پاسخهاى نوين براساس شريعت
ترجمه: حميد غفارى خانم آن سوفى روآلد (1) ،محقق رشته اديان در دانشگاه لوند سوئد كه خود در سال 1982 به دين اسلام گرويده است، اظهار مىدارد كه ديدگاهها و راهحلهاى سنتى، مناسب و پاسخگوى شرايط در اروپاى امروز نمىباشد. بنابراين، مؤمنين در پى يافتن پاسخهاى نوين بر مبناى شريعتبراى مسائل مىباشند. وى اشاره مىنمايد: در رويارويى ميان اسلام و اروپا، ما به سوى نوعى هضم و جذب فرهنگى پيش مىرويم و در طول بيست الى سى سال اخير، نوعى همنوايى و هماهنگى ميان اديان در حال شكلگيرى است. در دهه 1980، فضاى حاكم بر محافل اسلامى به شدت از گرايشات سنتى آكنده بود، اما اين وضع، در آغاز دهه 1990، دگرگون گرديد. مسلمانان، بالاخص آنهايى كه روشنفكر و اهل فضل بودند، شروع به افهام مسائل فرهنگى و دينى به نحو ديگرى نمودند. قوانين دينى يا شريعت، عمدتا توسط مردان مورد تفسير واقع شده، اما زنان و نيز افرادى كه دوستدار اصلاحات مىباشند، اكنون خود به منابع دينى رجوع مىنمايند. آنها به كنكاشى نوين در اين زمينه مشغولند و تفاسيرى از اين منابع ارائه مىنمايند كه موافق و متناسب با آن واقعيتى است كه در آن زندگى مىنمايند. خانم روآلد كه داراى درجه دكتراى تاريخ اديان است، رساله خويش را در باب جنبشهاى اسلامى در اردن و مالزى، بالاخص جنبش اخوان المسلمين، نوشته است. او مىگويد: تحولاتى كه در اين زمينه، يعنى در رويارويى ميان اسلام و اروپا، صورت مىگيرد، مىتواند منجر به بروز تفاسير نوينى بر اساس قوانين اسلامى، شريعت، شود. و نيز اشاره مىنمايد، براى مثال، بر اساس فهم سنتى از اسلام، قاضى شدن زنان در دادگاههاى اسلامى با مشكل روبروست، گرچه در قرن سيزدهم ميلادى (قرن هفتم هجرى قمرى) يكى از علماى اسلامى به نام ابن حزم (2) بر اين نظر بوده كه زنان نيز مىتوانند قاضى شوند. اما اين مساله بعدا مورد غفلت واقع شده است. با وجود اين، اكنون در رويارويى فرهنگى با غرب كه در آن مانع و رادعى براى قاضى شدن زنان وجود ندارد، اين نوع تفسير از اسلام مطرح شده است.نمونه ديگر در باب برداشتهاى نوين از اسلام، مرب وط به نگاهدارى فرزندان پس از طلاق ميان زن و شوهر است; قانونى كه تاكنون در اين رابطه ثابتبود، مىگويد: هرگاه زنى مجددا ازدواج نمايد، حق نگاهدارى فرزند يا فرزندان خود را از ازدواج قبلى ندارد. در حالى كه شيخ دارش (3) كه تا هنگام فوت خويش در سال 1997، در لندن مىزيست، در ابتدا نيز همين راى و نظر را قبول داشت، اما وى ده سال پس از آن، نظرش را تغيير داد و اظهار داشت: به شرطى كه سعادت فرزندان مدنظر باشد، زن مىتواند اين كار را بنمايد. شيخ دارش در اين باب، به اصلى در اسلام ارجاع مىدهد كه در آن، سعادت و نيكبختى فرزندان، مورد گفت و گو قرار گرفته است. البته وى اين مساله را رد مىنمايد كه تفسيرى نوين از اسلام ارائه نموده است، بلكه تاكيد دارد كه اين تفسير را در كتب و منابع قديمى يافته است. وى در پاسخ به سؤالى مبنى بر اينكه با التفات به تحولات و دگرگونيهاى امروزه، آيا اسلام مجبور استخود را با اروپا وفق دهد؟ معتقد استسنتگرايان داراى اين گرايش هستند كه خود را در درون چارچوبى محدود، محصور و زندانى نمايند. اين گروه احساس تهديد از تحولات مىنمايند. بنابراين، خود را منزوى مىنمايند، در حالى كه برداشتها و تفاسير نوين از اسلام، ابدا روندى منفى نمىباشد و نيز امرى لازم قلمداد مىگردد. اما در اينجا نبايد اين شبهه پديد آيد كه اسلام مىخواهد خود را با اروپا انطباق دهد، اما براى اينكه يك دين بتواند حيات و تحرك خود را حفظ نمايد، بايستى بتواند براى سؤالات و مسائل نوين پاسخهاى اساسى داشته باشد.
منبع:
سفارت ج. ا.ا - اسلو، به نقل از روزنامه آفتن پستن، 16/9/1377. 1. Anne Sofie Roald 2. Ibn Hazm 3. Darsh