تقويم شمسي تاريخ اسلام
علي زماني قمشهاي نشانههاي ظهور حضرت مهدي عليهالسلام 2 - «إِقْتَرَبَتِ السّاعَةُ وَ انْشَقَّ القَمَرُ* فَتَوَلَّ عَنْهُمْ يَوْمَ يَدْعُ الدّاعِ إلي شَئٍ نُكُر»(قمر: 1 و 6).«آن ساعت نزديك آمد و ماه آسمان شكافته شد. پس از آنان روي بگردان تا روزي كه ندا كنندهاي خلق را به عالمي حيرتآور و هولانگيز دعوت كند».در حديثي آن ساعت را خروج حضرت مهدي عليهالسلام دانسته كه مردم را به آئيني فرا ميخواند كه آن را منكر و ناشناخته ميدانند و باور نميكنند كه آئين اسلام باشد.امام صادق عليهالسلام برخي از ويژگيهاي آئين اسلام در آن زمان را اينگونه برميشمارد:وقتي حضرت قائم قيام كند، به جانب كوفه رهسپار ميشود و چهار مسجد را در كوفه ويران ميسازد[چرا كه با موازين اسلام همخوان نيستند] و در روي كره زمين مسجدي كه داراي اشراف و بالكن باشد، باقي نخواهد ماند جز اين ويران ميسازد و آنها را بدون صاف و مستوي[بدون بالكن و اشراف] ميسازد، راههاي بزرگ را توسعه ميبخشد و همه چيزهايي كه از ديوارها به كوچه و خيابان موجود است، از قبيل بالكن، ناودان و... دستور ميفرمايد برچيده شوند، همه بدعتها را از بين ميبرد و همه سنّتها را تجديد ميفرمايد شهرها و كشورهاي قسطنطنيه، چين و كوهستانهاي ديلم را ميگشايد، و هفت سال اينگونه حكم ميراند كه هر سالي برابر ده سال از سالهاي معمولي است. سپس آنچه خدا خواهد انجام ميدهد.راوي خبر ميپرسد: فدايت گردم چگونه سالها طولاني ميشود[و يك سال به اندازه ده سال خواهد گشت] فرمود: خداوند متعال فرمان ميدهد فلك درنگ و حركت را كُند گرداند از اينرو روزها و سالها طولاني خواهند گشت.ابو بصير كه راوي خبر است، باز ميپرسد: آنان ميگويند فلك اگر تغيير كند [و از حركت معمولي باز ايستد يا كُند شود]، از بين خواهد رفت؟ فرمود: اين سخن زنديقان است، اما مسلمانان چنين راهي را نخواهند پيمود و حال آن كه خداوند متعال ماه را براي پيامبر صلياللهعليهوآله شكافت و قبل از آن خورشيد را براي يوشع بن نون برگرداند، از همه بالاتر، خبر داد به طولاني بودن روز قيامت روزي كه برابر هزار سال از سالهاي معمولي مردمان است1.تأييد سخن از ديدگاه دانش روز1 - طولاني شدن روز و سال در زمان ظهور حضرت مهدي عليهالسلام از ديدگاه دانش روز با مشكل روبهرو نخواهد بود، بلكه دانش جديد آن را تأييد ميكند.ما در اين راستا با توجه به اين كه نيروي جاذبه(گرانش عام) در همه اجرام آسماني و اجسام عنصري و زميني كارگر و مؤثر است، به نيروي جاذبه ماه و تأثير آن بر آب درياها، خاك و خشكيها و ايست دادن به كره زمين اشاره خواهيم داشت.از دير باز مردم روزگاران ميدانستند ميان طلوع و غروب ماه و برآمدن و فرونشيني آب درياها بايستي رابطهاي وجود داشته باشد، اما چگونگي آن را نميدانستند تا اين كه:نابغه بزرگ جهان دانش «اسحاق نيوتون» براي نخستين بار بر اين معمّا دست يافت و چگونگي پيدايش آن را به درستي بيان داشت.پديده كشنده(جزر و مدّ) اساسا زاييده نيروي جاذبه كره ماه است، بديهي است درياها در مقايسه با خشكيهاي زمين از قابليت انعطاف و نرمي بيشتري برخوردار بوده و بالطبع در برابر نيروي كشش ماه كمتر ايستادگي ميكنند، به همين مناسبت تودههاي آب در زير پاي ماه انباشته ميگردند و پديدهاي را به نام «بركشند» ايجاد ميكنند.همزمان با «بركشند» رو به ماه، «بركشند» ديگري در آن سوي كره زمين ايجاد ميگردد بدينسان كه آبهاي آن سوي كره زمين كه از ماه بدورند، كمتر متأثّر گرديده و به اصطلاح عقب ميمانند و آب توده عظيمي را ايجاد ميكنند، لذا روزانه هر نقطه از سطح دريا دوبار دستخوش بركشند و دو بار هم دستخوش «فروكشند» ميگردد.بنابراين، بهطور متوسط فاصله(زمان) بين دو جزر و مدّ متوالي 12 ساعت و 5/25دقيقه است، درست نصف زماني كه طول ميكشد، تا ماه ظاهرا يك دور كامل دور زمين بپيمايد يعني 24 ساعت و 51 دقيقه.جزر و مدّ همراه با حركت ظاهري ماه از افق شرقي ناظر، به سمت افق غربي او پيش ميروند.اثر جاذبه خورشيد در جزر و مدّ نسبت به ماه از درجه دوم اهميت برخوردار است، زيرا فاصله آن بيشتر(فاصله خورشيد از زمين يكصد و پنجاه ميليون كيلومتر) است، از اينرو نسبت نيروي مولّد جزر و مدّ خورشيد تنها حدود7درصد(7%) نيروي ماه است.وقتي كه نيروهاي مولد ماه و خورشيد هماهنگ عمل ميكنند، مثلاً هنگام ماه نو كه هر دو در يك طرف زمين هستند، جزر و مدّها در حدّاكثر خود هستند و به نام جزر و مد 2بهاري يا «مهكشند»(Sprinq tide) ناميده ميشود، حدّ ديگر وقتي است كه خورشيد و ماه باهم زاويه 090 درجه (تربيع) ميسازند در اين هنگام جزر و مدّ را به حدّ اقلّ و به جزر و مدهاي خفيف يا «كهشكند»(Iveap tide) مبدّل ميسازند.نزديكي ماه نيز تأثيري در ارتفاع جزر و مدّ دارد، هنگامي كه ماه در حضيض زميني قرار دارد نيروي مولّد جزر و مد آن به اندازه 20% بيش از حدّ عادي است.جاذبه ماه سبب ميشود علاوه بر آماسيدن آبهاي كره زمين خشكيها نيز دستخوش تورّم گردند كه در مقايسه با آماس آبها نامحسوس است.نيروي حاصل از جاذبه ماه و لنگري كه از جانب انباشته شدن آبها به وجود ميآيد، سبب ميشوند چرخش محوري زمين به آرامي ايست(ترمز) كند و بدينسان بر طول شبانهروز زميني ميافزايند.بررسي خطوط رشد و نموّ سنگوارههاي مرجاني بيانگر آن است كه در 350 ميليون سال پيش طول شبانهروز حدود سه(3) ساعت كوتاهتر از شبانهروز كنوني بوده و طول سال خورشيدي به چيزي حدود 400 روز بالغ ميگرديده است.بررسيهايي كه از روي سوابق بجا مانده از كسوف و خسوفهاي گذشته به عمل آمده، نشان ميدهد كه روند افزايش طول روزهاي زميني 0016% ثانيه در هر قرن است2.2 - كسي كه اين نيروي بنيادين و زيربنايي را به نام جاذبه در سرتاسر اين نظام اعم از جسماني، جرماني و كيهاني به وديعه نهاده است و شايد اين آيه(چنان كه برخي از مفسران برآنند) به آن اشاره داشته باشد:«أَلّلهُ الَّذِي رَفَعَ السَّمواتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها ثُمَّ اسْتَوي عَليَ العَرْشِ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ القَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لأجَلٍ مُسَمّيً...»(رعد: 2).«خدا است آن ذات پاكي كه آسمانها را بدون ستون برافراشت و شما آن را ملاحظه ميكنيد آنگاه با كمال قدرت عرش را در خلقت بياراست و خورشيد و ماه را مسخّر اراده خود ساخت كه هركدام در وقت خاص و مدار معيّن به گردش آيند».چنين خدايي قدرت دارد پريود روزانه و ساليانه(حركت وضعي و انتقالي) كره زمين را كاهش دهد يك دور گردش وضعي زمين را ده برابر كرده به 240 ساعت برساند و يك دور گردش ساليانه زمين در مدار خود را ده برابر كرده يعني كره زمين كه در هر ثانيه سي(30) كيلومتر حركت ميكند، به 3 كيلومتر كاهش دهد از اينرو امام صادق عليهالسلام براي رفع تعجب از ابوبصير ميفرمايد:آنگونه كه ماه براي رسول خدا شكافته شد[روايات در اين باره از سنّي و شيعه به سرحدّ يقين و تواتر است] و پيش از آن خورشيد بر يوشع بن نون باز گشت[به احتمال قوي به مقدار چند ساعت كره زمين در حركت وضعي خود از راست به چپ (غرب به شرق) برگشته باشد]، چنان كه امروزه منجمان ناهيد(زهره)شناس معتقدند حركت وضعي ناهيد از شرق به غرب يعني برخلاف حركت وضعي زمين است، از اينرو در زهره خورشيد از مغرب طلوع و به مشرق غروب ميكند، پس خداوند قادر است كه چنين حركتي را ظرف چند ساعت براي كره زمين در زمان يوشع بن نون پديد آورد. و از همه مهمتر روز قيامت است كه قرآن در باره مقدار آن ميفرمايد:«...وَ انَّ يَوْما عِنْدَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمّا تَعُدُّونَ»(حج: 47).«همانا يك روز نزد خدا چون هزار سال به حساب شماست».و ميفرمايد:«يُدَبِّرُ الأَمْرَ مِنَ السَّماءِ إِليَ الأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمّا تَعُدُّونَ»(سجده: 5).«او امر عالم را به نظام احسن و أكمل از آسمان تا زمين تدبير ميكند سپس روزي كه مقدارش به حساب شما بندگان هزار سال است، باز به سوي خود بالا ميبرد».3 - ايستادن آفتابنوشته سيد اسماعيل عقيلي را ميتوان تأييد ديگري دانست بر فرمايش امام صادق عليهالسلام يعني بربازگشت خورشيد، كه ما به تعبير ديگر بازگشت حركت وضعي زمين دانستيم، وي در باب علائم ظهور نوشته است: از آن علايم ايستادن آفتاب است در وسط آسمان از اول ظهر تا وقت عصر بدون آن كه حركت نمايد، و اين دليل است بر تغيير حركت افلاك3 مورخان و محدّثان اين سخن را ذيل آيه نوشتهاند:«إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلُ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّماءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْناقُهُمْ لَها خاضِعِينَ»(شعراء:4).«ما اگر بخواهيم از آسمان نشانه و آيت قهري نازل گردانيم تا همه بر آن گردن نهند و خاضع شوند».ابوبصير گويد: از امام صادق عليهالسلام درباره اين آيه شنيدم فرمود: به زودي خداوند درباره آنان چنين خواهد گرد گفتم: اينان چهكساني ميباشند؟ فرمود: بنياميه و يارانشان ميباشند، گفتم آن نشانه و آيه چيست؟ فرمود: ايستادن خورشيد بين اول ظهر تا وقت عصر و خارج شدن و پديدار گشتن يك صورت تا سينه شخصي -كه حسب و نسب او شناخته شده است- در خورشيد، اين پديده در زمان سفياني واقع شود در اين هنگام سفياني و دار و دسته او به هلاكت خواهند رسيد.امام صادق عليهالسلام فرمود: پيش از ظهور حضرت مهدي عليهالسلام پنج نشانه واقع ميشود:1 - صيحه آسماني، آن حضرت در مكه داخل ميشود و در جانب خانه كعبه ظهور مينمايد و چون آفتاب بلند شود، قبل از آن منادي ندا كند كه همه اهل زمين و اسمان بشنوند و بگويد: اي گروه خلايق آگاه باشيد كه اين مهدي آل محمد است. او را به نام و كنيه جدّش رسول خدا صلياللهعليهوآله ياد نمايد و در اين باره اين آيه نازل شد: «إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلُ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّماءِ...».2 - سفياني: او از بيابان بياب و علف واقع ميان مكه و شام خروج كند، سفياني مردي است بد صورت، آبلهرو، چهارشانه، ازرق چشم و نام او «عثمان بن عنبسه» و از فرزندان يزيد بن معاويه است، او شهرهاي دمشق، حمّص، فلسطين، اردن و قنسرين را به تصرف خويش آورد....3 - فرو رفتن لشگر سفياني، در بياباني بين مكه و مدينه، نيروهاي او در اين محور به سيصدر هزار نفر ميرسند، و سرانجام خود او به دست لشگريان حضرت مهدي عليهالسلام در بيتالمقدس كشته خواهد گشت.4 - قتل نفس زكيه، و آن پسري است از آل محمد صلياللهعليهوآله كه بين ركن و مقام شهيد ميشود.5- يماني: خروج يماني از يمن اتفاق ميافتد. در پارهاي اخبار وارد شده كه يماني و خراساني و سفياني در زمان واحد خروج خواهند نمود يعني در يك روز و يك ماه و يك سال و در ميان اين سه نفر از يماني هدايت كنندهتر نيست وي خلايق را به سوي حق دلالت ميكند4.مايردگاني، نجوم به زبان ساده2/186 وجد ترجمه محمد رضا خواجهپور، نشر گيتاشناسي، 1363ش.
1) تفسير نورالثقلين، ذيل قمر، 1، 6 - بحارج52، ص 333،337و 339.
2) پاتريك مور(Patrick Moore) گري هانت(Garry Hunt) اطلس منظومه خورشيدي، برگردان عباس جعفري، ص 94، و بعد، نشر سازمان گيتاشناسي، تابستان 1374ش.
3) كفايةالموحدين، سيد اسماعيل نوري عقيلي، مقاله رابعه، در بيان بعضي از علائم ظهور- منتهي الآمال، محدث قمي، فصل 7، در بعضي از علامات ظهور - تفسير نورالثقلين ذيل سوره شعراء.
4) مدرك قبل.