پيش شرط ظهور - گفتمان عدالت پیش شرط ظهور نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

گفتمان عدالت پیش شرط ظهور - نسخه متنی

عباس پسندیده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پيش شرط ظهور

اشاره :

غيبت و ظهور، ازپديده‏هاى پررمز و راز، و در عين حال پر جاذبه تاريخ است . در چرايى غيبت صحبت‏هاى فراوانى شده است و در باره زمان ظهور و شرايط آن سخن‏هاى گوناگونى گفته شده است . در اين نوشتار برآنيم تا يكى از پيش‏شرطهاى ظهور را كه كم‏تر و يا اصلا به آن توجهى نشده است، مورد بررسى قرار دهيم . اين پيش شرط عبارت است از اين كه عدالت، گفتمان بشر قرار گيرد . چيزى كه هم اكنون شاهد آن نيستيم .

1 - امامت; نياز بشريت

«امامت‏» در تفكر شيعى، يعنى زمامدارى و اداره امور بشر در راستاى هدايت الهى . انسان به معنى عام كلمه هيچ‏گاه از وجود راهبر و راهنما بى‏نياز نبوده و نيست . [1]و به همين جهت زمين هيچ‏گاه از حجت‏خداوند خالى نبوده، نيست و نخواهد بود . اولين انسان روى زمين، حجت‏خداوند بوده است و آخرين انسان نيز حجت‏خداوند خواهد بود . از زمان حضرت آدم (ع) تا كنون، همواره زمين از حجت‏خداوند بهره‏مند بوده است . [2]هر جا انسان يافت‏شود، امام و حجت‏خداوند وجود خواهد داشت، حتى اگر تعداد انسان‏ها به حد تشكيل يك جامعه نرسد . [3]بنابر اين، پيش از انسان و همراه انسان‏ها و پس از آنها، حجت‏خداوند وجود خواهد داشت . [4]

2 - نادر بودن دولت امامت

تاريخ بشر از آغاز تاكنون، به ندرت شاهد تشكيل «دولت امامت‏» بوده است . هرچند خداوند براى اداره امور بشر، طرح امامت را ارائه كرده است، اما در عمل كمتر اين امر تحقق پيدا كرده است . شايد دولت امامت در طول تاريخ انگشت‏شمار باشد . اين خود جاى سؤال دارد كه اگر امامت نياز بشريت است، چرا دولت امامت، به ندرت تشكيل شده است؟

3 - آفرينش و قوانين تكوينى وتشريعى

جواب پرسش فوق را از اينجا آغاز مى‏كنيم كه در نظام آفرينش انسان، دو گونه قانون وجود دارد: قوانين تكوين و قوانين تشريع . خداوند متعال وظايف و تكاليفى را براى بشر در نظر گرفته است كه «شريعت‏» ناميده مى‏شود . هرچند قوانين شريعت، مسؤليت‏آور است و انسان بايد در برابر آن پاسخگو باشد . اما نظام آفرينش را خداوند به گونه‏اى تنظيم، طراحى و برنامه‏ريزى نكرده كه بشر ناخواسته و به اجبار هر چه را در شريعت آمده است، عمل كند . بلكه به بشر اختيار و حق انتخاب داده است . [5]انسان «مى‏تواند» انتخاب كند و شريعت را برنگزيند . اين امكان در نظام آفرينش انسان قرار داده شده كه اگر بشر خواست راهى غير از راه خدا را برگزيند، خواست او در عمل انجام شود . پس هرچند شرعا موظف به انجام قوانين شريعت است، اما تكوينا مجبور به پذيرش شريعت نيست، بلكه بايد خود انتخاب كند و برگزيند .

4 - امامت، تابع قوانين تشريع و تكوين

امامت نيز تابع همين دو دسته از قوانين تشريع و تكوين است . امامت از قوانين شريعت است و لذا بشر به پيروى آن موظف است و درباره آن بايد پاسخگو باشد . اما به حكم تكوين، حاكميت‏يافتن امامت و تشكيل دولت امامت، اجبارى و به صورت تكوينى صورت نمى‏پذيرد، بلكه بر اساس آن چه در شماره 3 گفتيم، انسان بايد آن را انتخاب كند و در راه استقرار دولت امامت تلاش نمايد .

5 - استضعاف امامت

اگر بشر به وظيفه خود درقبال امامت عمل نكند، پديده «استضعاف امامت‏» پيش مى‏آيد . استضعاف امامت‏يعنى تضعيف امامت و بى‏ياور گذاشتن آن . آن‏گاه كه جامعه‏اى جريان امامت را تنها گذارد و منطق آن را نپذيرد و آن را در اقليت قرار دهد و به انزوا سوق دهد، گفته مى‏شود كه امامت را تضعيف كرده‏اند . استضعاف امامت، كاهش نقش آن در جامعه، و به طور مشخص كنار گذاشتن آن از جريان حاكميت است .

6 - ره‏آورد استضعاف

ره‏آورد استضعاف امامت، دو چيز بوده است: اول «خانه‏نشينى امامت‏» و دوم «غيبت امامت‏» . بر همين اساس مى‏توان اين مقطع از تاريخ امامت را به دو دوره خانه‏نشينى و غيبت تقسيم كرد . دوره خانه‏نشينى، تا پيش از آخرين امام است و دوره غيبت، مربوط به امام آخرين . در مكتب اسلام تعداد امام، معين و محدود است . از اين رو در آخرين امام، پديده خانه‏نشينى (كه نهايت آن شهادت است) رخ نمى‏دهد . براى وضعيت آخرين امام، تدبير خداوند متعال غيبت و سپس ظهور است .

7 - انواع حاكميت

با استضعاف امامت، فصلى در تاريخ بشر گشوده مى‏شود كه بايد آن را «گسست امت از امامت‏» ناميد . در اين فصل جديد، بشر از طرح شريعت الهى براى اداره جامعه، فاصله گرفت و به «طرح‏هاى بشرى‏» روى آورد و بدين سان نوع ديگرى از حاكميت، شكل گرفت . در اين نوع از حاكميت، بشر به جاى خدا نشست و همه امور را بر اساس خواست‏خود تنظيم كرد . از اين روى قرآن كريم از دو نوع حاكميت نام مى‏برد: «حاكميت نور» و «حاكميت نار» . امام صادق (ع) در تبيين ديدگاه قرآن كريم درباره نوع اول حاكميت، به اين آيه شريفه استناد مى‏كنند كه خداوند مى‏فرمايد:

جعلنهم ائمة يهدون بامرنا .

. . . و همه را پيشوايانى ساختيم كه به امر ما هدايت مى‏كنند . [6]

/ 6