ج) امنيّت قضايى - چشم اندازی به حکومت امام مهدی عجل اللَّه تعالی فرجه الشریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

چشم اندازی به حکومت امام مهدی عجل اللَّه تعالی فرجه الشریف - نسخه متنی

نجم الدین طبسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ج) امنيّت قضايى

يكى از امورى كه پس از ظهور امام عجل الله تعالى فرجه الشريف مطرح است، مجازات افرادى است كه جهان را سراسر ناامن كرده، ميليون‏ها كشته و زخمى و معلول بر جاى گذاشته‏اند و نابسامانى‏هاى مادى و معنوى را پديدآوردند. آنان جنايتكارانى هستند كه جهان را به آن وضعيت اسفبار كشانده‏اند.

پس از ظهورحضرت،تعقيب، دستگيرى و محاكمه آنان امرى حتمى است؛ زيرا اجراى حدود الهى، يكى از واجبات مهم به شمار مى‏رود؛ به ويژه در روزگار حضور امام‏معصوم و حضرت بقية اللَّه در زمين كه طبق كتاب خدا و به دور از هر گونه هواهاى نفسانى، حدود اجرامى‏شود.

در آن عصر براى سرپرستى اين وظيفه مهم، از افرادى استفاده مى‏شود كه علاوه بر تسلّط كامل بر مبناى اسلامى و فقهى، از نظر پيشينه نيز كم‏ترين ايراد و اشكالى بر آنان وارد نباشد. در روايات به تسلّط آنان به كارهاى قضايى و پيشينه و ويژگى‏هاى فردى آنان اشاره شده است كه به بازگويى چند روايت در اين زمينه مى‏پردازيم:

امام صادق عليه السلام مى‏فرمايد: «هنگامى كه قائم آل محمد صلّى الله عليه وآله وسلّم قيام كند، از پشت كعبه هفده نفر را بيرون مى‏آورد. پنج نفر از قوم موسى هستند كه به حق قضاوت مى‏كنند... و هفت نفر از اصحاب كهف، يوشع وصى موسى، مؤمن آل‏فرعون، سلمان فارسى، ابودجانه ومالك‏اشتر».(20)

ابوبصير از امام صادق عليه السلام پرسيد: آيا جز اين گروه (سى صد و سيزده نفر) افراد ديگرى در پشت كعبه نيستند؟ حضرت فرمود: «آرى، مؤمنان ديگرى نيز هستند؛ ولى اين گروه‏فقها، نخبگان، حاكمان و قاضيانى خواهند بود كه پيش رو (سينه) و پشت سرشان را حضرت دست مى‏گذارد ومسح مى‏كند و در پى آن، هيچ قضاوتى بر آنان دشوار نخواهدبود».(21)

در بحارالانوار آمده است: آنان ياوران مهدى وحاكمان روى زمين خواهند بود.(22)

صادق اهل بيت عليهم السلام مى‏فرمايد: «آن‏گاه كه حضرت قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف قيام كند، براى هر مرز و بومى از زمين، فرمانروايى تعيين مى‏كند و به او مى‏فرمايد: ''برنامه كار تو در دست تو است و چنان‏چه در هنگام انجام وظيفه، مشكلى پيش آمد كه حكم آن را ندانستى، به كف دستت بنگر و بر طبق آن چه در آن مى‏يابى، رفتار نما00000110000012».(23)

ممكن است فهميدن حكم مشكلات به وسيله كف دست، كنايه از سرعت ارتباط با حكومت مركزى و كسب تكليف براى رفع مشكل باشد يا اشاره به مهارت خيره كننده مسؤولان بر كار داشته باشد كه با يك نگاه مى‏توانند اظهار نظر كنند وشايد به وسيله معجزه مشكل حل شود كه عقل بشر از فهم آن ناتوان است.

امام باقر عليه السلام مى‏فرمايد: «پس از ظهور مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف هيچ حقّى از كسى بر عهده ديگرى نمى‏ماند، مگر آن كه حضرت آن را باز مى‏ستاند و به صاحب حق مى‏دهد».(24)

امام صادق عليه السلام مى‏فرمايد: «هنگامى كه قائم آل محمد صلّى الله عليه وآله وسلّم قيام كند، به حكم و قضاوت‏داود پيامبر، قضاوت مى‏كند و به شاهد و برهان نيازى ندارد. خداوند (احكام‏الهى را) به او الهام مى‏كند و او نيز بر طبق دانش خود رفتار مى‏نمايد و بر طبق آن قضاوت مى‏كند».(25)

جعفر فرزند سيار شامى مى‏گويد: اندازه و حدود پس‏گيرى حقوق از بين رفته (در روزگار مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف بدان اندازه است كه اگر حقّى از كسى در زير دندان ديگرى باشد، حضرت آن را باز مى‏ستاند و به صاحبش باز مى‏گرداند.(26)

البته اين گونه رفتار كردن با حقوق مردم، شايسته دادگاه‏هايى است كه در حكومت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف باشند و قاضيان آن افرادى مانند: سلمان، مالك اشتر، بزرگانى از قوم موسى و... باشند و رهبرى دستگاه قضايى نيز با خود حضرت باشد. طبيعى است كه ديگر جاى‏نگرانى از نابود شدن حقوق، باقى نمى‏ماند؛ هم‏چنان‏كه جمله «اگر زير دندان ديگرى حقّى از كسى باشد باز مى‏ستاند»، گوياى اين حقيقت است.

(1). ابن‏طاووس، ملاحم، ص‏97.

(2). ابن‏حمّاد، فتن، ص‏99؛ متقى هندى، برهان، ص‏78؛ ابن‏طاووس، ملاحم، ص‏70؛ ر. ك: عقدالدرر، ص‏156؛ القول المختصر، ص‏19؛ سفارينى، لوائح، ج‏2، ص‏12؛ طوسى، غيبة، ص‏274؛ خرائج، ج‏3، ص‏1149؛ اثبات الهداة، ج‏3، ص‏514؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏290.

(3). بحارالانوار، ج‏1، ص‏61؛ بيهقى، سنن، ج‏9، ص‏180.

(4). صدوق، خصال، باب 400، ص‏255؛ الامامة و التبصره، ص‏131؛ اثبات الهداة، ج‏3، ص‏494؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏316.

(5). ينابيع المودّه، ص‏422؛ المحجّه، ص‏425؛ احقاق الحق، ج‏13، ص‏341.

(6). عبدالرزاق، مصنّف، ج‏11، ص‏401؛ ر. ك: احمد، مسند، ج‏2، ص‏437، 438؛ ابن‏حمّاد، فتن، ص‏162.

(7). اختصاص، ص‏208؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏304.

(8). طيالسى، مسند، ج‏10، ص‏335؛ ابن‏طاووس، ملاحم، ص‏152.

(9). ابن‏طاووس، ملاحم، ص‏97.

(10). الحاوى للفتاوى، ج‏2، ص‏77؛ ابن‏طاووس، ملاحم، ص‏70 و در ص‏63، با اندكى تفاوت؛ احقاق الحق، ج‏13، ص‏154.

(11). المعجم الكبير، ج‏8، ص‏179.

(12). المعجم الكبير، ج‏4، ص‏72؛ جامع الاصول، ج‏7، ص‏286؛ بيهقى، سنن، ج‏9، ص‏180.

(13). عياشى، تفسير، ج‏2، ص‏62؛ نعمانى، غيبة، ص‏283؛ تفسير برهان، ج‏1، ص‏369؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏345؛ ينابيع‏المودّه، ص‏423؛ الشيعة و الرجعه، ج‏1، ص‏380.

(14). مفيد، اختصاص، ص‏20؛ عياشى، تفسير، ج‏1، ص‏64؛ نعمانى، غيبة، ص‏149؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏144؛ اثبات‏الهداة، ج‏3، ص‏557؛ در بحارالانوار، «ينصر المظلوم» به جاى «ينصف المظلوم» آمده است؛ ر. ك: الفائق، ج‏4، ص‏100.

(15). سباء (34) آيه 18.

(16). آل عمران (3) آيه 97.

(17). علل الشرائع، ج‏1، ص‏83؛ نورالثقلين، ج‏3، ص‏332؛ تفسير برهان، ج‏3، ص‏212؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏314.

(18). ابن‏حمّاد، فتن، ص‏98؛ ابن‏طاووس، ملاحم، ص‏69؛ عقدالدرر، ص‏151؛ القول المختصر، ص‏21.

(19). فردوس الاخبار، ج‏3، ص‏491.

(20). اثبات الهداة، ج‏3، ص‏55، به نقل از: عياشى، تفسير، و به نقل از: روضة الواعظين، ص‏266، امام بيست و هفت نفر را ازپشت كعبه بيرون مى‏آورد.

(21). ابن‏طاووس، ملاحم، ص‏202؛ دلائل الامامه، ص‏307، با اندكى تفاوت.

(22). دلائل الامامه، ص‏249؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏365.

(23). نعمانى، غيبة، ص‏319؛ دلائل الامامه، ص‏249؛ اثبات الهداة، ج‏3، ص‏573؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏365 و ج‏53، ص‏91.

(24). عياشى، تفسير، ج‏1، ص‏64؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏224.

(25). روضةالواعظين، ص‏266؛ بصائر الدرجات، ج‏5، ص‏259.

(26). ابن‏حمّاد، فتن، ص‏98؛ عقدالدرر، ص‏36؛ ابن‏طاووس، ملاحم، ص‏68؛ القول المختصر، ص‏52.

/ 191