بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
البته خيلي روشن است كه هيچ مذهب صحيحي نميگويد وقتي بيمار شدي به پزشك مراجعه مكن، زيرا خدا ترا شفا خواهد داد؛ اگر احتياج به مسكن پيدا كردي برو در وسط بيابان بنشين، ناگهان خواهي ديد يك ساختمان مجلل و مفروش با قاليهاي ابريشمي از طرف خدا ايجاد خواهد شد! همين گونه است ساير شؤون زندگي. چنانكه هيچ مذهب صحيحي چنين احكام خلاف منطقي صادر نميكند، همچنين محال است كه مذهب بگويد: «هنگامي كه ديديد دو نفر يا دو جامعه به ستيز برخاستهاند، شما ساكت بنشينيد، خدا اصلاح ميكند». ما بايستي در اين كه مقصود مقامات عاليه خداشناسان و ارباب مذاهب حقيقي كه ميگويند «خداوند اصلاح كرده است» و «خداوند اصلاح خواهد كرد» چيست، دقت بسيار كنيم. من عقيده دارم بزرگترين هدف آنان بايد دو چيز بوده باشد: يكي اين كه خداوند براي جوامع بشريت راهنمايان عالي مقامي فرستاده است كه آنها ميتوانند خواستهاي خداوند را كه اصلاح و عدالت در روي زمين است، تبليغ و عملي كنند. علاوه بر اين، عقول سليمهاي به افراد انساني عطا كرده است كه بتوانند حق را از باطل تشخيص دهند، و به كمك آن عقلهاي سليم و آن راهنمايان براي خود زندگي صحيحي ايجاد كنند.بر اين اساس، در مورد اين جمله كه «خداوند جهان را حفظ خواهد كرد.» جملهاي كه در نامههايي كه راسل دريافت كرده نوشته شده است، يكي از دو معناي زير ممكن است مقصود بوده باشد:1. خداوند وسايل زندگي و بقاي حيات را در اختيار ما گذاشته است و ما بايستي طبق دستور او بكوشيم و به زندگي منظم خود ادامه دهيم.2. اين اشخاص، با مطالعه وضع كنوني، به كلي از اصلاحات با وسايل معمولي نااميد گشتهاند، مانند آن بيماري كه از تمامي وسايل معمولي مأيوس شده و به مبدأ اصلي متوجه شده است.در فرض نخست، هيچگونه اشكالي يافت نميشود، و همگان آن را خواهد پذيرفت. و در فرض دوم، اگر ما راههاي اصلاحي را ميدانيم، بايد در پاسخ آنها بنويسيم: «نااميد نشويد، زيرا خداوند همه وسايل اصلاحي را در اختيار ما قرار داده و ما نيز بايد در اين راه كوشش كنيم». و اگر خود هم راه چارهاي در نظر نداريم، منطقي نيست كه آنها را از توجه به مبدأ بازداريم، و دستخوش اضطراب و بدبختي سازيم.آقاي راسل، از جنبه عملي، ميبايست در نظر بگيرد كه بحث درباره اين كه خداوند در گذشته در مورد زندگي انسان چه كرده و در آينده چه خواهد كرد، از حساسترين مسائل فلسفي است كه با شناختهاي حسّي و از طريق آزمايشهاي علمي نميتوان درباره آنها اظهار نظر كرد. راسل خود اذعان دارد كه شناختهاي علمي، قسمت بسيار ناچيزي از مسائلي را كه نوع بشر بدان علاقه دارد، و بايد هم علاقه داشته باشد، دربرميگيرد. طبق اين اعتراف، راسل نميتواند دخالت خداوند در جهان را در گذشته و آينده نفي كند.