حلّ مشكل مسكن و زمين در حكومت حضرت مهدي (عج)
علياكبر حسني
يكي از مشكلات اساسي بشر از آغاز زندگي اجتماعي و شهرنشيني مساله مسكن است اين مشكل در قرن اخير و در جوامع صنعتي و تمركز ادارات و كارخانجات و موسسات در شهرهاي بزرگ، بيشتر شده و از معضلات مهم دولتها و حكومكتها است. تاكنون صدها تئوري و طرح از هزاران دانشمند و متخصص شهرسازي و مسكن، عرضه شده و ميشود ولي هنوز گره كور مشكل مسكن حل نشده است. كشورهاي پرجمعيت و مناطق خوش آب و هوا از اين مشكل بيشتر رنج ميبردند و تراكم جمعيت در آنجاها اين مشكل را زيادتر كرده است. صنعتي شدن شهرها و هجوم روستائيان براي جذب بازار كار و كارخانجات و جاذبه شهرنشيني و امكانات رفاهي و وسائل مهاجرتها، خود مشكل را غامضتر و پيچيدهتر ساخته است. پائين بودن سطح درآمد و پس انداز لازم براي تهيه مسكن و گراني آن از يكسو، كمبود زمين و جا و عدم دسترسي به وسائل ساختماني لازم و ارزان قيمت از ديگر سو، زمينخواري و بورس بازيهاي زمينخواران و بساز و بفروشها از جهت ديگر هريك در ايجاد تورم و كمبود مسكن و عدم دستيابي مردم به آن، موثر است و بر مشكل ميافزايد. حكومتهاي غير مسئول و سلطه طلب و دار و دستههاي سودجو و فرصتطلب نيز يكي از عوامل اين مشكل اساسي است. عوارض سوء اين مشكل، يكي دو تا نيست از يكسو جوانان پس از مدتي عمر و سن و در اوج نيروي جنسي و فوران غرائز خواستار ازدواج و زندگي مستقل زناشوئي هستند و ميخواهند در گوشهاي به تنهائي زندگي كنند و مشكل مسكن، گراني اجاره نشيني، كمبود عرضه، مانع بزرگي بر سر راه اين خواسته طبيعي و فطري است و عامل مهمي براي فرار از ازدواج و تشكيل خانواده است. بالا رفتن آمار زنان بدون شوهر، طولاني بودن دوران تجرد پسر و دختر حتي در شهرها و كشورهاي اسلامي كه خود يكي از عوامل مهم انحرافهاي جنسي و فساد و تباهي، گمراهي و صدها ناملايمات ديگر است و نيز شيوع امراض مقاربتي، عدم تعادل روحي و اخلاقي بيماريهاي رواني، موج خودكشيها و … در جوامع امروز و در ميان نسل سرگردان جهان شرق و غرب ميتوان از نتايج اين مشكل دانست با اينهمه مشكلات اگر كسي ازدواج كند به علت هزينه سنگيني و گراني مسكن ناگزير خانهاي تنگ و نامناسب تهيه ميكند و مشكل بچه داري و سرو صداي بچهها تربيت آنها نبودن فضاي باز براي بازي آنان و مشكل آپارتمان نشيني خود قصهاي است كه اين قصه سري دراز دارد و موجبات ناراحتي و ناملايمات است. در گذشته ثابت كرديم كه بسياري از مشكلات جامعه بشري در زندگي ماشيني عصر ما، در حكومت حضرت مهدي (ع) حل ميشود مشكل مسكن نيز در آن زمان به خوبي حل شده و چنين مشكلي وجود نخواهد داشت. به عنوان مثال در حكومت حضرت علي (ع) كه تنها پنج سال بود مشكلي بنام مسكن وجود نداشته و طبق نوشته مورخان معتبر، "هركس در آن مالک خانه شخصي بوده و خانه مستقلي داشته است"1 اكنون اين سئوال پيش ميآيد كه چگونه اين مشكل در زمان حضرت مهدي (عج) حل خواهد شد؟ ممكن است گفته شود كه چون به هنگام ظهور در اثر جنگها و … ، جمعيت زيادي كشته ميشوند و 3/1جمعيت باقي ميماند پس جمعيتي نيست تا تراكم جمعيت، مشكل مسكن را بوجود آورد!! در گذشته در راههاي پيروزي امام زمان (ع) روشن شد كه عوامل پيروزي آن حضرت زياد است و از طرق متعددي بر جهان مسلط و بر دشمنان پيروز ميگردد و رواياتي در آن زمينه نقل شده، بنابراين منظور از راه مورد نظر براي اين مشكل اين راه حل نيست. بلكه اين مسئله راهحلهاي متعددي دارد كه از روايات به دست ميآيد كه به برخي از آنها در گذشته اشاره شد و عموما رواياتي كه متضمن عمران و آبادي زمين است ميتواند مورد استشهاد ما باشد علاوه بر آنها به بررسي راههاي زير ميپردازيم: الف ـ مساله انفال و " بطون اوديه " و زمينهائيكه متعلق به امام معصوم است و او براي شيعيان و پيروانش مباح كرده است و با تقسيم عادلانه و نظارت صحيح بر تقسم آن مشكل كم بود زمين حل ميشود. ب ـ روايات زيادي در باب احياء موات و اراضي باير آمده است كه ميتواند مشكل مورد نظر را حل نمايد2 و صحيحه محمد بن مسلم عن ابي جعفر (ع) " ايما قوم احيوا شيئا من الارض و عمروها فهم احق بها … "3 هر قومي چيزي از زمين را احياء كند و آباد سازد به آن سزاوارتر است. امام صادق (ع) فرمود كان اميرالمومنين (ع) يقول " من احيي ارضا من المومنين فهي له و عليه طسقها يؤديه الي الامام في حال الهدنه فاذا ظهر القائم فليوّطن نفسه علي ان توخذ منه"4 اميرمومنان (ع) فرمود هركس از مومنان زميني را آباد سازد آن زمين مال اوست و خراج و ماليات ارضي آن را بايد در حال صلح به امام بپردازد و اگر امام زمان ظهور كرد خود را آماده سازد كه ممكن است از او بگيرند. و روايت يونس عبدالصالح: ان الارض لله تعالي جعلها وقفا علي عباده فمن عطل ارضا ثلاث سنين متواليه لغير علة اخذت من يده و دفعت الي غيره … 5 زمين مال خدا است آن را وقف بندگانش قرار داده و هركس بي جهت زميني را سه سال متوالي آباد نسازد از او گرفته شده و به ديگري داده ميشود. بنابراين مساله احتكار نابجاي زمين و تيول قرار دادن آن توسط گروهي اندك وجود نخواهد داشت و معلوم ميشود زمينهاي بزرگ باير و غير آباد مال كسي نيست. ج ـ پس گرفتن زمينهاي غصب شده و استرداد آن و بازپسدادن آنها به صاحبان اصلي، يا واگذار كردن آنها به افراد ذي حق و مستحق توسط حضرت مهدي(ع)6 د ـ وفور وسائل ساختماني، عدم احتكار آنها، نبودن بازار سياه، زمين و مصالح در آن عصر به علاوه وضع عمومي مردم آن عصر بسيار خوب است و همانطوريكه از بحث گذشته معلوم شد، فقر و نياز مالي نيست تا كسي نتواند خانه مورد مسكوني تهيه كند. هـ ـ وجود روح قناعت و تقوا از يك سو و نبودن روح حرص و آزا و بلندپروازيهاي بيجا و عدم روح تجاوز از ديگر سو و نيز تقويت روح ايثار و انفاق در آن عصر امكان دسترسي به مسكن مناسب را ميسر ميسازد. و ـ نبودن زدوبند و بازيهاي بساز و بفروشها، زمينخوارها، بورس بازيها، و بازار سياه در قيمت زمين و خانه … ز ـ سهولت در امر ساختمان سازي و مقدمات آن و نبود عوارض و ماليات . زيرا آنچه كه از روايات اسلامي به دست ميآيد فقط عوارض و ماليات اسلامي كه در قرآن و سنت آمده است در آن عصر گرفته ميشود. ج ـ توسعه شهر ها و حتي اتصال شهرها به هم در آن عصر و برداشته شدن مرزها و …كمك مهمي براي فراواني زمين مسكوني و مسكن در آن زمان است. ط ـ مهمتر از همه وقتيكه زمين مجاني يا با حداقل قيمت همه جا، فراهم بوده، دوندگي و معطلي و كاغذبازي بيجاي اداري و دست و پا گير وجود نداشت بخصوص در حوادث غير منتظره مانند جنگ كه نوبتها و پشت صف بودنهاي خستهكننده براي آهن، چوب، سيمان، درب و پنجره و …وجود دارد كه انسان پس از انتظار طولاني، عطايش را به لقايش ميبخشد و خانهبدوشي را بر ساختمانسازي، پر دردسر ترجيح ميدهد، عامل مهمي براي دستيابي به مسكن است. علاوه بر روايات يادشده در بحثهاي پيشين در رابطه با عمران و آبادي زمين، نمونههاي ديگري داريم كه حقائق ياد شده را تاييد ميكند و وفور ساختمانسازي و آبادي زمين و گسترش شهرها را يادآور ميكند. امام صادق (ع) ميفرمايد:" اذا قام قائم آل محمد(ص) اتصلت بيوت الكوفه بنهر كربلاء " خانههاي كوفه به نهر كربلاء ميرسد … امام صادق (ع) در طي روايتي مفصل در پاسخ سئوال مفضل بن محمد در رابطه با ظهور امام زمان(ع) ميفرمايد: "وليصيرن الكوفة اربعة و خمسين ميلا و ليجاورن قصورها كربلاءءء" "كوفه به 54 مايل توسعه مي يابد و خانههايش به كربلا ميرسد"1 –كتاب الغارات بنقل از كتاب المهدي من المهد الي الظهور 2 –صحيحه معاويه بن وهب : سمعت ابا عبدالله (ع) يقول: ايما رجل اتي الي خربة بايرة فاستخرجها وكري انهارا و عمرها فان عليه فيها الصدقه …فان الارض لله و لمن عمرها(وسائل ج 17 ص 328) 3 –كتاب احياء الموات ص31. 4 –وسائل ج 6 ص 382 5 –وسائل ج 17 ص 345 6 –روايت صحيحه كابلي كه در كافي ج1 ص407 آمده است مويد آنست كه ميفرمايد: هركس كه زميني آباد كند مال اوست و بايد خراج آن را به امامي از اهل بيت من بدهد تا ظهور حضرت مهدي و ديگر آنچه در دست شيعيان ما است … " الا ما كان في ايدي شيعتنا بقاطعهم علي ما في ايديهم و ترك الارض في ايديهم … " (ص 37 احياء موات).