1. اُمّ عطيه؛
او در هفت غزوه شركت كرد. مداواى زخميان از جمله خدمات وى بود.(39)امّ عطيه مىگويد: يكى از وظايف من نگهبانى از وسايل سربازان بود.(40)2. امّ عماره (نسيبه)؛
رشادتهاى او در جنگ اُحُد به قدرى بود كه مورد ستايش و تقدير فراوان پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم قرار گرفت.(41)3. امّ ابيه؛
او جزو شش زنى بود كه راهى قلعه خيبر شد. پيامبر به آنان فرمود: «به دستور چه كسى به اينجا آمدهايد؟» امّ ابيه مىگويد: چون آثار خشم را بر چهره آن حضرت مشاهده كرديم، گفتيم: ما با مقدارى دارو به منظور مداواى زخميان آمدهايم. آنگاه حضرت، با ماندن ما در آنجا موافقت كرد. شغل ما در اين جنگ مداواى زخميان و پختن غذا بود.4. امّ ايمن؛
در جنگها، زخميان را مداوا مىكرد.(42)5. حمنّه؛
به زخميان آب مىرساند و آنان را مداوا مىكرد. او شوهر، برادر و دايى خود را در جبهه نبرد از دست داد.(43)6. ربيعه دختر معوذ؛
زخميان را مداوا مىكرد.(44) او مىگويد: با رسول خدا عازم نبرد شديم و شهدا را به مدينه انتقال داديم.7. امّ زياد؛
او از جمله شش زنى بود كه به منطقه جنگ خيبر براى مداواى زخميان رفت.(45)8. اميّه دختر قيس؛
پس از هجرت مسلمان شد. او مىگويد: با گروهى از زنان بنى غفار به حضور پيامبر رسيده، عرض كرديم: مايل هستيم در خدمت شما براى معالجه زخميان و كمك به رزمندگان، به سوى خيبر حركت كنيم.پيامبر به نشانه خشنودى فرمود: «با عنايات الهى حركت كن».(46)9. ليلاى غفاريه؛
مىگويد من زنى بودم كه با پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم براى مداواى زخميان به جنگ مىرفتم.(47)10. امّ سليم؛
در جنگ احد به رزمندگان آب مىرساند و با اين كه حامله بود؛ در جنگ حنين شركت كرد.(48)11. معاذه غفاريه؛
بيماران را پرستارى و زخميان را معالجه مىكرد.(49)12. امّ سنان اسلميه؛
هنگام عزيمت به جنگ خيبر به پيامبر عرض كرد: دوست دارم با شما حركت كنم و در ميدان جنگ به معالجه زخميان و مداواى بيماران و يارى مجاهدان بپردازم و از وسايل ايشان نگه دارى و تشنگان را سيراب كنم. حضرت صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود: «رواست؛ با همسر من امّ سلمه حركت كن».(50)13. فاطمه زهرا(س)؛
محمد بن مسلمه مىگويد: در جنگ احد زنان به جست و جوى آب پرداختند و ايشان چهارده نفر بودند كه فاطمه(س) نيز با ايشان بود.(51)زنان، آب و غذا را بر پشت خويش حمل مىكردند و به درمان زخميان مىپرداختند و به آنان آب مىدادند.(52)14. امّ سليط؛
عمر بن خطّاب مىگويد: امّ سليط در جنگ اُحد، مشكهاى آب را براى ما حمل مىكرد و به تعمير وسايل و تجهيزات مىپرداخت.(53)15. نسيبه؛
او همراه شوهر و دو پسرش در جنگ احد شركت كرد و مشك آبى برداشت و زخميان را سيراب مىكرد. آنگاه كه جنگ شدّت گرفت، او نيز به نبرد پرداخت و دوازده زخم شمشير و نيزه را متحمّل شد.(54)16. انيسه؛
او در جنگ احد، به حضور پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم رسيد و گفت: اى رسول خدا! فرزندم عبداللَّه بن سلمه، از رزم آوران بدر، اينك در جنگ احد شهيد شده است؛ دوست دارم او را به مدينه انتقال دهم و در آنجا به خاك بسپارم تا مزارش نزديك (خانهام) باشد و با وى انس گيرم.پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم به او اجازه داد. انيسه، پيكر پاك فرزند شهيد خود را به همراه يكى ديگر ازشهداى اسلام به نام مجدر بن زياد در عبايى پيچيده، آنان را به وسيله شتر بهمدينهحمل كرد.(55)اين گوشهاى از فعّاليت و نقش زنان در جبهه اسلام به فرماندهى رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم بود. شايد هميارى زنان در امور نظامى و پشتيبانى براى آن بود كه از نيروهاى رزمنده در نبرد و جنگ رودررو با دشمن، حداكثر استفاده بشود. زنان دوران حكومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف نيز با همين هدف، نقش زنان دوران پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم را ايفا مىكنند.در آن دوران يا پيش از آن، زنان نقشهاى گوناگونى دارند؛ تبليغات عليه دجّال و برحذر داشتن مردم از وى، از جمله نقشها و وظايف آنان است.ابوسعيد خدرى مىگويد: هرجا دجّال قصد مىكند به آنجا برود زنى به نام لئيبه (طيبه) پيش از او خود را به آنجا مىرساند و مىگويد: دجّال به سوى شما مىآيد؛ از او دورى جوييد و از عاقبت كارش بر حذر باشيد!(56)(1). اثبات الهداة، ص496؛ بحارالانوار، ج52، ص279.(2). طوسى، غيبة، ص274؛ كشف الغمّه، ج3، ص252؛ بحارالانوار، ج52، ص290.(3). كمال الدين، ج2، ص653؛ طوسى، غيبة، ص274، التهذيب، ج4، ص333؛ ملاذ الاخيار، ج7، ص174؛ بحارالانوار، ج52، ص285.(4). بحارالانوار، ج52، ص285.(5). التهذيب، ج4، ص300؛ ابنطاووس، اقبال، ص558؛ خرائج، ج3، ص1159؛ وسائل الشيعه، ج7، ص338؛ بحارالانوار، ج98، ص34؛ ملاذ الاخيار، ج7، ص116.(6). طوسى، غيبة، ص274؛ بحارالانوار، ج52، ص290.(7). المهذب البارع، ج1، ص194؛ خاتون آبادى، اربعين، ص187؛ وسائل الشيعه، ج5، ص228؛ اثبات الهداة، ج3، ص571؛ بحارالانوار، ج52، ص208.(8). الحاوى للفتاوى، ج2، ص68؛ احقاق الحق، ج13، ص324.(9). ابنحمّاد، فتن، ص95؛ عقد الدرر، ص145؛ سفارينى، لوائح، ج2، ص11؛ ابنطاووس، ملاحم، ص64؛ صراطالمستقيم، ج2، ص262.(10). امام باقر عليه السلام به ابوحمزه فرمود: «گويا قائم اهل بيتم را مىبينم كه وارد نجف مىشود و هنگامى كه به بالاترين نقطه نجف رسيد، پرچم رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم را مىگشايد. زمانى كه پرچم باز شد، فرشتگانى كه در جنگ بدر حضور داشتند، بر او فرودمىآيند». عياشى، تفسير، ج1، ص103؛ نعمانى، غيبة، ص308؛ كمال الدين، ج2، ص672؛ تفسير برهان، ج1، ص209؛ بحارالانوار، ج52، ص326.(11). اثبات الهداة، ج3، ص582؛ بحارالانوار، ج52، ص305.(12). ابنحمّاد، فتن، ص98؛ ابنطاووس، ملاحم، ص68، القول المختصر، ص24؛ ينابيع المودّه، ص435؛ الشيعة و الرجعه، ج1، ص210.(13). عقدالدرر، ص84، 149؛ البيان، ص118؛ حاكم، مستدرك، ج4، ص431؛ الدر المنثور، ج6، ص50؛ نور الابصار، ص170؛ ابنطاووس، ملاحم، ص142؛ احقاق الحق، ج13، ص150.(14). الحاوى للفتاوى، ج2، ص68؛ احقاق الحق، ج13، ص324.(15). خرائج، ج3، ص1169؛ طوسى، غيبة، ص268.(16). اثبات الهداة، ج3، ص530.(17). عقد الدرر، ص167.(18). ابنحمّاد، فتن، ص95؛ ابنطاووس، ملاحم، ص64؛ الفتاوى الحديثيه، ص31؛ القول المختصر، ص23.(19). ابنحمّاد، فتن، ص83؛ الحاوى للفتاوى، ج2، ص67؛ متقى هندى، برهان، ص118؛ ابنطاووس، ملاحم، ص64.(20). قرطبى، مختصر تذكره، ص128؛ احقاق الحق، ج13، ص260.(21). احمد، مسند، ج2، ص76؛ فردوس الاخبار، ج5، ص424؛ مجمع الزوائد، ج7، ص15.(22). ابنحمّاد، فتن، ص151.(23). فردوس الاخبار، ج5، ص515؛ كنز العمّال، ج14، ص338؛ التصريح، ص254.(24). عياشى، تفسير، ج1، ص65؛ نعمانى، غيبة، ص279.(25). دلائل الامامه، ص259؛ اثبات الهداة، ج3، ص75.(26). بيان الأئمه، ج3، ص338.(27). رياحين الشريعه، ج5، ص153؛ خصائص فاطميه، ص343.(28). منهاج الدموع، ص93.(29). تاريخ طبرى، ج2، ص7؛ حلبى، سيره، ج1، ص59.(30). عبدالرزاق، مصنّف، ج4، ص309؛ الاصابه، ج4، ص432.(31). تنقيح المقال، ج3، ص70.(32). همان، ص78.(33). اسد الغابه، ج5، ص481.(34). معجم رجال الحديث، ج14، ص23، 108، 176؛ رياحين الشريعه، ج3، ص381.(35). تنقيح المقال، ج23، ص75.(36). كافى، ج1، ص346؛ تنقيح المقال، ج3، ص75.(37). اعيان الشيعه، 32، ص6.(38). اختيار معرفة الرجال، ص75، شرح حال رشيد؛ تنقيح المقال، ج1، ص431 و ج3، ص82؛ معجم رجال الحديث، ج7، ص190؛ اعيان الشيعه، ج32، ص6؛ سفينة البحار، ج2، ص522؛ رياحين الشريعه، ج5، ص40.(39). ابو عوانه، مسند، ج4، ص331.(40). واقدى، مغازى، ج1، ص270.(41). كنز العمّال، ج4، ص345.(42). الاصابه، ج4، ص433.(43). ابنسعد، طبقات، ج8، ص241.(44). اسد الغابه، ج5، ص451؛ بخارى، صحيح، ص14، ص168.(45). الاصابه، ج4، ص444.(46). اسد الغابه، ج5، ص405.(47). نقش زنان در جنگ، ص22.(48). ابنسعد، طبقات، ج8، ص425.(49). اعلام النساء، ج5، ص61.(50). رياحين الشريعه، ج3، ص410.(51 52). واقدى، مغازى، ج1، ص249.(53). بخارى، صحيح، ج12، ص153.(54). واقدى، مغازى، ج1، ص268.(55). اسد الغابه، ج5، ص406؛ ر. ك: حجة الاسلام محمد جواد طبسى، نقش زنان.(56). ابنحمّاد، فتن، ص151؛ كنز العمّال، ج14، ص602.