اما بعد... نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اما بعد... - نسخه متنی

اسماعیل شفیعی سروستانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اما بعد...

«و گوشه‏گيران انتظار جلوه خوش مى‏كشند برشكن طرف كلاه و ب-رقع از رخ برفكن

با سپاس به درگاه حضرت رب‏الارباب كه برگزيده دو عالم محمد مصطفى( ص) را نبى رحمت‏خويش بر بندگان قرار داد و حب خاندان مطهر او را تاج افتخار و كرامت‏شيعيان نمود تا با نوشيدن جام محبت از كوثر ولايت از بند ضلالت‏برهند و در ميانه موجهاى كوبنده گمراهى ره به منزل مقصود برند و اسلام را به عنوان كاملترين دين به جهانيان معرفى كرد. اما چنانكه مى‏دانيم مسلمين آن گونه كه شايسته بود، از آن پاسدارى نكردند و تنها به وسيله ائمه معصومين(ع) و علماء تربيت‏شده در مكتب ايشان، به مدد و سيره و سنت نبى اكرم(ص) ساحت اين آيين از دستخوش تحريف و استحاله در ميان آراء منتشر در امان ماند و اين نبود جز ظهور عينى وعده خداوند كه فرموده بود: «انا نحن نزلناالذكر و نحن له لحافظون‏» الحجر - آيه‏9

اما اين بدان معنى نبود كه همه مسلمين و از جمله شيعيان سيره و روش زندگى مادى و حيات فرهنگى خود را با آن دستورات منطبق ساختند بلكه، آنها با غفلت تام، خود را از آن همه نعمت محروم كردند و در چنگال تبعات حاصل از نافرمانى گرفتار آمدند چنانكه در ميان حوادث پى درپى، به سختى‏هاى بسيار مبتلا شدند.

شايد اگر دستگيرى بزرگان اهل دين و از آن مهمتر، عنايات حضرت ربانى نبود، هر آينه در ميان حوادث - به تاوان همه غفلتها نامشان از صفحه هستى محو شده بود.

امروزه مسلمين و همه سرزمينهاى اسلامى، در ميان سختى‏هاى حاصله از سلطه فرهنگ و تمدن شرك‏آلود و تمدنى كه «ظلم‏» به تمام معنى كلمه را در جهان گسترده است.

خودكامگى بشر، طى قرون اخير، از او موجودى مستكبر ساخته است كه به هيچ يك از قوانين و سنن پاى‏بند نيست. ديگر فرمان هيچ نبى و مرسل و يا كتابى را گردن نمى‏نهد و تنها فرمانبردارى از ميل و تمناى حيوى خويش را در دستور كار حيات مادى و فرهنگى خود وارد ساخته است. تمنايى كه كاملترين صورت آن را در آئينه فرهنگ و تمدن مغرب‏زمين مى‏توان ديد.

در آن مجموعه، دريافتها و موازين همه اديان، مذاهب و انديشه‏هاى كلى پيشينيان، حقير، كم‏ارزش و غيرعلمى فرض شده و پذيرش هر راى و كلامى، منوط به اثبات در دستگاه عقل تجربى و كمى شده در نتيجه، همه معتقدات و دريافتهاى متكى به عالم غيب مورد ترديد واقع گشته است.

استيلاجويى و استكبار ورزيدن، ذاتى اين فرهنگ و تمدن است و هرچه از عمر آن گذشته، اين وجه را بيش از پيش آشكار ساخته است. و اينك، به قوى‏ترين شكل، وجوه آن نمودار شده است و امروزه بشر قدرت‏طلب، در پى سلطه‏جويى، داعيه الوهيت در سر مى‏پرورد. ستمديدگان در گوشه و كنار جهان، تاوان سخت‏سلطه‏جويى اربابان قدرت و ثروت را پس مى‏دهند. جنگها، آشوبها و ناامنى، روزگار را بر پيروان اديان سياه كرده است. همه مرزها و محدوده‏ها درنورديده شده‏اند و ديگر هيچ حرمتى پاس داشته نمى‏شود.

تجاوز بشر به محدوده آبها، آسمانها، جنگلها و زمين، موجب درهم ريختن تعادل و تساوى قواى طبيعى شده و بيمارى، خشكسالى، آلودگى منابع حياتى و بلاهاى فراوان را نصيب انسان ساخته است.

از بين رفتن شان انسانى زنان، مردان و كودكان، موجب از هم پاشيده شدن نظام خانواده و شيوع بيماريهاى مهلك و لاعلاج شده. بى‏عدالتى، ظلم و سوءاستفاده از قدرت، موجب رواج فقر، دزدى، قتل و هزاران عمل منافى عفت‏شده است.

دستگاههاى ارتباطى، همه مرزها را درنورديده‏اند و با گذر از هر مانع و رادعى، ابتذال اخلاقى را در ميان مردمان مى‏پراكنند و ديگر هيچ انسانى بر كره خاك، در امان نيست و هيچ حريمى براى او مامن امن به حساب نمى‏آيد.

هر فرياد و صدايى كه از سر دين‏خواهى و عدالت‏جويى از گوشه و كنار عالم بلند شود به سخت‏ترين صورت منكوب مى‏شود.

براى متجاوزين جوياى قدرت ديگر هيچ مذهب و ملتى معنى ندارد. سياه، زرد و سفيد; افريقايى، اروپايى و آسيايى، همه و همه در زير ضربات تازيانه اين مستكبرين روزگار مى‏گذرانند.

سخن درباره شهر بى‏دروازه‏ايست كه نظريه‏پردازان غربى ازمى‏كردند اما اينك تبديل به شهر فاسد و بى‏خدايى شده است كه تباهى را در خود جاى داده و شايد بتوان گفت: ظهور مدينه غربى، مصداق بارز فتنه بزرگى است كه رسول اكرم (ص) و ائمه معصومين (ع) همه مختصات و مشخصات آن را در قالب كلام و بيان خويش عرضه داشته بودند. فتنه‏اى كه انسان را به حضيض تاريكى و دورى از حقيقت كشيده و همه چيز را از جايگاه و شان اصلى خود خارج كرده است. ديگر:

- همه تعاريف درباره انسان، جهان، مبدا هستى، علم، حقيقت، غيبت، تفكر، عدالت، صلح، ادب و... مبتنى بر نوعى ويژه از دريافتهاى شرك‏آلود و غيردينى عرضه شده‏اند.

- همه سنتها، آداب، شيوه‏ها، بايدها و نبايدها، مبتنى بر تمناى انسان غيردينى و شناختى الحادى طراحى و تبليغ شده‏اند.

- همه اعمال و رفتار آدميان و آنچه كه بايد به عنوان دستورالعمل زندگى بدان عامل باشد از منبعى غير دينى اخذ شده‏اند. و در نتيجه بحران و دگرگونيهاى بزرگى در همه صورتهاى حيات نمودار شده است.

با اين همه، جهانگير شدن ظلم حاصل از تسلط فرهنگ و تمدن غربى، دورى از سرچشمه حقيقى اديان آسمانى، در كنار بسيارى از رخدادها، زنگهاى افول و از هم پاشيدگى شرك و الحاد را به صدا آورده است و طلايه‏داران لشكر ايمان و رستگارى نويد فرارسيدن آن پيك پى‏خجسته را سر داده‏اند.

بى‏ترديد، همچنانكه جريان ظلم مرحله به مرحله ساحت‏خويش را گسترده ساخته و بر همه گوشه‏ها غالب آمد، جريان عدل نيز در بستر مناسب خود، چونان اشعه خورشيد، پيش مى‏آيد تا در تقابل بزرگ، در همه جا گسترده شود.

همه منابع فرهنگى يهود، نصارا و بالاخره مسلمين، ظهور «موعود» را نويد داده و ويژگيهايش را برشمرده‏اند.

اعتقاد به اين امر، به عنوان بزرگترين آرزو و انگيزه، همواره شيعيان را از درغلتيدن در انفعال و تباهى در برابر بيگانگان در امان نگهداشته است. از آن مهمتر، شيعيان، همواره موظف به شناسايى آن «موعود» بوده‏اند تا با تاسى به او، شدايد و سختيهاى عصر «غيبت‏خورشيد» را تاب آورند. همين باور، در طول تاريخ، شيعيان را در برابر امواج خروشان بى‏دينى و شدايد زمان پايدار نگهداشته است چه آنان، با داشتن تصويرى از جهان مطلوب و مدينه فاضله موعود، همواره طالب دسترسى به شهرى منطبق با باورهاى دينى و اخلاق مذهبى خود بوده‏اند.

با اين مقدمه بايد گفت:

«موعود» به عنوان يك نشريه فرهنگى، شناسايى همه وجوه‏فرهنگ و تمدن در وظيفه خود آورده است تا شايد با عنايات خداوند يكتا و توجهات حضرت ولى عصر عليه‏السلام، زمينه‏هاى نقد و بررسى جدى فرهنگ و مدنيت مغرب‏زمين را فراهم آورد.

در همين راستا، مقابله با شبيخون فرهنگى استكبار جهانى و پيراستن حوزه‏هاى فرهنگى و صورتهاى عملى مسلمين از شائبه‏هاى غرب‏زدگى در دستور كار اين نشريه قرار گرفته است.

طرح مباحث مختلف مربوط به حضرت صاحب‏الامر (ع) از جمله ولايت، امامت، حجت، غيبت، ظهور، رجعت و ديگر موضوعات مرتبط با اين امر در وجوه تاريخى، اعتقادى، فرهنگى و ادبى در زمره وظيفه اصلى اين نشريه مى‏باشد.

گردانندگان نشريه بيش و پيش از هر امر، تحقيق و تفحص درباره موضوعات سابق‏الذكر را ضرورى و الزامى مى‏دانند و بر آنند تا با كمك گرفتن از علماء، محققان، صاحب‏نظران و انجام تحقيقات مبنايى، فصول نشريه را با زبانى درخور و مناسب به حضور همه شيعيان اهل بيت نبى اكرم (ص) و مسلمين تشنه حقيقت ناب محمدى در سرتاسر عالم عرضه دارند.

نشريه به هيچ گروه، سازمان و انجمنى وابستگى مستقيم و غيرمستقيم ندارد و اين امر را نيز مخالف با اهداف فرهنگى خود مى‏شمارد، و بر آن است تا دوش به دوش امت اسلامى و با هم‏آنان مسير پرفراز و نشيب انقلاب اسلامى و نظام مقدس جمهورى اسلامى ايران را - كه حضرت امام خمينى رحمت‏الله عليه پايه‏گذارى نمودند و هم اينك نيز تحت زعامت و رهبرى حضرت آيت‏الله خامنه‏اى مراحل حساس خود را پشت‏سر مى‏نهد - طى كند. چه، ظهور هرگونه جدايى، انشقاق و تفرقه در زمانه‏اى كه همه سپاه كفر و الحاد به سركردگى صهيونيسم و امپرياليسم كيان ملتهاى مسلمان را به خطر انداخته است تنها گردآمدن حول محور واحد ولايت است كه مى‏تواند مسلمين را در دست‏يافتن به هويت‏حقيقى و معنويشان يارى دهد.

گستره نشريه موعود بين‏المللى است و اميد آن مى‏رود كه با فراهم آمدن تسهيلات لازم به زبانهاى عربى، انگليسى، اردو و... منتشر گشته و در اختيار ساكنان ديگر سرزمينهاى اسلامى قرار گيرد.

خوان گسترده «موعود» مهياى پذيرايى از همه شيفتگان اهل بيت امامت و ولايت، بويژه محققان، نويسندگان، شاعران، اديبان و ... مى‏باشد شايد كه بركت‏حضورشان ما را در خدمت‏به فرهنگ غنى دينى يارى دهد و بتوانيم با ايجاد آمادگى لازم در خود زمينه را براى استقبال از موكب آن امام همام فراهم كنيم. ان‏شاءالله

مدير مسئول

/ 1