میراث انبیا در محضر مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

میراث انبیا در محضر مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) - نسخه متنی

محمد جواد طبسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید



ميراث انبيا در محضر مهدى (عجل الله فرجه)

درآمد:




  • آنچه خوبان همه دارند تو تنها دارى


    آنچه خوبان همه دارند تو تنها دارى




حكومت مهدى (ع) تجلى قدرت لايتناهى خداوند است و اين اراده وخواست‏خداست كه به اين بنده صالحش چنان قدرتى بدهد كه تاكنون‏به هيچ يك از بندگانش نداده است.

مطالعه در قلمرو غيبت و ظهور و شخصيت‏حضرت مهدى(ع) همگان راسخت‏شيفته ديدار مهدى(ع) مى‏كند. بدين جهت، برآن شديم در اين‏نوشتار كوتاه با نشان دادن تصويرى اجمالى از مظاهر اقتدارمهدى(ع) خوانندگان عزيز را به ياد روزگار مهدى(ع) بيندازيم،به اميد اينكه در روز ظهورش افتخار خدمت در حضورش را داشته‏باشيم. ان شاء الله.

همراه با موكب مهدى (ع)

چه زيباست‏بدانيم او كه مى‏آيد به چه شكلى ظهور مى‏كند، چه‏مى‏پوشد، در دستش چيست، با خود چه مى‏آورد و همراهان او كيانند؟

براساس روايات موجود، هنگام ظهور، فرشتگان ملا اعلا غرق شادى وسرورند. فرشته‏اى بالاى سر مهدى (ع) قرار مى‏گيرد و فرياد مى‏زند:اى مردم! اين حضرت مهدى است، از او پيروى كنيد. (1) پيامبر(ص)فرمود: يخرج المهدى و على راسه غمامه فيها مناد ينادى هذاالمهدى خليفه‏الله فاتبعوه. (2) مهدى كه ظهور مى‏كند، ابرى بالاى‏سرش در حركت است و فرشته‏اى در آن قرار گرفته، فرياد مى‏زند: اين مهدى، خليفه خداوند است; از او پيروى كنيد.

مهدى عمامه‏ى سفيد جدش پيامبر بزرگوار اسلام(ص) را بر سرمى‏نهد. (3)

تن‏پوش مهدى (ع)

پيراهن خون‏آلود پيامبر خدا (ص) در جنگ احد را بر تن خود دارد;پيراهنى كه قطرات خون مقدس حضرت بر آن ريخته شده است. امام‏صادق (ع) به يعقوب بن شعيب فرمود: آيا نمى‏خواهى پيراهن قائم آل‏محمد (ص) را كه در روز ظهور به تن مى‏كند. به تو نشان دهم؟ عرض كرد: آرى.

حضرت صندوقى را طلبيده، پيراهنى از آن بيرون آورد و در مقابل‏يعقوب باز كرد. يعقوب مى‏گويد: ناگاه چشمم به آستينى چپ پيراهن‏افتاد كه آغشته به خون بود. حضرت فرمود: اين پيراهن رسول الله‏است. روزى كه دندانهاى پيشين حضرت را شكستند، اين پيراهن راپوشيده بود; و قائم در همين پيراهن قيام مى‏كند. يعقوب مى‏گويد:خونها را بوسيده، به چشم كشيدم.

آنگاه امام پيراهن را پيچيد و در جاى خود قرار داد. (4)

سلاح مهدى (ع)

سلاح مهدى (ع)، كلاه‏خود و زره و شمشير ذو الفقار پيامبر(ص)است. (5) امام صادق(ع) داشتن سلاحهاى باقى‏مانده از رسول الله رااز نشانه‏هاى امامت مى‏داند. حارثه بن المغيره نصرى گويد: به‏حضرت امام صادق(ع) عرض كردم: امام به چه چيز شناخته مى‏شود؟

فرمود: به سكينه و وقار.

عرض كردم: و ديگر به چه چيز؟ حضرت فرمود: او را به وسيله شناختن حلال و حرام مى‏شناسى و به‏نياز مردم به او و بى‏نيازى او از مردم و همچنين سلاح پيامبرنزد اوست. (6)

پرچم مهدى (ع)

پرچم پرافتخار پيامبر (ص) كه جبرئيل در روز بدر براى پيامبرآورد و با به اهتزاز درآمدنش مسلمانان پيروز شدند. همراه‏مهدى (ع) خواهد بود. على (ع) نيز در بصره اين پرچم را به اهتزازدرآورد و چشم فتنه را كور كرد. مومنان اصرار ورزيدند، حضرت‏پرچم را در صفين نيز باز كند، ولى نپذيرفت و فرمود: اين پرچمى‏است كه بعد از من كسى جز حضرت قائم صلوات الله عليه آن رابه اهتزاز درنمى‏آورد. (7) امام صادق(ع) درباره ماهيت و جنس اين‏پرچم فرمود: به خدا سوگند، اين پرچم هرگز از جنس پنبه و كتان‏و ابريشم نيست. ابو بصير پرسيد: پس از چيست؟ امام فرمود: از برگهاى بهشت است كه جبرئيل آن را آورد وپيامبر در روز بدر برافراشت. سپس جمع كرد و به دست على‏داد.

اين پرچم همچنان نزد على بود تا در روزجمل آن را باز كرد وخداوند فتح و پيروزى برايش آورد. آنگاه آن را جمع كرده، كنارگذاشت و اكنون نزدماست و تا قيام قائم كسى آن را باز نخواهدكرد. (8) امام سجاد(ع) به ابوخالد كابلى فرمود: گويا مى‏بينم صاحب شما بربلندى نجف در پشت كوفه قرار گرفته...

در حالى‏كه پرچم رسول الله را برافراشته و آن را به سوى هيچ‏گروهى نمى‏برد مگر آنكه خداوند نابودشان مى‏سازد. (9)

ذخاير مهدى (ع)

تمام آثار پيامبران و سفراى الهى از آدم تا خاتم نزد مهدى(ع)است كه در موقع ظهور هم با خود مى‏آورد. مهمترين اين آثارعبارت است از:

1- عصاى موسى

امام باقر(ع) فرمود: عصاى موسى، پيش از آنكه در دست موسى‏باشد، عصاى آدم بود. سپس به شعيب و بعد به موسى بن عمران رسيدو اكنون اين عصا نزد ماست. رنگ اين عصا همچنان سبز است و به‏همان شكل اول خود باقى است. اگر از آن بپرسى، پاسخ مى‏دهد. اين‏عصا براى قائم ما ذخيره گرديده است. او با عصا همان كارى‏مى‏كند كه موسى انجام داد.... (10)

2- حجر موسى

سنگى كه حضرت موسى برآن زد و چشمه‏هاى آب از آن روان شد، نزدامام مهدى (ع) است. وقتى حضرت اراده كوفه مى‏كند، يكى ازياورانش فرياد مى‏زند: هيچ كس آب و غذا برندارد.

آنگاه حجر موسى بن عمران را بر شتر مى‏نهند و همراه خودمى‏برند. در هيچ منزلى فرود نمى‏آيند، مگر آنكه چشمه‏اى از آن‏سنگ روان مى‏شود. گرسنگان، بى‏نياز و تشنگان، سيراب مى‏شوند . (11)

3- تابوت سكينه

اين تابوت از زمان حضرت موسى نزد پيامبران بنى‏اسرائيل بود.

امام صادق(ع) درباره آن فرمود: اين همان صندوقى است كه خداوندبراى مادر موسى فرستاد تا نوزادش را در آن قرار دهد و در دريارها كند... . حضرت موسى در پايان عمر، الواح و زره و همه آثارنبوتش را در آن قرار داد. (12) به گفته برخى از محققان: تمثالهاى پيامبران خدا در اين تابوت جاى داشت. بنى‏اسرائيل اين‏تابوت را در جنگها باخود حمل مى‏كردند و در پرتو آن پيروزى به‏دست مى‏آوردند. (13) قائم آل محمد(ص) هنگام ظهور و رفتن به سوى‏بيت المقدس، آن تابوت را همراه خاتم سليمان و الواح موسى(ع)بيرون مى‏آورد. (14) در برخى از احاديث از تابوت آدم نيز سخن به‏ميان آمده است. اين تابوت در درياچه طبريه براى حضرت بقيه‏الله‏محفوظ مانده است و حضرت هنگام ظهور آن را بيرون مى‏آورد. (15)

4- مجموعه‏اى ديگر از آثار انبيا

امام صادق(ع) مى‏فرمايد: الواح و عصاى موسى و خاتم سليمان نزدمن است. ظرفى كه حضرت موسى در آن براى خدا قربانى مى‏كرد،تابوتى كه فرشتگان آن را حمل كرده، آوردند و نيز نامى كه‏پيامبر خدا براى حفظ مسلمانان از تيرهاى مشركان، آن را ميان‏صفوف قرار مى‏داد، پيش من است. (16) آرى، پيراهن حضرت‏آدم(ع) (17) حضرت يوسف، ابراهيم و نيز حله اسماعيل نزد قائم آل‏محمد(ص) است. (18)

5- كتابهاى آسمانى

تمام كتابهاى آسمانى كه روزى در دست پيامبران مرسل واولو العزم بود. و به وسيله آن مردم را هدايت و ارشادمى‏كردند. توسط پيامبر به اهل بيت انتقال يافت. و امروز همه‏آنها در اختيار آخرين ذخيره الهى است. روزى كه حضرت بقيه‏الله‏به فرمان پروردگار از پرده غيبت‏برون آيد، تمام آنها را باخود مى‏آورد. امام صادق(ع) فرمود: خداوند هيچ چيز به پيامبران‏نداد، مگر اينكه آن را به محمد(ص) نيز عطا كرد. آن صحفى كه‏قرآن درباره‏اش فرمود: «صحف ابراهيم و موسى‏» نزدماست... . (19)

6- قرآنى كه امام على (ع) گرد آورد.

روزى كه پيامبر (ص) دار فانى را وداع گفت، على (ع) به سفارش وى‏در خانه نشست تا قرآن را گردآورد. او پس از پايان كار، قرآن‏را به مسجد برد و به ابوبكر عرضه كرد. عمر گفت: اى على! اين‏قرآن را به جاى خود برگردان، ما نيازى به آن نداريم. حضرت آن‏را گرفت و به خانه برگشت.

هنگامى كه عمر به خلافت رسيد، روزى به على(ع) گفت: اگر بخواهى،مى‏توانى قرآنى كه نزد ابوبكر آوردى اكنون بياورى تا گرد آن‏جمع شويم.

حضرت فرمود: هيهات، راهى براى رسيدن به آن نيست. من در زمان‏ابوبكر چنان كردم تا برشما اتمام حجت كرده باشم و در روزقيامت نگوييد ما از اين غافل بوديم; يا براى ما نياوردى.

اكنون اين قرآن نزد من است و جز پاكان و جانشينان من كسى به‏آن دست نمى‏زند.

عمر گفت: آيا زمانى براى اظهار اين قرآن وجود دارد؟ حضرت فرمود: آرى، هنگامى كه قائم از فرزندانم ظهور كند. (20) تمام كتابها و نوشته‏هاى معصومان(عليهم السلام) به نامهاى صحيفه‏جامعه (21) كه املاى رسول الله(ص)و خط على(ع) بود.، كتاب‏على(ع) (22) ، مصحف فاطمه(س) (23) ، جفر ابيض (24) ، جفر احمر (25) وصحيفه‏هايى كه نام تمام پيامبران، پادشاهان و پيروان‏اهل بيت (عليهم السلام) برآن نوشته است، نزد امام عصر(ع) قراردارد.

همراهان مهدى(ع)

جبرئيل و ميكائيل و تمام فرشتگانى كه تاكنون به فرمان پروردگارروى زمين آمده‏اند، در حضور مهدى آل محمد(ص) خواهند بود.

امام صادق(ع) به ابان بن تغلب فرمود: گويا سيزده هزار و سيصد و سيزده فرشته را همراه مهدى مى‏بينم.

ابان گفت: آيا اين فرشتگان همراه پيامبرى از پيامبران هم‏بوده‏اند؟ حضرت فرمود: آرى، اين فرشتگان دركشتى با نوح، در آتش باابراهيم، هنگام عبور از دريا با موسى و زمان رفتن به آسمان باعيسى بودند. همچنين چهار هزار فرشته‏اى كه همراه پيامبر بودند،سيصد و سيزده فرشته‏اى كه در بدر فرود آمدند، چهار هزارفرشته‏اى كه براى يارى حسين بن على(ع) به زمين آمدند. امااجازه جنگيدن از امام دريافت نكردند و پس از شهادت حضرت، تاروز قيامت‏بر وى مى‏گريند... همه همراه قائم آل محمد(ص) خواهندبود. (26) افزون بر اين، پيامبرانى چون حضرت عيسى والياس(عليهماالسلام) (27) نيز به افتخار حضرت بقيه‏الله به فرمان‏پروردگار از آسمان فرود آمده، پشت‏سر آن حضرت به نمازمى‏ايستند. (28) بندگان صالح خدا يعنى حضرت خضر و اصحاب كهف (29) و سيصد و سيزده تن دلداده مهدى(ع) به راه مى‏افتند تا در حكومت‏امام عصر(ع) خدمات شايسته خود را انجام دهند. امام رضا(ع)فرمود: خضر آب حيات نوشيده، تا نفخ صور زنده است... و خداوند وحشت‏قائم ما را درروزهاى غيبتش به وسيله او به انس تبديل مى‏كند. (30) تمام گنجهايى كه در طول تاريخ به گونه‏اى زير زمين پنهان‏مى‏شود، به فرمان پروردگار ظاهر گشته، دراختيار آخرين ذخيره‏الهى و مصلح حقيقى قرار خواهد گرفت. از گنجهاى قسطنطنيه گرفته‏تا گنج كعبه و ساير اشياى گرانبهايى كه ده‏ها و صدها هزار سال‏پيش براى چنين روزى و چنين كسى پنهان شده است.

طاووس گويد: اموال و اشياى گرانبهايى كه در درون كعبه بود،عمر را نگران كرد. او مى‏گفت: نمى‏دانم با آنها چه كنم. آياآنها را به حال خود واگذارم يا بيرون آورده، در راه خدا قسمت‏كنم.

حضرت امير به عمر فرمود: از تقسيم آنها چشم بپوش; زيرا توصاحب اين كار نيستى. كسى كه عهده‏دار اين كار مى‏شود، جوانى ازقريش است. او در آخرالزمان آنها را بيرون آورده، در راه خداتقسيم مى‏كند. (31) على(ع) درباره گنج قسطنطنيه مى‏فرمايد:امام مهدى(ع) با همراهان خود به شهر قسطنطنيه كه محل‏پادشاهى و سكونت پادشاه روم است. مى‏رسد. پس سه گنج از آنجابيرون مى‏آورد: گنجى از جواهرات و گنجى از طلا و گنجى از نقره.

او همه آنها را بين سپاهيانش قسمت مى‏كند. (32) امام باقر(ع)مى‏فرمايد: «ويظهرالله له كنوز الارض و معادنها» و ظاهرمى‏گرداند خداوند براى او گنجهاى زمينى و معادنش را. (33) درپايان اين نوشتار، يادآورى چند نكته ضروررى مى‏نمايد:

1- بدون شك وجود اين همه آيات و نشانه‏ها از پيامبران سلف دردست آخرين ذخيره الهى، نشانه اقتدار مهدى(ع) است تا مردم آن‏زمان بدانند كه امام زمان با چه قدرت عظيمى وارد صحنه مى‏شود.

افزون براين، هريك از اين آثار نفيس، كارآيى خود را خواهدداشت و اين ديگر به دست مهدى(ع) است كه از اين ذخاير چگونه‏بهره بردارى كند.

2- اين آثار و اشياى گرانبها، احتمالا براى اتمام حجت‏برانسانها، به ويژه پيروان اديان الهى، در اختيار امام‏زمان(ع) است; بدين معنى كه پيروان هر دين و پيامبرى، وقتى كه‏عيسى و برخى از پيامبران مرسل، با آثار شاخص انبيا را همراه‏امام عصر مى‏بينند، ديگر هيچ عذر يا بهانه‏اى براى پيروى نكردن‏نخواهند داشت.

3- شايد علت اينكه برخى از آثار و ذخاير در برخى مناطق دوردست مدفون گرديده، اين باشد كه حضرت مهدى(ع) با رفتن به آن‏مناطق و بيرون آوردن آنها باعث هدايت مردم آن سامان شود.

1- تلخيص المتشابه، ج 1، ص 417.

2- الصراط المستقيم، ج 2، ص 260.

3- عقدالدرر، ص 277.

4- غيبه نعمانى، ص 243.

5- معجم احاديث الامام المهدى، ج 3، ص 244 و 387.

6- غيبه نعمانى، ص 242.

7- معجم‏احاديث‏الامام‏المهدى، ج 3، ص 386.

8- همان، ص 387.

9- همان، ص 201.

10- بصائرالدرجات، ص 183.

11- همان، ص 188.

12- و 13 الشيعه و الرجعه، ج 1، ص 164.

14- همان، ج 1، ص 163.

15- معجم‏احاديث‏الامام‏المهدى،ج‏3،ص‏292.

16- بصائرالدرجات، ص 175.

17- همان، ص 188.

18- معجم‏احاديث‏الامام‏المهدى،ج‏3،ص 120.

19- بصائرالدرجات، ص 135.

20- الشيعه و الرجعه، ج 1، ص 419.

21- بصائرالدرجات، ص 142.

22- همان، ص 147.

23- همان، ص 151.

24- معجم الامام المهدى، ج 3، ص 388.

25- بصائرالدرجات، ص 151.

26- غيبه نعمانى، ص 311.

27- در عقدالدرر، ص 278 چنين آمده است: عيسى به دستورپروردگار همراه هفتاد هزار فرشته به زمين مى‏آيد.

28- معجم احاديث الامام المهدى ، ج‏3، ص 317.

29- بحارالانوار، ج 53، ص 77.

30- كمال الدين، ج 2، ص 390.

31- الشيعه و الرجعه، ج 1، ص 211.

32- همان، ص 161.

33- همان، ص 389.

/ 1