روان شناسی خواب و رؤیا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

روان شناسی خواب و رؤیا - نسخه متنی

حسن فراهانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

روان شناسى خواب و رؤيا


حسن فراهانى



مقدمه


خوابيدن همچون غذا خوردن و آشاميدن يكى از مهم ترين اعمال حياتى به شما مى رود. هر جاندارى از جمله موش، فيل و حتى سوسك ها نيز مى خوابند. تمام جانداران مهره دار، حتى ساده ترين انواع جانداران بدون خواب قادر به ادامه حيات خود نيستند. انسان ها در شب به خواب مى روند، اما برخى از جانوران شب شروع به فعاليت مى كنند.



شواهد نشان مى دهد كه عامل اصلى تعيين طول مدت خواب جانداران، بيش از هر چيز، به جثه و شدت سوخت و ساز بدن جاندار بستگى دارد. بر همين اساس، خفاش ها در طول شبانه روز، دست كم بيست ساعت در خواب به سر مى برند. در حالى كه، اسب ها تنها دو ساعت نياز به استراحت و خواب دارند. على رغم اين تفاوت ها در ميان جانداران، عمل خوابيدن، دست كم در ميان پستان داران، مشخصه هاى بيولوژيكى بسيار مشابه و تقريباً يكسانى دارد. هنگام خواب، بدن اين جانداران سست شده، دماى بدن و عمل غيرارادى سوخت و سوز به ميزان زيادى كاهش مى يابد.



اين نوشتار نيم نگاهى به خواب و فرايند آن از منظر روان شناسى دارد.



خواب در قرآن و سنّت


از نشانه هاى قدرت خداوند و اسرار خلقت حكيمانه او خواب است. قرآن كريم مى فرمايد: «از نشانه هاى قدرت اوست خوابيدن شما در شب و روز، تا اين كه از فضل پروردگار به طلب روزى برخيزيد، در اين (حالت) براى قومى كه سخن حق را بشنوند، عبرت هايى است.» (روم: 23)



البته، برخى از مفسّران عقيده دارند «نوم» بخشى از خواب است كه در آن «رؤيا» تحقق مى يابد. در سوره صافات، از زبان حضرت ابراهيم(عليه السلام)مى فرمايد: «انّى ارى فى المنام»; «در خواب ديده ام...» خواب براساس نظر قرآن، آرامش انسان را تضمين مى كند، چنان كه مى فرمايد: «والنّومَ سباتا...» (فرقان: 47)



همچنين مى فرمايد:«وجعلنانومكم سباتاً» (نبأ: 9) سبات از ماده سبت بر وزن وقت به معنى قطع شدن و تعطيل گرديدن و استراحت است.1 از آن جا كه خواب موجب سستى انسان مى شود، خداوند از هرگونه خوابى، اعم از سبك و سنگين، منزه است: «الله خدايى است كه هيچ خدايى جز او نيست، زنده و پاينده است، نه خواب سبك او را مى گيرد و نه خواب سنگين» (بقره: 255)



از آيات قرآن برمى آيد كه خواب شباهت بسيار زيادى با مرگ دارد: «خداوند است كه در وقت مرگ جان ها را مى گيرد و نيز جان آن هايى را كه به خواب رفته و هنگام مردن آن ها فرا نرسيده است، پس جان هايى را كه حكم مرگ بر آن ها جارى شده در نزد خود نگاه مى دارد و ديگران را تا زمانى كه معيّن است، باز مى فرستد. در اين، براى آن هايى كه فكر مى كنند نشانه هايى روشن وجود دارد.» (زمر: 41) اين آيه به روشنى بيان مى كند كه مرگ و خواب از يك جنس هستند و لذا براى هر دو، لفظ «توفّى» به كار برده است. اين واژه به معنى «به طور كامل اخذ كردن» است. در آيه ديگرى نيز لفظ «توفى» به كار ر فته است: «و او پروردگارى است كه شب هنگام شما را مى ميراند و هرچه در روز انجام داده ايد، مى داند. آن گاه بامدادان شما را زنده نموده تا آن هنگام كه عمرتان به انتها برسد، سپس بازگشت شما به سوى اوست و از آنچه كرده ايد، شما را آگاه مى نمايد.» (انعام: 60)



در هنگام خواب، بدن انسان روى زمين است، ولى روح او دريافت شده و در عوالم ديگر سير مى كند و سپس به سوى جسم برمى گردد. روح با يك سرعت و شكل مشخصى از بدن خارج مى شود و بسته به نوع و شدت خواب، از جسمِ خوابيده فاصله مى گيرد و تنها يك پيوند ضعيفى بين آن ها برقرار است. حال، اگر جسم براثر عامل خارجى مانند ضربه و صدا تحريك شود، روح كه بايستى با يك سرعت معمول و مشخصى به جسم و بدن بازگردد، با سرعتى فوق العاده به بدن باز مى گردد كه معمولاً با يك شوك عصبى و بيدار شدن همراه با ناراحتى زياد همراه است. عوام اين حالت را «پاره شدن چرت!» گويند. در واقع، اين حالت نتيجه بازگشت غيرمنتظره روح به بدن مى باشد.



رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) بعد از بيدارى از خواب شب، سر را به سجده مى گذاشتند و اين ذكر را بر زبان جارى مى نمودند: «سپاس خداوندى را كه مراميراندوپس زنده كردوبه سوى اوست بعثتورستاخيز.»2



خواب عميق، بسيار به مرگ شباهت دارد. انسان در اين مرحله، فاصله اندكى با مرگ دارد.



حضرت امام محمدتقى(عليه السلام) درباره حقيقت مرگ مى فرمايند:«مرگ همين خوابى است كه هر شب به سراغ شما مى آيد، با اين تفاوت كه در موت، انسان بيدار نمى شود، مگر در روز قيامت، افرادى كه در خوابند، به وسيله رؤيا شادمان و يا غمگين مى شوند. چنين احوالاتى براى انسان در برزخ نيز پيش مى آيد.»3



در فرهنگ اسلامى4، خواب ها انواع گوناگونى دارند: صادقه، فيلوله، قيلوله، حيلوله و غيلوله و... .



فيلوله، به خواب پس از طلوع آفتاب و ابتداى روز گويند كه موجب ضعف آدمى مى شود. قيلوله، به خواب پيش از ظهر، به ويژه پيش از نماز ظهر و عصر، گويند. حيلوله، به خواب هنگام اذان ظهر و بعد از آن مى گويند كه از آن به خواب ظلمت هم تعبير شده است. غيلوله، به خوابى كه در انتهاى روز صورت مى گيرد و موجب امراض بدنى است، اطلاق مى شود.



شيوه هاى خوابيدن


امروزه دانشمندان به اين نتيجه رسيده اند كه زمانى كه شخص روى يك پهلو مى خوابد، به دليل وارد آمدن فشار به يك قسمت از بدن، گردش خون در لايه هاى سطحى پوست مختل مى گردد. در نتيجه، اكسيژن در اين بافت ها مستهلك شده و گاز كربنيك زياد مى شود. حركت در خواب (غلتيدن) براى رفع اين مسموميت از بدن است.5 اين امر براى مسلمانان تازگى ندارد; زيرا در قرآن كريم آمده است كه خداوند اصحاب كهف را از اين دنده به آن دنده و از راست به چپ مى گرداند: «و ما آنان را به دست راست و دست چپ مى گردانيديم.» (كهف: 17)



وضعيتى كه هر فرد در آن حالت با اطمينان خاطر به خواب مى رود، نشانه طريقه اصلى زندگى او و نيز خصوصيات شخصيتى، رفتار و واكنش هاى او نسبت به خويش و افراد ديگر است. انسان به يكى ازچهارحالت اصلى ذيل به خواب مى رود:



1. وضعيت جنينى كامل


2. وضعيت دمر


3.وضعيت طاق باز


4.وضعيت نيمه جنينى.



وضعيت جنينى كامل: در اين وضعيت شخص به پهلو و همانند وضعيت جنين در رحم مادر مى خوابد. در اين حالت، زانوها خم شده و تا زيرچانه بالا مى آيد. افرادى كه به اين حالت مى خوابند، تا حد امكان از مقابله با حوادث زندگى دورى كرده و به محدود كردن مسائل زندگى اكتفا مى كنند.



وضعيت دمر: استفاده از وضعيت دمر نشان دهنده كوشش شخص در تصاحب فضاى بيش تر و در آغوش گرفتن هر چه بيش تر آن است. در اين حالت، صورت رو به بستر قرار گرفته و ساق ها كشيده شده و پاها كمى از هم جدا قرار مى گيرد. افرادى كه به اين حالت مى خوابند، به لمس هرچه بيش تر دنياى خود نيازمندند. كسانى كه در برابر حوادث ناخواسته احساسى ناامنى بيش ترى مى كنند به حالت دمر مى خوابند تا بهتر بتوانند بر حوادث احتمالى چيره شوند.



وضعيت طاق باز: اين افراد به پشت مى خوابند. بيش تر افرادى كه به وضعيت طاق باز مى خوابند، در دوران كودكى دردانه پدر و مادر بوده و از اعتماد به نفس زيادى برخوردارند و عملاً افرادى بى آلايش بوده و نسبت به حوادث دنيا تعصبى ندارند.



وضعيت نيمه جنينى: بيش تر افراد در اين وضعيت به خواب مى روند; يعنى به پهلو خوابيده و پاها را از زانو خم كرده و به طرف شكم مى آورند. در اين حالت قدرت تحرك بدن بيش تر بوده و حرارت بدن تلف نشده و جريان هوا نيز در اطراف آن بسته نمى شود.



معمولاً هر فرد در طول يك خواب كامل، دوازده وضعيت خوابيدن به خود مى گيرد. بعضى از وضعيت هايى كه شخص در طول خواب به خود مى گيرد، موقتى و بسيار كوتاه مدت اند. انسان هيچ گاه وضعيت خواب خود را عوض نمى كند مگر آن كه وضعيت و موقعيت زندگى خويش را تغيير دهد. اصولاً هر يك از وضعيت هاى خواب به گونه اى دقيق وضعيت زندگى هر فرد را نشان مى دهد. در جريان روان درمانى، با بهبودى وضع روانى بيمار، وضع خوابيدن نيز تغيير خواهد كرد.6



وضعيت پاها و دست ها

دست ها و پاها از مهم ترين اجزاى بدن به شمار مى روند. وضعيت قرار گرفتن دست و پاها در خواب، چگونگى زندگى فرد و ميزان موفقيت وى را در زمينه هاى مختلف نشان مى دهد. در زندگى روزمره به طور معمول از دست ها براى بيان عواطف و احساسات استفاده مى شود. جاگيرى دست ها معمولاً با وضعيت اوليه خوابيدن ارتباط دارد. گرفتن دست ها در جلوى بدن و در بالاى قفسه سينه، بيش تر در وضعيت نيمه جنينى ديده مى شود. در وضعيت طاق باز، دست ها بيش تر روى تشك و در طرفين بدن گذاشته مى شوند. دست ها در وضعيت دمر، بيش تر باز بوده و روى سر قرار مى گيرند و بازوها از آرنج خم مى شوند. اين وضعيت را در اصطلاح وضعيت قورباغه اى مى نامند كه گاهى سبب ايجاد مشكلاتى در گردش خون دست ها مى شود.



وضعيت حمله با زنجير: در اين حالت، زانوها از هم جدا قرار گرفته و قوزك ها همديگر را قطع مى كنند و يك دست روى دست ديگر قرار مى گيرد و وضعيت حمله با زنجير به وجود مى آيد. افرادى كه به اين شكل مى خوابند، در روابط شخصى خود با اشكال روبه رو هستند. معمولاً اين افراد در دوستى با ديگران در ابتدا، افراطى عمل مى كنند ولى بعدها به علت ترس و يا مشكلات، اين رابطه از بين مى رود. افراد مذكور در زمينه شغلى و آموزشى نيز موفق بوده ولى هميشه مضطرب هستند.



وضعيت ساندويچى: بسيارى از افرادى كه در حالت نيمه جنينى به خواب مى روند، تمام قسمت هاى يك پاى خود را به طور قرينه روى پاى ديگر قرار مى دهند. اين وضعيت را در اصطلاح وضعيت ساندويچى مى گويند. اين افراد در زندگى روزانه خود در جستوجوى رابطه قرينه اى با دنيا هستند و از بروز هرگونه انحرافى در زندگى خود جلوگيرى مى كنند.



وضعيت قهرمانى: برخى افراد، با وجودى كه به پهلو مى خوابند، ساق ها را مستقيم و كشيده قرار مى دهند. در اين حالت، كه با وضعيت نيمه جنينى متفاوت است، يك پا روى پاى ديگر قرار مى گيرد. وضعيت خواب افراد مذكور، نشانه اى از كوشش و فعاليت شديد است. اين افراد حتى در خواب نيز به خود راحتى و آسايش نمى دهند و خود را براى روبه رو شدن با مسائل روز بعد آماده مى كنند.



وضعيت قهرمانى، نوع تغيير يافته حالت ساندويچى است ونشان دهنده شخصيتى فعال و آماده براى پيشرفت است.



وضعيت فلامينگو: اين وضعيت كه تغيير يافته حالت نيمه جنينى است، يك پاى فرد مستقيم و كشيده است، در حالى كه ساق پاى ديگر از زانو خم شده و زاويه اى تند بين ران و ساق ايجاد مى كند. گاهى نيز پاى تاشده به شكم مى چسبد. ساق پاى كشيده شده در اين وضعيت نشانه اى از مبارزه جويى فرد است و ساق پاى خم شده نشان دهنده راحت طلبى و صلح جويى است. افراد مذكور از نظر شخصيتى در اصطلاح روان شناسى پرخاش گر هستند.



وضعيت نافى: بسيارى از افراد هنگام خواب، از دست هاى خود در نگه داشتن تشك يا تخت خواب استفاده مى كنند. اين نوع خوابيدن را وضعيت نافى مى نامند. افراد مذكور به گرفتن كسى يا چيزى و توسل و تكيه به ديگران نيازدارند و اغلب وفادار بوده و شخصيتى وابسته دارند. در برخى موارد ممكن است شخصى با دست راست به تخت خواب چنگ بزند ولى دست چپ در كناره تخت خواب قرار گرفته و يا در فضا آويزان باشد. آويختگى دست چپ نشان مى دهد كه اين شخص مايل نيست خود را در محيط زندگى خويش محصور كند و به ديگران وابسته است. چنين فردى با دو دست خود،تضادو دوگانگى فكرى خودرابه نمايش مى گذارد.



وضعيت محافظتى: گاهى دست ها روى معده يا آلت تناسلى قرار گرفته و به يگديگر متصل مى شوند. اين نوع خوابيدن را وضعيت محافظتى مى نامند و وجه تسميه اين نامگذارى به دليل آن است كه ازبخش هاى مذكورمحافظت مى كند.



د. وضعيت پره آبى: در اين حالت، سر در كف دست ها جاى مى گيرد و بازوها از آرنج خم شده و در دو طرف سر قرار مى گيرند. اين حالت خوابيدن در افرادى ديده مى شود كه هميشه و حتى در خواب در حال فكر و انديشيدن به سر مى برند و براى دفاع، از عقل خود استفاده مى كنند.



هـ. وضعيت ژيمناستيك: در اين نوع خوابيدن، شخص به پشت خوابيده و دست ها را چند سانتى متر دورتر از سر و در سطوح گوش ها قرار مى دهد. اين وضعيت همانند آن است كه فرد مذكور خود را توسط دست ها بالا مى كشد. اين حالت سبب احساس رضايت شخص مى گردد.



وضعيت هيس يا ساكت باش: در اين نوع خوابيدن كه به ندرت اتفاق مى افتد، انگشت سبّابه، مانند زمان بيدارى كه براى ايجاد سكوت به كار مى رود، روى لب قرار مى گيرد.



و. وضعيت عزادارى: در اين وضعيت شخص روى صورت خود خوابيده و دست ها را به صورت پوششى بر روى صورت مى نهد. اين وضعيت اغلب در افرادى كه از درد و ناراحتى جسمى رنج مى برند، ديده شده است.



وضعيت بوكسور: در اين حالت، شخص انگشتان را گره كرده و به صورت مشت درمى آورد. افرادى كه با اين روش به خواب مى روند معمولاً پرخاش گر و كينه جو هستند. اما اگر انگشتان به صورت مشت درآمده و شست دو دست داخل مشت قرار گرفته باشد، اين حالت گوياى دوگانگى فكرى شخص است.



در عين حال، روش هاى خوابيدن ديگرى نيز تحت عنوان وضعيت هاى عجيب وجود دارد كه برخى از آن ها عبارتند از: موميايى، بسته بندى، شتر مرغ، ابوالهول، آلمانى، ميمونى، يك چشم، نظامى، لم دادن، نمايشى، شاخ گاوى، صليب شكسته، ستاره دريايى، گربه اى، معكوس، پروانه اى، حلزونى و... . هر يك از موارد فوق كه داراى معنى و مفهوم خاص خود است، در رابطه با خواب به صورت تنهايى بود، خواب هايى هم به صورت تركيبى (زن و شوهر) وجود دارد كه موارد مزبور نيز در آن جا صادق است، با اين تفاوت كه ممكن است يكى از آن دو در رؤياى ديگرى تأثير نامحسوس بگذارد.7



پژوهش هايى پيرامون خواب

پژوهش هاى جدى در زمينه ساز و كار خواب، به ويژه خواب ديدن، به دهه 1950 باز مى گردد. در اين دهه، دانشمندان به كشفيات قابل توجهى دست يافتند. يكى از اين زمينه ها، مربوط به رؤيا يا «خواب ديدن» است. «ميشل ژووه» رئيس آزمايشگاه مطالعات رؤياشناسى مولكولى در شهر ليون فرانسه، نخستين پژوهشگرى است كه در سال 1959 در زمينه رؤيا به كشفيّات جالبى دست يافت. از آن زمان تاكنون در سراسر جهان پژوهشگران دست به مطالعات گسترده اى زده اند كه همچنان ادامه دارد.8



اكنون دانشمندان مى توانند آنچه را كه در طى شب برما مى گذرد تشريح و توصيف كنند. در حقيقت، خواب از 4 تا 6 چرخه تشكيل مى شود كه هر يك، از يك تا دو ساعت به طول مى انجامد. ضمن آن كه هركدام از اين چرخه ها خود داراى سه مرحله است كه عبارتند از: خواب سبك، خواب سنگين، خواب «مهمل نما» (Paradoxial). چرخه هاى خواب در افراد مختلف، به نسبت سن و موقعيت آنان متفاوت است. دانشمندان موفق شده اند دخالت برخى از ساختارهاى مغزى، واسطه هاى عصبى، هورمون هاى تسهيل كننده خواب يا هورمون هاى محرك بيدارى را بشناسند. پزشكان هم به نوبه خود، به كشفيات مهمى در زمينه اختلالات كم خوابى و بى خوابى دست يافته و هم اكنون فهرستى طولانى از داروهاى ضرورى را در دسترس دارند. طى سال هاى اخير پژوهش هاى زيادى در اين زمينه به انجام رسيده، اما هنوز هيچ فرضيه اى نمى تواند همه داده ها را در يك جا جمع كند و به طور يقين، سازوكارهاى دقيق خواب را روشن سازد! پژوهشگران به وجود يافته هاى عصبى يا نورون هايى منفرد پى برده اند كه فقط به هنگام خواب مهمل نما فعال مى شوند و پاره اى ديگر كه فقط در چرخه هاى خارج از خواب ديدن فعال هستند. آن ها امروزه دقيقاً از تغييرات و دگرگونى هايى كه در برخى از كاركردهاى فيزيولوژيكى پديد مى آيند، مانند دما، ترشح هورمون رشد، هورمون «رنين» و «پرولاكتين» آگاهى يافته و همچنين عواملى را كه در خواب اثر مى گذارند، شناخته اند.



مغز و خواب

مغز تنها بخش بدن است كه بدون خواب به خوبى كار نمى كند. معمولاً فقدان خواب موجب توهم، اختلالات روانى و ديوانگى شده و سپس به مرگ منجر مى گردد. اختلالات و يكنواخت شدن فراگردهاى بدن، اين احتمال را به وجود مى آورد كه ممكن است احساس واماندگى و خستگى جسمانى نيز به اين علت ايجاد شده باشد كه مغز ديگر نمى خواهد، بلكه نمى تواند، كار كنترل بدن را بر عهده گيرد. در نتيجه، بايد گفت: خواب موجب «استراحت» مغز مى شود. ولى فعاليت الكتريكى مغز در طول خواب نيز ادامه مى يابد و خاموش نمى شود. بنابراين، سؤال اين است كه به اين ترتيب چگونه نياز اختصاصى مغز ارضا مى شود؟



عده اى از دانشمندان بر اين باورند كه مغز ماده اى به نام «آدنوزين» (Adenosine) ترشح مى كند كه يك تركيب شيميايى مركب از يك مولكول آدنين (يگ پورين) و يك مولكول قند (ريبوز) ـ از اجزاى اصلى اسيدهاى نوكلئيك و از عوامل عمده اصلى انتقال انرژى در دستگاه هاى حياتى بدن ـ است.



كسانى كه به طور مرتّب، دچار هيجان و يا افسردگى مى شوند، كاركرد آدنوزين آن ها مختل شده است. دانشمندان مشغول مطالعه براى ساختن داروهايى شبيه «آدنوزين» هستند كه حدود يك دهم ميلى گرم براى هر كيلو وزن، خواب را به حيوانات فرو مى برد و قدرت آن بسيار بيش تر از داروهاى آرام بخش و خواب آورهاى كنونى است.9



وقتى، بوردونكو (Burdenko)، جراح روسى ديواره بطن سوم مغز بيمارى را طى عمل جراحى تحريك كرد، حالت مصنوعى خواب در وى ايجاد شد. وى از اين آزمايش متوجه گرديد كه اين مركز به نوعى با خواب رفتن افراد ارتباط دارد.10 ايوان پاولف در سال 1953 در كنفرانسى، تكامل حالت توقف را در مغز يك سگ مورد آزمايش قرار داد و آن را براى برقرارى كامل خواب توصيف نمود.



نظريات پاولف درباره چگونگى خواب، داراى دو فرضيه است:



الف. خواب پديده توقف منتشرى است كه در همه قسمت هاى فوقانى مغز پخش مى شود.



ب. اثر خواب در مغز، تأمين اعمال حفاظتى و اصلاح است.11 در واقع، پاولف خواب طبيعى را عبارت از انسداد و توقف فعاليت قسمت بالايى مغز دانسته است. عده اى ديگر، طرفدار نظريه عروقى خواب هستند و براين باورند كه وقتى خون كم ترى به مغز مى رسد، فرد به خواب مى رود. در مقابل، گروهى معتقدند كه تشديد جريان خون در مغز عامل به خواب رفتن است.



دانشمندانى مانند «لوژراندرو پرزن» (اهل فرانسه) اعتقاد دارند كه به خواب رفتن در انسان و حيوان مربوط به مسموميت مغز توسط مواد مشتق از سوخت و سوز مى باشد. اما آزمايش هاى غيرقابل انكارى اين فرضيه را تأييد نكرده اند.12 گروهى جمع شدن گاز كربنيك (Co2) را در بدن موجب خستگى و خواب دانسته اند و از دلايل مشهود آن اين كه در هواى آلوده كه اين گاز غلبه دارد انسان ها چرت مى زنند و خواب آلوده هستند.13



«كم رنگى و كم نورى در خواب رفتن دخالت دارد. تكرار محرك هاى سنجيده اى چون تاب خوردن و تكان دادن و نيز يكنواختى فعاليت مثل گوش دادن به يك سخنرانى تكرارى و خسته كننده يا رانندگى در جاده هاى مستقيم و بدون عارضه در به خواب رفتن مؤثرند.»14



اندازه گيرى خواب

در سال 1929 «هنس برگر» (Hens Berger)، روان شناس آلمانى، الكترودهاى كوچكى را روى پوست سر چسباند تا فعاليت مداوم الكتريكى مغر را ثبت نمايد. ثبت امواج مغزى يا «الكترو انسفالوگرام»(Electroencephalogram) دلالت بر تغييرات مشخص، در فعاليت مغز، بين خواب و بيدارى داشت. امواج مغز در حالت بيدارى، فركانس (سيكل يا دوره تناوب در ثانيه) سريع و در ميدان نوسان آهسته بودند. «برگر» به درستى فهميد كه مغز به خواب رفته، به وسيله امواج مغزى فركانس آهسته، ميدان با نوسانى بالاى مشخص شده است كه دلالت بر كاهش واقعى در فعاليت عصبى دارد، ما به درستى نفهميد كه چرا خواب حالتى يكنواخت در طول خواب فرد ندارد.15



در سال 1935 پژوهشگران دانشگاه هاروارد كشف كردند كه خواب به چندين سطح و مرحله مجزا تقسيم شده است.



در سال 1951 «اوژن آسرينسكى» Eugen Asrinsky، فارغ التحصيل آزمايشگاه خواب دانشگاه شيكاگو، مطالعه حركات آهسته چشم را كه در آغاز خواب همراه بود به معرض نمايش گذاشت. او اين حركات را به وسيله مشاهده كردن جهش هاى جابه جا شونده به بالاى قرنيه (پوشش شفاف كره چشم) در زير پلك هاى نازك اطفال خوابيده پى گيرى كرد. آسرينسكى در دوره مشاهداتش به كشفى قابل توجه دست يافت: در زمان هاى مختلف در طول خواب، چشمان اطفال شديداً به چپ و راست، بالا و پايين حركت مى كردند. اين حركات چشمى سريع شبيه همان مشاهدات در حالت بيدارى ظاهر مى گشت....16



مراحل مختلف خواب


خواب پنج مرحله متفاوت دارد: چهار مرحله آن پياپى عميق تر مى شود كه به خواب با حركت آرام چشم يا خواب NREM(17) معروف است و مرحله پنجمى كه خواب با حركت سريع يا REM(18) ناميده مى شود.



در طول NREM، امواج مغزى آرام و منظم مى شوند و فرد خوابيده آرام است و به كندى و منظم تنفس مى كند. چهار بخش NREM را مراحل 1، 2، 3 و 4 مى نامند.



عميق ترين بخش خواب، مرحله چهارم است كه در طى آن فعاليت الكتريكى مغز به كم ترين حد ممكن مى رسد. خواب REMبسيار سبك تر است; حالتى كه آن را متمايز مى كند اين است كه چشم ها در زير پلك هاى بسته به سرعت و به طور متناوب حركت مى كنند. فرد خوابيده اين پنج مرحله را طى دوره هاى متناوبى مى گذراند. هر دوره، نود دقيقه به طول مى انجامد. بزرگ سالان سالم پس از به خواب رفتن به مرحله اول و متعاقب آن به مراحل 2، 3 و 4 خواب مى رسند و سپس اين سلسله مراتب به صورت معكوس اتفاق مى افتد. پس از دومين دوره مرحله اول، خواب اين چرخه با پنج تا پانزده دقيقه خواب REM (سبك) كامل مى شود. اين مراتب 4 تا 5 بار تكرار مى شود و هر بار قسمت خواب REMافزايش مى يابد. شخصى كه تقريباً 8 ساعت مى خوابد، حدود 2 ساعت را در REM و بقيه را در NREMمى گذراند. اين الگو، به ويژه چرخه نود دقيقه اى، در افراد مختلف بسيار مشابه است.19



پژوهشگران براى تحقيق بر روى خواب، فعاليت الكتريكى مغز را ثبت مى كنند. براى اين منظور، يك الكترود را به جمجمه و الكترود ديگرى را به گوش مى چسبانند. سيم ها علايم را به دستگاهى به نام الكترونسفالوگراف يا EEGمنتقل مى كنند. اين دستگاه تقويت كننده اى دارد كه علايم را (تنها چند ميليونيم ولت) تشديد مى كند. الكتروانسفالوگراف منحنى نگارهايى دارد كه در واكنش به اختلاف پتانسيلى كه بر اثر فعاليت الكتريكى مغز به وجود مى آيد، به طور خودكار روى كاغذ حركت مى كند. نوارى كه از فعاليت مغز برداشته مى شود، نواز مغز (الكتروانسفالوگرام) نام دارد. آن را هم به اختصار EEGمى گويند. نواز مغز در طى خواب REMممكن است به نوار مرحله اول خواب NREMشبيه باشد. براى تفكيك اين دو مرحله از يكديگر، پژوهشگران الكترودهايى را به صورت فرد وصل مى كنند كه حركات سريع چشم را، كه شاخص اين مرحله از خواب است، بگيرد. چون حركات چشم متناسب است، پژوهشگران تكان هاى ماهيچه هاى چانه را نيز ثبت مى كنند. ماهيچه ها در حين خواب REM، فوق العاده سست هستند. زيست شناسان منحنى حركت چشم ها را نوار چشم (الكترواوكولوگرام) يا EOG، و منحنى فعاليت ماهيچه ها را نوار ماهيچه (الكتروميوگرام) يا EMGمى نامند.20



مراحل خواب NREM


مرحله دوم خواب عميق تر از مرحله اول است و با عميق تر شدن خواب، فعاليت مغز كندتر مى شود. مرحله REM خواب سبك تر است، امااين مرحله و مرحله رؤيا در شروع خواب اتفاق نمى افتند. اولين مرحله خواب REMمعمولاً از حدود 60 الى 70 دقيقه پس از شروع خواب آغاز مى شود. اين خواب در مجموع، يك چهارم كل خواب است. مرحله اول پنج درصد خواب را شامل مى شود و در واقع، واسطه اى است بين خواب و بيدارى واقعى. بخش عمده خواب، يعنى تقريباً پنجاه درصد آن را مرحله دوم خواب تشكيل مى دهد. مرحله سوم، هفت درصد خواب را به خود اختصاص مى دهد. اين مرحله به صورت گذارى از مرحله دو به چهار عمل مى كند. اولين نوبت مرحله چهارم، عميق ترين بخش خواب است. در اين مرحله، مشكل مى توان شخصى را بيدار كرد و اگر آن شخص بيدار هم شود، بسيار سست است و تا حدود پانزده دقيقه قادر نيست به طور منسجم فكر كند، مرحله چهارم سيزده درصد خواب بزرگسالان جوان را تشكيل مى دهد. اين مرحله، از خواب افراد مسن و پير حذف مى شود.21



اختلالات خواب22


با وجود آن كه تاكنون به طور قطع مشخص نشده كه خواب چگونه مى تواند براى بدن مفيد باشد، نياز اختصاصى هر فرد به خواب نسبت به ديگرى، متفاوت است. برخى افراد در شبانه روز نياز به ده ساعت خواب دارند. در حالى كه، براى



بعضى افراد ديگر، نصف مقدار مذكور نيز كافى مى باشد. در افراد سالم و بزرگ سال (30ـ19 سال) به طور معمول ميزان خواب در كل شبانه روز حدود شش الى هفت ساعت است كه اين ميزان، به شش ساعت يا كم تر در سنين 90 ـ 50 سالگى مى رسد. زنان معمولاً بيش تر از مردان مى خوابند و بيش تر نيز به داروهاى خواب آور روى مى آورند.



اختلالات خواب انواع مختلفى از روانى، خوابگردى و... را شامل مى شود. به جز برخى موارد انگشت شمار و استثنايى در جهان، بى خوابى سبب تشديد تعداد ضربات قلب، افزايش انقباضات عروقى و همچنين افزايش دماى مقعدى مى شود. اختلالات خواب، مى تواند تأثيرات عميقى بر روى زندگى فرد مبتلا بگذارد كه غالباً اين تأثيرات به صورت ايجاد اضطراب و پريشانى در فرد مبتلا مى باشد و گاهى اين علايم پنهانى، خود مى تواند منجر به تشديد بى خوابى گردند.23



يك مؤسسه آمارگيرى در سال 1995 اعلام كرد كه 45 درصد بالغين امريكايى از بى خوابى مرضى و ديگر بى نظمى هاى وابسته به خواب رنج مى برند. اين آمار پانزده درصد افزايش را نسبت به سال 1991 نشان مى داد.



بنابر عقيده بسيارى از متخصصان پزشكى، اختلالات خواب، مشكل نخست تندرستى را در امريكا تشكيل مى دهد. بنياد ملى خواب اين موضوع را مربوط به افزايش سرعت روانى زندگى، فشارهاى كارى و جمعيت مسن مى داند.24



در ذيل، به بررسى علل و عوامل ايجاد اختلال در خواب و نيز تأثير مصرف برخى از داروها بر روى سيكل خواب مى پردازيم:



الف. عوامل فيزيكى از قبيل:


ـ مختل شدن ريتم هاى بيولوژيك (پروازهاى هوايى به نقاط بسيار دورو...)



ـ احساس درد يا ناراحتى (براثر انقباض عضلانى ـ آرتريت، زخم معده و...)



ـ سن و جنس



ـ وقفه هاى تنفسى هنگام خواب يا كاهش ظرفيت تنفسى



ب. عوامل محيطى از قبيل:


ـ بستر و تخت خواب نامناسب و ناراحت



ـ حضور در محيط بيگانه (تغيير محل خواب)



ـ دما (مثل گرما و سرماى زياد)



ـ نور (مثل قرار گرفتن در محيط بسيار تاريك يا بسيار روشن)



ـ شلوغى (مثل سرفه، صحبت، صداى خرناس ديگران و غيره)



پ. شيوه هاى خاص زندگى از قبيل:


ـ رژيم غذايى خاص



ـ بى نظمى در ساعات خوابيدن



ـ عدم انجام حركات ورزشى



ـ نوع شغل، نظير كسانى كه كار شيفتى دارند (پزشكان، كارگران و...)



ـ تشنگى و گرسنگى



ـ مصرف محرك ها از قبيل كافئين، داروها، نيكوتين و...



ت. عوامل روانى موثر بر خواب:


ـ اختلالات روانى



ـ هيجانات



ـ كابوس ديدن



ـ نگرانى و اضطراب



ـ مرور وقايع روزمره زندگى در شب



غالباً بى خوابى به دنبال مصرف «تئوفيلين و «فنى توئين» اتفاق مى افتد. اثرات داروهاى محرك روانى از جمله «گلوكورئيد استروئيدها» به خصوص «دگزامتازون» بيش تر نيز هست.



به خصوص اين كه داروهاى فوق مى توانند، تغييرات رفتارى و شخصيّتى، تحريك پذيرى، بى خوابى و تغييرات شديد خلقى ايجاد نمايند. بر عكس، بعضى «بتابلوكرها» Betablokersهستند كه موجب كاهش كابوس هاى شبانه و واضح شدن و تشديد رؤيا ديدن مى شوند.



عدم تنظيم وقت و مقدار مصرف ديوريتك ها نيز ممكن است منجر به آشفتگى خواب شود; زيرا سبب مى شوند كه فرد به هنگام خواب نياز به دفع ادرار پيدا كند. «بنزوديازوپين ها» Benzodiaze pines از آن جايى كه موجب تشديد وقفه هاى تنفسى هنگام خواب مى شوند و با آن كه سندرم «هيپو آپنه» Hypoaphoea ايجاد مى كنند، مختل كننده خواب مى باشند. داروهاى تجويز شده جهت درمان لرزش اندام ها، خشكى اندام و اختلالات حركتى ناشى از مصرف داروهاى آنتى سايكوتيك Antipsychotic از قبيل «پروسايكلين» prosychlidine و «اُرفنادرين» Orphenadrineنيز ممكن است منجر به گيجى و اضطراب فرد شوند كه همه اين ها بر روى سيكل خواب تأثير سوء مى گذارند.



داروهاى مهاركننده «مُنوآمينواكسيداز»


Monoamineoxidase به خصوص در مراحل اوليه مصرف، به طور تدريجى و متناقض الگوى خواب را مختل مى كنند. وليكن به تدريج با مصرف مكرّر آن ها، به طور كامل الگوى خواب شخص درهم مى ريزد. پس از ترك يك سرى از داروها، «سندرم محروميت برگشتى» With drawal a reboundايجاد مى شود كه نتيجه آن، ايجاد تناقض در الگوى خواب است. اين حالت مى تواند تا حدود 2 ماه به طول انجامد.



بعضى از داروهاى ضد افسردگى از قبيل «فلوكستين» Fluoxetineو «پاراكستين» Paroxetine بايستى در صبح تجويز شوند; زيرا آن ها باعث بالا بردن فعاليت هاى فيزيكى بيمار مى گردند. در ترك ناگهانى يك داروى ضد افسردگى، نشانه اى از اضطراب شديد و يا حتى «پانيك» نيز ممكن است ايجاد شود كه حاصلش بى خوابى مى باشد.



نياز به خواب ديدن


اين كه ما چه نيازى به خواب ديدن داريم، يك تجربه معروف پاسخ آن را مى دهد: يك گروه را كه به خواب رفته بودند، در مرحله شروع حركات سريع چشم، بيدار مى كردند و به اين ترتيب از خواب ديدن آن ها جلوگيرى به عمل مى آورند. در اين افراد به سرعت، نشانه هاى آشفتگى روانى پديدار شد. گروه ديگرى را كه در مراحل ديگر خواب از خواب بيدار كرده بودند نيز به سختى دچار بيمارى شدند. به اين ترتيب بايد گفت: خواب به اين علت بروز مى كند كه مغز به خواب ديدن نياز دارد و هنگامى كه از خوابيدن و خواب ديدن جلوگيرى شود، توهّماتى شبيه همان رؤياهايى كه به هنگام خواب ديده مى شود بروز مى كند.



چرا خواب مى بينيم؟


افرادى كه در حين خواب REM بيدار مى شوند، خوابى را كه ديده اند اغلب به خوبى به ياد مى آورند. خواب ديدن به فعاليت الكتريكى مغز مربوط است. اما آيا اين فقط ماشين خود كار فكر است كه بدون نظارت صاحب خود به كار ادامه مى دهد يا فرايند خودكارى است كه براثر برقرارى ارتباط زيست شيميايى عصبى در مغز حاصل مى شود؟ و يا آن كه حاصل فعاليت مغز به هنگام بررسى، دسته بندى و بايگانى مجموعه اطلاعاتى است كه روز قبل وارد شده اند و اينك براى استفاده از آن در آينده، مرتب و ضبط مى شوند؟ مى دانيم كه رؤيا به تنهايى فرايندى براى اطلاعات نيست و نيز صرفاً پيامى تصادفى كه از نورونى به نورون ديگر مخابره شود، نمى باشد.



همه افراد شب ها خواب مى بينند، ولى ممكن است آن را به ياد نياورند. رؤياها در مجموع دو ساعت از خواب متوسط شبانه هر فرد را تشكيل مى دهند. هرگاه فرد در ميانه مرحله خواب حركت سريع چشم بيدار شود، رؤيايى زنده را به ياد خواهد آورد. ولى هرگاه پنج دقيقه پس از اين مرحله بيدار شود، مجموعه اى مبهم از رؤيا را به خاطر مى آورد و هرگاه ده دقيقه يا بيش تر از اتمام مرحله خواب حركات سريع چشم بيدار شود، چيزى در خاطرش نخواهد ماند.



در خصوص علت نياز انسان به خواب، نظرياتى ارائه شده است كه اجمالاً در اين جا بيان مى گردد:



نظريه فرويد: فرويد، روان شناس معروف، عقيده داشت كه رؤياها، نيازهاى ناخودآگاه و اضطراب خواب بيننده را آشكار مى كنند. وى تأكيد مى كرد كه تمدن موجب مى شود انسان بسيارى از نيازهاى خود را فرو نشاند. ما بر اين نيازها تأثيرى نداريم و حتى نمى توانيم آن ها را در خودمان مخفى كنيم. به اين ترتيب، اين نيازها مجدداً به صورت رؤياهايى ظاهر مى شوند، كه «دروازه اى به سوى نيمه آگاه» است; يعنى به سوى ترس ها و اضطراب هايى كه انسان را از نظر روان شناسى ناسالم جلوه مى دهد. تقريباً با اطمينان مى توان گفت كه اين مسأله يكى از وظايف رؤياست. هرچند ممكن است نيازهاى سركوب شده، كمتر از آن چه فرويد عقيده داشت، جنبه جنسى داشته باشد، ولى احتمالاً رؤيا از نظر روان شناسى، وظايف ديگرى نيز برعهده دارد، به عنوان مثال، «يونگ» تصور مى كرد رؤيا، تصاوير ذهنى آرمانى را به صورت نمادين جلوه مى دهد. اگرچه از اين طريق مى توان انتظار داشت كه در صورت محروميت از خواب، آشفتگى روانى بروز كند، اما هيچ يك از اين پژوهندگان، علت ديوانگى سريع انسان را به علت محروميت از خواب توجيه نكرده اند.25



تشابه مغز با رايانه


يكى از نظريات جديد مربوط به خواب و خواب ديدن، مغز را با يك رايانه مقايسه كرده است. رايانه بر حسب برنامه هايى كه به وى داده مى شود، وظايف مختلفى بر عهده دارد. در هر زمان، مى توان اين برنامه ها را تغيير داد. ولى اين كار زمانى انجام مى شود كه رايانه ديگر قادر به كارهاى معمولى خود نباشد.



خواب متناقض ممكن است زمانى باشد كه اين «فراگردها» شروع مى شود، ولى اين نوع پردازش داده ها طبق قوانين مغز انجام مى شود و ابداً با واقعيت خارجى تطابق ندارد. هنگامى كه شخص خوابيده ضمن انجام اين فرايندها از خواب بيدار مى شود، به ناگاه، خودآگاهى فرد با توده اى از تصاوير ذهنى روبه رو مى شود كه هيچ ربطى به هم ندارند و وى مى كوشد با دادن معنا به اين تصاوير، آن ها را درك كند و در نتيجه، به نظرش مى رسد كه خواب ديده است. هرگاه اين نظريه صحيح باشد، مقدار خواب موردنياز به مقدار اطلاعات جديدى بستگى خواهد داشت كه مغز دريافت داشته و به وسيله آن ها تغييرات لازم برنامه ها را انجام داده است. بنابراين، نوزاد كه هرچيز براى او جديد است به خواب بيش تر نياز دارد و افراد پير، كه غالباً بدون تغيير زندگى خود را مى گذرانند، به خواب كم تر نيازمندند. اين نظريه اختلاف ميان گونه ها را توجيه مى كند; يعنى مقدار خواب يا پيچيدگى مغز تا حد زيادى تناسب دارد.26



امروز ثابت شده است كه در هشتاد درصد موارد، افرادى كه در مرحله حركات سريع چشم به خوبى خوابيده اند، مى توانند رؤياى خويش را به ياد آورند. در موارد ديگر كه افراد در مراحل ديگرى از خواب بيدار شدند، ميزان به ياد آوردن رؤيا به هفتاد و چهار درصد كاهش يافت، كه در پنجاه و چهار درصد از موارد اخير نكات به ياد آورده شده را مى توان به عنوان رؤيا قلمداد كرد. از مشخصات نكات به ياد آورده و طبقه بندى آن ها به عنوان رؤيا مى توان به وجود ادراك حسى در واقعه، به وقوع پيوستن تغييرات شخصيتى يا به تغيير شرايط خارجى و جسمى اشاره كرد. بيش تر گزارش هاى رؤيايى كه از مرحله حركات غيرسريع چشم به دست آمده است، داراى درصد بيش ترى از مسائل ادراكى است و به ندرت خواب بيننده به طور فعال در حوادث رؤيا شركت مى كند و عناصر هيجانى در خواب اين مرحله وجود ندارد. در حين خواب، آگاهى هرگز به طور كامل از بين نمى رود. محتواى تصورات فرد نيز بسته به هر يك از مرحله هاى خواب، به وسيله فعاليت دستگاه عصبى مركزى تنظيم مى شود.27



مراحل خواب ديدن


اولين دوره خواب ديدن، يعنى مرحله حركات سريع چشم، حدود نود دقيقه پس از اولين مرحله خوابيدن شروع مى شود. اين مرحله بسيار كوتاه است و پنج تا ده دقيقه طول مى كشد. با ادامه خواب، مدت هر يك از مراحل بعدى حركت سريع چشم افزايش مى يابد، به صورتى كه طولانى ترين مدت اين مرحله بيش از نيم ساعت طول مى كشد و بيش تر صبح ها پيش از بيدارى روى مى دهد. لحظاتى پيش از شروع دوره اصلى خواب، همراه با خواب ديدن، نخستين تغيير وضعيت خوابيدن صورت مى گيرد. با وجود آن كه حركات غير معمولى در حين خواب مرحله حركات غير سريع چشم، به خصوص در موارد بيمارى و تشويش ديده مى شود، ولى بيش تر حركات بدن در طول خواب درست قبل و يا بعد از رؤياى مرحله حركات سريع چشم روى مى دهد. حركت هاى تغيير وضعيت بدن در طول رؤيا انجام نمى گيرد و تا هنگامى كه رؤيا ادامه دارد، بدن انسان بى حركت است. فقدان قدرت انقباضى ماهيچه اى در اين مرحله بسيار شديد است، به طورى كه بدن قادر به انجام حركات بزرگ نيست. لحظه دقيق شروع مرحله حركت سريع چشم را مى توان در «گربه» مشاهده كرد. هرگاه وضعيت سر گربه به هنگام خواب تغيير كند، نشانه شروع اين مرحله از خواب است. عضلات پس گردن در اين مرحله به طور كامل قدرت انقباضى خود را از دست مى دهند و سر ناگهان پايين مى افتد.28 پس از گذشت يك ساعت و نيم از خواب، اولين رؤياى خواب شروع مى شود، انسان در بستر مى چرخد. هرگاه شخص در ابتداى به بستر رفتن، به پهلوى راست و در حالت نيمه جنينى به خواب رفته باشد، در اين لحظه رو به پهلوى چپ خواهد خوابيد. پيش از شروع رؤيا، در مرحله حركات سريع چشم در نوار الكتروانسفالوگرام، ناگهان امواج دندانه اره اى مانند رديفى از حروف لاتين ديده مى شود. از اين لحظه به بعد خواب ديدن شروع مى شود، چشمان حركت بيش ترى كرده و حركت هاى هم زمانى خواهند داشت، كه از مشخصات زمان بيدارى است. اين حركات سريع چشم منعكس كننده نوع رؤياى انسان است. هرگاه شخصى در خواب ببيند كه وارد اتاقى مملو از جمعيت شده است، چشمانش به طور مرتب و سريع از يك سو به سوى ديگر حركت مى كند و همان گونه كه در روز اتفاق مى افتد اين منظره را در صحنه افقى مشاهده مى كند. ولى هر گاه انسان در خواب ببيند كه در حال پرواز است چشمان وى حركتى عمودى دارد.29



انسان رؤياهاى خود را مشاهده مى كند و حركت هاى چشم وى در اين مدت نشانه اى از اين مسأله است. توجيه اين مطالب از اين نكته مشخص مى شود كه افرادى كه از ابتداى تولد نابينا بوده اند، رؤياهاى مرئى و تصويرى ندارند و قادر به مشاهده رؤياهاى خود نيستند و آن عده از افرادى كه كور مادرزاد هستند از حواس ديگر خود مانند لامسه، شنوايى، بويايى و چشايى به جاى قدرت بينايى استفاده مى كنند. در رؤياها نيز همانند زمان بيدارى، اين افراد از نوك انگشتان خود مدد مى جويند. افرادى كه در ابتدا نابينا بوده اند و بعدها در اثر حادثه اى نابينا شده اند، مى توانند رؤياى تصويرى داشته باشند. در اين مرحله از خواب، تنه، گردن، پلك ها و ماهيچه هاى بازو و ساق پا در اثر شروع رؤيا به ركود و سستى دچار مى شوند و تنها نوك دست ها و انگشتان پا داراى حركت هستند.



نمايش حقيقت رؤيا


نمايش الفباى خواب ديدن، كه توسط نگارنده ارائه شده است، در صورت ادامه و تكميل آن، عصر نوينى در پژوهش هاى خواب خواهد گشود. در اين جا به صورت مختصر اين نظريه ارائه مى شود. هدف نهايى اين نظريه دست يابى به اسرار پيچيده خواب و رؤياهاى انسان است. اين نظريه، داراى چهار مرحله است: خواب و هاله انسانى; ديدن رؤياى آگاهانه; تهيه الفباى خواب; نمايش فيلم رؤيا.



1. خواب و هاله انسانى


هاله انسان پديده اى متعلق به اين عصر نيست، بلكه گونه اى از انرژى است كه از ذرات الكترومغناطيس با غلظت هاى متفاوت تشكيل شده و پيرامون هر جسمى معلق است. هاله شكلى از انرژى جذب كننده است; زيرا با اشكال انرژى ارتباط دارد.30 ميدان نيروى الكترومغناطيس هاله، به آسانى با زمين ارتباط برقرار كرده و از اين طريق زنده مى ماند و شبكه پيچيده و بى اندازه باردار هاله را مى آفريند. اختراع دوربين عكاسى از هاله فصل نوينى در اين شاخه از دانش بشرى گشوده است كه اصطلاحاً به آن «اسپكتر فوتو متر» مى گويند.31



پيرامون هر انسان را هفت لايه هاله احاطه كرده است كه از بيرون عبارتند از: لايه روحانى، لايه ذهنى زبرين، لايه ذهنى زيرين، لايه اخترى، لايه احيانى، لايه اترى، لايه جسمانى.32



البته علاوه بر انسان، جانوران، گياهان، درختان و... نيز داراى هاله مخصوص به خود مى باشند. رنگ هاى هاله، نمايان گر زندگى هستند و فرد را از انديشه ها و احساسات سياه و سفيد آزاد مى سازند. هاله ها در رنگ هاى متنوع زيادى از قبيل: سياه، آبى، قهوه اى، زرد و قرمز، طلايى، سبز، خاكسترى، نارنجى، قرمز، صورتى، بنفش، نقره اى، سفيد و آميزه اى از رنگ ها و... وجود دارند كه هر كدام گوياى وضعيت شخص موردنظر است.



«اطلاعاتى كه در هاله نهفته عبارت است از: ميزان تندرستى، بيمارى، عواطف نيرومند و ضعيف، روابط شخصى، ترس ها و توانايى ها، خلاقيّت، استعدادها و مهارت ها، فراگيرى و دست يابى، تكامل فردى، تجارب خوب و بد، آگاهى معنوى، امكان هدايت شدن از جانب روح، تجارب فردى گذشته و...»33



اگر از هاله فردى كه به خواب عميق رفته و در حال ديدن خواب است، به وسيله دستگاه «اسپكترو فتومتر» عكس بردارى شود، از نوع رنگ ها و حالت قرار گرفتن هاله ها در اطراف شخص مذكور، مى توان تا حدود زيادى نوع خواب وى (صادقه، توهمى، واقعى، جنسى و...) را مشخص كرد. اين دستگاه مجهز، كه امكان گرفتن عكس هاى رنگى از هاله را ممكن ساخته، مى تواند در مرحله اول به تحقق اين نظريه بسيار كمك كند.



2. ديدن رؤياى آگاهانه


براى آن كه شخص بداند چه موقع به طور واقعى در حال خواب ديدن است و بهتر بتواند به چگونگى خواب ديدن و رؤياى خود پى ببرد، روش ديدن رؤياى آگاهانه مورد استفاده قرار مى گيرد.



شايد با كسانى كه در طول خواب عميق خود صحبت مى كنند برخورد كرده باشيد. بعضى از اين افراد چنان درگير خواب ديدن خود هستند كه مدتى طولانى صحبت مى كنند و اگر آنان را در همان لحظه بيدار كنيد، قسمت زيادى از خواب را به ياد مى آورند و گاهى هم اعتراض مى كنند كه چرا مرا بيدار كرديد; زيرا به جاى حساس خواب رسيده بودم! از نظر علمى، سخن گفتن در خواب ممكن است. برخى از افراد ديگر، به دليل مشغله هاى زياد فكرى يا كارى يا مشكلات روزمره زندگى و تلقين هاى زياد، شب هنگام نيز آسوده نيستند و خواب مسائل زندگى خود را همراه با سخن گفتن تجربه مى كنند. در روش ديدن رؤياى آگاهانه، مى توان عينكى مخصوص و تيره را ساخت كه داراى گيرنده هايى است كه مى تواند به حركت چشم در زير پلك بسته پى ببرد. حركت چشم ها نشانه وارد شدن فرد به خواب عميق مهمل نما مى باشد. رايانه مى تواند حركت هاى دريافتى از عينك را تحليل كند. اگر اين حركات واقعاً مربوط به خواب مهمل نما باشد، نقطه هايى نورانى شروع به چشمك زدن مى كنند كه در اين صورت فرد خوابيده، رؤياى خود را شفاف تر خواهد ديد و درك مى كند در حال خواب ديدن است. در اين روش، بدون آن كه نياز به بيدار كردن شخص خوابيده باشد و يا مزاحمتى براى او ايجاد شود، مى توان براى او اطلاعات موردنظر را ارسال كرد.



3. نمايش رؤيا


در اين مرحله به اندازه گيرى امواج حاصله از فعاليت مغز و بدن در مرحله خواب عميق اقدام مى شود. علاوه بر آن، تلفيقى از مرحله اول و دوم نيز در اين مرحله صورت مى گيرد; يعنى، علاوه بر بهتر ديدن رؤيا توسط شخص خوابيده و همزمان سخن گفتن وى از ماجراهاى جارى در خواب، كه كمك زيادى به پردازش گر اطلاعات مى كند، همچنين عكس بردارى هاى كامپيوترى از هاله فرد خوابيده توسط «اسپكترو فتومتر» و اندازه گيرى امواج حاصله در مرحله سوم، اين امكان را به وجود مى آورد كه پس از تحقيقات گسترده در اين زمينه الفباى خواب به وجود آيد. از آن جا كه اين امواج و تصاوير گرفته شده از هاله انسان، همزمان با ديدن رؤياى آگاهانه و سخن گفتن فرد خوابيده در خواب صورت مى گيرد، مى توان براى هر كدام از موج هاى خاص مذكور الفبايى را تهيه كرد. اين الفبا به صورت عدد درخواهد آمد و اعدادى كه در طى يك زمان طولانى، معناى آن ها مشخص شده (مثلاً، 118 بيانگر گرگ و 202 بيانگر چاقو و 250 بيانگر خون و...) در رايانه تبديل به تصوير مى شود. در اين صورت، اين امكان پديد مى آيد كه شخص، در ابتدا تصويرى از خوابى را كه ديده در رايانه مشاهده كند و سپس با تداعى و به خاطرآوردن آن، به خواب خود ادامه دهد.



4. نمايش فيلم رؤياى ديده شده


در صورت موفقيت و دستيابى به الفباى خواب، كه غيرممكن نيست، و نيز تهيه تصويرى از رؤياى ديده شده، مى توان در آينده از به هم پيوستن تصاوير خواب ديده شده توسط شخص، فيلمى از خواب و رؤياى مذكور را در رايانه مشاهده نمود و بسيارى از معماها را در زندگى بشرى كشف كرد.




1ـ مجمع البحرين، ج 1، ص 319، ذيل سبت



2ـ عبدالحسين دستغيب، معارفى از قرآن (تفسير سوره حديد)، ص 206



3ـ معانى الاخبار، ص 289



4ـ جهت اطلاع بيش تر درباره خواب در فرهنگ اسلامى. ر. ك. به: شيخ عباس قمى، سفينة البحار، ماده نوم / مفاتيح الحاجات، ص 125، 127 و 128 / حلية المتقين، ص 231، 232 / شهيد پاك نژاد، اولين دانشگاه آخرين پيامبر، ج 17، ص 142 / سيرة ابن هشام، ج 1، ص 480، 481 / طبقات ابن سعد، ج 1، ص 227، 228 / مسند احمد، ج 1، ص 87 / كنزالعمال، ج 5، ص 407 / تاريخ طبرى، ج 2، ص 100; طبقات الكبرى، ج 1، ص 229 / بحارالانوار، ج 19، ص 50 / الغدير، ج 2، ص 44، 45 / معانى الاخبار، ص 289 / محمدهاشم خراسانى، منتخب التواريخ، ص 523 / ناصرالدين انصارى قمى، فروغ فقاهت، ص 16، 17 / سوره هاى فرقان و كهف و...



5ـ اولين دانشگاه آخرين پيامبر، ج 17، ص 63 و 143



6ـ فرخ سيف بهزاد، خوابيدن، انتشارات درسا، چ چهارم، 1368، ص 131 و 132



7ـ پيشين، ص 135 به بعد



8ـ امانوئل سرافينى، چرا مى خوابيم؟، ترجمه دكتر منصور شمسا و فيروزه ديلمقانى، ضميمه شماره 28، سال 29، ص 3



9ـ جوديشا هوپر، ديك ترسى، جهان شگفت انگيز مغز، ص 179 ـ 181



10ـ ا. ر. لوريا، كاركرد مغز، ترجمه رؤيا منجم، ص 54



11ـ ل. روخلين، خواب از نظر پاولف، ترجمه ولى اللّه آصفى، انتشارات گوتنبرگ، 1368، ص 52 و 53



12ـ همان، ص 23



13ـ محمدباقر محقق، خواب و بيدارى، ص 5



14ـ ايزاك آسيموف، اسرار مغز آدمى، ترجمه محمود بهزاد



15و16ـ جيمز. ب. ماسن، نيروى خواب، ترجمه جهان گير بهار مست، انتشارات عطار، 1379، ص 54 و 55



17. non rapid eye morement



18. rapid eye morement



19 و20 و21ـ مارى گريبين، خواب چيست، ترجمه اشرف اعزازى، دانشمند



22ـ جهت اطلاع بيش تر از اختلالات خواب ر. ك. به: پرى دخت دادستان، روان شناسى مرضى، تهران، ژرف، تهران، 1370 / فرح لطفى كاشانى و شهرام وزيرى، روان شناسى مرضى كودك، ارسباران، تهران، 1376 / طبقه بندى اختلالات روانى، انجمن روان پزشكى امريكا، ترجمه دكتر پور افكارى نشر آزاده، 1373 / طبقه بندى بين المللى اختلال هاى روانى و رفتارى، سازمان بهداشت جهانى، ترجمه حسن توزنده جانى، نشر مرند، گناباد، 1375 / بهروز ميلانى فر، روان شناسى كودكان و نوجوانان استثنايى، نشر قومس، تهران، 1370/



Comer. Ronald. J. (1995) Abnormal Psycholog New York



23. Dun Well, pran Insominia and mental Health Norsing Times. Vol: 91. No. 17. 1995, pp: 31 - 39



24ـ جيمز. ب. ماسن، نيروى خواب، ترجمه جهانگيز بارمست، انتشارات عطار، 1379، ص 35



25ـ كار گروهى پزشكان ماينت سايناى امريكا، بدن مرد، ترجمه فرخ سيف بهزاد، انتشارات دايره، ص 376



26ـ همان، ص 388



27ـ فرخ سيف بهزاد، خوابيدن، پيشين، ص 39



28 و29ـ همان، ص 30 / ص 31



30ـ جوديت كالينز، هاله انسان، ترجمه رؤيا منجم، نگاه سبز، 1379، ص 17



31ـ جعبه اسپكترو فتومتر در برگيرنده كننرل كننده اى ديجيتالى با سرعت بالاى رايانه اى، برنامه اى است كه روند هاله بينى را با مدارهاى خاصى كه براى اندازه گيرى واكنش هاى الكترومغناطيسى به كار مى روند همراه با پردازنده هاى علايم بصرى، ماشينى مى كند. كنترل گر رايانه اى داراى يك پردازنده ميكروسكوپى (ميكروپروسسور) با ساختمان پانزده بايتى براى حمل است. مدارهاى خاص درون گذاشت inputتعامل الكترومغناطيس با فرد را براى تشخيص هاله اندازه مى گيرد. انرژى از راه مدار انتقال مى يابد و به ولتاژى تبديل مى شود كه به ارزش حالت پايدار نزديك است.



داده هاى مدارهاى درون گذاشت با برنامه «اسپكترو فتومترى» كه در رايانه گنجانيده شده تعديل و به پردازنده هاى علايم بصرى و به دوربين فرستاده مى شوند. بخش هاى چشمى دوربين هاله، بسيار مجهز است. تبديل گرهاى علايم بصرى داده هاى دريافت شده از مدارهاى درون گذاشت را پس از تعديل توسط برنامه «اسپكترو فتومتريك»، انتقال مى دهند و تصوير هاله را همراه با تصوير فرد به فيلم مى فرستند تا عكس رنگى او و هاله اش به دست آيد (هاله انسان، همان، ص 83 و 82)



32ـ جوديت كالينز، همان، ص 22



33ـ پيشين، همان، ص 19



منبع: شبكه اطلاع رسانى حوزه



/ 1