بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید ولى زمانى كه وجود شاه تنها عامل تحريك مردم باشد، بهتر است هر چه زودتر شاه از ايران خارج شود تا ضربه كمترى بر منافع اربابش آمريكا بخورد. و اين موضوع از اسناد شماره 33 و شماره 37 به خوبى استنتاج مى شود. به دنبال چنين نقشه اى است كه مطالعه بر روى چهره هاى سياسى ايران از طرف شيطان بزرگ شدت بيشترى مى يابد، در نتيجه بختيار بهترين مهره براى انجام چنين وظيفه اى تشخيص داده مى شود. بختيار كه بعد از 17 شهريور در مصاحبه اى گفته بود: " " كشتار هفده شهريور باعث شد كه رژيم ديگر قابل مذاكره نباشد " " ، حكم نخست وزيرى خود را از دست شاهى مى گيرد كه حكم كشتار 17 شهريور را امضا كرده بود و شاه كه ماموريتش براى وطنش پايان يافته بود، بعد از تشكيل شوراى سلطنت از ايران خارج مى شود. بعد از تشكيل دولت بختيار و خروج شاه از ايران، شيطان بزرگ تقريباہ خيالش راحت مى شود، زيرا فكر مى كند كه توانسته است خط ملى گرايى طرفدار غرب را به جاى خط اسلامى انقلاب جانشين كند. در سند شماره 52 مى بينيم: " " براى فالك تعجب آور بود كه موقعى كه چند ماه قبل در مورد سرنوشت شاه وحشت زيادى وجود داشت، ولى حالا سفير از درنماى ناسيوناليستى ايران خيالش راحت بود " " و به دنبال اجراى همين سياست، يعنى تثبيت هر چه بيشتر خط ملى گرايى در داخل ايران است كه همواره از بازگشت امام به ايران هراسان است چنانچه در سند 45 آمده: " " مهمترين فشار در صحنه ملى بازگشت پيشنهاد شده آيت الله خمينى است، واقعه اى كه به احتمال قوى نتيجه اش كشمكش رو در رو با عناصر موافق و مخالف خواهد بود. چنين كشمكشى آشوب را تغذيه خواهد كرد و به نحوى احتمال يك كودتاى نظامى