هزارهگرايى در فلسفه تاريخ مسيحيت
بخش پايانى
اشاره:
هزارهگرايى ميراث قديم اديان است كه امروزه در جوامع مسيحى بيش از ساير جوامع تجلى يافته است. در قسمت اول اين مقاله نويسنده به بررسى جريان منجىگرايى در آيين يهود و مسيحيت پرداخته و به تفصيل در مورد انتظار در مسيحيت و ريشههاى هزارهگرايى مسيحى سخن گفت. در اين قسمت از مقاله نويسنده پس از اشاره مختصرى به برخى از رگههاى هزارهگرايى در آيين اسلام به بررسى بازتابهاى عينى هزارهگرايى در اعصار جديد مىپردازد.هزارهگرايى در جهان اسلام
پژوهشگران دريافتهاند كه هزارهگرايى تقريبا در همه فرهنگهاى دينى و اجتماعى جهان يافت مىشود. برخى از مسلمانان نيز تصور كردهاند كه قرآن مجيد نيز در آيهاى از هزارهگرايى سخن گفته است: يدبر الامر من السماء ثم يعرج اليه فى يوم كان مقداره الف سنة مما تعدون (1) برخى از مفسران اين آيه را مربوط به روز قيامت مىدانند، در حالى كه روز قيامت از نظر قرآن پنجاه هزار سال است. (2) اينك به نشانههاى از وجود هزارهگرايى در جوامع اسلامى اشاره مىكنيم: 1- مسلمانان از همان آغاز، پايان جهان و فرارسيدن روز داورى را نزديك مىدانستند. پس از چندى، برخى گفتند كه عمر جهان 6000 سال است و حضرت رسول اكرم، صلىاللهعليهوآله، در ميانه هزاره ششم برانگيخته شده و عمر اسلام 500 سال خواهد بود. پس از سپرى شدن آن مدت و پايان نيافتن جهان، گفته شد عمر جهان 7000 سال است و حضرت رسول اكرم، صلىاللهعليهوآله، در آغاز هزاره هفتم مبعوث شده و عمر اسلام 1000 سال خواهد بود. ارقام ديگرى نيز در زمانهاى گوناگون مطرح شده است. (3) برخى از عارفان فاصله ميان رحلتحضرت رسول اكرم، صلىاللهعليهوآله، تا 1000 سال پس از آن را «روز محمدى» ناميدهاند. (4) 2- بابا طاهر عريان كه در حدود سال 1000 م. (برابر با 391 ق.) به دنيا آمده، مىگويد:
مو آن بحرم كه در ظرف آمدستم
به هر الفى الف قدى بر آيه الف
قدم كه در الف آمدستم
چو نقطه بر سر حرف آمدستم
قدم كه در الف آمدستم
قدم كه در الف آمدستم
گويند كه هر هزار سال از عالم آيد
زين پيش و ما نزاده ز عدم آيد
پس از اين و ما فرو رفته به غم (5)
به وجود اهل وفايى محرم آمد
پس از اين و ما فرو رفته به غم (5)
پس از اين و ما فرو رفته به غم (5)
ششصد و شصت و شش
دومين عدد كتاب مكاشفه يوحنا، عدد666، معروف به «عدد وحش» است كه فكر بشر را به مدت تقريبا دو هزار سال مشغول كرده است: (8) ... و ديدم وحشى از دريا بالا مىآيد كه ده شاخ و هفتسر دارد و بر شاخهايش ده افسر و بر سرهايش نامهاى كفر است. و آن وحش را كه ديدم مانند پلنگ بود و پايهايش مثل پاى خرس و دهانش مثل دهان شير و اژدها قوت خويش و تختخود و قوت عظيمى به وى داد. و يكى از سرهايش را ديدم كه تا به موت كشته شد و از آن زخم مهلك شفا يافت و تمامى جهان در پى اين وحش در حيرت افتادند. و آن اژدها را كه قدرت به وحش داده بود، پرستش كردند و وحش را سجده كرده، گفتند كه كيست مثل وحش و كيست كه با وى مىتواند جنگ كند. و به وى دهانى داده شد كه به كبر و كفر تكلم مىكند و قدرتى به او اعطا شد كه مدت چهل و دو ماه عمل كند. پس دهان خود را به كفر بر خدا گشود تا بر اسم او و خيمه او و سكنه آسمان كفر گويد. و به وى داده شد كه با مقدسين جنگ كند و بر ايشان غلبه يابد و تسلط بر هر قبيله و قوم و زبان و امتبدو عطا شد. و جميع ساكنان جهان، جز آنانى كه نامهاى ايشان در دفتر حيات برهاى كه از بناى عالم ذبح شده بود مكتوب است، او را خواهند پرستيد. اگر كسى گوش دارد بشنود. اگر كسى اسير نمايد به اسيرى رود و اگر كسى به شمشير قتل كند مىبايد او به شمشير كشته گردد.در اينجاست صبر و ايمان مقدسين. و ديدم وحش ديگرى را كه از زمين بالا مىآيد و دو شاخ مثل شاخهاى بره داشت و مانند اژدها تكلم مىنمود. و با تمام قدرت وحش نخست در حضور وى عمل مىكند و زمين و سكنه آن را بر اين وا مىدارد كه وحش نخست را كه از زخم مهلك شفا يافتبپرستيد. و معجزات عظيمه به عمل مىآورد تا آتش را نيز از آسمان در حضور مردم به زمين فرود آورد. و ساكنان زمين را گمراه مىكند به آن معجزاتى كه به وى داده شد كه آنها را در حضور وحش بنمايد و به ساكنان زمين مىگويد كه صورتى را از آن وحش كه بعد از خوردن زخم شمشير زيست نمود بسازند و به وى داده شد كه آن صورت وحش را روح بخشد تا كه صورت وحش سخن گويد و چنان كند كه هر كه صورت وحش را پرستش نكند، كشته گردد. و همه را از كبير و صغير و دولتمند و فقير و غلام و آزاد بر اين وا مىدارد كه بر دست راستيا بر پيشانى خود نشانى گذارند. و اينكه هيچ كس خريد و فروش نتواند كرد جز كسى كه نشان يعنى اسم يا عدد اسم وحش را داشته باشد. در اينجا حكمت است پس هر كه فهم دارد عدد وحش را بشمارد زيرا كه عدد انسان است و عددش ششصد و شصت و شش است. (9) مفسران مسيحى همواره براى شناسايى وحش كتاب مكاشفه تلاش كرده و افرادى را نشان دادهاند كه نرون، قيصر آزاردهنده مسيحيان مناسبترين آنهاست. تركيب عبرى «نرون قسر» (يعنى «نرون قيصر») به حساب ابجد با666 برابر است. برخى از تفسيرهاى ديگر عدد666 در ادامه مقاله خواهد آمد. در همه پيشگوييهاى مربوط به آخرالزمان خبرهاى وحشتناك و نگران كنندهاى وجود دارد. وصف اين فتنهها در هوديتبه گونهاى بود كه در گذشته برخى از بزرگان يهود از ترس مقدمات ظهور موعود آخرالزمان، دعا مىكردند خدا ظهور را در عصر آنان قرار ندهد! (10) درميسحيت گفته مىشود در آخرالزمان هنگامى كه شيطان آزادى مجدد به دست مىآورد، آشوب و ناامنى جهان را فرامىگيرد و ستمكارانى ظاهر مىشوند و جنگهاى خونينى در سراسر جهان درمىگيرد. مسلمانان نيز با استفاده از آيه شريفه: احسب الناس ان يتركوا ان يقولوا آمنا و هم لا يفتنون (11) پيوسته نگران فتنههاى آخرالزمان بودهاند و اصطلاح «فتنه» از آغاز اسلام در عرف مسلمانان بسيار رواج داشته است. در مجموعههاى حديثى قديم جهان اسلام مانند صحيح بخارى كه در قرن سوم هجرى نوشته شده، بخشى به نام «كتاب الفتن» وجود دارد كه از آشوبهاى آخرالزمان سخن مىگويد. اين گونه احاديث «ملاحم» ناميده مىشوند. ملاحم جمع «ملحمة» به معناى جنگ است.
هرمجدون (12)
جايى به نام «هرمجدون» به عنوان ميدان جنگ آخرالزمان در كتاب مكاشفه16:16 آمده است. هرمجدون براى مسيحيان بسيار اهميت پيدا كرده است و كارشناسان حدس مىزنند كه در سال 2000 بيش از ده ميليون گردشگر به مناسبت ورود به هزاره جديد از اين مكان ديدار كنند. دولت غاصب فلسطين نيز در آنجا پاركها و هتلهايى ساخته و شرايط را آماده كرده است. بازار گرم هزارهگرايى ميان مسيحيان سادهدل، مبالغ هنگفتى را نصيب صهيونسيتها مىكند.دجال (13)
«دجال» در زبان عربى به معناى «آب طلا» است و به همين علت، افراد بسيار دروغگو كه باطل را حق جلوه مىدهند، «دجال» ناميده مىشوند. دجال ستمكارى است كه در آخرالزمان مردم را گمراه خواهد كرد و در هر سه دين يهوديت، مسيحيت و اسلام مطرح شده است. گاهى افرادى در هر سه جامعه دينى مىگويند: دجال تولد يافته و زنده است. براى مثال گفته مىشود: حضرت رسول اكرم، صلىاللهعليهوآله، وى را ديد و فرمود اين دجال است كه دنيا را پر از آشوب و فتنه مىكند. نگرانى مردم از دجال بدان اندازه بود كه خليفه دوم هنگام فتح شام، از علماى اهل كتاب درباره دجال پرسيد. نام دجال نزد افراد و جوامع دينى پيوسته مطرح بوده است و برخى از كتابها و فيلمها نام «دجال» را بر خود دارند. «دجال» لقب دغلبازى است كه نزد يهوديان «آرميلوس» و نزد مسلمانان «صائد بن صيد» ناميده مىشود. همچنين در اسلام فردى به نام «سفيانى» مطرح است و گاهى شخص او را نشان دادهاند! برخى از فرقههاى انجيلى (14) تشكيل دولت اسرائيل را نشانه ظهور عيسى مىدانند و معتقدند براى شتاب دادن به ظهور، بايد دست صهيونيستها را باز گذاشت. در مقابل اين فرقهها فرقههايى هستند كه با اين افكار مبارزه مىكنند، مانند Understanding (EMEU) Evangelicals for Middle East يعنى «پيروان انجيل براى فهم مساله خاورميانه» كه در سال1986 م. بنيانگذارى شده است. نويسندهاى به نام دنالد واگنر كتابى را در ابطال آن افكار نوشته است. (15)در جستجوى دجال
از گذشتههاى دور برخى از شخصيتهاى دينى و سياسى جوامع مسيحى، «دجال» معرفى شدهاند; مخصوصا پاپها و پادشاهان اروپا هنگامى كه با يكديگر اختلاف پيدا مىكردند، اين عنوان را به يكديگر نسبت مىدادند. لوتر پس از آن كه در برابر كليساى كاتوليك قيام كرد و مورد تكفير پاپ قرار گرفت، دستگاه پاپى را «دجال» ناميد. اينك چند نمونه از نامزدهاى بىشمار عنوان «دجال» يا «وحش نشاندار666»، آتش افروز و دغلبازى كه مجروح مىشود، ولى از خطر مرگ مىرهد: - ناپلئون و هيتلر، به خاطر جنگافروزى; - ميخائيل گورباچف، به خاطر نشان ماه گرفتگى كه بر پيشانى دارد; - هنرى كيسينجر، وزير خارجه اسبق امريكا كه يك صهيونيست فريبكار است; - رنالد ريگان، رئيس جمهور امريكا و طراح «جنگ ستارگان» كه نامهاى6 حرفى او Reagan) (Ronald Wilson نشان دهنده رمز666 است; - صدام، به سبب گردنكشى و عدم توجه به خواست جامعه جهانى هنگام اشغال كويت; - پاپ ژان پل دوم، مخصوصا به خاطر زخمى شدن بر اثر سوء قصدى كه به جان وى شد و رفع خطر مرگ از او; همچنين برخى از تواناييهاى جديد بشر، مانند شكستن هسته اتم، تسخير فضا، اختراع ماهواره و طراحى شبكههاى جهانى كامپيوتر نشانه يك تحول جهانى و ظهور دجال به شمار رفته است. گروهى نيز گفتند نشان «بار كد» بر بستهبندى اجناس همان «دجال» يا «وحش666» است; زيرا در كتاب مكاشفه مىخوانيم كه آن وحش همه خريد و فروشها را در اختيار مىگيرد. به توصيه اين گروه، باركد را بايد نابود كرد. اينك عبارت كتاب مكاشفه يوحنا را مجددا مىآوريم: هيچ كس خريد و فروش نتواند كرد جز كسى كه نشان يعنى اسم يا عدد اسم وحش را داشته باشد. در اينجا حكمت است پس هر كه فهم دارد عدد وحش را بشمارد زيرا كه عدد انسان است و عددش ششصد و شصت و شش است (16) شور و هيجان سال 1000 و 2000 م.
شور و هيجان انتظار بازگشتحضرت عيسى مسيح، عليهالسلام، در حدود سال 1000 م. بالا گرفت. گروهى از مردم زندگى خود را تغيير داده، اموالشان را به فقرا بخشيدند. آنان از هر نظر آماده استقبال از حضرت عيسى، عليهالسلام، بودند، ولى سال 1000 م. به آرامى گذشت. دوباره براى سال 1500 م. انتظارى پيش آمد. آن سال نيز بدون هيچ مسالهاى پايان يافت. در آستانه سال 2000 م. نيز ديديم كه شور و التهاب و اشتياق در جوامع مسيحى چه غوغايى به پا كرده بود. مسيحيان منتظر، بويژه در ايالات متحده امريكا، فرقههاى مذهبى عجيب و غريبى درست كرده و به رسوم و آيينهاى شگفتآورى روى آورده بودند. برخى از اين فرقهها براى پيوستن به حضرت عيسى، عليهالسلام، خودكشى كردند. فرقههايى نيز از پيامهاى «بانوى فاتيما» در1917م. الهام گرفتند. رسانهها نيز مسائل و بحرانهاى اين فرقهها را گزارش مىكردند و طبعا براى فرارسيدن زمان نوميدى و سرخوردگى آنان پس از سال 2000، بايد منتظر اخبار اندوهبارى باشيم. مركز مطالعات هزارهاى (17) درايالات ماساچوست امريكا به پژوهش در اين امور پرداخته بود. سايت كامپيوترى اين مركز يك ساعت و تقويم الكترونيك كم شونده را به كار گرفته بود كه به سوى ساعت صفر ظهور، يعنى آغاز سال 2000، حركت كرد و نشان داد كه چند روز و چند ساعت و چند دقيقه و چند ثانيه تا آمدن حضرت عيسى مسيح، عليهالسلام، باقى مانده است. مانند اين ساعتها و تقويمهاى كم شونده، به شكل تابلوهاى بزرگى، در برخى از چهار راههاى شهرهاى بزرگ در كشورهاى مسيحى نيز نصب شده بود. نتيجه
بازى با اعداد 1000 و666 و پديد آمدن بحران براى شخص حسابگر و جامعه او سابقهاى دراز دارد. آيندگان بدون عبرت گرفتن از اشتباه گذشتگان، همان راه را با قدمهاى استوار مىگيرند و مىروند! چهار سال پيش، هنگامى كه روز6/6/1996 نزديك مىشد، به علت رديف شدن سه عدد6، گروه بزرگى از سادهدلان براى پديد آمدن تحول بزرگى در جهان، خود را آماده كرده بودند. برخى افراد نيز عدد666 در عدد3 ضرب كردند و در نتيجه، سال 1998 را سرنوشتساز دانستند. سال1999 نيز براى پيشگويان بسيار مهم است، مخصوصا به علت اينكه هرگاه999 را وارونه كنيم،666 مىشود! اكنون نيز عدد 1000 را بر سال 2000 تطبيق مىدهند! اين بازيها و بحرانهاى مربوط به آن در جوامع مختلف ديده مىشود و نمونهاى از آن در آغاز سال 1400 ق. واقع شد. در آن زمان، كسانى با تسخير مسجدالحرام، ظهور موعود اسلام را اعلام كردند. درگيرى مسلحانه اين گروه با نيروهاى امنيتى دو هفته طول كشيد و خرابيهاى بسيارى در آن مكان بسيار مقدس پديد آمد. حضرات ائمه طاهرين، عليهمالسلام، از اين حسابگريها نكوهش كرده و در مورد «وقت گذارى» براى روز رهايى، هشدار داده و فرمودهاند: كذب الوقاتون. ما نيز به پيروى از رهبران الهى، موظفيم سادهدلان امت اسلام را آگاه كنيم و آنان را از گرفتار شدن به اين توهمات و افتادن در دام پيشگويان حرفهاى برحذر داريم. 1. «خدا امور اين جهان را از آسمان به سوى زمين تدبير مىكند; سپس در روزى به سوى او بالا مىرود كه مقدار آن هزار سال از سالهايى است كه شما مىشماريد.» (سوره سجده، آيه 5) 2. سوره معارج، آيه 4. 3. مدت عمر اسلام در برخى از كتابهاى تفسير (ذيل آيه سوره سجده) و در آغاز برخى از كتابهاى تاريخ اسلام مانند تاريخ طبرى مطرح شده است. 4. ابن خلدون، المقدمة، (بيروت: 1981)، ص413. 5. ديوان خاقانى شروانى، به كوشش دكتر سيد ضياءالدين سجادى، (تهران: 1374)، ص 725. خاقانى در مجاورت مسيحيان مىزيسته و قصيده حبسيه وى كه گاهى «ترسائيه» نيز خوانده مىشود، نشاندهنده آگاهى ژرف وى از باورهاى مسيحيان است. 6. اين رساله در مجموعهاى به نام «الحاوى للفتاوى» به سال 1995 در مصر به چاپ رسيده است. 7. Pluralism 8. قرآن مجيد در سوره نمل، آيه 82 و83، هنگام بحث از رجعت، به «دابة الارض» اشاره مىكند. 9. مكاشفه يوحنا13:1-18 10. انتظار مسيحا در آيين يهود، ص 62. 11. «آيا مردم گمان مىكنند همين كه بگويند: ايمان آورديم، به حال خود رها مىشوند و آزمايش نخواهند شد.» (سوره عنكبوت، آيه2) 12. Armageddon 13. Antichrist 14. Evangelicals 15. Donald E. Wagner, Anxious for Armageddon, (Herald press, 1995). 16. مكاشفه يوحنا13:17-18. 17. Center for Millennial Studie(CMS)