خدا و زندگي انسان - مباحثات کلامی استاد جعفری و برتراند راسل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مباحثات کلامی استاد جعفری و برتراند راسل - نسخه متنی

علی ربانی گلپایگانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

به عبارت ديگر، موجودات و روابط جهان طبيعت در هر زمان مانند ريزش فوتون در حال استمرار و تحول است، و چون ذرّات ماده نمي‏تواند اين حركات سيستماتيك را دقيقا ايجاد كند، پس در هر آن، نظارت خداوندْ اين موجود را در جهان هستي به وضع خود نگه مي‏دارد.

در اين صورت اين كه آقاي راسل مي‏گويد «... مردم...» بايستي در اين كلمه مردم دقت شود، از اين مردم، صدها نفر در مقام نيوتوني قرار دارند، و گفته آنان هم به قرار فوق بود كه بيان كرديم. اگر آقاي راسل همين گفته بالا را به‏طور محسوس و تجربي رد كند، اين بحث به‏طور موضوعي حل خواهد شد.5»

خدا و زندگي انسان

راسل: من هميشه نامه‏هايي از مردم دريافت مي‏كنم؛ به اين مضمون كه خداوند خود نگهداري خواهد كرد، اما خداوند در گذشته هرگز چنين كاري را نكرده است و من نمي‏دانم آنها چرا فكر مي‏كنند كه خداوند در آينده اين كار را خواهد كرد.6

استاد جعفري: اولاً: خيلي به جا بود كه آقاي راسل بگويند كه در گذشته چه مي‏توانست انجام بگيرد، و چه انجام گرفته است، و چه انجام نگرفته است، همچنين در آينده چه مي‏تواند انجام بگيرد، چه انجام خواهد گرفت، و چه انجام نخواهد گرفت. در جواب اين سئوال، گمان نمي‏كنم آقاي راسل مطلب روشني را بيان كند؛ زيرا مطابق اصول منطقي، ما هنگامي مي‏توانيم دخالت علتي را در معلول مفروضي منكر شويم كه تمامي اجزا و پديده‏هاي آن معلول را بررسي كرده و علل هر يك از آنها را مشخص كرده و قطع پيدا كنيم كه علت مفروض هيچ‏گونه دخالتي در اجزا و شؤون معلول مفروض نداشته است. اما در صورتي كه بعضي از علل اجزاي معلول را تشخيص داده و از فهميدن علل ساير اجزاي آن معلول ناتوان بوده باشيم، هيچ‏گونه حقي براي انكار نداريم. بلي، نهايت امر اين است كه نمي‏توانيم اثبات كنيم كه علت مشخص ديگري در باقي اجزاي ناشناخته، دخالت داشته است.

نتيجه منطقي اين بررسي، اين است كه ما بايد سكوت كنيم نه انكار جزئي، و اين همان سيستم فلسفي است كه آقاي راسل با كوشش زياد به مردم توصيه كرده است كه انسان بايد در نظريات خود جايي هم براي شك داشته باشد. بايد به اين جمله اضافه كرد: مخصوصا در مثل چنين مسئله بااهميتي. زيرا ما مي‏دانيم كه در تاريخ بشريت، از قديمي‏ترين اعصار و قرون تاكنون، ميلياردها حوادث اتفاق افتاده است. ما با صدها حدس و تخمين بعضي از آنها را مشخص مي‏كنيم، اما نمي‏دانيم كه خود آن علل براي چه وجود پيدا كرده است. به اضافه اين كه در مقابل همان علل، ميليون‏ها حوادث براي ما مجهول جلوه مي‏كند. در اين صورت، حق اثبات و نفي درباره دخالت عللي كه براي عده زيادي منطقي جلوه مي‏كند، نداريم.

/ 25