پژوهش‏هايى درباره دين و شخصيّت - رابطه جهت گیری مذهبی با عوامل شخصیت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

رابطه جهت گیری مذهبی با عوامل شخصیت - نسخه متنی

محمدرضا کیومرثی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پژوهش‏هايى درباره دين و شخصيّت

وراثت (99)

تنها راه كشف تأثير وراثت، مطالعه دوقلوهاست. لالين ( Loehlin ) و نيكولز ( Nichols ).... جفت از دوقلوهاى 17 ساله را مطالعه كردند و به همبستگى در يك مقياس فعّاليت‏هاى مذهبى دست‏يافتند: از دوقلوهاى همسان، 73% براى مردان و 78% براى زنان، و از دوقلوهاى غير همسان، 55% براى مردان و 71% براى زنان بوده است. اين نتايج، يك عامل ژنتيكىِ كاملاً اندكى را نشان مى‏دهد كه ظاهرا در مردان بيشتر است؛ يعنى در كسانى كه تفاوتِ بزرگى بين مشابهت دوقلوهاى همسان و غيرهمسانشان وجود دارد. پژوهش‏هاى اخير در علم ژنتيك از روش‏هاى ديگرِ الگودهى ژنتيكى استفاده كرده‏اند. نتايجِ مطالعاتِ مزبور با هم سازگار نبوده و برآورد متفاوتى از اهميّت وراثت را تخمين زده‏اند (مارتين Martin و ديگران 1986، پلومى Plumy ، 1989 ، والر Waller و ديگران 1990). به هرحال گسترده‏ترين تحقيق توسط پروت ( Pruett ) و ديگران (1992) صورت گرفت. آن‏ها 3810 جفت دو قلو را بررسى كرده و دريافتند كه حدود 16 درصد از واريانس در عامل بازخوردهاى مذهبى، ناشى از وراثت است. چه چيزى واقعا ارثى است؟ بى‏ترديد فقط عادت به آيين‏هاى مذهبى نيست، بلكه بايد تعداد بيش‏ترى از ضوابط بنيادى شخصيّت وابسته به ديندارى وجود داشته باشد. از رگه‏هاى عمومى شخصيّت، دو رگه عمومى، كه بيش از همه در ادبيات اين علم برجسته شده است، «درون‏نگرى برون‏نگرى» (100) و «روان آزرده‏خويى» (101) است، كه غالبا با «پرسشنامه شخصيّتىِ آيسنك» ( EPQ ) اندازه‏گيرى شده است. در مطالعات اوليه، همبستگى‏هاى كمّى بين متغيرهاى دينى و درونگرايى ديده شده است، ولى مقياس برونگردى تجديدِ نظرشده پرسشنامه شخصيّت آيسنك، هيچ همبستگى‏اى نشان نمى‏دهد؛ شايد بدين علت كه مقياس برونگردى تجديدنظرشده، از برانگيختگىِ خفيفى كه با دين همبستگى داشت تصفيه شده است (فرانسيس Francis و پرسون Pearson ، 1985 ). اين نتايج منفى در مورد بزرگسالان و كودكان و با اندازه‏گيرى‏هاى مختلف در مورد درونگرايى و ديندارى در عين حال بررسى شده است. به هر حال، كاستا ( Costa ) و ديگران (1981) با يك نمونه 557 تايى از مردان امريكايى، با سنين متفاوت، همبستگى اندكى را با «درونگراىِ متفكّر» (102) يافتند؛ همبستگى‏اى كه مبيّن حدى از مهار و انديشمندى بيش از گوشه‏گيرى اجتماعى بود و يك بار ديگر شاخص عدمِ برانگيختگى را نشان مى‏داد. اين احتمال وجود دارد كه اعضاى برخى از جمعيت‏هاى مذهبى بيشتر درونگرد باشند. (103)

روان آزرده‏وارى و روان گسسته‏وارى

رگه عمومى ديگر، «روان آزرده‏وارى» (104) است و همواره نشان داده شده است كه رابطه‏اى با مذهب ندارد. اما در مورد بُعد سوم از پرسشنامه شخصيّتى آيسنك، يعنى «روان گسسته‏وارى»، (105) همواره به اين نكته دست يافته‏اند كه ميان متغيرهاى ديندارى و اين بُعد بينِ 25% ـ و 35% - همبستگى وجود دارد. (106)

يك استثنا در اين خصوص پژوهشِ كِى (1981) در مورد 779 پسر و 638 دخترِ 11 تا 15 ساله انگليسى بوده است كه درآن همبستگى روان گسسته‏وارى با ديندارى در مورد پسران منفى بوده است، اما در دختران، چنين رابطه منفى‏اى وجود نداشته است. روان گسسته‏وارى رگه‏اى است كه نسبت به برونگردى يا روان آزرده‏وارى از كليت كمترى برخوردار است و به علاوه، معناى دقيق آن كمتر روشن است. روان گسسته‏وارى به معنى ابتلا به روان گسستگى نيست، بلكه به معنى نوعى از تفكّرخشن سنگدلانه و فاقد همدلى است. تحقيق نشان داده كه نمره افراد متدين در همدلى بالاتر است و اين دقيقا يك بعد وابسته (به مسأله ديندارى) است.

مالتبى ( Malt by,J ، 1995 ) با استفاده از پرسشنامه شخصيّتى آيسنك در نمونه‏اى از زنان امريكايى (19 تا 73 ساله) رابطه بين ابعاد درونگرايى، برونگرايى، روان‏آزردگى (107) و روان گسستگى (108) شخصيّت را با ميزان حضور در كليسا و نيز انجام عبادات فردى، مورد مقايسه قرار داد و دريافت كه تنها بين بعد روان گسستگى، شخصيّت و مؤلفه‏هاى مذهبى رابطه منفى معنادارى وجود دارد. يافته‏هاى فرانسيس و پيرسون ( Pearson, 1993 ) نيز در تأييد يافته‏هاى يادشده بود. (109)

/ 25