هنگامى كه استاندار عراق، يوسف بن عمر، زيد بن على را در شهر كوفه به شهادت رسانيد، دست امّخالد را نيز به جرم تشيّع و تمايل به قيام زيد قطع كرد.ابوبصير مىگويد: خدمت امام صادق عليه السلام بوديم كه امّ خالد با دست بريده شده آمد، حضرت فرمود: «اى ابابصير! آيا ميل دارى سخن امّ خالد را بشنوى؟» عرض كردم: آرى و به آن شادمان مىگردم. امّ خالد به نزد حضرت مشرّف شد و سخنانى عرضه داشت. من او را در كمال فصاحت و بلاغت يافتم. حضرت عليه السلام نيز در مسأله ولايت و برائت از دشمنان با او سخن گفت....(34)