ميراث انبيا در محضر مهدى (عجل الله فرجه)
درآمد:
آنچه خوبان همه دارند تو تنها دارى
آنچه خوبان همه دارند تو تنها دارى
همراه با موكب مهدى (ع)
چه زيباستبدانيم او كه مىآيد به چه شكلى ظهور مىكند، چهمىپوشد، در دستش چيست، با خود چه مىآورد و همراهان او كيانند؟ براساس روايات موجود، هنگام ظهور، فرشتگان ملا اعلا غرق شادى وسرورند. فرشتهاى بالاى سر مهدى (ع) قرار مىگيرد و فرياد مىزند:اى مردم! اين حضرت مهدى است، از او پيروى كنيد. (1) پيامبر(ص)فرمود: يخرج المهدى و على راسه غمامه فيها مناد ينادى هذاالمهدى خليفهالله فاتبعوه. (2) مهدى كه ظهور مىكند، ابرى بالاىسرش در حركت است و فرشتهاى در آن قرار گرفته، فرياد مىزند: اين مهدى، خليفه خداوند است; از او پيروى كنيد. مهدى عمامهى سفيد جدش پيامبر بزرگوار اسلام(ص) را بر سرمىنهد. (3)تنپوش مهدى (ع)
پيراهن خونآلود پيامبر خدا (ص) در جنگ احد را بر تن خود دارد;پيراهنى كه قطرات خون مقدس حضرت بر آن ريخته شده است. امامصادق (ع) به يعقوب بن شعيب فرمود: آيا نمىخواهى پيراهن قائم آلمحمد (ص) را كه در روز ظهور به تن مىكند. به تو نشان دهم؟ عرض كرد: آرى. حضرت صندوقى را طلبيده، پيراهنى از آن بيرون آورد و در مقابليعقوب باز كرد. يعقوب مىگويد: ناگاه چشمم به آستينى چپ پيراهنافتاد كه آغشته به خون بود. حضرت فرمود: اين پيراهن رسول اللهاست. روزى كه دندانهاى پيشين حضرت را شكستند، اين پيراهن راپوشيده بود; و قائم در همين پيراهن قيام مىكند. يعقوب مىگويد:خونها را بوسيده، به چشم كشيدم. آنگاه امام پيراهن را پيچيد و در جاى خود قرار داد. (4) سلاح مهدى (ع)
سلاح مهدى (ع)، كلاهخود و زره و شمشير ذو الفقار پيامبر(ص)است. (5) امام صادق(ع) داشتن سلاحهاى باقىمانده از رسول الله رااز نشانههاى امامت مىداند. حارثه بن المغيره نصرى گويد: بهحضرت امام صادق(ع) عرض كردم: امام به چه چيز شناخته مىشود؟ فرمود: به سكينه و وقار. عرض كردم: و ديگر به چه چيز؟ حضرت فرمود: او را به وسيله شناختن حلال و حرام مىشناسى و بهنياز مردم به او و بىنيازى او از مردم و همچنين سلاح پيامبرنزد اوست. (6) پرچم مهدى (ع)
پرچم پرافتخار پيامبر (ص) كه جبرئيل در روز بدر براى پيامبرآورد و با به اهتزاز درآمدنش مسلمانان پيروز شدند. همراهمهدى (ع) خواهد بود. على (ع) نيز در بصره اين پرچم را به اهتزازدرآورد و چشم فتنه را كور كرد. مومنان اصرار ورزيدند، حضرتپرچم را در صفين نيز باز كند، ولى نپذيرفت و فرمود: اين پرچمىاست كه بعد از من كسى جز حضرت قائم صلوات الله عليه آن رابه اهتزاز درنمىآورد. (7) امام صادق(ع) درباره ماهيت و جنس اينپرچم فرمود: به خدا سوگند، اين پرچم هرگز از جنس پنبه و كتانو ابريشم نيست. ابو بصير پرسيد: پس از چيست؟ امام فرمود: از برگهاى بهشت است كه جبرئيل آن را آورد وپيامبر در روز بدر برافراشت. سپس جمع كرد و به دست علىداد. اين پرچم همچنان نزد على بود تا در روزجمل آن را باز كرد وخداوند فتح و پيروزى برايش آورد. آنگاه آن را جمع كرده، كنارگذاشت و اكنون نزدماست و تا قيام قائم كسى آن را باز نخواهدكرد. (8) امام سجاد(ع) به ابوخالد كابلى فرمود: گويا مىبينم صاحب شما بربلندى نجف در پشت كوفه قرار گرفته... در حالىكه پرچم رسول الله را برافراشته و آن را به سوى هيچگروهى نمىبرد مگر آنكه خداوند نابودشان مىسازد. (9) ذخاير مهدى (ع)
تمام آثار پيامبران و سفراى الهى از آدم تا خاتم نزد مهدى(ع)است كه در موقع ظهور هم با خود مىآورد. مهمترين اين آثارعبارت است از: 1- عصاى موسى
امام باقر(ع) فرمود: عصاى موسى، پيش از آنكه در دست موسىباشد، عصاى آدم بود. سپس به شعيب و بعد به موسى بن عمران رسيدو اكنون اين عصا نزد ماست. رنگ اين عصا همچنان سبز است و بههمان شكل اول خود باقى است. اگر از آن بپرسى، پاسخ مىدهد. اينعصا براى قائم ما ذخيره گرديده است. او با عصا همان كارىمىكند كه موسى انجام داد.... (10) 2- حجر موسى
سنگى كه حضرت موسى برآن زد و چشمههاى آب از آن روان شد، نزدامام مهدى (ع) است. وقتى حضرت اراده كوفه مىكند، يكى ازياورانش فرياد مىزند: هيچ كس آب و غذا برندارد. آنگاه حجر موسى بن عمران را بر شتر مىنهند و همراه خودمىبرند. در هيچ منزلى فرود نمىآيند، مگر آنكه چشمهاى از آنسنگ روان مىشود. گرسنگان، بىنياز و تشنگان، سيراب مىشوند . (11) 3- تابوت سكينه
اين تابوت از زمان حضرت موسى نزد پيامبران بنىاسرائيل بود. امام صادق(ع) درباره آن فرمود: اين همان صندوقى است كه خداوندبراى مادر موسى فرستاد تا نوزادش را در آن قرار دهد و در دريارها كند... . حضرت موسى در پايان عمر، الواح و زره و همه آثارنبوتش را در آن قرار داد. (12) به گفته برخى از محققان: تمثالهاى پيامبران خدا در اين تابوت جاى داشت. بنىاسرائيل اينتابوت را در جنگها باخود حمل مىكردند و در پرتو آن پيروزى بهدست مىآوردند. (13) قائم آل محمد(ص) هنگام ظهور و رفتن به سوىبيت المقدس، آن تابوت را همراه خاتم سليمان و الواح موسى(ع)بيرون مىآورد. (14) در برخى از احاديث از تابوت آدم نيز سخن بهميان آمده است. اين تابوت در درياچه طبريه براى حضرت بقيهاللهمحفوظ مانده است و حضرت هنگام ظهور آن را بيرون مىآورد. (15) 4- مجموعهاى ديگر از آثار انبيا
امام صادق(ع) مىفرمايد: الواح و عصاى موسى و خاتم سليمان نزدمن است. ظرفى كه حضرت موسى در آن براى خدا قربانى مىكرد،تابوتى كه فرشتگان آن را حمل كرده، آوردند و نيز نامى كهپيامبر خدا براى حفظ مسلمانان از تيرهاى مشركان، آن را ميانصفوف قرار مىداد، پيش من است. (16) آرى، پيراهن حضرتآدم(ع) (17) حضرت يوسف، ابراهيم و نيز حله اسماعيل نزد قائم آلمحمد(ص) است. (18) 5- كتابهاى آسمانى
تمام كتابهاى آسمانى كه روزى در دست پيامبران مرسل واولو العزم بود. و به وسيله آن مردم را هدايت و ارشادمىكردند. توسط پيامبر به اهل بيت انتقال يافت. و امروز همهآنها در اختيار آخرين ذخيره الهى است. روزى كه حضرت بقيهاللهبه فرمان پروردگار از پرده غيبتبرون آيد، تمام آنها را باخود مىآورد. امام صادق(ع) فرمود: خداوند هيچ چيز به پيامبراننداد، مگر اينكه آن را به محمد(ص) نيز عطا كرد. آن صحفى كهقرآن دربارهاش فرمود: «صحف ابراهيم و موسى» نزدماست... . (19) 6- قرآنى كه امام على (ع) گرد آورد.
روزى كه پيامبر (ص) دار فانى را وداع گفت، على (ع) به سفارش وىدر خانه نشست تا قرآن را گردآورد. او پس از پايان كار، قرآنرا به مسجد برد و به ابوبكر عرضه كرد. عمر گفت: اى على! اينقرآن را به جاى خود برگردان، ما نيازى به آن نداريم. حضرت آنرا گرفت و به خانه برگشت. هنگامى كه عمر به خلافت رسيد، روزى به على(ع) گفت: اگر بخواهى،مىتوانى قرآنى كه نزد ابوبكر آوردى اكنون بياورى تا گرد آنجمع شويم. حضرت فرمود: هيهات، راهى براى رسيدن به آن نيست. من در زمانابوبكر چنان كردم تا برشما اتمام حجت كرده باشم و در روزقيامت نگوييد ما از اين غافل بوديم; يا براى ما نياوردى. اكنون اين قرآن نزد من است و جز پاكان و جانشينان من كسى بهآن دست نمىزند. عمر گفت: آيا زمانى براى اظهار اين قرآن وجود دارد؟ حضرت فرمود: آرى، هنگامى كه قائم از فرزندانم ظهور كند. (20) تمام كتابها و نوشتههاى معصومان(عليهم السلام) به نامهاى صحيفهجامعه (21) كه املاى رسول الله(ص)و خط على(ع) بود.، كتابعلى(ع) (22) ، مصحف فاطمه(س) (23) ، جفر ابيض (24) ، جفر احمر (25) وصحيفههايى كه نام تمام پيامبران، پادشاهان و پيرواناهل بيت (عليهم السلام) برآن نوشته است، نزد امام عصر(ع) قراردارد. همراهان مهدى(ع)
جبرئيل و ميكائيل و تمام فرشتگانى كه تاكنون به فرمان پروردگارروى زمين آمدهاند، در حضور مهدى آل محمد(ص) خواهند بود. امام صادق(ع) به ابان بن تغلب فرمود: گويا سيزده هزار و سيصد و سيزده فرشته را همراه مهدى مىبينم. ابان گفت: آيا اين فرشتگان همراه پيامبرى از پيامبران همبودهاند؟ حضرت فرمود: آرى، اين فرشتگان دركشتى با نوح، در آتش باابراهيم، هنگام عبور از دريا با موسى و زمان رفتن به آسمان باعيسى بودند. همچنين چهار هزار فرشتهاى كه همراه پيامبر بودند،سيصد و سيزده فرشتهاى كه در بدر فرود آمدند، چهار هزارفرشتهاى كه براى يارى حسين بن على(ع) به زمين آمدند. امااجازه جنگيدن از امام دريافت نكردند و پس از شهادت حضرت، تاروز قيامتبر وى مىگريند... همه همراه قائم آل محمد(ص) خواهندبود. (26) افزون بر اين، پيامبرانى چون حضرت عيسى والياس(عليهماالسلام) (27) نيز به افتخار حضرت بقيهالله به فرمانپروردگار از آسمان فرود آمده، پشتسر آن حضرت به نمازمىايستند. (28) بندگان صالح خدا يعنى حضرت خضر و اصحاب كهف (29) و سيصد و سيزده تن دلداده مهدى(ع) به راه مىافتند تا در حكومتامام عصر(ع) خدمات شايسته خود را انجام دهند. امام رضا(ع)فرمود: خضر آب حيات نوشيده، تا نفخ صور زنده است... و خداوند وحشتقائم ما را درروزهاى غيبتش به وسيله او به انس تبديل مىكند. (30) تمام گنجهايى كه در طول تاريخ به گونهاى زير زمين پنهانمىشود، به فرمان پروردگار ظاهر گشته، دراختيار آخرين ذخيرهالهى و مصلح حقيقى قرار خواهد گرفت. از گنجهاى قسطنطنيه گرفتهتا گنج كعبه و ساير اشياى گرانبهايى كه دهها و صدها هزار سالپيش براى چنين روزى و چنين كسى پنهان شده است. طاووس گويد: اموال و اشياى گرانبهايى كه در درون كعبه بود،عمر را نگران كرد. او مىگفت: نمىدانم با آنها چه كنم. آياآنها را به حال خود واگذارم يا بيرون آورده، در راه خدا قسمتكنم. حضرت امير به عمر فرمود: از تقسيم آنها چشم بپوش; زيرا توصاحب اين كار نيستى. كسى كه عهدهدار اين كار مىشود، جوانى ازقريش است. او در آخرالزمان آنها را بيرون آورده، در راه خداتقسيم مىكند. (31) على(ع) درباره گنج قسطنطنيه مىفرمايد:امام مهدى(ع) با همراهان خود به شهر قسطنطنيه كه محلپادشاهى و سكونت پادشاه روم است. مىرسد. پس سه گنج از آنجابيرون مىآورد: گنجى از جواهرات و گنجى از طلا و گنجى از نقره. او همه آنها را بين سپاهيانش قسمت مىكند. (32) امام باقر(ع)مىفرمايد: «ويظهرالله له كنوز الارض و معادنها» و ظاهرمىگرداند خداوند براى او گنجهاى زمينى و معادنش را. (33) درپايان اين نوشتار، يادآورى چند نكته ضروررى مىنمايد: 1- بدون شك وجود اين همه آيات و نشانهها از پيامبران سلف دردست آخرين ذخيره الهى، نشانه اقتدار مهدى(ع) است تا مردم آنزمان بدانند كه امام زمان با چه قدرت عظيمى وارد صحنه مىشود. افزون براين، هريك از اين آثار نفيس، كارآيى خود را خواهدداشت و اين ديگر به دست مهدى(ع) است كه از اين ذخاير چگونهبهره بردارى كند. 2- اين آثار و اشياى گرانبها، احتمالا براى اتمام حجتبرانسانها، به ويژه پيروان اديان الهى، در اختيار امامزمان(ع) است; بدين معنى كه پيروان هر دين و پيامبرى، وقتى كهعيسى و برخى از پيامبران مرسل، با آثار شاخص انبيا را همراهامام عصر مىبينند، ديگر هيچ عذر يا بهانهاى براى پيروى نكردننخواهند داشت. 3- شايد علت اينكه برخى از آثار و ذخاير در برخى مناطق دوردست مدفون گرديده، اين باشد كه حضرت مهدى(ع) با رفتن به آنمناطق و بيرون آوردن آنها باعث هدايت مردم آن سامان شود. 1- تلخيص المتشابه، ج 1، ص 417. 2- الصراط المستقيم، ج 2، ص 260. 3- عقدالدرر، ص 277. 4- غيبه نعمانى، ص 243. 5- معجم احاديث الامام المهدى، ج 3، ص 244 و 387. 6- غيبه نعمانى، ص 242. 7- معجماحاديثالامامالمهدى، ج 3، ص 386. 8- همان، ص 387. 9- همان، ص 201. 10- بصائرالدرجات، ص 183. 11- همان، ص 188. 12- و 13 الشيعه و الرجعه، ج 1، ص 164. 14- همان، ج 1، ص 163. 15- معجماحاديثالامامالمهدى،ج3،ص292. 16- بصائرالدرجات، ص 175. 17- همان، ص 188. 18- معجماحاديثالامامالمهدى،ج3،ص 120. 19- بصائرالدرجات، ص 135. 20- الشيعه و الرجعه، ج 1، ص 419. 21- بصائرالدرجات، ص 142. 22- همان، ص 147. 23- همان، ص 151. 24- معجم الامام المهدى، ج 3، ص 388. 25- بصائرالدرجات، ص 151. 26- غيبه نعمانى، ص 311. 27- در عقدالدرر، ص 278 چنين آمده است: عيسى به دستورپروردگار همراه هفتاد هزار فرشته به زمين مىآيد. 28- معجم احاديث الامام المهدى ، ج3، ص 317. 29- بحارالانوار، ج 53، ص 77. 30- كمال الدين، ج 2، ص 390. 31- الشيعه و الرجعه، ج 1، ص 211. 32- همان، ص 161. 33- همان، ص 389.