بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
در عرصه اجتماعي نيز بسياري از سوء تفاهم ها و نزاع ها به دليل عدم وضوح معاني واژگان و بي دقتي در استعمالات زباني است به ويژه در امور اعتباري سياسي و حقوقي اين ناهنجاريها بيشتر مشهود است.43. در علل و موجبات پيدايش و رشد معجم هاي اصطلاحي در فرهنگ اسلامي از دو نكته ديگر نميتوان غفلت كرد. يكي اهميت منطق صوري يوناني به حد و رسم به طوري كه مبحث «تعريف» يكي از اجزاي مهم اين دستگاه منطقي است و دوم اهتمام مسلمانان به «غريب قرآن» و «غريب حديث» از قرن اول ظهور اسلام است.سقراط، افلاطون و ارسطو عنايت ويژهاي به تعريف و حدود داشتهاند. سعي كردهاند براي هر موجودي كه با لفظي بيان ميگردد، تعريفي خاص ارايه نمايند. دستاوردهاي علمي فلسفه يونان در فرهنگ اسلامي به صورت منسجم تر و پربارتر رشد يافت. اين توصيه منطقي كه موجودات چون ماهيت دارند، پس تعريف پذيرند و براي هر موجود تعريفي ارايه گردد، دامنگير واژه هاي فلسفه و حتي منطق هم شد و در صدد بر آمدند با توضيح آنها تعريف مقبولي از آنها ارايه نمايند.عدم توافق و اجماع عام بر سر معاني برخي واژه هاي قرآني و حديثي در همان قرن اول، مسلمانان را به نگارش معجم هاي «غريب قرآن» و «غريب حديث» واداشت. از ابن عباس (در گذشت 68 ق.) به عنوان اولين كسي كه در زمينه «غريب قرآن» تأملات و نوشته هايي داشته، ياد كردهاند.5عده قليلي كه تعريف واژگان قرآني و روايي را به دليل زندگي در عصر رسالت داشتند، در حال كم شدن و وفات بودند و نسل بعدي به دليل عدم درك عصر رسالت بيگانگي بيشتر با دلالات قرآني و حديثي داشت، بويژه اينكه نحله ها و گرايشهاي مختلف فكري درجامعه اسلامي نضج و رشد يافته بود و هر گرايشي سعي در تأويل بر مبناي آموزه هاي خود داشت. به هر حال غريب نگاري تأثير زياد در توجه مسلمانان به معجم نگاري اصطلاحات در ديگر علوم داشت.6 كتاب «الزينة» از ابي حاتم احمد رازي (درگذشت 322 ق.) از فرهنگهاي اصطلاحي قديمي است كه در مقدمه به اقتباس برخي واژه ها از كتابهاي غريب القرآن و غريب الحديث اشاره نموده است.74. دهخدا اصطلاح را اخراج لفظ از معني لغوي به معني ديگري به سبب مناسبت بين آنها ميداند.8 معني لغوي استعمال عمومي در عرف و محاورات عام دارد، ولي اصطلاح تلقي معنايي خاص از يك واژه در عرف خاص يك دانش است. منطقيون كلاسيك، الفاظ منقول را انتقال كلمات از عرف عام به عرف خاص دانستهاند.9 لغت كه به گفته برخي مأخوذ از «لوغوس» يوناني به معني كلمه است به كلمههايي اطلاق ميشود كه در ميان همه تكلم كنندگان يك قوم متداول باشد و اين را عرف عام گويند. اصطلاح را بر عرف خاص اطلاق ميكنند يعني اتفاق گروه مخصوصي از مردم بر وضع يا استعمال كلمهاي.10 لاجرم نيازمندي عرف خاص به تفهيم و تفهم و انتقال تجارب، خواهان اصطلاح گزيني است و اين نياز با پيشرفت هر دانش گستردهتر و عميقتر ميشود. از اين رو تكامل و توسعه علوم ارتباط وثيق با كميت و كيفيت اصطلاحات آن علم دارد.115. ضرورت ارايه يك دستگاه فلسفي - كلامي پويا و پاسخگو به نيازمنديهاي فكري نوين اين عصر در فرهنگهاي فارسي و عربي بر پايه پيشينه علوم عقلي اسلامي، امروزه بر كسي پوشيده نيست. خواهي نخواهي اين دستگاه بايد با زبان اين نسل و اصطلاح خاص فلسفي - كلامي سخن بگويد و جذابيت و مقبوليت آن بستگي تام به اين زبان دارد. از اين رو توجه به اصطلاح شناسي و اصطلاح نگاري در اين زمينه از فوريتهاي فرهنگي است. فرهنگهاي اصطلاحي گذشته بايد با نگاه نقادانه مجدداً مطالعه گردند و با تجربهاندوزي از آنها و تجارب جديد اروپاييها در اين زمينه، بستر تدوين فرهنگنامهاي جامع و كامل فراهم آيد.ويژگيهاي فرهنگنامه كارآمد عبارت است از: