فلسفه آفرينش و مسئله شرور - مباحثات کلامی استاد جعفری و برتراند راسل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مباحثات کلامی استاد جعفری و برتراند راسل - نسخه متنی

علی ربانی گلپایگانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نكته سوم در اين‏باره، اين است كه هرگاه آقاي راسل احتمال وجود خدا را منطقي دانسته، مردود نمي‏شمارد، بايد ديد كه آيا اين احتمال مي‏تواند از جنبه رفتاري، چنان تأثيري در ما بگذارد كه گويا به وجود خدا يقين داريم، يا خير. البته پاسخ مثبت است؛ زيرا خود يقين و احتمال يكي از هدف‏هاي مستقل انساني نيست، بلكه آنچه اهميت دارد موضوعاتي است كه انسان به آنها يقين پيدا مي‏كند، يا احتمال مي‏دهد.

بر اين اساس، چه بسا يقين به سود يا زياني اندك، در مقام عمل بر انسان تأثير نگذارد، ولي احتمال به سود يا زيان بزرگي ـ هر چند احتمال آن ناچيز باشد ـ بر انگيزنده انسان در مقام عمل باشد. بدون شك، هيچ موضوعي مهم‏تر از مسئله وجود خدا قابل تصور نيست؛ زيرا بنابراين‏كه خداوند وجود داشته باشد، تمامي گفتار و رفتار ما تحت محاسبه او بوده، سعادت و شقاوت ابدي ما نتيجه محاسبات او درباره رفتار و گفتار ما خواهد بود. در اين صورت، ناديده گرفتن وجود خدا، با احتمال بزرگ‏ترين خطر و زيان همراه است. پس همين احتمال، براي ايمان به خدا و التزام به قوانين الهي كافي خواهد بود.17

فلسفه آفرينش و مسئله شرور

راسل: اگر خداوند، در فكر انسان‏هاست، چرا در تكوين اوليه، انسان را يكباره نيافريد؟ و راز وجود خزندگان بزرگ اوليه، سوسماران غول‏پيكر و پستانداران پيل اندام و نظاير آنها چه بوده است؟ دكتر بارنس (Barnes)در جايي اعتراف مي‏كند كه هدف آفرينش كرم كدو معمّاست. چه هدف مفيدي مي‏توان براي سگ‏هاي هار و كرم كدو جُست؟ قطعا اين‏كه بگويند، قوانين طبيعت همان طور كه عامل پرورش دهنده خوبي‏هاست، بدي‏ها را نيز پرورش مي‏دهد، پذيرفته نيست، زيرا قوانين را خداوند به وجود آورده است.

شرّي كه به خاطر گناه بوده باشد، ممكن است به‏عنوان صاحب اختيار بودن انسان‏ها توضيح داده شود، اما اشكال وجود شر، در دوران‏هاي قبل از انسان‏ها به قوّت خود باقي است. به هر صورت، مشكل است ببينيم چه جواب ديگري كه از نظر منطقي قابل قبول باشد، مي‏توان حدس زد. اشكال فوق، قديمي ولي هنوز هم پابرجاست. آن خدايي كه آفريننده دنيايي است كه شرّ نيز در آن به چشم مي‏خورد ـ و اين شر به خاطر گناه انساني نيست ـ پس بايد لااقل بخشي از وجود خودش نيز شرّ بوده باشد.18

استاد جعفري: اين‏كه آقاي راسل مي‏گويد چرا خداوند از اول انسان را به همان صورتي كه بايست و شايست نيافريد، در اين‏باره پاسخ‏هاي متيني داده شده كه خلاصه آنها از اين قرار است:

اگر همه انسان‏ها كامل آفريده مي‏شدند، و در لحظه‏اي كه چشم به دنيا مي‏گشودند همه وسايل زندگي مادي و معنوي مهيا بوده و درون دنيا جز نغمه نيكي نواخته نمي‏شد، در اين صورت براي موجودي به نام انسان، تلاش براي كسب كمال نامفهوم بود؛ يعني تكامل انساني معنا و مفهومي نداشت.

اما مسئله خزندگان، سوسماران غول‏پيكر، كرم كدو و مانند آن، از اين جهت براي آقاي راسل شگفت‏آور شده است كه ايشان تكامل را از دريچه چشم يك انسان در نظر گرفته، و نيك و بد و زشت و زيبا را، با مقياس‏هاي خود مي‏سنجند. و توجه ندارند كه هيكل سوسمار يا كرم كدو، با نظر به صورت يك انسان زيبا، زشت، يا با نظر به مغز يك انسان متفكر، ناقص جلوه مي‏كند؛ ولي بايد تصديق كرد كه آنها هم زنده‏اند. و با همان شكل زشت و قلمرو كوچك خود، زندگي را مي‏خواهند و براي ادامه آن مي‏كوشند؛ درست، به همان صورت كه يك انسان زشت يا فاقد قوه تعقل براي ادامه زندگي خود از هيچ كوششي فروگذار نمي‏كند. پس اعتراض مزبور از محدوديت تفكر، و در نظر نگرفتن نسبيت احساسات، ناشي شده است.19

/ 25