ارزش کار در اقتصاد اسلامی و معنی استثمار نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ارزش کار در اقتصاد اسلامی و معنی استثمار - نسخه متنی

داود الهامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ارزش كار در اقتصاد اسلامي و معني استثمار

مكتب اسلام ـ ش 9، آذر 1374

داود الهامي

انسان اجتماعي آفريده شده و بايد در
اجتماع زندگي كند و به تنهائي نمي‌توان
نيازمنديهاي خود را فراهم آورد، چون
انسانها در بقاي شخص و نوع به يگديگر نياز
دارند و رسيدن انسان به كمال و حركت در
مسير رسيدن به كمال بدون بقاء امكان پذير
نيست بنابراين رسيدن به كمال منوط به
تعاون با يگديگر است.

مرحوم علامه طباطبائي مي نويسد: انسان
براي رفع نيازمنديهاي خود از همه چيز
استفاده مي كند، در راه وصول به مقاصد خود
از بسائط و مركبات زمين كمك مي گيرد. اقسام
نباتات و درختها را از برگ ميوه آنها گرفته
تا ساقه و ريشه و انواع حيوانات و محصولات
وجود آنها را به مصرف نيازمنديهاي خود مي
رساند و همه را استخدام نموده از فوائد
وجود آنها بهره برده و نواقص خود را آنجه
به دست آورده تكميل مي كند، آيا انساني كه
حالش اين است و هر چه پيدا مي كند در راه
منافع خود استخدام نموده از نتائج وجودش
استفاده مي كند وقتي كه به همنوعان خود
رسيد، احترام گذاشته رويه اي ديگر پيش
خواهد گرفت و از راه صفا دست تعاون و
همكاري به سوي آنها دراز كرده و در راه
منافعشان از بخشي از منافع خود چشم خواهد
پوشيده نه هرگز.

بلكه انسان از يك طرف
نيازمنديهاي بي شمار خود را كه هرگز به
تنهائي از عهده برآوردن همه آنها در
نخواهد آمد، حس مي كند و امكان رفع بخشي از
آن نيازمنديها را به دست همنوعان ديگر خود
درك مي نمايد و از طرف ديگر مشاهده مي كند
كه نيروئي كه وي دارد و آرزوها و خواستهائي
كه در درون وي نهفته است ديگران نيز كه
مانند وي انسان هستند و چنانكه از منافع
خود دفاع مي كند و چشم نمي پوشد ديگران نيز
همين حال را دارند.

اينجاست كه اضطراراً به تعاون اجتماعي تن
مي دهد و مقداري از منافع كار خود را براي
رفع نيازمندي خود به ديگران مي دهد و در
مقابل آن مقداري كه براي رفع نيازمنديهاي
خود لازم دارد، از منافع كار ديگران
دريافت مي كند و در حقيقت وارد يك بازار
داد و ستد عمومي مي شود كه پيوسته سرپاست و
همه گونه لوازم زندگي در آن به فروش مي رسد.

و در نتيجه محصول كار جامعه روي هم ريخته مي
شود و هر يك از افراد به حسب وزن اجتماعي
خود يعني به مقدار ارزش كاري كه به جامعه
مي دهد از محصول نامبرده سهم مي برد و با
سهمي كه برده نيازمنديهاي زندگي خود را
رفع مي نمايد.(1)

اموال و كالاها و خدمات از نظر نوع و ازنظر
شدت و ضعف احتياج به آنها و از نظر قلّت و
كثرت وجود كالا و از نظر ارزش تفاوت دارند
و براي اينكه استقمار تحقق پيدا نكند بدين
منظور پول به عنوان حاكم عادل بين مردم وضع
شد و دو وظيفه مهم به آن محوّل گرديد:

1ـ وظيفه مبادله.

2ـ وظيفه حفظ ارزشها.

و لذا كار با مزد رابطه دارد و مزدي كه
براي انجام كاري معين مي شود بايد عادلانه
واز لحاظ ارزش برابر باشند اگر اين ميزان
در قراردادهاي خصوصي بسته به تراضي طرفين
است و بديهي است که طرفين نبايد همديگر را
اغفال كنند و از بي خبري يكي از آنان،
طرف ديگر در تضييع حقش سوء استفاده نمايد،
بلكه طبق روح كلي اسلامي لا تَظْلِمُونَ
وَ لا تُظْلَمُونَ هر كس بايد به حق خود
برسد.

بعد از انعقاد قرارداد انجام كار، كارگر
به مزد به موجب قرارداد صاحب حق شناخته مي
شود و بعد از اينكه آن كار را انجام داد، حق
تصرف در مزد و يا اجرت عادلانه خود را دارد.
اگر كارفرما از كارگري مثلاً 1 ساعت كار
بكشد ولي مزد 6 ساعت را بدهد و يا برعكس
كارگري پول 1 ساعت كار را بگيرد ولي 6 ساعت
كار تحويل بدهد، اين يك نوع استثمار انسان
از انسان است و شرعاً محكوم مي باشد.

و يا در مبادله كالا بايد ارزش كالاها
برابرباشند و اگر كسي كم بدهد زياد بگيرد
به اصل كار مساوي در مبادله احترام
نگذاشته و سبب مي شود در جامعه عدالت
اقتصادي از بين برود و خرابي اقتصادي
جامعه را بگيرد و اسلام انصاف در معاملات،
استقرار عدل در مبادلات و انجام عادلانه
قراردادهاي اقتصادي عبادت به حساب مي آيد(2)

مزد و اجرتي كه براي انجام كاري معين مي
شود، علاوه بر اينكه بايستي عادلانه باشد،
بايد تمام آن بلافاصله بعد از پايان كار به
كارگر پرداخت شود و طبق توصيه هاي اسلامي
بيش از آنكه عرق پيشاني كارگر خشك شود،
بايستي مزد او پرداخت شود.

چنانكه رسول خدا ـ ص ـ فرمود:

اعطوا الاجيرحقه قبل ان يجفّ عرقه.(3)

مزد كارگر را قبل از اينكه عرق بدنش خشك
شود، پرداخت كنيد.

درتعاليم اسلامي از اينكه دستمزد كارگر
به طور شايسته و عادلانه و به موقع پرداخت
نگردد شديداً انتقاد شده است. تا جائي كه
پيامبر خدا از چنين كارفرمائي به عنوان
دشمن خود در روز قيامت، ياد كرده و او را در
رديف جنايتكاران و كسي كه به فروش انسان مي
پردازد، قرار داده است آنجا كه فرموده:

ثلاثة انا خصمهم يومً القيامة رجل
اعطي بي ثم غدر و رجل باع جراً فاكل ثمنه و
رجل استأجر اجيراً فاستوفي منه و لم يوفه
اجره.(4)

سه كس را در روز قيامت دشمن دارم:

1ـ كسي كه انجام تعهدي از من بپذيرد و در آن
خيانت كند.

2ـ كسي كه روي انسان آزاد معامله كند و
بهاي آن را بخورد.

3ـ كسي كه از اداي حقوق كامل كارگري كه او
اجير كرده، استنكاف نمايد و دستمزد كامل
او را ندهد.

و در روايت ديگر اين نسبت به خداوند داده
شده است و فرموده:

قال الله تعالي ثلاثة انا خصمهم يوم
القيامة رجل اعطي بي ثم غدر، و رجل باع
حراً فاكل ثمنه و رجل استأجر اجيراً
فاستوفي منه و لم يعطه اجره.(5)

و در روايت ديگر از پيامبر اكرم ـ ص ـ نقل
شده است كه فرمود:

من ظلم اجيراً اجره احبط الله عمله و حرم
عليه ريح الجنة.(6)

كسي كه به كارگري در دادن دستمزدش ظلم
كند، تمام اعمال او را خداوند حبط مي كند و
از بهشت محروم مي سازد.

ارزش كار معنوي

در مكتبهاي اقتصادي شرق و غرب ارزش كار به
اندازه پولي است كه كارگر بابت آن دريافت
مي كند،يعني ارزش كار را ميزان پولي تشكيل
مي دهد كه انسان در ازاي آن مي گيرد،
بنابراين هر كس بيشتر پول مي گيرد ارزش
كارش بيشتر است در حقيقت در اين نظام كار
به پول و انسان به ماشين تبديل مي شود.

ولي در بينش اسلامي كار انسان غير از اين
است و ارزش كار به اندازه پولي كه بابت آن
دريافت مي كند، نيست بلكه به اندازه حسن
نيتي است كه در انجام آن به كار برده است.
پس براي ارزيابي ارزش كار يك فرد با ايمان
دو ضابطه وجود دارد: ضابطه اولي، ارزش مادي
كار او را ميزان پولي تشكيل مي دهد كه به
عنوان دستمزد به او مي پردازند. ضابطه دوم:
ارزش معنوي كار اوست كه قابل اندازه گيري
با پول و ماديات نيست و در رابطه با خدا
انجام مي دهد و از اين لحاظ ميدان عمل تا بي
نهايت باز است.

آري اين دوتا بينش است: انسان مادي ديدي
دارد و بر آن اساس عمل مي كند، او نمي تواند
ماوراي اين ماده را ببيند. و انسان با ايمان
ديد ديگري دارد و طبق آن انجام وظيفه مي كند
و عمل مادي را تبديل به امر معنوي مي نمايد
و لذا ممكن است دو نفر كارگر كه مزد مساوي
دريافت مي كنند از لحاظ اجر و مزد معنوي با
هم تفاوت زياد داشته باشند، اگر كسي به
جنبه معنوي كار خود توجه داشته باشد، كار
او بسيار ارزش پيدا مي كند و زندگيش از بي
روحي و خستگي و حاكميت زور بيرون مي آيد و
معنوياتي را جستجو مي كند كه براي غناي او
كافي هستند و لذا در اسلام به نيت و انگيزه
كار بيش از خود كار، ارزش و بهاء داده شده
است تا آنجا كه محور و كانون ارزش عمل و
رفتار هر كسي بر قصد و نيّت و طرز جهت گيري
او مبتني كه اعمال و رفتار انسان گاهي
مانند كوزه شكسته اي فاقد ارزش و اعتبار مي
شود و گاهي نيز همين اعمال در ظل نيت صحيح و
جهت يابي درست و الهي، آنچنان داراي ارزش و
اعتبار مي گرددكه نمي توان آن را به علت
گرانمايگي، ارزيابي كرد و گاهي نيز عمل
انسان به صورت و زر و وبالي بر دوشش سنگيني
مي كند.

پيامبر اكرم ـ ص ـ در اهميت خلوص نيت مي
فرمايد:

انما الاعمال بالنيات وانما لكل امرء
مانوي، فمن كان هجرته الي الله و رسوله
فهجرته الي الله و رسوله و من كان هجرته
الي دنيا يصيبها او امرأة ينكحها فهجرته
الي ماهاجر اليه.(7)

ارزش اعمال به نيت آن است و كاربرد سو و
عوائد اعمال هر انسان به نيت او وابسته
است، اگر كسي راه وصول به رضاي و رسولش را
پيش گيرد در حقيقت به سوي مقصد الهي و هدفي
انساني، كوچ و هجرت كرده است ولي اگر هجرت
او به سوي دنيا انجام گيرد به دنيائي كه مي
خواهد و به آن دست يابد و يا مي خواهد از
رهگذر هجرت خود به تمايلات جنسي خويش
دامن زند و از وجود جنس زن بهره مند شود،
هجرت او به همان هدفهاي كم ارزش تنزل خواهد
يافت و اين حديث شريف از اصول بنيادي اسلام
و يكي از پايه ها و بلكه نخستين استوانه
هاي تعاليم مقدس اسلام است.

در روايت ديگر پيامبر اكرم ـ ص ـ فرمود:

نية المؤمن خير من عمله(8)

نيت دروني مؤمن از
كار و عملش بهتر و پرارزش تر است و در مضون
ديگر آمده است :

نية المؤمن ابلغ من عمله(9)

نيت مؤمن از عمل او رساتر و كارآمدتر است.

و
در روايت ديگر فرمود:

انما يبعث الناس علي نياتهم.(10)

مردم برحسب ارزشها و اعتبار نيت و اراده
خود، در روز قيامت محشور مي شوند.

پيامبر گرامي به نقل از جبرئيل او از
خداوند (عزوجل) چنين آورده كه فرموده است:

الاخلاص سرّ من اسراري استودعته قلب من
احببت من عبادي(11).

اخلاص و پالايش قصد و نيت يكي از اسرار من
مي باشد كه در دل بندگان خويش به وديعت
نهاده ام.

بدين ترتيب مسأله كار در تعليمات اسلامي
با ديد خاص مورد توجه قرار گرفته است. يعني
علاوه بر ارزش دادن به كار و قدرداني كامل
از كارگر، يادآور شده است كه نيت و انگيزه
اصلي كار تنها نبايد رفع نياز شخصي باشد،
بلكه پذيرفتن كار بايد هم به منظور رفع
نيازهاي زندگي و ايجاد حالت بي‌نيازي از
نظر اقتصادي از سايرين، و هم به قصد خدمتي
به ديگران باشد با اين هدف و نيت كارگر با
ايمان چون در رابطه با خداست امر مادي را
به معنويت بر مي گرداند.

بدين جهت ارزش كار او با پول اندازه گيري
نمي شود و پولي كه از اين بابت مي گيرد ارزش
واقعي كار او نيست و لذا كار او بالاترين
عبادت شمرده شده است و در رديف جهاد كه
بالاترين و ارزنده ترين تكليف انساني و
اسلامي است و كارگر به عنوان مجاهد راه خدا
و گاهي برتر از آن به حساب آمده است.

امام صادق ـ ع ـ فرمود:

الكادّ علي عياله كالمجاهد في سبيل الله(12)

كسي كه در طلب روزي خانواده خود كار مي كند
مانند جهادگري است كه در راه خدا جهاد مي
كند.

امام رضا ـ ع ـ فرمود:

ان الذي يطلب من فضل يكفّ به عياله اعظم
اجراً من المجاهد في سبيل الله(13)

آن كس كه براي تأمين معاش عائله خود تلاش
مي كند، اجرش از مجاهد در راه خدا بزرگتر
است.


1. علامه طباطبائي، قرآن در اسلام ، ص110-
انتشارات طلوع.

2. نظريات اقتصادي خواجه نصيرالدين طوسي،
به نقل تاريخ انديشه هاي اقتصادي در جهان
اسلام، ص266.

3. كنز العمال، ج3، ص907 - 9126.

4. كنز العمال، ج16، ص29 و 28، ح43793.

5. بحار، كتاب الاجاره، ج3، ص118 كنزالعمال،
ج16، ص36، ح43826.

6. مكارم الاخلاق، ص428 - سفينة البحار، ج1،
ص12.

7. منية المريد، ص39، چاپ قم - سنن ابن ماجه،
ج2، باب 26، ص141، حديث 4227.

8. اصول كافي، ج2، ص69 حديث 2 املى طوسى، ج2،
ص69.

9. اصول كافي، ج2، ص69 حديث 2 املى طوسى، ج2،
ص69.

10. مدرك قبل.

11. منيه المريد، ص39.

12. كافي، ج5، ص88.

13. تحف العقول، ص665.

/ 1