احیای اسلام در روسیه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

احیای اسلام در روسیه - نسخه متنی

طالب سعید بایف

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





احياى اسلام در روسيه


طالب سعيد بايف



ده سال است كه روند تجديد حيات اسلام در روسيه جريان دارد. تعداد مساجد و روحانيون به مراتب بيشتر شده است; همه جاى كشور، مدارس متوسط و عالى اسلامى فعاليت مى‏كنند، مسلمانان به سفر حج مى‏روند، ادبيات دينى فراوانى منتشر مى‏شود و تماس‏ها با مسلمانان كشورهاى ديگر برقرار و تحكيم مى‏شوند. به عقيده هيات تحريريه «منبر اسلام‏»، زمان آن رسيده است كه راهى كه طى شده است، مورد بررسى و تجزيه و تحليل قرار گيرد. ما بايد بفهميم روند احياى اسلام در چه جهتى حركت مى‏كند؟ چه چيزى به قلوب مردم راه يافته، چه نوآورى‏هايى در زندگى مسلمانان رواج يافتند و مسلمانان از چه چيزى رها شدند؟ حيات دينى كنونى كه از سوى مقامات رسمى محدود نمى‏شود، چه ويژگى‏هايى دارد؟ مسلمانان عادى و روحانيون و شخصيت‏هاى اجتماعى و سياسى به تجديد حيات اسلام، چه اميدهايى مى‏بندند؟



روحانيون اسلامى و مسلمانان عادى، شخصيت‏هاى دولتى و اجتماعى اغلب اصطلاح «تجديد حيات اسلام‏» را بكار مى‏برند. مى‏توان آن را در برنامه‏هاى كار و اسناد گوناگون جنبش‏ها و احزاب اجتماعى و سياسى مسلمانان پيدا كرد. ولى منظور دقيق آنها از تجديد حيات اسلام و اهداف اين حركت معلوم نيست. همچنين مشخص نمى‏شود با چه روش‏هايى بايد به اين اهداف دست‏يافت. در نتيجه، مساله‏اى كه براى سرنوشت اسلام و مسلمانان روسيه بسيار مهم است، بدون پشتوانه شايسته علمى و فقهى باقى ماند، جهت‏گيرى‏هاى مشخصى ندارد. پروفسور طاهر شايد ولين، استاد تاريخ، در اين مورد چنين اظهار نظر مى‏كند:



عرب‏ها، اولين ملت اسلامى جهان، مى‏گويند: "پسر بيشتر به زمان خود شباهت دارد تا به پدرش". اين ضرب‏المثل قديمى، سرشت انسان را كه در برابر تحولات پيرامون، از خود واكنش نشان مى‏دهد، به خوبى منعكس مى‏كند. وقتى كه ما در باره تجديد حيات اسلام در كشور خود بحث مى‏كنيم، نبايد تحولاتى را فراموش كنيم كه طى دهها سال گذشته در روسيه و در شخصيت مسلمان، رخ داده است.



ولى اين بحث‏بايد با مشخص كردن مفهوم "تجديد حيات" يا "احيا" شروع شود. اين مفهوم به معناى اعتلاى بعد از سقوط يا ويرانى و فروپاشى و پيدايش مجدد پديده مورد نظر است. اكنون اسلام در روسيه، در شرايطى فعاليت مى‏كند كه برداشت از نقش دين در حيات معنوى كشور كه قبل از انقلاب اكتبر وجود داشت، احيا مى‏شود. به همين دليل، امكانات فراوانى براى احياى زندگى دينى و توسعه تاثير اسلام بر مردم، در زمينه‏هاى گوناگون فراهم شده است. ولى اگر ما بخواهيم كه اين روند نتايج مثبتى بدهد، بايد بدانيم كه احياى موقعيت ماقبل از انقلاب سال‏1917، اسلام و نقش آن در جامعه، به دلايل گوناگونى ممكن نيست. در زير، مهمترين دلايل اين امر را بر خواهم شمرد.



روسيه كنونى با روسيه قبل از انقلاب، تفاوت اصولى دارد. با وجود برخورد مثبت جامعه با دين، دين از دولت جدا شده است و مآلا، موقعيت آن نسبت‏به دوران قبل از انقلاب اكتبر1917، فرق زيادى دارد. براى مثال، قبل از انقلاب، عرصه آموزش و پرورش تماما در دست روحانيت اسلامى بود، ولى اكنون جوانان در مؤسسات آموزشى غيردينى تحصيل مى‏كنند. در روسيه قبل از انقلاب، سازمان‏هاى اسلامى از دارايى قابل توجهى از جمله قطعات زمين، بناهاى تجارى، كانال‏هاى آب و غيره برخوردار بودند. اكنون سازمان‏هاى اسلامى، نيروى اقتصادى ندارند. در جامعه ما، قوانين لاييك اجرا مى‏شوند و نفوذ شريعت مى‏تواند فقط بسيار محدود باشد. ولى اصل كار يك چيز ديگر است.



روسيه معاصر به شاخص‏هاى اجتماعى - اقتصادى و فرهنگى كه با دور زدن قبل از انقلاب قابل مقايسه نيستند، ست‏يافته است. در كشورمان مناسبات اجتماعى - سياسى كه با گذشته تفاوت فراوانى دارد، حكمفرماست. كشورمان در قرن جارى، تحولات فراوانى را پشت‏سر گذاشته است كه نفوذ اسلام در عرصه‏هاى گوناگون را كاهش داده است. ايجاد چهره جديد مسلمانان كه با گذشته تفاوت فراوانى دارد، نتيجه اين تحولات بود. مسلمانان درباره نقش اسلام در زندگى خود و حيات جامعه، نظر ديگرى دارند. به نوشته يك متفكر تاتار، قبل از انقلاب، يك مسلمان در همه امور زندگى خود، اعم از تعمير سماور تا خريد اسب، با امام مشورت مى‏كرد. اكنون عرصه نفوذ امامان خيلى تنگتر شده است. ضمن بررسى مساله احياى اسلام در روسيه، نمى‏توان اين واقعيات را ناديده گرفت. غير از آن، تجديد حيات اسلام بايد با حال و آينده روسيه ارتباط داشته باشد. مسلمانان جدا از تحولات جارى در جامعه، زندگى نمى‏كنند. اين در حالى است كه تحولات ريشه‏اى كنونى، زندگى اجتماعى - اقتصادى و روحى انسان را تماما دگرگون مى‏سازند. تجديد حيات اسلام، بر مسلمانى كه بايد در جامعه دموكراتيك با اقتصاد بازارى زندگى كند، چه تاثيرى خواهد گذاشت؟ آيا دين براى مسلمان زنجيرى خواهد شد كه او را در گذشته نگه مى‏دارد يا بالى كه او را جلو مى‏برد؟ آيا اسلام، انسان را به قرن گذشته يا به قرن آينده و هزاره جديد دعوت خواهد كرد؟



اظهارات پروفسور شايد ولين بسيار جالب است. البته، ما احساس كرديم كه در نظريه وى، ويژگى‏هاى آگاهى دينى در نظر گرفته نشده‏اند. ولى اين دانشمند در يك زمينه حق دارد: البته، بدون در نظر گرفتن ويژگى‏هاى مسلمانان واقعى، نمى‏توان در باره تجديد حيات اسلام صحبت كرد. در نهايت امر، به شخص مسلمان وابسته است كه انديشه‏ها و پيشنهادات رهبران احزاب و جنبش‏هاى اسلامى پذيرفته خواهند شد يا خير. تجديد حيات اسلام بايد هدف آتيه‏دارى داشته باشد تا مسلمانان راحت‏تر بتوانند در شرايط جديدى كه حكم زمان است، زندگى كنند. ولى چطور مى‏توان به اين هدف دست‏يافت. آيا دينى كه 14 قرن پيش به‏وجود آمد، توان كافى دارد كه به يك مسلمان كمك كند تا جايگاه شايسته خود را در جامعه پوياى معاصر پيدا كند؟



آيا مسلمانان روسيه فقط بايد تابع قرآن و سنت نبوى باشند؟



در عصر حاضر، برخى از روحانيون، رهبران و نظريه‏پردازان احزاب و جنبش‏هاى مختلف اسلامى و اجتماعى، در برنامه‏هاى خود براى شريعت - حقوق اسلامى - جايگاه مهمى قايل‏اند. آنها ادعا مى‏كنند كه مسلمانان بايد فقط تابع قرآن و سنت‏باشند. مسلمانان بايد برترى احكام شرعى را بشناسند كه نه تنها به امور دنيوى مسلمانان رسيدگى كرده و راهگشاى همه مسائل آنها مى‏باشد. در عين حال، دعوت به امتناع از شناسايى مشروعيت‏حكومت غيردينى و قوانين لاييك كه گويا چالشى از سوى سلطنت كفر براى مسلمانان است، مطرح مى‏شود; زيرا سعى مى‏كند ايمان به شيطان را در جاى ايمان به پروردگار قرار دهد.



اين ديدگاهها در بعضى جاها عملى مى‏شوند. "مناطق جداگانه اسلامى" بوجود آمدند. پوسترهاى بزرگ را نصب مى‏كنند و روى آنها با حروف بزرگ مى‏نويسند كه در اين سرزمين احكام شرعى اجرا مى‏شوند. آيا اين اهداف و اعمال، با روح و نص خود شريعت مطابقت دارند؟ پروفسو رلئونيد سوكياينن، كارشناس معروف شريعت، در اين مورد معتقد است:



بيانيه‏هايى كه در فوق ذكر شدند، احساسات متضادى را برانگيخته، مبناى ارزيابى‏هاى مختلف هستند. اين امر تصادفى نيست; زيرا كه مساله مورد نظر، چند جهت‏گيرى دارد. يكى از جنبه‏هاى مهم آن، تعبير قوانين دولتى به عنوان قوانين بيگانه براى مسلمانان و ناسازگار با شريعت است كه اين امر، موجب نافرمانى بى‏پرده از مقامات رسمى مى‏شود. اين موضوع بحث‏خاصى است. ولى من مى‏خواهم گفت و گو در باره شريعت در روسيه معاصر را با اشاره به برخى از مبانى شريعت و راههاى عملى كردن آن، شروع كنم.



دعوت‏ها به معرفى شريعت و گام‏هاى عملى در اين جهت در برخى از مناطق كشور، كاملا قابل درك است. بى‏اعتمادى مسلمانان به مقامات حاكم و قابليت دولت، به حل و فصل مسائل حاد اجتماعى، اقتصادى و ملى رشد مى‏كند. به همين دليل، شريعت در مقابل قوانين عرفى كه از نظر مسلمانان بيانگر منافع همان قدرت بيگانه و دور از نيازهاى آنان است، گذاشته مى‏شود. به همين دليل، رويكرد به شريعت‏به عنوان تنها راه حل مشكلات جارى و سنت ديرينه مردمى و مبانى دين، كاملا طبيعى است.



تمايل به زندگى مطابق با شريعت نيز شايان احترام است. ولى با توجه به اينكه اين مساله با مهمترين جنبه اسلام و شيوه زندگى مسلمانان ارتباط دارد، حل و فصل آن گام‏هاى سنجيده و متفكرانه‏اى را ايجاب مى‏كند كه بايد شايسته شان والاى شريعت‏باشند. در همين جا سؤالات زيادى بروز مى‏كنند. اين نكته به چشم مى‏خورد كه پيروان شريعت، آن را به عنوان يك چيز تك‏بعدى، تغيير ناپذير و غيروابسته به زمان، شرايط اجتماعى، ملى و فرهنگى و واقعيات محلى تلقى مى‏كنند. آنها ادعا مى‏كنند كه مسلمانان مى‏خواهند به گونه‏اى زندگى كنند كه الله حكم كرده و رسول خدا (ص) به مسلمانان آموخته است.



در ميان مسلمانان متدين، افراد زيادى پيدا مى‏شوند كه از كندى گسترش اسلام در زندگى روزمره مردم و كل جامعه، اظهار نارضايتى مى‏كنند. آنها حاضرند اين موازين را به زور معرفى كنند و همه ناراضيان را "مسلمان بد" شناخته يا از دين طرد كنند. با اين پديده، چطور بايد برخورد كرد؟ خبرنگار "منبر اسلام" اين سؤال را از كارمند مسؤول سفارت يكى از كشورهاى عربى در مسكو كرد. او چند سال است كه در كشورمان زندگى مى‏كند و از نزديك با اوضاع مذهبى روسيه آشناست. وى به بسيارى از مناطق سكونت مسلمانان روسيه رفته، با رهبران مذهبى آشناست و در بسيارى از مراسم اجتماعى شركت كرده است. وى با استناد به موقعيت كارى خود، از ارزيابى جريانات در اسلام روسى خوددارى كرده، نخواست نامش فاش شود. هيات تحريريه با رعايت اين شروط تصميم گرفته است‏برخى از ديدگاهها و عقايد اين كارشناس عربى را به آگاهى خوانندگان خود برساند. مثال‏هايى كه او از تاريخ اسلام آورده است، مى‏توانند براى خوانندگان ما جالب باشند. ديدگاه ديپلمات عربى در زير از نظرتان مى‏گذرد:



مسلمانان روسيه طبيعتا مى‏خواهند ثمرات تجديد حيات دين خود را به صورت رشد معنويت، رفع اعمال ضد اخلاقى، بخصوص در ميان جوانان ببينند. ولى نبايد فراموش كرد كه آنها طى مدت زيادى از ريشه‏هاى مذهبى دور بودند و با روح اخلاق اسلامى پرورش نيافتند. به همين دليل، نبايد انتظار نتايج‏سريع را داشت، بلكه بايد ويژگى‏هاى مهم اسلام را به خاطر آورد. به موجب اسلام، هدف مطروح نمى‏تواند سريع حاصل شود. بايد به‏تدريج‏بدون شتاب و ارتكاب اشتباهاتى كه ممكن است صلح بين مسلمانان را خدشه‏دار سازند، به سوى آن حركت كرد. شتابزدگى مى‏تواند به ضرر خود اسلام نيز تمام شود. الله همين را به ما مى‏آموزد و پيغمبر اسلام (ص) همين‏طور عمل مى‏كرد.



متاسفانه، در كشورمان روح و عمل اسلام مورد مطالعه كافى قرار نگرفته است; اين در حالى است كه اسلام، دينى است كه 14 قرن است امكانات فراگير آموزه اجتماعى - سياسى و اخلاقى خود را به اثبات مى‏رساند. اين مكتب، در همه شرايط تاريخى، معاصر و حياتى و كاملا جوابگوى روحيه زمان بوده است. اسلام شايستگى آن را دارد كه در جامعه روسى، جايگاه شايسته‏اى كسب كند و در تحولات جارى در كشور، نفوذ قابل توجهى كند. اين امر، چه هدفى دارد؟ در روندهاى مذهبى عصر حاضر، چه چيزى باعث نگرانى مى‏شود؟ مفتى راويل عين‏الدين، رئيس اداره روحانى مسلمانان منطقه مركزى اروپايى روسيه، در اين مورد مى‏گويد:



مسائلى كه در اين زمينه مطرح شدند، بايد با مشاركت‏شخصيت‏هاى علاقه‏مند مورد بحث و بررسى قرار گيرند. من هم حاضرم در اين بحث‏شريك شوم. اميدوارم، نشريه شما كه اين مساله حياتى را طرح كرده است، نيمه راه توقف نكند و به تشريح اين موضوع ادامه دهد. ولى فعلا مايلم مختصرا به سؤال اول پاسخ دهم، در حالى كه به سؤال دوم بيشتر خواهم پرداخت.



يكى از عللى كه اسلام در هر دوره تاريخى، لازم و حياتى است، توجه ويژه اين دين به مسؤوليت‏شخصى انسان در برابر خدا و در قبال امورات دنيوى خود است. انسان مجبور است هميشه در باره آينده خود در دنيا و آخرت فكر كند. "از الله بترسيد! بگذار روحتان ببيند، از قبل براى فردا چه چيزى تهيه كرده است!" (سوره حشر، آيه‏18)



حالا مايلم در باره نگرانى‏هاى خود صحبت كنم. من مى‏توانم روحيات مسلمانان را درك كنم. آنها بعد از وقفه طولانى اجبارى، بالاخره موفق شده‏اند به سرچشمه دين خود برسند. ولى بخشى از مسلمانان خيلى عجله مى‏كنند تا نتايج‏حيات مذهبى فعالانه را ببينند. آنها مى‏خواهند مردم هرچه زودتر، در زندگى روزمره خود، براساس اسلام عمل كنند. اين آرزو نيك و پسنديده است، ولى نبايد سال‏هاى گذشته زندگى در شرايط سلطه بى‏دينى و عواقب تخريبى آن را فراموش كرد. نبايد عجله كرد و مسلمانان را به "پاك" و "ناپاك" تقسيم كرد. اين برخورد به ضرر اسلام و خود مسلمانان است و با اسلام مغايرت دارد. به تاريخ دينمان بنگريد. اسلام ابتدا موفق نبود و با مقاومت‏شديد روبرو شده بود. در آن شرايط سخت‏براى جمعيت اوليه اسلامى، الله از مسلمانان خواست كه صبر و حوصله به خرج دهند و نسبت‏به آنهايى كه نمى‏خواهند در راه اسلام حركت كنند، از خود خويشتن‏دارى نشان دهند. خداوند همين را به رسول خود آموخت. در قرآن آمده است: "از صبر و دعا كمك بگيريد.الله، يار صابرين است" (سوره بقره آيه 148)



منبع: سفارت ج. ا.ا. - مسكو، به نقل از روزنامه "منبر اسلام"، شماره‏9، 1998.



/ 1