مبانی منطق استقراء از دیدگاه شهید سید محمد باقر صدر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی منطق استقراء از دیدگاه شهید سید محمد باقر صدر - نسخه متنی

غلامرضا جلالی نائینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كتاب الاسس المنطقية از اين جا به بعد به روشن گرى اين دو مسأله مهم يعنى دليل استقرايى درمرحله توالد موضوعى و توالد ذاتى مى پردازد و آخرين بخش كتاب به بهره گيرى از مكتب ذاتى در قلمرو علوم انسانى اختصاص دارد.

الف . دليل استقرايى در مرحله توالد موضوعى

در زندگى انسان واژه احتمال فراوان به كار گرفته مى شود و حساب احتمالها بخشى از دانش رياضى است كه مقدار احتمال رويدادها را در نسبتهاى گوناگون محاسبه مى كند.

شهيد صدر پس از طرح اصول روشن نظريه احتمال و بررسى قواعد حساب احتمالها به تفسير و روشن گرى معنى احتمال توجه يافته و به شرح معنى و مفهوم احتمال را روشن مى كند و بحث خود را در سه بخش: تعريف اصلى احتمال تعريف احتمال براساس تكرار و تعريف نوين احتمال به نتيجه مى رساند.

1 . تعريف كلاسيك احتمال: احتمال در تعريف كلاسيك و اصلى آن عبارت است از: (تقسيم تعداد وجوه منظور بر كل وجوه متساوى الامكان48.)

شهيد صدر اين تعريف را جامع نمى داند و كاستى آن را در دور بودن و فراگير نبودن آن مى بيند; زيرا:

نخست آن كه احتمال در خود تعريف اخذ شده است.

دو ديگر همه وجوه احتمال برابر نيستند بلكه در بسيارى از موارد برخى از وجوه بر برخى ديگر برترى دارند.

2 . تعريف احتمال براساس تكرار: اين تعريف براساس نظريه (تكرار نامتناهى) استوار است و احتمال را نه براساس امكان منطقى بلكه بر مبناى تحقق خارجى تعريف مى كند. فرض اين است كه موضوع علم احتمال رشته هاى پياپى رويدادهاست كه در آنها اوصافى تكرار مى شوند.

در اين تعريف با اين كه با روشناييهاى احتمال برابرى مى كند و اشكالهاى وارد بر تعريف كلاسيك به آن راه ندارد از حالهاى امكانى منفرد سخنى به ميان نيامده و به اين دليل تعريف جامع نيست49 و شهيد صدر كوششهاى برتراند راسل را در حل اين مشكل نيز كارگر نمى بيند و تعريف جديدى را ارائه مى دهد كه برتريهاى هر دو تعريف پيشين را در خود دارد و كاستى و ناسازگارى هم ندارد.

3 . تعريف نوين احتمال: شهيد صدر در تعريف احتمال مى نويسد:

(اگر معلوم علم ما معيّن باشد علم تفصيلى و قطعى است و احتمال نمى تواند به آن راه يابد ولى اگر معلوم علم ما نامعين باشد علم اجمالى خواهد بود مانند اين كه ما سه برادر داشته باشيم بدانيم يكى از آنان به ديدار ما خواهد آمد ولى ندانيم برادر مورد نظر كدام يك از آن سه نفر است. بنابراين در علم اجمالى علم با معلوم معين رابطه ندارد و علاقه آن با معلوم خود همراه با احتمال است. هر اندازه اطراف علم اجمالى متعدد باشد احتمال همخوانى آن با معلوم كم تر خواهد بود.)

شهيد صدر به دنبال اين زمينه سازيها احتمال را چنين تعريف مى كند:

(احتمال عضوى است از مجموعه احتمالها و مقدار آن نيز برابر است با حاصل تقسيم عدد مورد يقين ما بر همه افراد مجموعه علم اجمالى50.)

براساس اين تعريف نخست آن كه احتمالى كه مى توان ارزش آن را تعيين كرد هميشه عضو مجموعه احتمالهايى است كه در هر علمى از علوم اجمالى نمودار است و هميشه ارزش آن برابر است با خارج قسمت ميزان يقين بر شماره افراد مجموع اطراف علم اجمالى.

دو ديگر احتمال در اين تعريف يك علاقه و نسبت واقعى ميان دو رويداد يا تكرار وجود يكى از دو گروه در اعضاى گروه ديگر نيست بلكه عبارت است از تصديق مرتبه معيّنى از مرتبه هاى احتمال.

شهيد صدر در پى ارائه تعريف چگونگى اعمال بديهيات و قواعد موجود در حساب احتمالها را نسبت به تعريف خود روشن مى كند و اشكالهاى احتمالى را پاسخ مى گويد و فراگيرى تعريف خود را ثابت مى كند و از وجود بديهيات نوينى در تعريف خود سخن مى گويد و پس از باريك بينيهاى علمى و عقلانى بى مانند و ستودنى در پايان فصل نكته هاى زير را به عنوان نتيجه بحثهاى خود يادآور مى شود:

1 . احتمال هميشه براساس علم اجمالى استوار است و ارزش احتمالى هر قضيه اى به واسطه شمار اعضاى اطراف علم اجمالى كه مستلزم آن قضيه اند تعيين مى گردد يعنى درجه احتمالى آن قضيه مساوى است با نسبت اعضا به تعداد كل اعضاى علم اجمالى.

2 . نظريه احتمال بر اساس تعريف نوين افزون بر بديهيات نخستين ياد شده پنج بديهيه جديد را در خود جمع كرده است و شهيد صدر به شرح به آنها اشاره مى كند:

3 . اگر دو علم اجمالى با هم

معارضه داشتند و يكى بر ديگرى برترى نداشت براى تعيين ارزشهاى حقيقى احتمال بايد عدد اعضاى هر يك از دو علم را در عددهاى اعضاى علم ديگر ضرب كرد تا علم اجمالى بزرگ تر به دست آيد تا بتوان براساس آن ارزش احتمال اعضاى دو علم اول را تعيين كرد51.

شهيد صدر توجه ما را به اين نكته جلب مى كند كه استقراء احتمالها هر چند مى تواند ما را به حقيقت نزديك كند اما درجه احتمال رابطه مستقيم با تكرار دارد. احتمال هميشه بر پايه علم اجمالى قائم است و استقراء از راه غنى تر كردن علم اجمالى احتمال را به سوى حقيقت مى كشاند.

ب . دليل استقراء در مرحله استنباطى

/ 19