اقتصاد جهانی در فرایند جهانی شدن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اقتصاد جهانی در فرایند جهانی شدن - نسخه متنی

علی ماجدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اقتصاد جهاني در فرآيند جهاني شدن

غيير و تحول در جهان امري هميشگي و دائمي بوده است، ليکن جهاني شدن به مفهوم جديد خود، واژه اي است که در اواخر دهه قرن بيستم با بسط و توسعه فناوري اطلا عاتي آغاز شد و جهاني شدن در اين معنا به درهم فشرده شدن جهان و تبديل آن به مکان واحد اطلا ق مي گردد. بارزترين چهره جهاني شدن را مي توان در اقتصاد جهاني جست وجو نمود که در جهان امروز واقعيتي انکارناپذير است، گرچه ابعاد سياسي، فرهنگي و جامعه شناختي آن همزمان رو به گسترش بوده است.

متفکران و انديشمندان بي شماري پيرامون جهاني شدن نظريه پردازي نموده و آن را مورد تبيين قرار داده اند، زيرا که ابعاد سياسي، اقتصادي و فرهنگي آن نه تنها دولت ها و شرکت ها بلکه زندگي خانواده ها و افراد و چهارچوب هاي حاکم بر آنها را دچار تغيير و تحول شگرف نموده است. جهاني شدن در زمينه حقوق و سياست بين المللي آنچنان دولت ها و روابط بين الدولي را متاثر ساخته است که مفهوم حاکميت ملي به چالش کشيده شده است، به طوري که امروزه ديگر نمي توان نظم بين الملل را در قالب معاهدات صلح وستفالي در سال تفسير نمود. معاهده پايه اي که در آن حقوق دولت ها و روابط بين الملل از آن نشات گرفت و دولت هاي مدرن قرن و و نيمه اول قرن بيستم بر اساس آن اداره گرديد. حقوقي بر اساس حاکميت ارضي، برابري رسمي دولت ها و عدم مداخله در امور يکديگر به ويژه مورد اخير که به شکل واقعي به چالش کشيده شده است و موضوعاتي نظير حقوق بشر، جرائم سازمان يافته، تروريسم، امنيت جهاني محيط زيست و حتي دموکراسي ديگر موضوعاتي نيستند که هيچ دولتي بتواند به عنوان حاکميت در قلمرو مرز هاي خود تبيين و تفسير و به هر نحو و شکلي حکمراني نمايد. در جهان درهم تنيده شده و يکپارچه امروز که به مکان واحدي تبديل مي شود، اين مفاهيم فراتر از مرز هاي ملي تبيين گشته و جهاني شده و هر دولتي از درک آن عاجز باشد و يا با برداشت هاي قديمي در نظر داشته باشد در قلمرو مرز هاي خود، حکمراني نمايد، تحت تاثير نيرو ها و فشار هاي ناشي از جهاني شدن مجبور به پذيراي آن با هزينه هاي گزاف خواهد شد. جهاني شدن فرهنگي، همزمان با تکثر و تنوع فرهنگ ها توام با همگرايي روزافزون ميان آنها و گفت وگوي تمدن ها از يکسو نشانه هايي از آگاهي و هم پيوندي در جهان را توام با تسامح و تساهل نويد مي دهد و از سوي ديگر سياست هاي ارتجاعي برخي از دولت ها و گروه هاي افراطي مذهبي و غيرمذهبي، دشمني و اختلا فات جديدي مي آفريند که دشمن ستيزي و بيگانه هراسي را در جهان دامن مي زند که اولي صلح و آرامش را به ارمغان ميآورد و دومي جنگ و ناامني را دامن مي زند. نگارنده در يادداشت هاي قبلي خود تحت عناوين جهاني شدن به اين موضوعات پرداخته و در آينده و در مجالي ديگر مجددا به آن خواهد پرداخت.

ليکن در اين مقاله اقتصاد جهاني را در فرآيند جهاني شدن مورد کنکاش قرار مي دهيم. درک و شناخت اقتصاد جهاني که جوهر اصلي آن دانش بوده و دانايي محور است، تکيه گاه آن فناوري، توليد و تجارت در معيار جهاني است. اين امر از يکسو موجب شده فرصت هاي بي شماري پيش روي دولت ها، حکومت هاي محلي و شرکت ها قرار دهد و از سوي ديگر براي هر يک از آنان که فاقد درک لا زم از اين تحول شتابان باشند نصيبي جز خسران و عقب ماندگي نداشته، که براي دولت ها و حکومت هاي محلي توسعه نيافتگي و براي شرکت ها حذف از صحنه اقتصاد جهاني را دربردارد. ويژگي هاي مهم اقتصاد جهاني چيست؟ و چگونه دولت هاي ملي و محلي و شرکت ها قادرند از آن بهره برداري نمايند؟ بي مرز بودن، منطقه اي شدن (ايجاد منطقه هاي مستعد)، منبع يابي بيروني تجارت (outsourcing) و توليد و تجارت در مقياس جهان را مي توان مشخصه هاي بارز فرآيند اقتصاد جهاني در جهان يکپارچه و در هم تنيده دانست.

بي مرز بودن:

دنيا به تدريج به مکاني واحد و بدون مرز تبديل مي شود؛ گرچه اين فرآيند طولا ني است اما چهره و سيماي آن در اقتصاد کاملا آشکارا و هويدا است. با نگاهي به اقتصاد هاي ملي و اقتصاد جهاني مي توان اين فرآيند را درک نمود. چهار عامل موثر آن را مي توان به چهار c نامگذاري نمود و آن را بازشناخت ارتباطات (communication) ، شرکت ها (companies) ، مصرف کنندگان (consumers) و سرمايه (capital) دانست.

الف) ارتباطات

گسترش فناوري ارتباطات دوربرد موجب شده که انحصارات دولتي در فعاليت هاي ارتباطات در اکثر کشور ها شکسته شده، پديده اي که اين روز ها در ايران هم شاهد آن هستيم لذا بازار هاي داخلي که قبلا اسير دست انحصارات دولتي بوده از بين رفته و برخي از شرکت هاي ارتباطات راه دور نظير تليو سونرا و تلفونيکا واقعا جهاني شده اند. پيشرفت اينترنت و تعداد کاربران آن ، که روز به روز در سطح جهاني بر تعداد آنان افزوده مي شود، موجب گشته که دنياي ارتباطات، دنيا بدون مرز گشته و نتيجه اين پديده جهاني شناخت نوع زندگي در کشور هاي مختلف، نحوه حکومت و حکمراني در اکثر کشور ها، امکانات سرمايه و سرمايه گذاري در بازار هاي مختلف جهان و نيز شناخت فرهنگ هاي کشور هاي ديگر و آگاهي از جهان براي هر يک از کاربران اينترنت در ابعاد وسيع باشد. بنابراين امروزه ديگر دولت ها مشکل بتوانند مانع از آگاهي هاي مردم گشته و يا آنها را با مهندسي اجتماعي پيش ساخته خود به رفتار هاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي خاصي وادار نمايند؛ همچنان که مانع از خروج پول و سرمايه آنها از کشور گردند. لذا ارتباطات مهم ترين نقش را در همه ابعاد جهاني شدن ايفا نموده و به همين جهت نيز، عامل اصلي جهاني شدن را انقلا ب ارتباطات مي دانند.

ب) شرکت ها

عامل بعدي بي مرز بودن شرکت ها مي باشد. امروزه بسياري از شرکت ها در شهرهاي خاصي ازجمله شهرهايي در انگلستان، سنگاپور، امارات و يا مناطق خاصي از جهان به ثبت مي رسند و فعاليت هاي خود را در کشور و يا کشورهاي ديگر ارائه مي دهند. با نگاهي به تعداد شرکت هاي ايراني که در سال هاي اخير در دبي به ثبت رسيده اند و عملا بخشي از فعاليت هاي خود را در ايران و نيز ساير کشورها سامان مي دهند مشخص مي شود که چگونه شرکت ها خود را از مجازات هاي بين المللي که به برخي از کشورها تحميل مي شود و يا از مقررات سخت ملي، رها نموده و به نقاط ديگر پناه مي برند. امروزه حتي شرکت هاي موجود در سراسر دنيا هر يک از فعاليت هاي توليدي، تجاري و تحقيقي خود را در بهترين مناطق و کشورهايي که امکانات وجود داشته باشد، سامان مي دهند، به طوري که يک شرکت بزرگ کار تحقيق و توسعه خود را در يک کشور، توليد و فروش خود را در کشوري ديگر و بازار مالي خود را در منطقه اي ديگر مستقر مي نمايد و با بهره برداري از ارتباطات راه دور آن را اداره مي کند. امروزه کم نيستند شرکت هايي که توليد اصلي خود را با نظر داشت کارگر ارزان در چين، تحقيق و توسعه خود را در يک کشور اروپايي و بازار مالي خود را در انگلستان سامان مي دهند و يا تامين بخشي از نيروي کار خود را به طور غيرمستقيم از منابع بيروني Outsourcing از هندوستان تامين مي نمايد؛ در حالي که مرکز مديريت شرکت در يک کشور اروپايي و يا ژاپن مستقر است. گرچه پديده مذکور فراگير و عام نشده، ليکن رو به گسترش مي باشد که بحث تکميلي آن را در بخش توليد و تجارت جهاني بررسي خواهيم کرد.

ج) مصرف کنندگان

عنصر ديگر بي مرز بودن (مصرف کنندگان) مي باشد. در اين رابطه اين مصرف کنندگان در سطح جهان هستند که حق دارند با انتخاب خود بهترين کالا را که از نظر کيفيت مرغوب ترين و از نظر قيمت ارزان ترين باشد انتخاب نمايند. سازمان تجارت جهاني و مذاکرات دامنه دار و لا ينقطعي که پيرامون تعرفه کالا و خدمات صورت مي پذيرد گوياي آن است که در اقتصادي که جهاني شده، اين حق مصرف کنندگان است که بهترين و باکيفيت ترين و ارزان ترين کالا را خريداري نمايند. فرآيند رو به گسترشي که، سال به سال با افزايش اعضاي سازمان تجارت جهاني تحقق مي يابد و اکنون تعداد کشورهاي عضو اين سازمان به بيش از کشور رسيده است. سازمان تجارت جهاني و فرآيند اقتصاد جهاني مزيت هاي نسبي را براي مناطق و کشورها به ارمغان مي آورد، به طوري که هر يک از مناطق و کشورها در بخش هايي از توليد يک کالا و يا در برخي کالا ها برتري پيدا کرده و يا با سياست هاي صحيح ملي خود داراي مزيت نسبي مي شوند و اين موضوع صرفا در مورد کالا هايي نظير ساخت هواپيما، ماشين و کامپيوتر نيست بلکه حتي روي کالا هاي ساده نظير پيراهن نيز صادق است؛ به نحوي که پنبه يا پلي استر آن در يک کشور توليد و پارچه آن در کشور ديگري بافته و پيراهن آن در کشور ثالثي دوخته مي شود، لذا ديگر، صحبت از توليد ملي به معناي آنکه کالا هايي از ابتدا تا انتهاي آن در کشوري صورت پذيرد و خودکفا شود، با سرعت زيادي در حال منسوخ شدن است.

د) سرمايه

عنصر مهم ديگر در رابطه با بي مرزبودن سرمايه است که مي توان عملکرد آن را در بازارهاي مالي که متشکل از دو بازار پول و سرمايه است، مشاهده نمود. بازارهاي مالي با توسعه فناوري و حذف مقررات دست و پاگير (مقررات زدايي) در جهان بسط و توسعه يافته است. امروزه پول و سرمايه در هر کجاي دنيا که باشد، خود را از چنبره هاي سخت برخي از اقتصادهاي ملي که فرصت هاي سرمايه گذاري و سودآوري را از آنان سلب کرده، آزاد نموده است. لذا پول و سرمايه به سوي مناطقي که بيشترين بازده را دارند، راهي گشته و براي اين منابع مهم نيست، کجا جاري مي شوند، بلکه راهي محل هايي مي شوند که علا وه بر اطمينان و امنيت، سود بيشتري نصيبشان شود. به عبارت ديگر پول و سوداگران پول و سرمايه فاقد احساس و مليت مي باشند. در هر کشوري بخشي از پس اندازهاي ملي راهي بازارهاي پولي و سرمايه اي خارج مي شود؛ به طوري که پس اندازکنندگان در هر کشوري با توجه به تبديل نرخ هاي ارز و نرخ هاي تورم و بهره پول هاي مختلف و پيش بيني هايي که پيرامون فاکتورهاي مذکور مي نمايند، راهي بازارهاي مالي در کشورهاي مختلف مي گردند. لذا بازارهاي پول و سرمايه از مهم ترين نشانه هاي بي مرزبودن اقتصاد جهاني است که از طريق اينترنت و با سرعت جابه جا مي شود. اقتصادداناني که اقتصاد ملي کشور خود را مورد تجزيه و تحليل قرار مي دهند، ضرورت دارد بازار پول و سرمايه جهاني را با دقت بيشتري مورد مداقه قرار دهند تا مشخص گردد که ورودي و خروجي بازار پول و سرمايه کشورشان در ارتباط با بازار جهاني در چه وضعيتي قرار دارد. آيا بازارهاي مالي در کشورشان از بازارهاي جهاني تغذيه مي کند و شکوفايي اقتصاد ملي را موجب مي شود؟ و يا کشور به يکي از مراکز بازار پول و سرمايه تبديل شده و براي کشور سود به ارمغان مي آورد؟ نظير لندن که بازار مالي جهان است و يا بحرين که کم و بيش به مرکز مالي خاورميانه تبديل شده؛ به طوري که درصد از درآمد ملي آن کشور از فعاليت هاي بانکي تحصيل مي گردد و يا بالعکس پس انداز ملي کشورشان بازار منطقه و جهان را ارتزاق مي نمايد. در صورتي که ماحصل ورود و خروج سرمايه از کشور منفي باشد، مشخص مي گردد که پس انداز ملي بازارهاي مالي جهان را تغذيه مي کند.

/ 1