چشم اندازی به حکومت امام مهدی عجل اللَّه تعالی فرجه الشریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

چشم اندازی به حکومت امام مهدی عجل اللَّه تعالی فرجه الشریف - نسخه متنی

نجم الدین طبسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

5. عاشقان شهادت

امام صادق عليه السلام درباره ويژگى‏هاى ياران حضرت قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف مى‏فرمايد: «آنان از ترس خدا، بيمناكند و آرزوى شهادت دارند. خواسته‏شان اين است كه در راه خدإ؛غ‏غ كشته شوند. شعارشان اى خونخواهان حسين عليه السلام است. چون حركت مى‏كنند و رعب و ترس از آنان در دل دشمن به فاصله يك ماه در حركت است».(88)

(1). الشيعة و الرجعه، ج‏ا، ص‏167.

(2). ابن‏حمّاد، فتن، ص‏161.

(3). ابن‏حمّاد، فتن، ص‏86؛ عقد الدرر، ص‏127؛ كنز العمّال، ج‏14، ص‏588.

(4). ابن‏طاووس، ملاحم، ص‏53؛ عقد الدرر، ص‏130؛ الشيعة و الرجعه، ج‏1، ص‏210.

(5). ابن‏طاووس، ملاحم، ص‏53؛ الشيعة و الرجعه، ج‏1، ص‏211.

(6). نور الابصار، ص‏138؛ الشيعة و الرجعه، ج‏1، ص‏211.

(7). ابن‏حمّاد، فتن، ص‏84؛ ابن‏المنادى، ص‏47؛ دارمى، سنن، ص‏98؛ عقد الدرر، ص‏126؛ ابن‏طاووس، فتن، ص‏49.

(8). الايقاظ من الهجعه، ص‏266؛ ر. ك: كشى، اختيار معرفة الرجال، ص‏217؛ ابن‏داود، رجال، ص‏206.

(9). الايقاظ من الهجعه، ص‏266؛ ر. ك: بحارالانوار، ج‏53، ص‏67؛ اثبات الهداة، ج‏3، ص‏561.

(10). الشيعة و الرجعه، ج‏1، ص‏158.

(11). خرائج، ج‏1، ص‏185؛ بحارالانوار، ج‏41، ص‏296؛ مستدركات علم رجال الحديث 2: 118.

درباره جبير بن خابور با وجود پژوهش فراوان در كتاب‏هاى شيعه و سنّى جز مطلب زير، مطلب ديگرى يافت نشد.

امام صادق عليه السلام فرمود: «جبير بن خابور، گنجينه دار معاويه بود. او مادر پيرى داشت كه در شهر كوفه زندگى مى‏كرد. روزى جبير به معاويه گفت: دلم براى مادرم تنگ شده است؛ اجازه بده تا از او ديدار كنم تا كمى از حقوقى كه بر گردن من دارد، ادا كنم.

معاويه گفت: در شهر كوفه چه كار دارى؟ در آن‏جا مرد جادوگرى به نام على بن ابى‏طالب است و اطمينان ندارم كه تو را نفريبد. جبير گفت: من با على كارى ندارم. من مى‏خواهم به ديدار مادرم بروم و حقّ او را به‏جا آورم. جبير پس از كسب‏اجازه عازم سفر شد. آن‏گاه كه به شهر كوفه رسيد چون اميرالمؤمنين عليه السلام پس از جنگ صفين پيرامون شهر كوفه ديده‏بان گماشته بود و رفت و آمدها را كنترل مى‏كردند ديده بانان او را دستگير كردند و به شهر آوردند. على عليه السلام به او فرمود: «تو يكى از گنجينه‏هاى خداوندى. معاويه به تو چنين گفته است كه من جادوگر هستم». جبير گفت: سوگند به خدا كه چنين گفته است.

حضرت فرمود: «تو مالى همراه داشته‏اى كه مقدارى از آن را در منطقه عين التمر به خاك سپرده‏اى». جبير اين مطلب را نيز تصديق كرد. سپس اميرمؤمنان عليه السلام به امام حسن عليه السلام دستور داد تا از وى پذيرايى كند. روز بعد على عليه السلام به ياران خود فرمود: «اين شخص در جبل الاهواز..». (ادامه مطلب در متن كتاب است).

(12). دلائل الامامه، ص‏248؛ اثبات الهداة، ج‏3، ص‏573.

(13). حصينى، الهدايه، ص‏31؛ ارشاد القلوب، ص‏286؛ حلية الابرار، ج‏2، ص‏601.

(افراد ديگرى هم‏چون: داو رق و نجم بن اعين، حمران بن اعين و ميسر بن عبدالعزيز هستند كه در روايات، به‏زنده‏شدن دوباره آنان و حضورشان در زمام امام قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف اشاره شده است كه مادر بخش آينده به‏آن اشاره خواهيم كرد.

(14). ابن‏حمّاد، فتن، ص‏85؛ عقد الدرر، ص‏129؛ الحاوى للفتاوى، ج‏2، ص‏69.

(15). نعمانى، غيبة، ص‏315؛ اثبات الهداة، ج‏3، ص‏547؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏369.

(16). فردوس الاخبار، ج‏5، ص‏366.

(17). عبدالرزاق، مصنّف، ج‏11، ص‏385؛ المعجم الكبير، ج‏7، ص‏268؛ حلية الاولياء، ج‏3، ص‏24؛ فردوس الاخبار، ج‏5، ص‏445.

(18). احتمال دارد كه منظور قبيله همدان از قبايل عرب باشد.

(19). ابن‏طاووس، ملاحم، ص‏146.

(20). دلائل الامامه، ج‏316.

(21). عن ابى‏عبداللَّه الصادق عليه السلام: «تربة قم مقدسة.... أما و انّهم أنصار قائمنا و دعاة حقنا..».؛ بحارالانوار، ج‏60، ص‏218.

(22). بحارالانوار، ج‏60، ص‏216.

(23). ابن‏طاووس، ملاحم، ص‏147؛ روضة الواعظين، ص‏310؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏304.

(24). كشف الغمّه، ج‏3، ص‏268؛ كنز العمّال، ج‏14، ص‏591؛ شافعى، بيان، ص‏106؛ ينابيع المودّه، ص‏91.

(25). طوسى، غيبة، ص‏284؛ اثبات الهداة، ج‏3، ص‏517؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏333.

(26). ابن‏طاووس، ملاحم، ص‏142؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏304.

(27). طوسى، غيبة، چاپ جديد، ص‏477؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏334؛ اثبات الهداة، ج‏3، ص‏518.

(28). ابن‏طاووس، ملاحم، ص‏43؛ ينابيع المودّه، ج‏2، ص‏435؛ الشيعة و الرجعه، ج‏1، ص‏456.

(29). نامش سماك بن خرشه انصارى است. مرحوم مامقانى درباره‏اش مى‏فرمايد: من او را حسن الحال مى‏دانم... (تنقيح‏المقال، ج‏2، ص‏68).

(30). روضة الواعظين، ج‏2، ص‏266.

(31). كافى، ج‏3، ص‏131؛ الايقاظ، ص‏290؛ بحارالانوار، ج‏27، ص‏308.

(32). بحارالانوار، ج‏54، ص‏316.

(33). بحارالانوار، ج‏54، ص‏316.

(34). الاسراء (بنى اسرائيل) (17) آيه 104.

(35). بحارالانوار، ج‏54، ص‏316.

(36). اعراف (7) آيه 159.

(37). بحارالانوار، ج‏54، ص‏316.

(38). بحارالانوار، ج‏54، ص‏316.

(39). مائده (5) آيه 14.

(40). كافى، ج‏5، ص‏352؛ التهذيب، ج‏7، ص‏405؛ وسائل الشيعه، ج‏14، ص‏56؛ نورالثقلين، ج‏1، ص‏601؛ تفسير برهان، ج‏1، ص‏454؛ ينابيع المودّه، ص‏422.

(41). بحارالانوار، ج‏54، ص‏334 و ج‏26، ص‏47.

(42). شيعه بر اين عقيده است كه در همين دنيا و پس از ظهور حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف امامان معصوم و گروهى از مؤمنان و گروهى از كافران دوباره زنده مى‏شوند و به دنيا باز مى‏گردند. در اين باره ده‏ها روايت وارد شده است. مرحوم آية اللَّه والد(ره) در جلد دوم الشيعه و الرجعه به گستردگى در اين باره سخن گفته است. اخيراً اين كتاب رإ؛غ‏غ حجة الاسلام ميرشاولد به نام ستاره درخشان ترجمه و منتشر كرده است و از اين جانب نيز پانزده سال پيش جزوه‏اى به نام رجعت از نظر شيعه منتشر شده است كه با استفاده از نوشته‏ها و سخنان مرحوم والدم مى‏باشد.

(43). الايقاظ من الهجعه، ص‏269.

(44). كشى، رجال، ص‏402؛ الخلاصه، ص‏98؛ قهبائى، رجال، ج‏2، ص‏289؛ الايقاظ، ص‏284؛ بحارالانوار، ج‏54، ص‏4؛ معجم رجال الحديث، ج‏6، ص‏259.

(45). درباره موثق بودن داود، علماى رجال بحث‏هاى گسترده‏اى كرده‏اند. برخى اين روايت را ضعيف شمرده و بعضى آن را موثق دانسته‏اند. روايت ديگرى از امام صادق عليه السلام نقل شده كه فرموده است: «منزلت و مقام داود نزد من، همانند موقعيت مقداد نزد پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم است». تنقيح المقال، ج‏2، ص‏414.

(46). الايقاظ، ص‏264.

(47). دلائل الامامه، ص‏320؛ المحجّه، ص‏46.

(48). كمال الدين، ج‏2، ص‏654؛ عياشى، تفسير، ج‏2، ص‏56؛ نورالثقلين، ج‏1، ص‏139 و ج‏4، ص‏94؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏323.

(49). عيون اخبار الرضا، ج‏1، ص‏59؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏310.

(50). مجمع الزوائد، ج‏7، ص‏315.

(51). ابن‏طاووس، ملاحم، ص‏64؛ الفتاوى الحديثيه، ج‏31.

(52). كمال الدين، ج‏2، ص‏671؛ بصائر الدرجات، ص‏311؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏286.

(53). دلائل الامامه، ص‏248؛ اثبات الهداة، ج‏3، ص‏573.

(54). روضة الواعظين، ص‏266؛ اثبات الهداة، ج‏3، ص‏55.

(55). درر الاخبار، ج‏1، ص‏258.

(56). كمال الدين، ج‏2، ص‏654؛ عياشى، تفسير، ج‏1، ص‏134؛ نورالثقلين، ج‏4، ص‏98؛ ج‏1، ص‏340؛ العدد القويه، ص‏65؛ اثبات الهداة، ج‏3، ص‏548.

(57). المستجاد، ص‏511.

(58). ابن‏طاووس، ملاحم، ص‏65.

(59). نعمانى، غيبة، ص‏307؛ اثبات الهداة، ج‏3، ص‏545.

(60). اثبات الهداة، ج‏3، ص‏578؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏307، 367؛ بشارة الاسلام، ص‏190.(61). ابن‏حمّاد، فتن، ص‏106؛ عقد الدرر، ص‏143.

(62). كمال الدين، ج‏2، ص‏672؛ عياشى، تفسير، ج‏1، ص‏67؛ نعمانى، غيبة، ص‏315؛ بحارالانوار، ج‏2، ص‏368؛ كافى، ج‏8، ص‏313؛ المحجّة، ص‏19.

(63). بقره (2) آيه 148.

(64). فردوس الاخبار، ج‏2، ص‏449.

(65). روضة الواعظين، ج‏2، ص‏263؛ عقد الدرر، ص‏65؛ متقى هندى، برهان، ص‏145.

(66). بحارالانوار، ج‏52، ص‏324؛ اثبات الهداة، ج‏3، ص‏582؛ ترجمه جلد 13، بحارالانوار ص‏916.

(67). مجمع البيان، ج‏1، ص‏231؛ اثبات الهداة، ج‏3، ص‏524؛ نورالثقلين، ج‏1، ص‏140، بحارالانوار، ج‏52، ص‏291.

(68). نعمانى، غيبة، ص‏316؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏198؛ بشارة الاسلام، ص‏198.

(69). الشيعة و الرجعه، ج‏1، ص‏157؛ عقد الدرر، ص‏96.

(70). مرحوم والدم در پاورقى جلد اوّل الشيعة و الرجعه، درباره خطبة البيان چنين فرموده‏اند: ما اين خطبه را از كتاب دوحةالانوار شيخ محمد يزدى نقل كرده‏ايم؛ ولى منحصر به اين كتاب نيست، بلكه در كتاب‏هاى ديگرى نيز درج شده است. چنان‏چه آقا بزرگ طهرانى در جلد 7 الذريعه نام چند كتاب را ذكر مى‏كند:

(1). قاضى سعيد قمى در شرح حديث غمامه م. 1103 ه. ق؛

(2). محقق قمى در جامع الشتات، ص‏772؛

(3). نسخه‏اى در كتابخانه امام رضا عليه السلام به تاريخ 729 ه. ق؛

(4). نسخه‏اى به خط على بن جمال الدين به تاريخ 923 ه. ق؛

(5). خلاصة الترجمان؛

(6). معالم التنزيل.

اين خطبه عباراتى دارد كه با توحيد نمى‏سازد، ولى در همه نسخه‏ها اين عبارات نيست و بدون شك از ساخته‏هاى غلات‏مى‏باشد.

امّا عباراتى هم چون: «انا مورق الاشجار و مثمر الثمار» مانند آن در روايت ديگر فراوان است؛ هم چون «بنا أثمرت الاشجار و أينعت الثمار، و جرت الأنهار و بنا تنزل الغيث و تنبت عشب الأرض» و در زيارت مطلقه چنين آمده است:

«وبكم تنبت الأرض أشجارها و بكم تخرج الأشجار و أثمارها...». و در زيارت رجبيه: «أنا سائلكم و آملكم فيما إليكم التفويض و عليكم التعويض، فبكم يجبر المهيض و يشفى المريض و...».

بنابراين، هر عبارتى كه مخالف ظاهر قرآن بود و قابل تأويل و توجيه صحيحى نبود، معصومين از آن برى و منزّه هستند؛ امّا جعلى بودن عبارات اين خطبه، سبب نادرستى همه خطبه شريف نمى‏شود.

(71). بحارالانوار، ج‏52، ص‏308.

(72). حجر (15) آيه 75.

(73). بحارالانوار، ج‏52، ص‏386.

(74). عياشى، تفسير، ج‏2، ص‏56؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏341.

(75). بحارالانوار، ج‏52، ص‏308.

(76). همان جا.

(77). همان، ص‏310.

(78). اثبات الهداة، ج‏3، ص‏585.

(79). طوسى، غيبة، ص‏284؛ نعمانى، غيبة، ص‏315؛ ابن‏طاووس، ملاحم، ص‏145؛ كنز العمّال، ج‏14، ص‏592؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏334؛ اثبات الهداة، ج‏3، ص‏517.

(80). كمال الدين، ج‏2، ص‏673؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏317 و 327.

(81). كمال الدين، ج‏2، ص‏673؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏317، 327، 372؛ ينابيع المودّه، ص‏424؛ احقاق الحق، ج‏13، ص‏346.

(82). مفيد، اختصاص، ص‏24؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏372.

(83). مفيد، اختصاص، ص‏24؛ بصائر الدرجات، ج‏1، ص‏124؛ ينابيع المودّه، ص‏448، 489؛ اثبات الهداة، ج‏3، ص‏557؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏318، 372.

(84). كافى، ج‏8، ص‏282؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏335.

(85). خرائج، ج‏2، ص‏840؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏336؛ ر. ك: حلية الاولياء، ج‏3، ص‏184؛ كشف الغمّه، ج، ص‏345؛ ينابيع المودّه، ص‏448؛ مانند اين روايت از امام باقر عليه السلام رسيده است: بصائر الدرجات، ص‏24؛ بحارالانوار، ج‏2، ص‏189.

(86). بحارالانوار، ج‏52، ص‏308.

(87). كمال الدين، ج‏2، ص‏673؛ اثبات الهداة، ج‏3، ص‏493؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏327.

(88). مستدرك الوسائل، ج‏11، ص‏114.

/ 191