خيزش اسلامى در روسيه،انگيزه خويشتنيابى و رد ظلم و ستم قومى
رشيد رشدى
ترجمه: صالح واصلى
مسلمانان روسيه همچون ديگر پيروان اديان آسمانى، در شرايط دشوارى بسر برده، از فراز و نشيبها و تناقضات موجود در زندگى خود، رنج مىبرند. ايشان از اصلاحات و تحولات مختلف و تغييرات مثبت و منفى، در امان نماندهاند. آنها نيز از وضعيتسوسياليستى به سرمايهدارى انتقال يافتهاند و چه در مرحله انتقالى و چه در مرحله كنونى، دچار مشكلاتى بوده و هستند.
وضعيت مسلمانان در دوران شوروى سابق، از انسجام نسبى برخوردار بود و تحت نظر شوراى اديان، وابسته به هيات وزيران، قرار داشت. آنان مراكز و دفاتر دينى با روحانى ويژه خود داشتند كه عبارت بودند از:
1. اداره دينى مسلمانان آسياى مركزى و قزاقستان با مركزيت تاشكند كه ناظر بر مسلمانان ازبكستان، تاجيكستان، قرقيزستان، تركمنستان و قزاقستان بود و مسؤوليت آن را ابتدا مفتى ضياءالدين باباخان و سپس پسر وى، مفتى شمسالدين باباخان، بر عهده داشتند. تاسيس اداره مزبور با همت جد باباخان كه از روحانيون برجسته ازبكستان بشمار مىرفت، انجام گرفت.
2. اداره دينى مسلمانان سيبرى و بخش اروپايى شوروى به رياست مفتى طلعت تاجالدين در شهر اوفا، مركز جمهورى باشقيرستان.
3- اداره دينى مسلمانان ماوراى قفقاز در شهر باكو، مركز جمهورى آذربايجان، به رياستشيخ الاسلام شكرالله پاشازاده.
4. اداره دينى مسلمانان شمال قفقاز در شهر محاج قلعه، مركز جمهورى داغستان، به رياست مفتى محمود چيكيف.
كار هماهنگى و ارتباطات خارجى دواير مذكور، توسط مركزى در مسكو انجام مىگرفت. در گذشته، مسلمانان شوروى، كنفرانسها و گردهمايىهاى اسلامى متعددى را در شهرهاى مختلف اسلامى از جمله تاشكند، سمرقند، بخارا، دوشنبه و آلماآتى ترتيب مىدادند.
مركز اداره مسلمانان همچنين هر ماه، مجلهاى را با نام «مسلمانان شرق شوروى» منتشر مىكرد. قرآن كريم، شش بار توسط مسلمانان شوروى تجديد چاپ گرديد. كتابهاى متعدد و جزوات مختلفى نيز در باره تاريخچه و فعاليتهاى مسلمانان انتشار يافت. البته تعداد مساجد كافى نبود. از آنجا كه بر طبق قانون اساسى شوروى، دولت و مدارس، هيچ گونه ارتباطى با كليسا نداشتند، بنابراين بخاطر ضعف امكانات مادى مسلمانان و نيز عدم رضايت مقامات دولتى، مسلمانان از احداث و بناى مساجد جديد باز ماندند، ولى پس از فروپاشى اتحاد شوروى و مستقلشدن جمهورىهاى آن، تغييراتى نيز در بخش مؤسسات دينى اسلامى حاصل شد. جمعيت كل مسلمانان در شوروى سابق پنجاه ميليون بود و در حال حاضر اتحاديه مسلمانان روسيه شمار مسلمانان اين كشور147 ميليونى را بيست ميليون نفر تخمين زده است.
اينك با مستقل شدن جمهورىها، ديگر دواير اسلامى ارتباطى با يكديگر ندارند و خود به صورت مستقل عمل مىكنند و همچنين در كنار اين دواير اسلامى، اتحاديه و سازمانهاى جديدى به وجود آمد كه كشمكشها و رقابتهايى نيز براى بدست گرفتن رهبرى اين محافل، به همراه داشت، ولى ديرى نپاييد كه اوضاع به حالت عادى بازگشت.
به دنبال تحولات بوجود آمده، فعاليت مسلمانان رو به فزونى نهاد، مساجد و مدارس بسيارى بنا كردند و مبادرت به نشر و تبلغ فرهنگ اسلامى نمودند. همچنين در شهر مسكو و در منطقه «اترادنيا» در كنار كليساى مسيحيان و كنيسه يهوديان، مسجد جديدى احداث گرديد. اين منطقه بهصورت مجمعى براى پي روان سه دين آسمانى در آمده است.
در واقع، مسلمانان روسيه از نژاد تاتار و باشقير هستند. نشر و گسترش اسلام در آسياى مركزى، از دوران خلفا و در منطقه روسيه از دوران عباسيان، يعنى 1100 سال پيش، آغاز گرديد.
شيخ طلعت تاجالدين، مفتى باشقيرستان، در اين باره مىگويد: وجود مسلمانان روسيه ناگهانى نيست و به 1100 سال پيش باز مىگردد. ما سخن كسانى كه مارا روسىالاصل نمىدانند، قبول نداريم; چرا كه از افتخارات ما اين است كه با حمله مغولها و تاتارها به روسيه مقابله نموديم ... برخى سعى دارند ما را از روسيه جدا كنند و در جمهورىهاى مختلف جاى دهند، در حالى كه غربىها درحال متحد شدن و همكارى با يكديگر هستند ... آنچه كه مرا رنج مىدهد، اين است كه برادران ما در آسياى مركزى، ماوراى قفقاز و جمهورىهاى بالتيك، ما را بيگانه مىانگارند و براى ديدار با آنان، مستلزم اخذ رواديد هستيم، در صورتى كه قبلا در يك وطن زندگى مىكرديم ... البته وضعيت مسلمانان روسيه در حال تثبيت، بوده و موج تشتت، روبه كاهش گذارده است و انشاءالله اتحاد ما تقويتخواهد شد. ما پيمانهاى همكارى با سازمانهاى اسلامى در روسيه، اوكراين و روسيه سفيد و ديگر جمهورىهاى مستقل برقرار كردهايم.
ما علاوه بر بناى مساجد در مناطق مختلف و حمايت از مسلمانان پترزبورگ و بينزا، درصدد تاسيس دانشگاه اسلامى به منظور پرورش امام جماعت در روسيه هستيم و قصد داريم اين اقدام را بدون كمكهاى خارجى انجام دهيم. مابه صلح و آرامش نياز داريم. در حال حاضر وضعيت مسلمانان در شمال قفقاز به خاطر درگيرىها و اعمال خشونتآميز، دستخوش ناآرامى است و اسلام در اين مناطق درگير كشمكشهاى سياسى شده است.
بر كسى پوشيده نيست كه اسلام در منطقه ما، عامل رشد و تكامل ملتها بود و انديشمندان و علماى بزرگى همچون بخارى، فارابى و ابنسينا، از بطن اين جوامع به دنياى علم و دين معرفى شدهاند.
از بزرگترين اشتباهات استالين، اين بود كه الفباى عربى را از زبان ملتهاى آسياى مركزى حذف نمود و باعثشد تا نسلهاى بعدى از امكان بهرهبردارى از آثار و ذخاير علمى و تاريخى عربى محروم گردند.
مسائلى همچون بيدارى اسلامى، خيزش اسلامى و انفجار اسلامى در اين كشورها، در واقع بمثابه خويشتنيابى، دستيابى به عدالت اجتماعى، ايجاد جوامعى بدور از ظلم و ستم و رسيدن به فرهنگ و ميراث ملى، البته بدور از هر گونه تعصب يا افراطگرايى مىباشد.
واقعيت ديگرى كه در زندگى مسلمانان شوروى سابق بهطور مشهودى به چشم مىخورد، اين است كه عدهاى فرصتطلب، دين اسلام را وسيلهاى براى رسيدن به اهداف سياسى خود قرار دادهاند كه اين موضوع بيشترين ضربه را به زندگى و ذهنيت مسلمانان وارد ساخته است.