سيماي حضرت مهدي در انديشه امام خميني
محمدامين صادقي اُرزگاني مقدمه ـ مسئله مهدويت و ظهور قائم آل محمد صليالله عليه و آله، جزء بنياديترين و زندهترين مسائل ديني، اعتقادي و اسلامي بخصوص از منظر مكتب اهل بيت(ع) است، به همين دليل دينپژوهان هر كدام به نوبة خود و طبق نياز و اقتضائات زمان خود به نحوي درباره آن سخن گفتهاند. از كساني كه جريان ظهور مصلح كل و عدلگستر جهاني در آثار و انديشه او پرفروغ تجلي كرده مصلح بزرگ قرن بيستم امام خميني است. امام درباره مهدويت از جنبههاي مختلف به طور زنده، آموزنده و كارآمد سخن گفته است كه در اين مقاله نموداري از سخنان ايشان طرح و تحليل ميشود. بيترديد مسئله مهدويت از جهات متعدد قابل طرح است، اما برخي جنبههاي آن ويژگي و برجستگي خاص دارد. 1ـ نقش حضرت مهدي در نظام عالم
يكي از مباحث مهم مهدويت نقش آن حضرت در نظام آفرينش است. لذا در دادههاي ديني بر اين نكته اصرار شده كه زمين در پرتو وجود حجت خداوند پايدار است، و اگر جهت الهي لحظهاي در روي زمين نباشد زمين از هم متلاشي ميشود، از جمله امام صادق عليهالسلام، فرمود: «لوبقيت الارض بغير امامٍ لسافت»1 يعني اگر زميني بدون امام باشد، فرو ميريزد و از هستي ساقط ميگردد. و در روايت ديگر امام باقر عليهالسلام فرمود: «لو انّ الامام رُفع من الارض ساعةً لَماجت باهلها كما يموج البحر باهله» 2 يعني اگر امام و حجت خدا لحظهاي از زمين گرفته شود، زمين با اهل آن همانند دريا دچار اضطراب ميشود. از اينگونه روايات برميآيد كه وجود حضرت مهدي(عج) به عنوان آخرين امام و حجت خداوند در زمين از ضروريترين نيازهاي عالم آفرينش است، زيرا آن حضرت واسطه فيض خداوند در عالم است، و اين حقيقت در انديشه امام خميني به گونهاي زيبا تجلي كرده از جمله ايشان ميگويد: «وليالله اعظم و بقيةالله في ارضه ارواحنا لمقدمه الفداء كه واسطة فيض و عنايات حق تعالي است و دعاي خيرش بدرقة امت جد بزرگوارش صليالله عليه و آله، ميباشد...» 3 و همچنين در اشعار نغز عرفاني خود نيز در چند مورد بر اين نكته كه در روايات آمده اشاره كرده از جمله گفته است:
حضرت صاحب زمان مشكوة انوار الهي
با بقاء ذات مسعودش همه موجود باقي
از طفيل هستياش هستي موجودات عالم
قائم آل محمد مهدي آخر زماني
ريزه خوار خوان احسانش همه انسي و جاني
جوهريّ و عقل و ناميّ و حيوانيّ و كاني4
مظهر قدرت، ولي عصر، سلطان دو عالم
خوشهچين فرمن فيضش همه عرشي و فرشي
مالك كون و مكان مرآت ذات لامكاني
بيلحاظ اقدسش يكدم همه مخلوق فاني
جوهريّ و عقل و ناميّ و حيوانيّ و كاني4
جوهريّ و عقل و ناميّ و حيوانيّ و كاني4