كتل هر يك از اين عوامل شخصيّت را رگه (62) مىنامد و اين اصطلاح مهمترين مفهوم در نظريه اوست. بر خلاف آلپورت كه قايل بود رگهها در درون هر شخص وجود واقعى دارند، كتل رگهها را ساختارهاى ذهنى و فرضى و نيز عناصر يا اجزاى تشكيلدهنده شخصيّت مىداند. او اين امور تخيلى را از مشاهده عينى رفتار آشكار فرد استنباط مىكند، از اينرو، داراى منشأ واقعى هستند. وى رگه را به عنوان نوعى گرايش به عمل از سوى يك شخص تعريف مىكند كه يك بخش نسبتا دايمى از شخصيّت اوست. در اين صورت، براى درك كامل يك شخص، ما بايد دقيقا كل الگوى رگههايى كه آن شخص را به عنوان يك فرد توصيف مىكنند بشناسيم. (63) كتل سه شيوه براى طبقهبندى رگهها مطرح كرده است: وى بين رگههاى مشترك (64) و رگههاى يگانه (65) تمييز قايل مىشود. يك رگه مشترك، رگهاى است كه هر فرد تا حدودى از آن برخوردار است. توانايى ذهنى كلى يا هوش يك رگه مشترك است. همه افراد داراى اين رگه هستند، هر چند بعضى ممكن است بيش از ديگران از آن بهرهمند باشند. درونگرايى (66) و جمعگرايى (67) مثالهاى ديگرى از رگههاى مشترك هستند. البته مردم از اين جهت كه داراى مقادير يا درجات متفاوتى از اين رگهها هستند با هم متفاوتند. اما از لحاظ رگههاى يگانه، كه در تعداد بسيار كمى از افراد مشترك هستند و شايد هم اصلاً مشترك نباشند، باز هم بيشتر با هم تفاوت دارند. شيوه دوم تقسيم رگهها به رگههاى توانايى، (68) رگههاى خلق و خو (69) و رگههاى پويا (70) است. تفاوت اين سه نوع رگه، در وجه يا بعدى است كه به نمايش درمىآيد يا ابراز مىشود. رگههاى توانايى تعيين مىكنند كه يك شخص با چه درجه از كارامدى قادر به كار كردن در جهت رسيدن به يك هدف است؛ مثلاً، هوش به عنوان يك رگه توانايى تعيين مىكند كه او با چه درجه از كارامدى براى يك هدف تلاش مىكند. رگههاى خلق و خو، سبك كلى و سرعت رفتار را توصيف مىكنند و شامل چگونگى و درجه تلاش، تهور، بىقيدى يا زود رنجى يك شخص هستند. رگههاى پويا به انگيزشها يا نيروهاى كشاننده رفتار انسان مربوط مىشوند؛ مانند بلند همتى و علاقه به كسب دانش يا تملك اشيا كه در نظريه كتل مورد تأكيد هستند. شيوه سوم طبقهبندى رگهها، بر مبناى تفاوت بين رگههاى سطحى (71) و رگههاى عمقى (72) است. (73)