خط میانه جلد 5
لطفا منتظر باشید ...
تلاشهاى سيا در اين ميان در درجه اول به تحليل جامعى از اوضاع ايران و سپس
تعيين خط مشى با توجه به تحليل صورت گرفته و سرانجام شيوه اعمال خط
مشى معطوف بوده. سيا با بكارگيرى تمام عوامل خود در ارتش، ادارات
و وزارتخانه ها و افراد شاغل جريانات داخلى و مسائل مورد نياز اختصاص داد و
سپس با توجه به اطلاعات بدست آمده خطمشى و شيوه اعمال آن رابه صورت
خلاصه بنحو زير ارائه داد:1-خط مشى سيا " آمريكا " در قبال انقلاب اسلامى-آمريكا در سطح حاكميت و
عناصر دخيل در آن در ايران خود را با دو جريان عمده روبرو مى ديد، يكى
رهبرى انقلاب و ياران و همفكران ايشان و ديگرى طيف خط ميانه كه هر كدام
به نحوى مصدر امرى شده بودند و يا قدرت آن را داشتند كه بتوانند عامل به عملى
شوند. عزم قاطع امام بر پياده كردن احكام اسلام و حاكميت قرآن در جامعه و
ستيزه جويى و سازش ناپذيرى ايشان در برابر تمامى مظاهر كفر از غرب گرفته تا
شرق و عوامل آنها، آمريكا را متوجه كرد كه تحقق حاكميت خط امام به معناى
مرگ تمامى آرزوهاى امپرياليسم براى دستيابى مجدد به منابع اين مرزو بوم
است. آمريكا در مقابله با اين خط و با توجه به عواملى كه در اختيار داشت تصميم
برنابودى و سرنگونى جمهورى اسلامى گرفت. اما به خاطر نقصان عوامل كارآو
براى شناسايى، پرورش و جايگزين كردن يك نيروى كاملا وفادار به خود كه
قدرت نظامى هم داشته
باشد " آمريكا گمان مى كرد چنين نيرويى در درون ارتش وجود دارد " و همچنين
زمان مورد نياز براى چنين طرحى در مرحله اول سعى كرد تا يك ائتلاف متشكل
از سران بالقوه ليبرالهاى سياسى چهره هاى مذهبى ميانه رو، سرانى ارتشى متمايل
به غرب، سران قبايل و گروههاى قومى را رهبرى كند و براى بدست گيرى
حاكميت " موقت " راهنمايى نمايد تا فضاى مناسب و بازى براى پياده كردن طرح
اصلى خود بيابد. بالطبع در صورت پياده شدن طرح اصلى، اين عناصر كنار
گذاشته نمى شدند بلكه در جهت مصالح و منافع همان رژيم بكارگرفته مى شدند.