خدا در انديشه راسل - مباحثات کلامی استاد جعفری و برتراند راسل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مباحثات کلامی استاد جعفری و برتراند راسل - نسخه متنی

علی ربانی گلپایگانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خدا در انديشه راسل

بحث درباره مفهوم و وجود (چيستي و هستي) خداوند؛ يكي از مسائلي است كه ذهن راسل را به خود مشغول داشته و در مناسبت‏هاي گوناگون دراين‏باره سخن گفته است؛ ولي آنچه از مجموع سخنان وي به دست مي‏آيد اين است كه او هيچگاه نتوانسته يا نخواسته است اين مسئله بسيار مهم را آن‏گونه كه در خور شأن يك متفكر ژرف‏نگر است، مورد مطالعه قرار دهد، بلكه از كنار آن با تسامح و تساهلي غير موجه گذشته است. اين امر ـ به علاوه تصور نادرستي كه وي از خدا داشت، و نارسايي الهيات مسيحي ـ را مي‏توان از جمله عواملي دانست كه وي را به پرتگاه شكاكيت و الحاد كشانده است. اينك براي روشن شدن اين مدعا، نمونه‏هايي از عبارات راسل را با نقدهاي استاد جعفري دراين‏باره نقل مي‏كنيم:

تصور خدا

راسل: اگر خدايي وجود داشته باشد، اگر بخواهد بدين خاطر كه عده‏اي در وجودش شك و ترديد مي‏كنند، رنجيده خاطر شود، من او را موجودي خودبين و متكبر خواهم پنداشت2.

استاد جعفري: من نمي‏دانم چه خدايي است كه اگر اين موجودات ضعيف بخواهند در وجودش شك و ترديد كنند، متأثر و رنجيده خاطر خواهد گشت؟ حيف است آن خدايي كه چنين وضعي داشته باشد، فكر آقاي راسل را اشغال نمايد. معلوم نيست آقاي راسل با خداي عاميان جنگ و ستيز مي‏كند، يا با خدايي كه در مغز پيامبران و طلايه‏داران فكري از قبيل انيشتين و وايتهد و افلاطون جلوه كرده است.

تهديداتي كه به وسيله عقلا و پيشوايان ماوراءالطبيعه براي خداشناسان صورت گرفته است، نه براي اين است كه خداوند، در صورت شناخته نشدن، رنجيده خاطر مي‏گردد، بلكه براي آن است كه اگر انساني كه عقل و فهم و وجدان دارد و مي‏تواند با شناختن آن موجود اعلي، موقعيت واقعي خود را درك كند در اين كار مسامحه نموده و به خور و خواب و خشم و شهوت بپردازد. چنين انساني مانند يك حيوان پست به زندگي خود ادامه داده به جاي تكامل، خود را به سراشيب حيوانيت سقوط مي‏دهد.

احتمال اين‏كه خدا در صورت عدم اعتناي افراد بشر به مقام شامخ او رنجيده خاطر گردد، موجب احتمال نقص در وجود خدا مي‏باشد؛ در صورتي كه خداوندي كه براي افكار عالي مطرح است، حتي از ذات خود نفع يا ضرر نمي‏بيند؛ چه رسد به اين‏كه ديگران به او نفع يا ضرري برسانند3.

/ 25