درآمدى بر طبقه بندىهاىانديشه سياسى اسلامى
نجف لك زايىانديشه سياسى اسلام و مسلمانان مقوله اى است كه در جهان معاصر توجه بسيارى را به خود جلب كرده است. انديشه تجديد حيات سياسى در جهان اسلام موجب شد كه از يك سو مؤسسات مطالعاتى در مغرب زمين به بنيادهاى فكرى سياسى در ميان مسلمانان توجه كنند و از ديگر سوى، محققان مسلمان نيز به ذخاير كهن سياسى خود نگاهى دوباره بيفكنند. بديهى است كه اين پژوهشها و مطالعات در يك سطح نبوده و از نظر روش و محتوا قابل ارزيابى و درجه بندى هستند. در اين مقاله هدف اين است كه نوع نگاه اين مطالعات و پژوهشها به انديشه سياسى مسلمين و طبقه بنديهايى كه در اين باره ارائه داده اند، مورد شمارش و احياناً نقد و بررسى قرار گيرد تا پس از آن بتوانيم با نگاه روشمندترى به ميراث سياسى اسلامى بپردازيم. اين طبقه بنديها از يك جهت به دو گروه تقسيم مى شوند: طبقه بنديهايى كه به انديشه سياسى اسلامى پرداخته اند و آنها كه فقط به انديشه سياسى شيعه پرداخته اند. در اين مقاله به ترتيب مباحث زير را خواهيم داشت:1ـ طبقه بنديهاى عام؛ 2ـ طبقه بنديهاى ويژه انديشه سياسى شيعه؛ 3ـ ملاحظات؛ 4ـ طبقه بندى پيشنهادى.
1. طبقه بنديهاى عام
1ـ1. طبقه بندى نصر محمد عارفنصر محمد عارف در كتاب «فى مصادر التراث السياسى الاسلامى» در يك نگاه روش شناسانه منابع انديشه سياسى اسلامى را در دو طبقه قرار داده است:الف. منابعى كه وى آنها را «ميراث سياسى اسلام» دانسته و از نظر وى منابع اصيل هستند.ب. منابع جديد كه به نظر وى متأثر از غرب هستند. به نظر دكتر نصر آنچه در عصر جديد در مورد انديشه سياسى اسلامى در جهان عرب به نگارش در آمده بر مبناى اروپا محورى بوده و به نوعى مى توانيم بگوييم ترجمانى از انديشه غربى بوده است.با توجه به آنچه آمد، مى توانيم بگوييم از نظر دكتر نصر دو نوع انديشه سياسى اسلامى داريم:الف) انديشه سياسى اسلامى اصيل
ب) انديشه سياسى اسلامى غرب گرا
دكتر نصر در ادامه منابع مربوط به انديشه سياسى اسلامى اصيل را در دو بخش طبقه بندى كرده است:اول. آثارى كه تماماً سياسى هستند.دوم. آثارى كه به صورت غير مستقيم به مباحث و مسايل سياسى پرداخته اند.وى منابع بخش دوم را در نه گروه برشمرده است:1ـ تفاسير قرآن و شروح احاديث؛
2ـ كتابهاى فقهى؛
3ـ كتابهاى اصول فقه؛ بويژه مباحثى چون استحسان و مصالح مرسله؛
4ـ بحثهاى امامت در كتابهاى كلامى؛
5ـ خطبه هاى ائمه اطهار ـ عليهم السلام ـ و خلفا و نيز نامه ها و سلوك علمى آنها؛
6ـ دايرة المعارفهايى كه در ضمن به سياست نيز پرداخته اند، مثل صبح الاعشى؛
7ـ كتابهاى تاريخ؛ كه خود شامل انواعى است از جمله:الف. تاريخ عمومى؛ مثل تاريخ طبرى؛
ب. تاريخ سياسى دولتها؛ مثل الامامه و السياسه، تاريخ الخلفاء و الملوك و تاريخ الدول الاسلاميه.ج. تاريخ نظامهاى سياسى؛ مانند سيرة صلاح الدين.د. تاريخ نهادهاى سياسى؛ مانند الوزراء.8ـ ادبيات مردمى يا سيره هاى مردمى و سيره هاى علما و صالحين؛
9ـ فرهنگ لغات و كتابهايى كه به شرح و تعريف اصطلاحات مى پردازند. اين منابع بيشتر از آن رو اهميت دارد كه ميراث سياسى با مفاهيم اصلى و اصيل آن درك شود و نه آنچه در دوران متأخر از طريق فرهنگ اروپا به آن الفاظ تحميل شده است. از تأليفات مهم در اين زمينه مى توان به كشّاف اصطلاحات الفنون، مفردات، اساس البلاغه و مفاتيح العلوم اشاره كرد.[1]
2ـ1.محمدرضا حكيمى، دانش سياسى مسلمين را در چهار گروه طبقه بندى كرده است. همه گروهها، از نظر ايشان، ذيل عنوان «فلسفه سياسى» قرار دارند. به نظر ايشان چون دين اسلام، دينى كامل و جامع است، و خود، نظام اجتماعى ويژه اى را پى افكنده است، علماى اسلام همواره در صدد بوده اند تا نظام سياسى اسلامى را نيز به صورتى منقح عرضه كنند. از اين جاست كه در حوزه فلسفه سياسى اسلامى چند نظام سياسى (حكمت عملى سياسى) پديد آمده است. اين نظامها عبارتند از:الف. فلسفه سياسى فلسفى:اين دستگاه به وسيله فلاسفه پى نهاده شده و مانند ديگر شعب فلسفه از نحله هاى قديم و از مبانى كتاب و سنت، هر دو، استفاده كرده است. بنيانگذار اين حكمت سياسى در اسلام كتابها و مقالاتى است مانند: آراء اهل المدينة الفاضله، السياسات المدنيه، التنبيه على سبل السعاده، تدبير التوحيد و ...ب. فلسفه سياسى كلامى:اين دستگاه را متكلمان عرضه داشته اند. زيرا متكلمان اسلامى، چه شيعه و چه معتزله و چه اشاعره، همه، در باره امامت و سياست بحثهاى مفصل كرده اند و در كتابهاى كلامى خويش، نظام سياسى خود را توضيح داده اند.فلسفه سياسى كلامى را در شعب ذيل مى توانيم دسته بندى كنيم:1ـ فلسفه سياسى شيعه اماميّه؛
2ـ فلسفه سياسى شيعه زيديه؛
3ـ فلسفه سياسى شيعه اسماعيليه؛
4ـ فلسفه سياسى معتزله؛
5ـ فلسفه سياسى اشاعره؛
6ـ فلسفه سياسى مرجئه؛
7ـ فلسفه سياسى خوارج.به نظر آقاى حكيمى علاوه بر كتابهايى مانند الشّافى فى الامامه، تجريد العقايد و التمهيد، كتابهاى الاحكام السلطانيه نيز در رده همين مقوله از فلسفه سياسى اسلامى جاى دارند. در صورتى كه مى دانيم اين كتابها، عمدتاً فقه سياسى هستند.ج. فلسفه سياسى فقهى:مقصود از اين نظام، نظام ويژه اى است كه فقهاى اسلامى، در باب حكومت و سياست، در خلال ابواب و كتب فقه عرضه كرده اند. ميرزا محمدحسين نائينى را بايد يكى از چهره هاى برجسته اين مكتب بدانيم. نيز كتاب ولايه فقيه امام خمينى داخل همين مقوله است.د. فلسفه سياسى اجتماعى:اين آراء و نظريات از ميان كتب و تأليفات اسلامى قابل دريافت است و كمتر به تأليف مستقل در اين باره توجه شده است. رفاعه رافع الطهطاوى، سيدجمال الدين اسدآبادى، سيدعبدالرحمن كواكبى، شيخ محمد عبده، محمد اقبال لاهورى، شيخ محمد خيابانى، سيدعبدالحسين شرف الدين و محمدحسين كاشف الغطاء را مى توان از چهره هاى برجسته اين شعبه از فلسفه سياسى اسلامى دانست.[2]