اقتصاد كلان با ابزارهاى اسلامى
نويسنده: نديم مالك مترجم: سيد اسحاق علوى رشد و توسعه مباحث اقتصاد اسلامى، ارائه نظريههاى علمى و كاربردى مختلف از ناحيه انديشمندان مسلمان، گرايش محافل علمى بينالمللى به آموزههاى اقتصادى اسلام و به رسميتشناخته شدن برخى از آنها در مجامع رسمى اقتصادى و موفقيت عملى آنها در عرصههاى واقعى، اين عقيده صد ساله را كه نظام سرمايهدارى تنها راه رشد اقتصادى است، به چالش جدى فراخواند . فقهايى كه تا چندى پيش از باب اضطرار و ضرورت به جريان برخى از ابزارهاى مالى خلاف شرع تن مىدادند، امروزه توجيهى براى اين كار نمىبينند . نوشته حاضر يكى از نمونههاى اين تحول است . فقهاى پاكستان كه تا سال 2000 ميلادى از باب ضرورت و به حكم ثانوى ربا را تجويز مىكردند، طى نشستى با استناد به يافتههاى علمى اقتصادانان مسلمان و ابزارهاى مالى ارائه شده توسط آنان، ضرورت ربا را منتفى دانسته، حكم به لزوم تغيير نظام مالى دادهاند و مسئولان اقتصادى را موظف كردهاند تا ژوئن 2002، نظام مالى اسلامى را جايگزين نظام ربوى كنند . نشريه اينترنتى Islami Q. com درباره اين تحول با دكتر عثمانى كارشناس فقه و عضو فعال كميسيون بانك دولتى پاكستان مصاحبهاى كرده است كه هم از تصميم جدى مسئولان بر انجام اين تغيير حكايت مىكند و هم نشان مىدهد دولت پاكستان براى انجام تغييرات، شورايى متشكل از فقها و انديشمندان اسلامى تشكيل داده است كه با طرحها و نظارتهاى خود جريان اسلامى كردن اقتصاد را زير نظر دارند . اين دو نكته براى مسئولان كشور جمهورى اسلامى ايران نيز قابل تامل است . اقتصاد پاكستان بر سر دوراهى است . از يك سو، با بدهى هنگفت داخلى و خارجى، براى تامين كسرى بودجه روبهروست و از سوى ديگر، در حال دگرگونى عمدهاى است كه از طريق آن نظام فعلى، به شيوه منطبق با شريعت تغيير مىيابد . راى دادگاه عالى پاكستان درباره ربا، دولت را به رسمى كردن اقتصاد بدون ربا از سال 2001 ملزم كرده است . هيئت فقهاى استيناف در اين دادگاه، پرداختبهره را مغاير با اسلام دانسته و اعلام كرده است كه قوانين فعلى از سىام ژوئن 2001 فاقد سميتخواهد بود . (1) در حكم تاريخى اين هيئت آمده است كه دانشمندان، اقتصاددانان و بانكداران اسلامى گونههايى از راهكارهاى اسلامى تامين مالى را تدوين و طراحى كردهاند كه مىتواند جايگزين بهترى براى بهره باشد . از اينرو نمىتوان اجازه داد كه مبادلات ربوى براى هميشه بر پايه ضرورت ادامه يابد . هيئت فقها همچنين دولت را موظف كرده است كه راهى براى تبديل استقراضهاى داخلى به تامين مالى مرتبط با پروژه بيابد و به طراحى ابزارهاى مشاركتىاى كه دولت را بر همين اساس تامين مالى مىكند، همتبگمارد، بهطورى كه مردم بتوانند واحدهايى از آنها را خريدارى كنند; واحدهايى كه در بازار ثانوى بر اساس ارزش خالص دارايى قابل معامله باشند . طبق اين درخواست، اوراق طرحهاى پسانداز ملى فعلى كه بر بهره مبتنى استبه ابزارهاى مشاركتى پيشنهادى تبديل خواهد شد . دادگاه دستور داده است كه نه تنها استقراضهاى داخلى بلكه وامهاى دولت فدرال از بانك دولتى پاكستان نيز بر مبناى بدون بهره در نظر گرفته شود . در اين ارتباط دولت پاكستان به سه گروه، كارشناسان بانك دولتى، وزارت دارايى و يك نهاد حقوقى ماموريت داده است تا الگوى نوين مالىاى تدوين كنند كه با شريعت همخوانى داشته باشد و بتوان شالوده نظام مالى اسلامى را بر آن استوار كرد . بسيارى از اقتصاددانان مستقل، مسئله بدهى را مطرح كرده و استدلال مىكنند كه هيچ راه حل كوتاهمدتى براى سازماندهى مجدد حجم بدهى كنونى وجود ندارد; بدهىاى كه عبارت است از 6/1 تريليون (هزار ميليارد) روپيه وام داخلى كه عمدتا با طرحهاى پسانداز ملى وام گرفته شده است، و 38 ميليارد دلار بدهى خارجى كه همه به صورت تعهدات ارزى است . دولت ناگزير است كه دستبه استقراضهاى بيشترى بزند تا شكاف بين مخارج و درآمدهاى خود را كمتر كند . كسرى بودجه دولت همچنان به طور متوسط سالانه حدود شش درصد است . نسبتبدهى به توليد ناخالص ملى، روز به روز بيشتر مىشود . با وجود اين، نسبت ماليات به توليد ناخالص داخلى، روز به روز كاهش مىيابد . اين امر، اين پرسش جدى را فراروى ما مىگذارد كه بهرغم محدوديت ابزار در نظام مالى اسلامى و لزوم معاملات مبتنى بر دارايى با وامگيران، دولت چگونه از نظام فعلى به نظام اقتصادى اسلام تغيير هتخواهد داد؟ علما همچنان مدعىاند كه نظام مالى اسلام مىتواند هر عارضهاى را كه هماكنون دامنگير اقتصاد پاكستان است، درمان كند . با اين حال، هيچ كس تاكنون برنامه مشخصى ارائه نكرده است كه راههاى دستيابى به اهداف نظام اقتصادى اسلام را بازنماياند . براى بررسى موضوعات يادشده، [نشريه اينترنتى] Islami Q. com مصاحبهاى با آقاى دكتر عثمانى انجام داده است . آقاى عثمانى كارشناس برجسته شريعت است و در كميسيون بانك دولتى پاكستان براى تدوين الگوى جديد مالى سازگار با شريعت، فعاليت دارد . به نظر شما پاكستان چگونه مىتواند براى طرحهاى پسانداز مبتنى بر بهره كنونى كه براى تامين مالى كسرى
بودجه دولتحياتى است، جايگزينى پيدا كند؟
در منطقه ما كمترين نرخ پسانداز به كشور پاكستان اختصاص دارد . به نظر من دليل اين امر آن است كه مردم پاكستان دوست ندارند بهره (ربا) بگيرند، لذا به ندرت در طرحهاى پسانداز سرمايهگذارى مىكنند . درآمدهاى مردم يا به مصرف مىرسد يا در املاك، كالا، سهام و غيره سرمايهگذارى مىشود . در بين مردم پاكستان دسته دومى نيز وجود دارند كه نمىخواهند در حسابها و طرحهاى مبتنى بر بهره سرمايهگذارى كنند، ولى از آنجا كه تاكنون روش اسلامىاى نيافتهاند كه بتوانند در آن سرمايهگذارى نمايند، در حسابها و طرحهاى فعلى سرمايهگذارى مىكنند . پس آنان نيز اگر زمانى بديلهاى اسلامى مناسب فراهم شد، پساندازهاى خود را به آنجا منتقل خواهند كرد . بهلطف الهى براى اين مقصود يك «گواهى محصول بدون ربا» در بانك سرمايهگذارى «الميزان» طراحى شده است كه جايگزين اين نوع طرحهاى پسانداز خواهد شد و نقطه عطفى به سوى ايجاد نظام مالى اسلامى پاكستان خواهد بود . من اطمينان دارم كه طرحهاى اسلامى سپردهگذارى و طرحهاى اسلامى پسانداز، پس از اجرا، سرمايههاى عظيمى را جذب خواهند كرد و نسبت پسانداز در حد چشمگير افزايش خواهد يافت . همچنين به منظور تامين كسرى بودجه دولت، در حال طراحى نوعى اوراق خزانهدارى هستيم كه انشاءالله به زودى نهايى خواهد شد . در نظام اسلامى مخارج دولتى به طور خودكار محدود خواهد شد، در نتيجه كسرى بودجه خود به خود كاهش خواهد يافت . داشتن نظام مالى اسلامى به معناى آن نيست كه كسرىهاى بودجه دولت، مخارج عمومى و بالاسرى و بازپرداخت وامها را نتوانيم تامين مالى كنيم . در نظام تامين مالى اسلامى نيازهاى دولت را مىتوان با شيوههاى مختلفى از قبيل مشاركت، استصناع و سلف برآورده كرد . اما باز هم اين شيوهها نياز به دارايىها و خدمات دارن د تا بتوان اين ابزارها را ابداع كرد و به كار گرفتبهطورى كه براى اقتصاد كلان كشور مفيد باشد . به عنوان مثال، زمانىكه دولت نيازمند تامين مالى براى احداث ساختمانها، جادهها، و شاهراهها است، مىتوان اوراق مالى اسلامى را از طريق استصناع ايجاد كرد . كميسيون بانك دولتى پاكستان چه نوع ابزارهاى مالى را در دست طراحى و تدوين دارد؟
ابزارهايى كه در بانك دولتى پاكستان براى «دارايىهاى بانك» طراحى مىشوند عبارتاند از: مشاركت، مضاربه، اجاره، مرابحه، تنزيل، سلف و استصناع و براى بدهىهاى بانك، مشاركت و مضاربه با ويژگىهاى گوناگونى براى حسابهاى مختلف طراحى مىشوند . به طور كلى ابزارها و فعاليتهاى بانكها از لحاظ شرعى مورد بررسى قرار مىگيرد و براى موارد غيرمجاز، جايگزينهاى اسلامى تدارك ديده مىشود .تطبيق شيوه اسلامى بر نظام فعلى به چه نحو خواهد بود؟
همه شيوههاى اسلامى تامين مالى قادرند نيازهاى نظام فعلى را برآورده سازند . براى نمونه مىتوان از مشاركت و مضاربه براى تامين مالى تقريبا تمام مبادلات از جمله تامين مالى سرمايه در گردش، تامين مالى پروژهها و تامين مالى واردات و صادرات و غيره استفاده كرد . تامين مالى مسكنسازى را هم مىتوان از طريق مشاركت انجام داد . اجاره اسلامى (اجاره به شرط تمليك و اجاره عادى) را مىشود جايگزين اجاره متعارف كرد . بنابراين هر نوع تامين را مىتوان با روش اسلامى انجام داد . ما درباره اين موضوع گزارشى جامع تهيه كردهايم كه تسليم بانك دولتى پاكستان شده است و انشاءالله پس از تصويب براى همه بانكهاى فعال پاكستان ارسال خواهد شد .نظر حضرت عالى در مورد اين ايده كه نظام اسلامى فاقد دامنه نوآورى است، چيست؟
اين برداشت كاملا نادرست است . در واقع بانكدارى اسلامى داراى دامنه ابزارى ابتكارى وسيعى است . براى هر نوع تامين مالى ابزارهايى را مىتوان با رعايت موازين شريعت طراحى نمود . به نظر من اين بانكدارى متعارف است كه فاقد راهكارهاى ابتكارى است . در بانكدارى سنتى تمام مبادلات بايد با افزودن مقدارى بهره بر آن انجام شود . براى مثال، تامين مالى اتومبيلسازى از راههاى متعددى در روش تامين مالى اسلامى مثل مشاركت، اجاره يا مرابحه قابلاجراست . شما مىتوانيد هر نوع تامين مالى را بسته به راحتى و نياز مشتريان خود داشته باشيد . به علاوه، ابزارهاى بانك اسلامى براى كل اقتصاد كشور ثمربخشتر و نافعتر است . تمام اين ابزارها به طور كامل پشتوانه دارايىها و خدماتاند و بدون برخوردارى مناسب از آنها، هيچ سرمايهگذارى مخاطرهآميزى انجام نمىشود .چه مدتى طول خواهد كشيد تا نظام مبتنى بر بهره به شيوه منطبق با شريعت تغيير يابد؟
اگر دولت واقعا در پيادهسازى نظام اسلامى صادق باشد و علماى شريعت، حقوقدانان و بانكداران صادقانه براى آن كوشش كنند، تغيير كل نظام دو سال طول مىكشد; مشروط بر آن كه كارهاى مقدماتى به خوبى انجام شده باشد . نكته ديگرى كه مايلم به آن اشاره كنم اين است كه ما بايد آگاهى نسبتبه بانكدارى اسلامى را در ميان بخش بانكى، متخصصها، روزنامهنگاران و كارشناسان آموزش و پرورش افزايش دهيم . ما بايد آنها را آگاه كنيم كه بانكدارى اسلامى يك نظريه صرفا آرمانگرايانه نيستبلكه در اين زمينه تاكنون كارهاى عملى زيادى در پاكستان و خارج از پاكستان صورت گرفته است . شوراى ايدئولوژى پاكستان گزارش مفصلى درباره طرز كار اسلامىسازى اقتصاد تدارك ديده است . پيش از صدور راى دادگاه عالى پاكستان دست كم دو كميسيون در زمانهاى مختلف تاسيس شدهاند تا روى اسلامىسازى اقتصاد كار كنند و آنان گزارش خود را با اصلاحات پيشنهادى در معاملات جارى بانكها ارائه دادهاند . دادگاه عالى، خود به تفصيل جزئيات الغاى بهره را شرح مىدهد و رهنمودى براى تبديل نظام بانكى كشور به نظام بانكدارى اسلامى فراهم مىكند . خارج از پاكستان، دستكم ويستبانك و مؤسسه اسلامى بر مبناى بانكدارى اسلامى فعاليت دارند . حدود 150 ميليارد دلار با نرخ رشد پانزده درصد براى پنجسال گذشته در بانكهاى اسلامى سرمايهگذارى شده است . اين در حالى است كه اين مبلغ در سال 1985 تنها پنج ميليارد دلار بوده است . حدود 43 كشور (27 كشور مسلمان و 15 كشور غيرمسلمان) از جمله، كويت، عربستان سعودى، ايران، مالزى، برونئى، ايالات متحده، انگلستان، كانادا، سوئيس و استراليا داراى مؤسسات بانكدارى اسلامى هستند . افزون بر آن، هشتبانك چند مليتى داراى باجههاى بانكدارى اسلامى مىباشد . اين بانكها عبارتاند از: Kleinwcvt ) , Goldman Jachs , AMRO , ABN , ANZ , Citi Bank آلمانى)، بانك هنگكنگ - شانگهاى، بانك سعودى - آمريكايى و بانك سعودى - بر يتانيايى . برخى ديگر از بانكها نيز در حال افتتاح شعبههايى براى بانكدارى اسلامى مىباشند . از اينرو لازم است مردم را از اين موضوعات مطلع سازيم و زمينههاى آموزش مربى را در مؤسسات مختلف در پاكستان فراهم كنيم تا با تربيت مربيانى ورزيده، دانشجويان و بانكداران حرفهاى را در كوتاهترين مدت آموزش دهيم . بهلطف الهى و با مساعدت بانك «الميزان» اين برنامهها را در مؤسسه مديريتبازرگانى I B A در كراچى آغاز كردهايم و كتابى هم درباره مفاهيم بانكدارى و تامين مالى اسلامى جهت راهنمايى و آموزش دانشجويان بانكدارى اسلامى تنظيم شده است .امكان و دورنماى بانكدارى اسلامى را در پاكستان چگونه مىبينيد؟
امكان اينكه نظام اسلامى در پاكستان رواج يابد، بسيار زياد است . در پژوهشى كه انجام دادهايم به اين نتيجه رسيديم كه به استثناى بخش كوچكى، اكثر مردم پاكستان براى پذيرش نظام مالى اسلامى آمادهاند، چون آنها فكر مىكنند كه نظام مالى اسلامى يگانه راه حل بحران اقتصادى است كه پاكستان اكنون با آن دست و پنجه نرم مىكند . تجربه پاكستان انشاءالله بسيارى از كشورهاى ديگر را نيز به اتخاذ اين نظام ترغيب خواهد كرد . آيا به نظر شما سرمايهگذارى مخاطرهآميز، تجارت الكترونيكى و ساير تكنيكهاى مدرن مىتواند با نظام اسلا
مى پيوند برقرار كند؟
مسلما، نظام اسلامى به اندازه كافى از انعطافپذيرى براى پذيرش پيشرفت داد و ستد مدرن برخوردار است . اسلام مسلمانان را به فراگيرى اين دانشها و به كارگيرى تمام امكانات و وسايل از اين دست كه در اسلام حرام نباشد، ترغيب و تشويق مىكند تا براى بهبود وضع مسلمانان از آنها استفاده شود . فنآورى اطلاعات و تجارت الكترونيكى از پديدههايى است كه به ارتقاى منزلت مسلمانان كمك مىكند . لذا من پيشنهاد مىكنم گروهى از فقهاى مسلمان و تعدادى از كارشناسان تكنولوژى اطلاعات و تجارت الكترونيكى، براى تجارت الكترونيكى و مقولات مرتبط كه از نظر شريعت قابل قبول باشد، برنامهاى تدوين نمايند . 1) در پى درخواست دولت، اين مهلت تا آخر ژوئن سال 2002 تمديد شده است .