بر تربت مشتاقان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بر تربت مشتاقان - نسخه متنی

محمد کاظمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بر تربت مشتاقان

محمد كاظمى




  • بگشاى تربتم را بعد از وفات و بنگر
    كز آتش درونم، دود از كفن برآيد



  • كز آتش درونم، دود از كفن برآيد
    كز آتش درونم، دود از كفن برآيد



بى‏گمان آن نعمت فرا نعمتها كه «ايران‏» را عظمت‏بخشيدو نزد محبان به كرامت نشاند، موهبتى جز «ولايت‏» نبود، هديه‏اى آسمانى و عزتى ازلى به بلنداى جاودانگى ابدى...

شيعه ايرانى با تولد نوزادش شهادتين را به گوش او زمزمه مى‏كند; صلاى ولايت على، عليه‏السلام، را به جان كودك مى‏نوازد...

با ياد حسين، عليه‏السلام، به بلوغش مى‏رساند

و به عشق «مهدى‏»، عليه‏السلام، قربانى راه ولايتش مى‏كند.

آنچه در ذيل مى‏خوانيد، نمونه اشعارى است مؤيد همين علقه; كه بر برخى از سنگ قبور شهداى هميشه زنده اين مرز و بوم، حك شده است. با تشكر از برادر ارجمندمان آقاى «محمد كاظم‏» كه با ديده ظريف و عبرت بين خويش، سنگ قبور گلزار شهدا را در شهرهاى مختلف بررسى نموده و اشعارى را كه همگى آكنده از شوق ديدار و وصال «موعود» است; در مجموعه‏اى جمع‏آورى كرده و ارسال داشته‏اند.

در تاريخ فرهنگ و ادبيات كشور ما «شعر» يكى از هفت وادى عشق است كه تناورى و طراوت و شادابى خود را از سرشتهاى‏پاك‏وآسمانى‏دريافت‏كرده‏است.

پيوند عميق مردم اين سرزمين با شعر، از ديرباز تا كنون بر هيچ كس پوشيده نيست و حضور شاعرانه‏اى كه در همه مراحل رشد و بالندگى تا واپسين دم حيات، همراه و همگام با لحظه‏هاى زندگى اين ملت‏بوده است; در جاى جاى ادبيات ما خود را نشان مى‏دهد. دعاها و مناجاتها، حماسه و حماسه‏پردازيها، صميميتها و تفاهمها، اشكها و لبخندها، شاديها و غمها، جشنها و سوگواريها در بستر شعر و شاعرى شكوفا شده و به زندگى روح بخشيده‏اند.

رخداد عظيم و سترگ «انقلاب اسلامى‏» در بهمن ماه‏1357، دگرگونى عميقى را در تاريخ فرهنگ و تمدن اين مرز و بوم به وجود آورد و تاثيرات ژرفى در نظام فكرى، اجتماعى، سياسى و فرهنگى كشور بر جاى نهاد كه تجلى فرهنگى آن در عرصه هشت‏سال دفاع مقدس; و نيز تاثير آن بر جريانهاى موجود در جامعه را مى‏توان از زوايا و ابعاد گوناگون مورد بررسى و تجزيه و تحليل قرار داد.

از بعد فرهنگى ادبيات اين روزگار و بويژه مقوله شعر به دليل ويژگيهاى خاصى كه نسبت‏به ساير مقوله‏هاى فرهنگى و هنرى دارد; بيشترين حضور، گستردگى، تاثير پذيرى و تاثير گذارى و همدلى را با لحظه‏هاى پر فراز و نشيب دفاع‏مقدس درخودداشته‏ومحمل‏ومرجع مناسبى را براى آيندگان كه، تحقيق پيرامون شكل‏گيرى «فرهنگ‏دفاع‏مقدس‏» را دنبال مى‏كنند، فراهم نموده است.

در ميان مقوله‏هاى «شعر دفاع مقدس‏» شعرهاى حك شده بر روى سنگ مزار شهيدان سرآمد اشعارى‏است كه بار ارزشى، اعتقادى، حماسى و فرهنگى دفاع مقدس را به نحوى شايسته و بايسته نشان مى‏دهند و در پهنه ميهن اسلامى و در ديوانهاى گلزار شهداى هر شهر و روستا، پراكنده‏اند اشعارى كه از اعماق دلهاى خانواده معظم شهدا، همرزمان و يا اردتمندان آنها برخاسته و بر سنگ قبور شهدا، حك شده و لاجرم نير بر دلهاى مشتاق و آگاه خواهد نشست.

هان! به كجايى و چه دارى به پيش با خبرم ساز ز احوال خويش خوب گشودى ز تجلى جان ديده به ديدار امام زمان روز ازل عشق ترا بنده بود نام محمد به تو زيبنده بود

آمل; امامزاده ابراهيم(ع)، مزار شهيد محمد احمدى‏راد

خفتگان عشق را ايام درمان خواهد آمد غم مخور آخر طبيب دردمندان خواهد آمد آنقدر بر كردگار خويشتن اميد دارم كه شفا بخش دل اميدواران خواهد آمد مهدى(عج) موعود غمخوار ضعيفان‏خواهدآمد يوسف گمگشته سوى پير كنعان خواهد آمد

تهران، بهشت زهرا(س)، شهيد محسن حيدرى

آماده‏ايم اگر جان، خواهد ز ما خمينى اين گفته خمينى نهضت ادامه دارد هنگام فتح مهدى پايان انقلاب است بايد گذشت از جان در راه دين و قرآن

تهران، بهشت زهرا(س)، شهيد حميدرضا عابدى

پاكبازان دل به يزدان بسته‏اند دل ز عشق زندگى ببريده‏اند از گلوى شاه مظلومان حسين گوييا «هل من معين‏» بشنيده‏اند دست مهدى را به هنگام وداع از خلوص دين همى بوسيده‏اند در نجات دين ز خود بيخود شدند با شجاعت‏بر عدو شوريده‏اند نخل دين را آبيارى تا كنند اين چنين در خون خود غلتيده‏اند دو برادر «قامت‏» و آن يك «رحيم‏» گل ز گلزار حسينى چيده‏اند

زنجان، مزار پايين شهر، شهيدان قامت و رحيم بيات

در ره اسلام و امام زمان جان من اى دوست‏بود ارمغان

قم، گلزار شهدا، شهيد حسن عبداللهى

گر شهيدم من، رو سفيدم من با شهادت خدمت مهدى رسيدم من

اصفهان، گلزار شهدا، شهيد على مولايى

در كربلاى ايران، روح خدا حسين است با رهروان بگوييد او رهبر شهيد است تنها كجا دهد جان در دامن بيابان آنجا كه دست مهدى زير سر شهيد است بوى حسين خيزد از لاله‏هاى سرخش خاك گلستان ما تا بستر شهيد است

اصفهان، گلزار شهدا، شهيد سيد محمدحسين هاشمى‏نجفى

براى دفن شهدا امام عصر آمده رسد صداى الامان! بيا تو صاحب الزمان!

اصفهان، سنگ مزار شهيدان، رمضان سنايى، غلامرضا ميرمحرميان، سيداصغر جوزانى، خداداد على آقايى، سيد محسن مدنى

مژده‏اى دل كه مسيحا نفسى مى‏آيد كه ز انفاس خوشش بوى كسى مى‏آيد از غم هجر مكن ناله و فرياد كه دوش زده‏ام فالى و فرياد رسى مى‏آيد

تبريز، وادى رحمت، تابلو مزار شهيد ناصر اسدزاده

جوانت عاشق تك تاز، مادر خدا را راستين سرباز، مادر! كه تا بفشاردم بر سينه خودببين آغوش مهدى باز، مادر!

مشهد، خواجه ربيع، شهيد سيدعلى كرمى

عاشق مهدى به راهش جان فشانى كرد و رفت قدر دان با دادن خون قدردانى كرد و رفت مشهد، خواجه ربيع، شهيد حميد قدردان جوان تا چشمه عشق در جهان مى‏نوشد آلاله ز خاك عاشقان مى‏جوشد در پهنه خاك تا قيام مهدى خون «حسن ظهوريان‏» مى‏جوشد

مشهد، خواجه ربيع، حسن ظهوريان

جهان را به خداى خويش بفروخت جواد سرمايه آخرت بيندوخت جواد دلباخته شمع رخ مهدى بود پروانه صفت‏به جبهه گر سوخت جواد

مشهد، بهشت رضا(ع)، شهيد جواد رهنما

مسوز از داغ من مادر منال از سوگ من خواهر مزن بر سينه و بر سر كه مهدى مى‏رسد آخر

مشهد، بهشت رضا(ع)، شهيد سيد ابوالفضل خدادى حسينى

اى خفتگان به بستر خون خوش بيارميد كايد امام عصر و كشد انتقامتان

مشهد، بهشت رضا(ع)، شهيدان محمد و حميدرضا ساقى

از شيرخوار اين قوم تا نازنين جوانش يا اصغر شهيد است‏يا اكبر شهيد است تنها كجا دهد جان در دامن بيابان آنجا كه دست مهدى زير سر شهيد است

نجف‏آباد، گلزار شهدا، شهيد حسينعلى ملكزاده

خوشا سيماى آن دلدار ديدن حضور حضرت مهدى رسيدن خدا را ديدن و خود را نديدن بت وابستگيها را شكستن

نجف‏آباد، گلزار شهدا، شهيد جواد نجفيان




  • يوسفا بازآ كه ما مشتاق ديدار توايم
    دشمنان دين حق دست‏ستم بگشوده‏اند
    دوستانت را ببين در راه تو جان بركف‏اند
    پيروى كردند از اسلام و قرآن العجل



  • اى اميد خلق عالم ماه كنعان العجل
    گشته ايران سر بسر از خون گلستان العجل
    پيروى كردند از اسلام و قرآن العجل
    پيروى كردند از اسلام و قرآن العجل



اصفهان، گلزار شهيدان، حسين اشرف‏زاده

شكر خداى را كه از اين گلستان ما تقديم شد گلى به امام زمان ما

نطنز، امامزاده رقيه خاتون، شهيد حسين رضايى

اى حضرت مهدى بيا يكدم نظر كن سوى ما شد خاك ايران لاله گون در دشت و صحرا واژگون قبر حسين بى‏ياور است از سرزمين كربلا اين كربلاى ديگر است جسم جوانان غرق خون سر بى‏تن و تن بى‏سر است اى آسمان خون گريه كن

تهران، بهشت زهرا(س)، شهيد سيد مصطفى ياسينى

در ميان مقوله‏هاى «شعر دفاع مقدس‏» شعرهاى حك شده بر روى سنگ مزار شهيدان سرآمد اشعارى‏است كه بار ارزشى، اعتقادى، حماسى و فرهنگى دفاع مقدس را به نحوى‏شايسته‏وبايسته‏نشان‏مى‏دهند.

/ 1