليه السلام و غيبت آن حضرت (26) ;

ديدگاه‏هاى مختلف درباه امام عصر عليه السلام (27) ;

بعيد نبودن عمر طولانى امام عصر عليه السلام (28) ;

تشبيه غيبت‏حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه به داستان ولادت حضرت موسى عليه السلام و نشو و نماى آن حضرت (29) ;

تواتر احاديث غيبت (30) ;

اشاره‏ى احاديث اهل بيت عليهم السلام به غيبت اول (غيبت صغرا) كه در آن، سفرا، ميان امام عليه السلام و مردم واسطه‏اند (31) ;

توصيف مقامات سفراى امام عصر عليه السلام (32) ;

پايان يافتن غيبت اول و فرا رسيدن غيبت دوم (غيبت كبرا) (33) ;

سن «صاحب الامر» و «قائم‏» و سيماى آن حضرت در هنگام ظهور بر هيچ يك از امامان پيشين و ديگر افرادى كه مهدويت آنان ادعا شده، تطبيق نمى‏كند (34) ;

توجيه رواياتى كه در تعيين وقت ظهور نقل شده (35) ;

سيماى حضرت مهدى عليه السلام در آيينه‏ى روايات و عدم انطباق آن با اوصاف خليفه‏ى فاطمى (36) ;

اشاره به بطلان مذهب اسماعيليه (37) ;

نكاتى درباره روش تاليف كتاب

مؤلف، تنها، بر احاديث‏خاصه تكيه مى‏كند (38) ، با اين حال، براى تاكيد مطلب، به روايات عامه (39) و نيز به تورات، استناد مى‏جويد (40) .

نعمانى، در توضيحاتى كه در ادامه‏ى روايات آورده است، گاه، به توضيحى كوتاه بسنده مى‏كند (41) و گاه، حديث مورد نظر رابا استفاده از حديثى ديگر، توضيح مى‏دهد (42) ، و با بهره‏گيرى از احاديث معروف، مانند حديث ثقلين، مفاد روايت را تشريح مى‏كند . (43)

توضيحات مؤلف، آكنده از آيات قرآنى است . كه نشانه‏ى تسلط وى بر قرآن است .

از توضيحات مؤلف روشن مى‏شود كه وى، شيعيان را به عنوان مخاطب خود در نظر گرفته است . تعبير «يا معشر الشيعة (44) » و «يا ايها الشيعة الاخيار (45) » ، در چند جاى كتاب ديده مى‏شود .

از سوى ديگر، كتاب، در درجه نخست، در رد بدعتگذاران از فرقه‏هاى منسوب به تشيع، نگارش يافته است . نعمانى، از اين گروه، با تعابيرى مانند «اهل الدعاوى الباطلة المنتمين الى الشيعة و هم منهم براء (46 ) » ، يا «طوائف من العصابة (العصائب خ . ل) المنسوبة الى التشيع المنتمية الى نبيها محمد و آله صلى الله عليه و آله ممن يقول بالامامة (47) » يا «الطوائف المنتسبة الى التشيع ممن خالف الشرذمة المستقيمة على امامة الخلف بن الحسن بن على (48) » ياد مى‏كند .

البته، پاسخ اجمالى به ديدگاه‏هاى عامه و بيان فساد مذهب ايشان نيز از نظر مؤلف، دور نمانده است .

سبك نگارش كتاب و ادبيات آن، جالب توجه است . مؤلف، با بهره‏گيرى از روش‏هايى، در صدد ايجاد تحرك در خواننده است و وى را از رخوت و سستى به دور مى‏دارد . وى، با توصيه‏ى پياپى به تامل و انديشه، مخاطبان را به صورت فعال، در جريان فكرى مباحث كتاب قرار مى‏دهد و از حالت انفعالى بيرون مى‏برد . عباراتى مانند «فتاملوا (49) » ، «فاعتبروا (50) » ، «فانظروا (51) » ، «انظروا» (52) ، «فتبينوا» (53) ، . . . در اين زمينه، به كار گرفته شده است (54) .

وى، از سوى ديگر، فرجام ناگوار دور شدن از مسير صحيح امامت را گوشزد مى‏كند . بيدار باش‏هاى اعتقادى و انذار و تبشير، در كلام نعمانى، فراوان ديده مى‏شود . (55)

وى، مخاطبان خود را با اوصافى ويژه مى‏ستايد كه خود تشويقى است جدى به انديشه ورزى ژرف در احاديث اهل بيت عليهم السلام براى راهيابى به آستانه‏ى هدايت و استمرار بر طريق ولايت .

به تعابير زير توجه فرماييد:

يا اولى الابصار (56) ;

يا اولى الابصار الناظرة بنور الهدى، و القلوب السليمة من العمى، المشرقة بالايمان و الضياء (57) ;

يا من وهب الله له بصيرة و عقلا، و منحه تمييزا و لبا (58) ;

ايها الشيعة الاخيار (59) ;

يا معشر الشيعة، ممن وهب الله تعالى له التمييز و شافى التامل و التدبر لكلام الائمة عليهم السلام (60)

دعا كردن مخاطبان با تعابيرى مانند «رحمكم الله (61) » نيز در جهت تاثير گذارى كتاب است .

از سوى ديگر مؤلف بدعتگزاران را نيز با اوصاف ناپسندشان مذمت مى‏كند:

المبتدعون الذين لم يذقهم الله حلاوة الايمان و العلم و جعلهم بنجوة منه و بمعزل عنه (62) .

مؤلف، توضيحات خود را از حمد و ثناى الهى بر هدايت و راهيابى آكنده است . (63)

ذكر نمونه‏اى از نثر شورانگيز و محرك مؤلف، سودمند است:

فاستيقظوا - رحمكم الله - من سنة الغفلة و انتبهوا من رقدة الهوى، و لايذهبن عنكم ما يقوله الصادقون عليهم السلام صفحا باستماعكم اياه بغير آذان واعية و قلوب متفكرة و الباب معتبرة متدبرة لما قالوا احسن الله ارشادكم . . . و الحمد لله رب العالمين;

از خواب غفلت - خداوند رحمت‏تان كناد! - بيدار شويد و از پيروى هوا و هوس دست‏شوييد . سخنان صادقين عليهم السلام را با گوش‏هاى هوشيار و قلب‏هاى انديشه‏مند و دل‏هاى عبرت‏آموز و تدبرآميز، گوش فرا دهيد تا آن‏ها را از كف ندهيد . خداوند، به نيكى، شما را هدايت كناد! . . . الحمدلله رب العالمين . (64)

مؤلف، براى تحرك بخشى به مخاطبان و شورآفرينى در طالبان حق و حقيقت، از روش استفهام، بويژه استفهام منفى، استفاده مى‏كند . عبارات زير، گونه‏هاى مختلفى از اين روش را نشان مى‏دهد:

اليس فى هذه الاحاديث - يا معشر الشيعة! - . . . ، بيان ظاهر و نور زاهر؟ هل يوجد احد من الائمة الماضين عليهم السلام يشك فى ولادته، و اختلف فى عدمه و الا هذا الامام الذى جعل كمال الدين به و على يديه . . . (65)

فمن صاحب هذه الغيبة غير الامام المنتظر و من الذى يشك جمهور الناس فى ولادته الا القليل - و فى سنه؟ و من الذى لايابه له كثير من الخلق و لايصدقون بامره، و لايؤمنون بوجوده، الا هو . . . (66)

اما ترون - زادكم الله هدى! - هذا النهى عن التنويه باسم الغائب عليه السلام . (67)

فاى امر اوضح و اى طريق افسح من الطريقة الى دل عليها الائمة عليهم السلام فى هذه الغيبة و نهجوها لشيعتهم حتى يسلكوها مسلمين غير معارضين و لامقترحين و لاشاكين، و هل يجوز ان يقع مع هذا البيان الواقع فى امر الغيبة شك (68) ؟ .

هل هذه الاحاديث - رحمكم الله! - الا دالة على غيبة صاحب الحق (69) ؟

بدين ترتيب، ابو عبدالله نعمانى كاتب، با نثرى زنده و حركت‏بخش و شورانگيز، شيعيان را به انديشه وا مى‏دارد و به هدايت ايشان اميد مى‏بندد . (70)

چاپ‏هاى غيبت نعمانى

از غيبت نعمانى، پنج چاپ مى‏شناسيم:

1 . چاپ سنگى، به كوشش على نقى گيلانى، دار الخلافه، طهران، 1318 . اين كتاب، به خط محمد قمى نوشته شده است . در مقدمه‏ى كاتب، به تاريخ 1317 آمده: «در كمال دقت، از روى نسخ عديده قديمه، در دار الايمان قم، نسخ و تصحيح تام شد .»

در پايان كتاب هم آمده: «قد بلغ قبالا و تصحيحا على نسخ معتمدة فى مجالس آخرها صبيحة الجمعة لعشرة ايام بقين من ربيع الاول سنة 1317، و حرره بيمناه الوازرة محمد القمى، 1317» .

به پيوست كتاب (از ص 183- 213) اربعين شهيد اول به چاپ رسيده است .

2 . چاپ تبريز، مكتبه‏ى صابرى، 1383 . اين چاپ، از روى چاپ پيشين افست‏شده است، با اين تفاوت كه به جاى مقدمه‏ى يك صفحه‏اى كاتب نسخه، مقدمه‏اى در شانزده صفحه، به قلم ولى الله اشراقى درج شده و فهرست ابواب كتاب نيز در پايان ديده مى‏شود و اربعين شهيد اول هم همراه كتاب نيست .

3 . تصحيح على اكبر غفارى، مكتبه‏ى صدوق، تهران، 1397 . اين چاپ، نخست‏بدون اعراب نشر يافت و سپس به دست آقاى محسن احمدى، با بازنگرى حسين آقا استاد ولى، اعراب گذارى شد . درباره اين چاپ، پس از اين، بيش‏تر سخن مى‏گوييم .

4 . تحقيق فارس حسون كريم، انوار الهدى، قم، 1422 . اين چاپ، از روى چاپ پيشين، با حذف حواشى كتاب و افزودن تخريج احاديث، انجام گرفته است .

5 . همراه با ترجمه به قلم محمد جواد غفارى (فرزند استاد غفارى)، از روى چاپ ايشان، نشر صدوق، تهران، 1418 .

نسخه‏هاى خطى غيبت نعمانى و چاپ استاد غفارى

استاد غفارى، در مقدمه‏ى، كتاب، اشاره كرده‏اند كه در تصحيح كتاب به سه نسخه، اعتماد ورزيده‏اند; يكى به تاريخ 1077 و ديگرى بدون تاريخ كه با توجه به خط آن، كتابت آن به قبل از قرن دهم يا در همان حدود حدس زده شده است .

سومين و مهم‏ترين نسخه‏ى مورد استناد ايشان، نسخه چاپى كتاب بوده كه اسانيد و دو باب آخر آن با نسخه‏ى شماره‏ى 187 كتابخانه‏ى آستان قدس رضوى، به دست آيت الله زنجانى (والد راقم سطور) ادام الله تعالى ظله، مقابله شده است . وصف نسخه به نقل از ايشان در مقدمه آمده است .

نويسنده‏ى اين مقاله، به اين نسخه مراجعه و مشاهده كرد كه تمام كتاب (سند و متن) با نسخه‏ى فوق، مقابله شده است . با دقت در مقابله‏ها، به دست آمد كه مقابله‏ى نسخه در دو مرحله انجام گرفته و مقابله‏ى كامل نسخه، پس از بهره‏گيرى استاد غفارى صورت گرفته و در هنگام استفاده ايشان، تنها، برخى موارد مورد لزوم (و نه تمام اسناد)، مقابله گشته است . لذا، تقريبا مى‏توان گفت، از اين نسخه نفيس و ارزشمند، در اين چاپ، بهره گرفته نشده است .

گفتنى است كه جناب حجة الاسلام و المسلمين على اكبر مهدى پور - دامت‏بركاته - نسخه‏ى خود را با اين نسخه، دو بار، با دقت، و نيز با نسخه‏اى از آن كه در كتابخانه‏ى آية‏الله مرعشى نگاهدارى مى‏شود و غالبا، با نسخه‏ى فوق تطابق دارد، مقابله كرده‏اند . ايشان، از سر لطف، نسخه‏ى خود را در اختيار اين نويسنده قرار دادند و وى را قرين منت‏خويش ساختند .

ويژگيهاى نسخه‏ى خطى كتابخانه آستان قدس رضوى

اين نسخه كه به شماره‏ى 187 از كتب اخبار و شماره‏ى عمومى 1754 در اين كتابخانه نگاهدارى مى‏شود، به تاريخ 577 نوشته شده است . متاسفانه، نام ناسخ، گويا در هنگام بريدن صفحه، از ميان رفته است . اين نسخه، به همراه 399 جلد ديگر، به دست‏شيخ اسد الله، مشهور به ابن خاتون مشهدى در سال 1067 وقف آستانه مقدس حضرت رضا عليه السلام شده است، برخى از قسمت‏هاى كتاب، با خطى مغاير، ولى عتيق نوشته شده است . (71)

در اين نسخه، روايات و گاه باب يا باب‏هايى از كتاب، ذكر نشده است كه فهرست آن‏ها چنين است:

ص 35، ح 4: حدثنا احمد بن محمد بن سعيد ;

ص 37، ح 11: حدثنا محمد بن همام بن سهيل;

باب 6، ص 116- 127 (الحديث المروى عن طريق العامة .) پيش‏تر گفتيم، گويا، اين باب، پس از تاليف، افزوده شده است .

ص 129، ح 4: اخبرنا احمد بن محمد بن سعيد ;

ص 129، ح 5: حدثنا محمد بن يعقوب;

ص 135 ح 19: اخبرنا احمد بن محمد بن سعيد;

ص 175، ح 15: حدثنا عبد الواحد بن عبدالله;

ص 175، ح 16: حدثنا محمد بن يعقوب الكلينى;

ص 179، ح 25: حدثنا احمد بن محمد بن سعيد;

ص 216، ح 6: اخبرنا محمد بن يعقوب;

ص 224، ح 7: و عن محمد بن يحيى

ص 241، ح 38: اخبرنا على بن الحسين المسعودى;

ص 286، ح 6: اخبرنا سلامة بن محمد;

ص 286، ح 7: حدثنا عبدالواحد بن عبدالله بن يونس;

ص 287، ح 8: اخبرنا ابو سليمان;

ب 21 تا اواخر باب 24 (ص 317- اواخر ص 328)

ص 331، ح 7: حدثنا احمد بن محمد بن سعيد

تفاوت‏هاى نسخه‏ى رضوى با چاپ آقاى غفارى

آيا اين احاديث، از افزوده‏هاى مصنف پس از تاليف است‏يا نسخه‏ى خطى، دچار كاستى شده است؟ روشن نيست، با مقايسه‏ى اين نسخه با نسخه‏ى چاپى كتاب، تفاوت‏هايى چشم‏گير ميان آن دو، در اسناد و متون احاديث و توضيحات مؤلف، ديده مى‏شود كه غالبا عبارت صحيح يا برتر، عبارت همين نسخه‏ى خطى است .

ما در بحث‏هاى آينده، به تناسب بحث از مصادر كتاب، به مواردى از اختلاف اسناد اين نسخه با نسخه‏ى چاپى، اشاره خواهيم كرد .

در اينجا تنها، اختلافات متن اين دو را در دو قسمت مى‏آوريم:

قسمت‏يكم، مربوط به اختلافات مقدمه كتاب است . در اين قسمت، بيش‏تر اختلافات را ياد كرده‏ايم . قسمت دوم، مربوط به نمونه‏هايى از اختلافات ديگر بخش‏هاى كتاب است .

براى تسهيل در مقايسه دو چاپ، آدرس چاپ سنگى را نيز آورده‏ايم، در برخى از موارد چاپ سنگى، مطابق نسخه رضوى است . اين موارد را با علامت × مشخص ساخته‏ايم . در پاره‏اى از موارد هم، عبارت نسخه رضوى در حاشيه چاپ سنگى، ذكر شده كه با آوردن كلمه «حاشيه‏» در آدرس چاپ سنگى، بدان اشاره كرده‏ايم .

تفاوت‏هاى نسخه رضوى با چاپ آقاى غفارى در مقدمه كتاب

چاپ آقاى غفارى / چاپ سنگى / متن چاپ / متن نسخه رضوى

ص 18، اواخر / × ص 2، اواسط / ان تعدوا / وان تعدوا [آيه قرآن]،

ص 19، س 2 / ص 2، اواخر / دالين هادين / دالين و هادين

ص 19، س 3 / ص 2، اواخر / و مبلغين مؤدين / مبلغين و مؤدين

ص 19، س 5 / ص 2، س آخر / اطلعهم على غيبه / اطلعهم عليه من غيبه

ص 19، س 7 و 8 / ص 3، س 1 / ترفعا لاقدارهم / رفعا لاقدارهم

ص 19، س 8 و 9 / ص 3، س 2 / و لتكون حجة الله عليهم تامة / و لتكون حجته بالغة تامة

ص 19، س 13 / ص 3، س 7 / فصيره اماما / بتصييره اماما

ص 19، س 14 / ص 3، س 7 / و اعطاه الشفاعة / باعطائه الشفاعة

ص 20، س 11 / × ص 3، س آخر / اذكاها / ازكاها

ص 20، س 14 / ص 4، س 1 / طوائف من العصابة / طوائف من العصائب

ص 20، س 16 / ص 4، س 4 / فاز بذمتها / دان بدينها

ص 21، س 1 / ص 4، س 6 / التنزه عن سائر المحظورات / التنزه عن المحظورات

ص 21، س 3 / ص 4، اواسط / كلمها / كلمتها

ص 21، اواخر / ص 5، س 1 / الفرقة الثابتة على الحق / الفرقة المحقة الثابتة على الحق. در حاشيه‏ى نسخه رضوى به اختلاف نسخه اشاره شده است.

ص 21، ما قبل آخر / ص 5، س 1 / لا يضرها الفتن / لا تضرها الفتن

ص 22، س 6 / × ص 5، س 6، حاشيه / لم يهتموا الطلب العلم / لم يهتموا بطلب العلم

ص 22، س 8 / ص 5، اواسط / على قدر روايتهم / على حسب روايتهم

ص 22، س 10 / ص 5، اواسط / دخل فى هذه المذاهب / دخل فى هذا المذهب

ص 22، ما قبل آخر / ص 5، اواخر / طلبا للرئاسة و شهوة لها و شغفا بها / حبا للرئاسة و شهوة لها و شغفا

ص 23، س 2 / ص 5، اواخر / و هن من نفسه بصحة ما نطق به منه / و هن يقينه بصحة تعلق به منه

ص 23، س 9 / ص 6، س 4 / ارشادهم فى الحيرة / ارشادهم عند الحيرة

ص 20، س 9 / × ص 3، اواخر / باب السلام / باب السلم

ص 23، س 13 / ص 6، اواسط / الهداية الى ما اوتى عنهم فيها ما يصحح / الهداية الى ما اتى عنهم فيها مما يصحح

ص 23، س ما قبل آخر / ص 6، اواسط / حسن الصورة / حسن البصيرة

ص 23، س آخر / ص 6، اواسط / اتحفه بالفهم / اخلصه بالفهم

ص 24، س 8 / ص 6، اواخر / قوى اليقين فى قلوبهم بصحة ما تلقوه / قدر اليقين فى قلوبهم بصحة ما تلقوه

ص 24، س 16 / ص 7، س 3 / و لا تكونوا / و لا يكونوا. اين كلمه، جزئى از آيه‏ى قرآن است كه به اين شكل است.

در نسخه خطى بى‏نقطه است.

ص 24، س 18 / ص 7، س 5 / «ان الله يحيى الارض‏» / «اعلموا ان الله ...»

ص 21، س ما قبل آخر / ص 7، س 6 فانه / كانه

ص 24، س آخر / ص 7، س 7 / فتاويل هذه الآية جاء / فتاويل هذه الآية جار

ص 25، س 4 / × ص 7، اواسط / اما ظاهر معلوم او خائف مغمور / اما ظاهر معلوم و اما خائف مغمور

ص 25، س 13 / ص 7، اواخر / ما حدث من هذه الفرق العاملة بالاهواء / ما حدث فى الشيعة من هذه الفرق العاملة بالاهواء

ص 26، س 7 / ص 8، اواسط / كان له طعام قد ذراه / كان له طعام فذراه

ص 26، س 12 / ص 8، اواسط / حتى نقيت منه رزمة كرزمة الاندر [الذى ] لا يضره السوس شيئا / حتى بقيت منه رزمة كرزمة الاندر - و الاندر البيدر - لا يضرها السوس شيئا

ص 27، س ما قبل آخر / ص 9، اواسط / ناقة صالح / ناقة ثمود

ص 29، س 2 / × ص 10، س 6 / ما وفق الله جمعه / ما وفق الله لجمعه

ص 29، س 7 / ص 10، اواسط / سر آل محمد عليهم السلام / سر الله

ص 29 / ص / و انهم احد الثقلين / به جاى «التمسك‏»:

ص 29، س آخر / ص 11، س 4 / خذلانا من الله شملهم به استخفافهم / خذلانا من الله شملهم به استحقاقهم

ص 30، س 10 / ص 11، اواسط / ذلك و بما كسبت ايديهم المؤثرون الملح الاجاج / ذلك و بما كسبت ايديهم ذلك بما كسبت ايديهم «النمير» در نسخه نيامده است .

ص 31، س 4 × / ص 11، س ما قبل آخر / على العذب النمير الفرات فيمن ادعى الامامة و من زعم / فيمن ادعى الامامة و من ادعاها

ص 31، ما قبل آخر / ص 12، اواسط / انه امام و ليس بامام. ما جاء فيما يلقى القائم منذ قيامه عليه السلام فيبتلى من جاهلية الناس / له و ليس بامام. ما جاء فيما يلقى القائم عند قيامه عليه السلام و يستقبل من جاهلية الناس، عنوان

ص 31، س آخر / ص 12، اواسط / جيش الغضب / ص 296 چاپى هم «ويستقبل‏» است .جيش العصب در ص 311 و 312. در عنوان باب و در متن احاديث هم به جاى «الغضب‏» و «غضب‏» در نسخه خطى، «العصب‏» و «عصب‏» آمده است.

نمونه‏هايى از ساير مواضع كتاب

چاپ‏غفارى / چاپ سنگى / متن چاپ / متن نسخه رضوى

ص 43، اواخر / ص 18، اواسط / فان القرآن مع العترة / فالقرآن مع العترة

ص 45، س 7 و 8 / × ص 19، اواخر / فوكلهم الله عزوجل بمخالفتهم امره، / در نسخه، به جاى «فولاهم‏» ،

- / - / و عدولهم عن اختياره و طاعته و طاعة / «و لهم‏» آمده است .

- / - / من اختاره لنفسه فولاهم الى / -

- / - / اختيارهم و آرائهم و عقولهم / -

ص 50، اواسط / ص 22، اواخر الذين يدين به العباد / الذين يدين به الضلال چاپ سنگى: الذين تدين به ائمة الضلال

ص 56، اواسط / × ص 26، س 7 / فاذا كانت هذه حال من اخلف الوعدفى ان عقابه النفاق المؤدى الى الدرك الاسفل من النار / در نسخه، به جاى «ان عقابه‏»،«اعقابه‏» آمده است. سطر ما قبل آخر همين صفحه هم، صحت نسخه را تاييد مى كند.

ص 65، س 1 / ص 30، اواخر / ابدال الارض / ابدا

ص 101، اواخر / ص 47، س 6 / من طرق رجال الشيعة الموثقين / من طريق رجال الشيعة الموفقين

ص 102، س 2 / ص 47، اواسط / المقداد و سلمان الفارسى / سلمان و المقداد

ص 160، ما قبل آخر / ص 82، حاشيه / يطالبون بالارشاد الى شخصه و الدلالة على موضعه و يقترحون اظهاره لهم، و ينكرون غيبة، لانهم بمعزل عن العلم / و مع هذا الانذار بقلة علمهم و ضعف بصائرهم و انهم بمعزل عن العلم يترجون ظهور الامام لهم و يطالبون بالارشاد الى شخصه و يذكرون غيبته و يقولون ما فعل و اين هو و لم يغيب و الى كم يغيب، و هم يعلمون ما سبق من علم الله و

تدبيره فى امر هذا الامام وصفه الله فى المرتبة و المنزلة تحكما عن (على خ . ل) الله و اقتراحا على وليه و استعجالا لامره و تقدما بين يديه

ص 163، اواسط / ص 85، س 5، حاشيه / فيه شبه من يوسف / فيه سنة [من ] يوسف

ص 169، ما قبل آخر / ص 88، اواخر / و هم الجازمون / و هم الحازمون

ص 299، اواخر صفحه / ص 160، س 6 / و ازد / و ازد البصرة

ص 311، اواخر / ص 167، اواخر / حدثنى من راى المسيب بن نجبة، قال: و قد جاء رجل الى اميرالمؤمنين عليه السلام و معه رجل يقال له «ابن السوداء»، فقال له: يا امير المؤمنين / حدثنى من راى المسيب بن نجبة و قد جاء يدخل الى امير المؤمنين عليه السلام و معه رجل يقال له «ابن السوداء» و هو متلببة فقالوا: يا امير المؤمنين

ص 331، ما قبل آخر / ص 180، س آخر / ملك القائم منا / يملك القائم منا

نمونه‏ى بسيار جالبى از تحريفات نسخه‏ى چاپى (72)

در حديثى از امام باقر عليه السلام در نسخه چاپى الغيبة نعمانى ص 301 (ص 161، چاپ سنگى) مى‏خوانيم: «انهما اجلان: اجل محتوم، و اجل موقوف . فقال له حمران: «ما المحتوم‏» قال: «الذى لله فيه المشيئه‏» . قال حمران: «انى لارجو ان يكون اجل (73) السفيانى من الموقوف‏» . فقال ابو جعفر عليه السلام: «لا و الله: انه لمن المحتوم .»

اين متن از دو سو، با اشكال همراه است: نخست اين كه در اين حديث، تنها به تعريف اجل محتوم پرداخته شده و ديگرى اين كه تعريف ارائه شده با اجل موقوف سازگارتر است تا با اجل محتوم . اين دو اشكال، هر دو، از يك ريشه نشات گرفته است و آن، اشتباه در نسخه چاپى است . در اين‏جا، اين يك سطر، قبل از «الذى لله فيه المشيئه‏» افتاده است: «الذى لايكون غيره .» قال: «فما الموقوف؟» فقال: «هو» .

تكرار «قال الذى‏» در اين حديث، سبب شده كه چشم ناسخ، از يك مورد اين عبارت به مورد ديگر پرش كند و چنين سقطى رخ دهد .

با توجه به آن چه گذشت، نياز به چاپى انتقادى از الغيبة نعمانى، بر مبناى نسخه‏ى رضوى، كاملا احساس مى‏گردد . شايد با تفحص در فهرست‏هاى نسخه‏هاى خطى كتابخانه‏هاى مختلف، به نسخه يا نسخه‏هاى ديگرى كه بتوان در اين تصحيح از آن‏ها بهره جست، دست‏يافت .

مرحوم مجلسى هم غالبا، نسخه‏هاى اصيل و ارزش‏مندى در اختيار داشته است، لذا مراجعه به بحار الانوار، به عنوان يك نسخه، در اين تصحيح ضرورى است .

اميد كه صاحب همت و صلاحيتى، به اين مهم دست‏يازد و اين اثر گران‏بها را از نو زنده سازد .

1) لذا اين باب، در برخى از نسخه‏هاى كتاب نيامده است . در ميانه‏ى اين باب، در ص 119 نيز اين عنوان ديده مى‏شود: «ما رواه جابر بن سمرة . . . بعد ما فى الاصل . . .» . اين عبارت، به ضميمه شدن اين باب پس از تاليف كتاب، اشاره دارد . روايات جابر بن سمرة، پيش‏تر در ص 103- 104 (رقم 31- 33)، ص 106 (رقم 36)، ص 107 (رقم 38) نقل شده است .

2) افزوده از نسخه‏ى معتبر كتابخانه‏ى امام رضا عليه السلام كه وصف آن خواهد آمد .

3) از نسخه‏ى رضويه .

4) افزوده شده از نسخه‏ى رضويه .

5) الغيبة، نعمانى، ص 18- 32 .

6) همان، ص 36/ذيل 7 (كوتاه)، 42، 43- 51، 55- 57، 101- 102، 107- 110، 112/ذيل 4 (كوتاه)، 115- 116، 127/ذيل 24 (كوتاه)، 135 136، 136/ذيل 1 (كوتاه)، 144- 145، 149، 151، 153- 154، 157- 158، 160- 161، 163، 165- 166، 169- 170، 172/ذيل 5 (كوتاه)، 173- 174، 175/ذيل 12 (كوتاه)، 179، 183- 184، 184- 185، 190- 191، 193- 194، 196، 201، 207- 208، 211- 212، 244- 247، 282- 283، 311/ذيل 5 (كوتاه)، 323- 324، 332 (خاتمه‏ى كتاب .)

7) متن اين صلوات را از نسخه‏ى رضويه نقل كرده و به اختلافات مهم نسخه چاپى در حاشيه اشاره مى‏كنيم .

8) متن نسخه‏ى چاپى: الخازن .

9) در چاپ آقاى غفارى به جاى السلم، «السلام‏» آمده كه هر چند با «الانام‏» هم سجع است، ولى عبارت صحيح (كه در نسخه‏ى خطى و چاپ سنگى آمده) «السلم‏» است كه با «العلم‏» هم سجع بوده و با آيه‏ى مورد استشهاد، تناسب دارد .

10) الغيبة، نعمانى، ص 20 .

11) همان، ص 29، 30، 43- 51، 55- 57 .

12) همان، ص 29 .

13) همان، ص 20، 45، 48، 49، 50، 110، 165 .

14) همان، ص 30، 43- 45، 55

15) همان، ص 48 .

16) همان، ص 48- 50 .

17) همان، ص 50، 55 .

18) همان، ص 56 و 57 .

19) همان، ص 57 .

20) همان، ص 101 .

21) همان، ص 101و نيز ص 127 .

22) همان، ص 107 .

23) همان، ص 22، 26، 27، 157، 165، 169، 170، 186 .

24) همان، ص 20- 23، 57، 102، 135، 153، 157، 161، 165، 169، 173 .

25) همان، ص 153 .

26) همان، ص 136، 144 و 145، 149، 169، 173، 183، 184، 190، 193، 196 .

27) همان، ص 157، 169 .

28) همان، ص 157، 211

29) همان، ص 157 .

30) همان، ص 160 .

31) همان، ص 161، 173 .

32) همان، ص 174 .

33) همان، ص 161، 174، 193 .

34) همان، ص 185، 190، 323 .

35) همان، ص 190 .

36) همان، ص 244- 246، ص 282 و 283 .

37) همان، ص 32 . و نيز ر . ك: ص 324- 329 .

38) الغيبة نعمانى، ص 102 .

39) همان، ص 102- 107 . و نيز 116- 127 .

40) همان، ص 108 و 109 .

41) همان، ص 36، ذيل 7 .

42) همان، ص 175

43) همان، ص 42 .

44) همان، ص 24، 101، 207، 323 . و نيز ص 183 .

45) همان، ص 157 .

46) همان، ص 102 .

47) همان، ص 17 .

48) همان، ص 157 .

49) همان، ص 101، 244و 245 .

50) همان، ص 157، 165 .

51) همان، ص 101، 244 .

52) همان، ص 201، 323245 .

53) همان، ص 207 .

54) نيز ر . ك: ص 157، 165، 201 و . . .

55) ر . ك: ص 23، 55، 135، 166، 172، 183، 184، 190، 244، 323 . و مواردى كه در حواشى پيشين ذكر شد .

56) همان، ص 165 .

57) همان، ص 165 .

58) همان، ص 244 .

59) همان، ص 157 .

60) همان، ص 183 .

61) همان، ص 57، 101، 165، 193، 201، 323 .

62) همان، ص 165 .

63) به عنوان نمونه: ص 145، 158، 163، 165، 212، 246، 323 .

64) ترجمه اندكى آزاد مى‏باشد .

65) الغيبة، نعمانى، ص 183 .

66) همان، ص 169 .

67) همان، ص 153 .

68) همان، ص 179 .

69) همان، ص 193 .

70) درباره‏ى اميد مؤلف به هدايت‏شيعيان از راه به در رفته، بويژه به صفحه‏ى 208 مراجعه كنيد .

71) ص 134- 147 (نسخه‏ى چاپى .)

72) جناب اقاى مهدى پور، اين مورد را متذكر شدند .

73) در نسخه‏ى رضوى: امر - به جاى اجل - ذكر شده كه زيباتر به نظر مى‏آيد .

/ 1