آیا رؤیا حقیقت دارد؟ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آیا رؤیا حقیقت دارد؟ - نسخه متنی

محمدحسین طباطبائی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





آيا رؤيا حقيقت دارد؟

دانشمندان طبيعي اروپا براي روءيا حقيقتي قائل نيستند و بحث از ارتباط آن با حوادث خارجي را واجد وزن علمي نمي‏دانند، جز بعضي از روان‏شناسان كه درباره آن تحقيقاتي دارند و عليه دسته اول به خواب‏هايي كه پرده از امور پنهاني برمي دارد يا از حوادث آينده خبر مي‏دهد ـ به طوري كه نمي‏توان آن‏ها را تصادفي و اتفاقي دانست ـ استدلال كرده‏اند.

قرآن در اين باره چه مي‏گويد؟

در قرآن شريف خواب‏هايي از پيغمبران و ديگران نقل و تصديق شده است؛ مانند خواب حضرت ابراهيم درباره ذبح اسماعيل، خواب حضرت يوسف، خواب رفقاي زنداني آن حضرت، خواب ملك مصر و خواب رسول اكرم(ص) درباره فتح مكه. در روايات پيغمبر اكرم(ص) و ائمه اطهار(ع) شده نيز شواهدي وجود دارد.

همه ما يا خودمان خواب‏هايي ديده‏ايم كه بر امور مخفي يا حل مشكلات علمي يا وقوع حوادثي در آينده دلالت داشته است و يا از ديگران اين گونه خواب‏ها را شنيده‏ايم. اين خواب‏ها ـ مخصوصاً خواب‏هاي صريحي كه به تعبير احتياج ندارد ـ را نمي‏توان اتفاقي دانست و به طور كلي با جريان‏هايي كه قابل انطباق بر آن‏ها است، بي‏ارتباط خواند.

البته نمي‏توان انكار كرد كه بعضي از عوامل دروني از قبيل امراض و انحرافات مزاجي و خستگي و پُري شكم و همچنين پاره‏اي از عوامل بيروني مانند گرما و سرما و ديگر چيزهادر قوه خيال تأثير دارد و قوه مخيّله نيز در خواب موءثر است؛ مثلاً كسي كه تحت تأثير حرارت يا برودت شديد واقع شده، در خواب آتش‏هاي شعله ور يا برف و يخ مشاهده مي‏كند و كسي كه امتلاي معده و انحراف مزاج دارد، خواب‏هاي مشوش و بي‏سروته مي‏بيند.

همچنين اخلاقيات و صفات نفساني نيز در روءيا بي‏تأثير نيست. به همين جهت اكثر خواب‏ها در اثر تخيلاتي است كه اسباب داخلي و خارجي موجب آن‏ها شده و در واقع كيفيت تأثير آن اسباب را نشان مي‏دهد. دانشمندان طبيعي فقط همين اسباب را بررسي كرده‏اند و نتيجه گرفته‏اند كه خواب حقيقت ندارد؛ ولي همان طور كه تأثير اين اسباب را نمي‏توان انكار كرد، حقيقت داشتن پاره‏اي از روءياها و ارتباط آن‏ها با امور خارجي را نيز نمي‏توان ناديده گرفت.

آيانفس با روءيا اتصال دارد؟

كسي كه خواب مي‏بيند در فلان روز فلان جريان واقع خواهد شد و در موقع معين هم واقع مي‏شود، نمي‏توان گفت نفس او با حادثه‏اي كه هنوز وجود نيافته ارتباط پيدا كرده است؛ زيرا ارتباط وجودي بين موجود و معدوم محال است. همچنين كسي كه خواب مي‏بيند در فلان مكان ظرفي چنين و چنان دفن است و فلان مقدار سكه طلا و نقره در آن موجود است و بعد از بيدار شدن به سراغ آن جا مي‏رود و زمين را حفر مي‏كند و ظرف را با همان خصوصيات مي‏يابد، نمي‏توان گفت نفس وي با آن ظرف اتصال داشته است؛ زيرا اتصال نفس با امور مادي از راه حواس صورت مي‏گيرد و ظرفي كه با فاصله زير خاك قرار گرفته قابل درك حسي نيست. به همين جهت گفته‏اند ارتباط نفس با اين گونه حوادث و اشيا از راه اتصال با علل و اسباب آن‏ها است.

توضيح آن كه جهان هستي مشتمل بر سه عالم است:

1. عالم طبيعت كه با آن آشنايي كامل داريم.

2. عالم مثال كه از نظر مرتبه وجود، فوق عالم طبيعي است و موجودات آن صورت‏هاي بي‏ماده‏اند و نسبت به موجودات مادي جنبه عليت دارند.

3. عالم عقل كه فوق عالم مثال است و در آن حقايق موجودات بدون ماده وصورت موجودند و نسبت به موجودات عالم مثال جنبه عليت دارند.

نفس انسان به واسطه تجردش با عوامل فوق طبيعت سنخيت دارد و هنگام خواب كه به ادراكات حسي اشتغال ندارد، طبعاً به عالم هم سنخ خود برمي‏گردد و طبق استعدادهايش حقايقي از آن عالم را مشاهده مي‏كند. نفس كامل كه قدرت درك مجردات را با همان تجرد عقلي‏شان دارد، علل و اسباب را به نحو كليت درك مي‏كند؛ ولي نفسي كه به آن پايه از كمال نرسيده؛ حقايق كلي را با صورت‏هاي جزئي حكايت مي‏كند؛ چنان كه ما معناي سرعت كلي را با تصور يك جسم سريع الحركة و معناي عظمت را با تصور كوه حكايت مي‏كنيم. نفسي كه هنوز به مرحله تجرد عقلي نرسيده، در عالم مثال متوقف مي‏شود و گاه علل و اسباب اشياء را در عالم مثال به همان صورت واقعي مي‏بيند و در آن‏ها دخل و تصرف نمي‏كند و اين همان خواب‏هاي صريحي است كه غالباً اهل صدق و صفا مي‏بينند؛ و گاه موجودات مثالي را به صورت‏هايي كه با آن‏ها مأنوس است، درك مي‏كند؛ چنان كه علم را به صورت نور و جهل را به صورت ظلمت مي‏بيند و حتي ممكن است ذهن از يك معنا به معناي ضد آن منتقل شود.

از اين گونه خواب‏ها همان خواب مشهوري است كه نقل مي‏كند: مردي نزد ابن سيرين، مُعَبِّر معروف، آمد و گفت: خواب ديدم مُهري به دست دارم و دهان و عورت مردم را با آن مُهر مي‏كنم. ابن سيرين گفت: تو موءذن مي‏شوي؛ مردم با اذان تو روزه مي‏گيرند و از خوردن و آميزش جنسي خودداري مي‏كنند.

روءيا چند قسم است؟

از آنچه گفته شد، به دست آمد كه خواب دو قسم است؛ خواب صريح كه نفس خواب بيننده در مشاهدات خود تصرفي نمي‏كند و به تعبير احتياج ندارد؛ و خواب غير صريح كه نفس در آنچه ديده تصرفاتي كرده؛ از اين جهت به تعبير و بازگرداندن صورت ذهني او به صورت حقيقي و اولي نياز دارد؛ مانند تعبير نور به علم و ظلمت به جهل و حيرت.

خواب‏هاي غير صريح نيز دو دسته‏اند: يكي خواب‏هايي كه انتقال و حكايت در آن‏ها روشن است و به آساني مي‏توان آن‏ها را به اصل برگرداند؛ مانند مثال‏هاي گذشته؛ و ديگر خواب‏هايي كه تصرفات نفس در آن‏ها پيچيده و مبهم است و يافتن مشهودات اصلي براي شخص معبر سخت يا غير ممكن است. اين دسته از خواب‏ها همان خواب‏هايي است كه آن هارا «اضغاث احلام» و پوچ و بي‏تعبير مي‏خوانند.

اين خلاصه بحثي است كه دانشمندان علم النفس درباره روءيا كرده‏اند و در قرآن شريف موءيداتي براي آن مي‏توان يافت؛ مثلاً موضوع بازگشت نفس به عالم فوق طبيعت در حال خواب از اين دو آيه استفاده مي‏شود: «هُوَ الَّذِي يَتَوَفّاكُمْ بِاللَّيْلِ؛1 اللّهُ يَتَوَفَّي الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِها وَ الَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنامِها فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضي عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَ يُرْسِلُ الْأُخْري.»2 ظاهر اين آيات شريف اين است كه نفس در حال خواب از بدن گرفته مي‏شود وتعلقش به حواس ظاهر قطع مي‏گردد و به سوي پروردگار بازگشت مي‏كند؛ بازگشتي كه مشابه بازگشت هنگام مرگ است.

همچنين به اقسام سه گانه روءيا نيز اشاراتي موجود است؛ مثلاً خواب حضرت ابراهيم(ع) و خواب رسول اكرم(ص) ا زنوع اول و خواب رفقاي زنداني يوسف از نوع دوم است. قرآن كريم به خواب‏هاي پيچيده و مبهم نيز اشاره دارد و از مُعَبِّران مصر حكايت مي‏كند كه خواب ملك را از «اضغاث احلام» دانستند.3


1. انعام(6)؛آيه 60.

2. زمر(39)؛ آيه 42.

3. كتاب فصل.

/ 1