سخنرانى آية الله امامى كاشانى به مناسبت نيمه شعبان در مسجد جمكران

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم

قال العظيم: «هو الذى ارسل رسوله بالهدى و دين الحق ليظهره على الدين كله و لو كره الكافرون‏»

ولادت محبوب انسانهاى حقجو رابه شما عزيزان تهنيت عرض مى‏كنم، به‏ارادتمندانى كه در اين مسجد گرانقدر(مسجد جمكران) در اين شب عزيز،گرد هم آمده‏ايد; بحثى كه امشب فكركرده‏ام حضور شما عرض كنم معناى‏لغت «مهدى‏» در احاديث است. البته‏مهدى در لغت‏به معنى هدايت‏شده‏است. ولى بحث اين است كه چرا امام‏عصر ما، ارواح العالمين فداه، را مهدى‏گفته‏اند؟ در كتب اهل سنت‏بحث ازوجود اقدس حضرت مهدى، عليه‏السلام، زياد مطرح شده است آنچه‏بنده احصا كرده‏ام در اين كتب حدودشصت و يك عنوان در اين زمينه آمده‏است. يكى از آنها عبارتست از اينكه «لم‏سمى المهدى مهديا; چرا مهدى را مهدى‏ناميده‏اند» ابن حماد مروزى در كتاب‏«فتن‏» و همينطور ساير علماى اهل‏سنت در كتابهاى خود حديثى را نقل‏مى‏كنند مبنى بر اينكه او را مهدى‏ناميده‏اند چون هدايت مى‏شود به خفاياو پنهانيها و رواياتى ديگر از اهل سنت‏نقل شده است كه وى الواح موسى،عليه‏السلام، را كه وحى در آن نوشته‏شده از محلى كه در آن پنهان است‏بيرون مى‏آورد و به وسيله آن با اهل‏تورات احتجاج مى‏كند; همينطور انجيل‏و زبور را بيرون مى‏آورد و با آنهانصارا و اهل زبور را مجاب نموده پيروخود مى‏سازد. خلاصه همانطور كه درروايات ما (شيعه) هم آمده است گنجهارا از زمين خارج مى‏كند. .. خداوند او رابه رموز و اسرار عالم هستى هدايت‏مى‏كند.

در دعاى مخصوص شب نيمه‏شعبان خوانده‏ايد كه:

اللهم بحق ليلتنا هذه و مولودها... فتمت كلمة ربك صدقاو عدلا. كلمه تو اى خدا، امشب پايان نپذيرفت‏»

يعنى انسانى كه به همه اسرار عالم‏اطلاع پيدا مى‏كند قدم به هستى نهاد.

نكته اينجاست كه چرا اين بزرگواراينطور است؟ چون هدف خلقت همين‏است، خداوند عالم را بر اساس هدفى‏آفريد، هدف را همه انبيا بيان كردند وهمه گفتند اين هدف وقتى كامل مى‏شودكه آخرين كلمه هستى تحقق پيدا كند وآن وجود اقدس حضرت مهدى،عليه‏السلام، است، همه بشارت داده‏اندكه او مى‏آيد و نهانها را آشكار مى‏كند وبشر را به حقيقت رهنمون مى‏شود.

از آن حضرت دو خطبه نقل شده‏است‏يك خطبه وقتى است كه حضرت‏مسيح، عليه‏السلام، به محضر امام‏زمان، عليه‏السلام، وارد مى‏شود درحاليكه آن حضرت وضو گرفته‏اند وآب وضو از محاسن مباركشان‏مى‏چكد و به كعبه تكيه مى‏دهد. مسيح‏دست مصافحه در دست او مى‏گذارد،امام، عليه‏السلام، خطاب به حضرت‏مسيح مى‏فرمايند: «تقدم نصلى بك‏»يعنى در جلو بايست تا به تو اقتدا كنيم.حضرت مسيح در جواب عرض مى‏كند:اين حق توست كه نماز بخوانى و ما به‏تو اقتدا كنيم و بدين ترتيب حضرت‏مسيح به آن حضرت اقتدا مى‏كند. اين‏خطبه را اهل سنت در كتابهاى خود نقل‏كرده‏اند اينجا مناسب است كه اين نكته‏را متذكر شوم كه اين مطالب جاى‏ترديدى ندارد. با بعضى از فلاسفه‏مسيحى در اروپا صحبت مى‏كرديم‏آنها دو نكته را مى‏گفتند كه به آن اعتقادكامل هم داشتند چراكه اين دو نكته‏برايشان مستند و مستدل بود يك نكته‏اينكه مى‏گويند: مسيح زنده است دوهزار سال است كه در آسمانهاست ودر زندگى ما حضور دارد; يعنى رفتارو كردار ما را مى‏بيند. نكته دوم كه‏جالبتر است اينكه مى‏گويند زندگى ما به‏يمن حيات اوست‏يعنى مسيح،عليه‏السلام، از خداى، جل و علا، فيض‏وجود و كمال را دريافت مى‏كند و به‏بشر مى‏دهد او واسطه فيض است...بنابراين جايى براى شك و بحث ازاينكه يك نفر چطور مى‏تواند چند قرن‏زندگى كند باقى نمى‏ماند... اين خطابه‏در كتاب «فتن‏» ابن حماد مروزى (كه درعصر عسكريين، عليه‏السلام، زندگى‏مى‏كرد) به سند صحيح آمده است واينگونه شروع مى‏شود:

حدثنا سعيد بن عثمان عن‏جابر [جابر جعفى] عن ابى جعفر[امام باقر، عليه‏السلام]... ثم يظهرالمهدى بمكة عند العشاء و معه‏رايت رسول الله، صلى‏الله‏عليه‏وآله‏وسلم، و قميصه وسيفه.

و هنگام نماز عشا در مكه ظهورمى‏كند در حاليكه پرچم رسول خدا دردست او و پيراهنش بر تن او و شمشيرش‏بر كمر اوست.

قابل تذكر است كه در روايات شيعه‏وارد شده است كه پرچم و پيراهن وعمامه پيامبر، صلى‏الله‏عليه‏وآله، وشمشير اميرالمؤمنين، عليه‏السلام، بااوست اين اختلاف جزيى مهم نيست‏اصل مساله را فريقين (شيعه و سنى) هر دو بيان كرده‏اند. در ادامه آن خطبه‏هست كه او داراى علامتهاى خاصى‏است:

فاذا صلى العشا نادى باعلى‏صوت اذكركم الله ايها الناس‏مقامكم بين يدى ربكم...

وقتى نماز عشا را تمام كند با صداى‏بلند ندا سر مى‏دهد كه اى مردم! شما راتوجه مى‏دهم به جايگاهتان در نزدپروردگار; يعنى شما در محضر خداوندقرار گرفته‏ايد.

در بعضى روايات هست كه‏«يسمعون كلامه و يرون مقامه و هوفى مكانه‏»...; يعنى در حاليكه آن‏حضرت در كنار كعبه هستند مردم‏جهان سخن او را مى‏شنوند و او را درهمان جايى كه هست مى‏بينند،مى‏فرمايد خداوند پيامبران را فرستادو كتاب نازل كرد و به شما دستور دادكه چيزى را شريك براى خدا قرارندهيد.

و ان تحافظوا على طاعته وطاعة رسوله و ان تحيوا ما احيى‏القرآن و تميتوا ما امات...

وظيفه شما اين است كه همواره ازخدا و رسولش اطاعت كنيد و آنچه را كه‏قرآن زنده كرده است زنده كنيد و آنچه راكه قرآن از بين برده است از بين ببريد...

فكونوا اعوانا على الهدى و وزراء على التقوى

پشتيبان هدايت و وزيران تقواباشيد.

بعد مى‏فرمايد:

فيظهر فى ثلاثماة و ثلاثة عشر رجاء

پس با سيصد و سيزده نفر ظهور مى‏كند.

آنها معرفت ولايت را چشيده‏اند،شبها براى عبادت بيدارند و روزها دربرابر دشمنان جق چون شير ايستادگى‏مى‏كنند; بعد ادامه داد كه:

يخرج من كان فى السجن من بنى هاشم

افرادى از بنى هاشم را كه در زندان گرفتارند نجات مى‏دهد و....

يك خطابه ديگرى هم حضرت‏دارند كه در آن مى‏فرمايند:

... يا اهل العالم من اراد ان‏ينصر آدم و شيث ها انا آدم وشيث...

هر كس مى‏خواهد آدم و شيث را يارى‏كند منم آدم، منم شيث...

يك نكته اينكه مى‏گويند: بابعضى از فلاسفه مسيحى‏در اروپا صحبت مى‏كرديم‏آنها دو نكته را مى‏گفتند كه‏به آن اعتقاد كامل هم‏داشتند مسيح زنده است‏دو هزار سال است كه درآسمانهاست و در زندگى‏ما حضور دارد; يعنى‏رفتار و كردار ما را مى‏بيند.نكته دوم كه جالبتر است‏اينكه مى‏گويند زندگى مابه يمن حيات اوست‏حب مهدى را نوشيدن غيرحب او داشتن است، اين‏نمى‏شود مگر با ورع، باتقوا، تنها راه و جاده باز كه‏ما را به آن حضرت‏مى‏رساند راه تقواست وتنها دره‏اى كه ما را ساقطمى‏كند و از رسيدن به اوباز مى‏دارد دره و پرتگاه‏گناه است.

و به اين ترتيب همه انبيا و اوليا را ذكر مى‏كند.

در احاديث اهل سنت چنين آمده‏است: در حاليكه 313 نفر در گرد وى‏جمع شده‏اند «يقول للناس الذين‏يشربون حبه ولا يذكرون غيره‏»;حضرت با مردم سخن مى‏گويد; كدام‏مردم؟ به آنهايى كه حب مهدى رانوشيده‏اند اينها غير از 313 نفرند; چون‏آنها وزيرانند; اين عبارت مى‏گويدمردمى پيرو حضرت خواهند شد كه‏حب او را نوشيده باشند حالا ببينيم مااز آن گروه هستيم؟ آيا يك جرعه‏اى ازحب او نوشيده‏ايم؟ در اين شب ولادت‏آن حضرت به خود نگاه كنيم ببينيم آياحب مهدى در دل ما هست؟ ببينيم درمقايسه بين رضاى خدا و رضاى هواى‏نفس، كدام را اختيار مى‏كنيم؟ عنان‏زندگى را به دست‏خدا مى‏دهيم ياشيطان؟ اينجاست كه چون وى «يهدى‏الى امر خفى‏» است، از اعماق دل ماخبر دارد كه آيا حب او را نوشيده‏ايم يانه؟ اگر فكر گناه ذهن ما را به سوى‏خود ببرد و زندگى آلوده ما را به خودجذب كند; آيا مى‏شود گفت‏حب امام‏عصر، عليه‏السلام، با ماست؟ عشق به‏او بايد نشانه داشته باشد ببينيم در ماآن نشانه‏ها هست؟

البته من اميدوارم اين جوانهاى ماكه به مسجد جمكران مى‏آيند و اينگونه‏نماز مى‏خوانند و توجه به امام زمان‏دارند همين عزيزان هستند كه‏«يشربون حبه‏» ولى بايد مغرورنشويم بلكه برگرديم به خودمان كه اگرحب او را نوشيده باشيم آن ما رامى‏سازد، عدالت و تقوا به ما مى‏دهدالبته حب مهدى را نوشيدن غير حب اوداشتن است، اين نمى‏شود مگر با ورع،با تقوا، تنها راه و جاده باز كه ما را به آن‏حضرت مى‏رساند راه تقواست و تنهادره‏اى كه ما را ساقط مى‏كند و ازرسيدن به او باز مى‏دارد دره و پرتگاه‏گناه است. با نماز درست، نماز اول وقت، نمازجماعت و نماز نافله شب و راز ونياز و استغفار مى‏شود حب او را نوشيد.

حضرت امام هشتم، عليه‏السلام،فرمودند هر كس در نماز وتر هفتادمرتبه ذكر «استغفر الله و اتوب‏اليه‏» را بگويد خداوند او را از«مستغفرين بالاسحار» قرار مى‏دهد،بياييم از استغفار كنندگان درسحرگاهان باشيم از او استمداد كنيم،چون او راه را باز مى‏كند مشكلات رابرطرف مى‏كند، نظام ما را حفظ مى‏كندو آن را به نظام خود آن حضرت وصل‏مى‏كند... بشر خود را فراموش كرده‏است دنيا در ياس و اضطراب و دلهره‏و... به سر مى‏برد.

خداوند در هر مقطعى كه بشر به‏اين نقطه رسيده انسانهاى كاملى رافرستاده حالا يك دست است كه دست‏خداست و آن دست امام عصر،عليه‏السلام، است، دست ديگرى نيست‏اگر توسل هست‏به اوست اگر درمسجدالحرام پرده كعبه را مى‏گيريم‏بايد بگوييم يا مهدى، در حرم پيامبر،صلى‏الله‏عليه‏وآله، در كنار قبر زهرا، عليهاالسلام، در مقابل اميرالمؤمنين،عليه‏السلام، و... بايد بگوييم يا حجة‏بن‏الحسن‏العسكرى، چون خود انبيا واولياى ما را به او ارجاع داده‏اند...

اين عرض ارادتى بود به تو در اين‏پايگاهى كه مورد لطف توست در كنارانسانهايى كه ان شاء الله حب تو رانوشيده‏اند تو به اينجا عنايت دارى اين‏عرض ارادت را از همه ما بپذير...

خدايا به حقيقت امام عصر،عليه‏السلام،... قسمت مى‏دهيم ظهورش‏را نزديك بفرما به ما توفيق خدمت‏به آن‏حضرت را مرحمت‏بفرما... والسلام‏بخشى از كتابهاى منتشر شده توسط انتشارات مسجد مقدس جمكران‏درباره امام زمان، عليه‏السلام، كه به اهتمام و كوشش واحد تحقيقات‏و مركز مطالعات صاحب‏الزمان، عليه‏السلام، تهيه، تاليف، ترجمه و تنظيم شده است:

1. نجم الثاقب تاليف: مرحوم حاج ميرزا حسن طبرسى نورى

2. عقد الدرر فى اخبار المنتظر تاليف: يوسف بن يحيى على بن عبد العزيز المقدسى الشافعى السلمى

3. مهدى موعود ترجمه جلد سيزدهم بحار - تاليف: مرحوم علامه مجلسى

4. در جستجوى قائم، عليه‏السلام تاليف: سيد مجيد پورطباطبايى

5. ياد مهدى تاليف محمد خادمى شيرازى

6. در جستجوى نور تهيه و تنظيم: واحد تحقيقات مسجد مقدس جمكران

7. غيبت، ظهور و امامت تاليف: واحد تحقيقات مسجد مقدس جمكران

8. حضرت مهدى فروغ تابان ولايت تاليف: محمد محمدى اشتهاردى

9. كرامات المهدى گردآورنده: واحد تحقيقات مسجد مقدس جمكران

10. ناپيدا ولى با ما تاليف: واحد تحقيقات مسجد مقدس جمكران

11. انتظار بهار و باران تاليف: واحد تحقيقات مسجد مقدس جمكران

12. امامت و غيبت از ديدگاه علم و كلام تاليف: سيد مرتضى علم الهدى ترجمه: واحد تحقيقات مسجد مقدس جمكران

13. خوشه‏هاى طلايى به اهتمام: محمدعلى مجاهدى (پروانه)

14. تاريخچه مسجد مقدس جمكران (به 4 زبان) به اهتمام: واحد تحقيقات مسجد مقدس جمكران

15. مهدى موعود (ترجمه جلد 13 بحار الانوار) ترجمه، محمد ولى اروميه‏اى

16. لقمان مهدويت تاليف: آية‏الله صافى گلپايگانى

17. ... و آن كه ديرتر آمد تاليف: الهه بهشتى

18. سرود سرخ انار تاليف: الهه بهشتى

19. مفرد مذكر غايب تاليف: على مؤذنى

20. انتظار و انسان معاصر تاليف، حجة‏الاسلام عزيزالله حيدرى

21. سيماى‏امام‏مهدى، عليه‏السلام، درآيينه شعر عربى تاليف: دكتر محمود عبدالهى