ستايش نور - نور الهی محمدی، با نگاهی به اندیشه های صدرای شیرازی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نور الهی محمدی، با نگاهی به اندیشه های صدرای شیرازی - نسخه متنی

سید حسن حسینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ستايش نور

حالِ وصف او، حالِ انسانى در گرداب تاريكى و سردى ظلمات است كه در برابر تابش گرم و نورانى آفتاب وجود حضرتش به تعريف نور مبادرت مىورزد!




  • همچو من خاكى چه داند وصف او
    افتقار من ثناى من بس است
    انكسار من دعاى من بس است.



  • به نريزم آب خجلت رابرو
    انكسار من دعاى من بس است.
    انكسار من دعاى من بس است.



(ملاصدرا)

ستايش او ناگفتنى و چون تابش زبانه هاى آفتاب ديدنى است:




  • چون قلم در وَصف اين حالت رسيد
    آفتاب آمد دليل آفتاب
    گر بريزى بحر را در كوزه اى
    چند گنجد قسمت يكى روزه اى...



  • هم قلم بشكست و هم كاغذ دريد
    گر دليلت بايد از وى رُخ متاب
    چند گنجد قسمت يكى روزه اى...
    چند گنجد قسمت يكى روزه اى...



(مثنوى مولوى)

تنها بايد رو به سوى خورشيد حيات پيامبر(ص) داشت و از باران حضور سپيدش چشيد و آنگاه نه به تحليل او، كه به تعريف و تفسير هستىِ خود پرداخت:




  • مَدْحْ تعريف است و تَخريق حجاب
    مارِح خورشيد مَداح خود است
    كه دو و چشمم سالم و نامُرْمَدْ است.



  • فارغ است از مدح و تعريف آفتاب
    كه دو و چشمم سالم و نامُرْمَدْ است.
    كه دو و چشمم سالم و نامُرْمَدْ است.



(مثنوى مولوى)

يعنى كه رسول خدا(ص) محور حيات ابدى و مظهر «...الحىُّ الذى لايموت...» (الفرقان / 58) است و به اين ترتيب، تنها مى توان رو به استجابت دعوت او داشت تا به حقيقت حيات وجود خويشتن دست يافت كه فرمود: «يا ايُّها الذينَ امَنُوا استَجيبُوا لِلّهِ و لِلرسولِ اِذا دَعاكُم لِما يُحيّيكُم... .» (الانفال / 24)

/ 20