O مصطفي نوروزي كنفرانس گفتگوي بين اديان در شاخة اسلامي - مسيحي، در آذرماه گذشته، دور جديدي از جلسات خود را با شوراي جهاني كليساها در تهران برگزار كرد. مقدمات كنفرانس، طي گفتگوئي در مقر شوراي جهاني كليساها در ژنو پايهريزي شد و با توجه به اهميت نقش دين و چگونگي تسري دستوراتاسلامي - مسيحي در زندگي دنيوي، بر لزوم يك گفتگوي گسترده تحت عنوان دين و دنياي معاصر تأكيد شد. شوراي جهاني كليساها حوزة وسيعي از جهان مسيحيت را دربرداشته و متشكل از نمايندگان جامعههاي ارتدكسي جهان، كليساهاي مستقل و شاخههاي گوناگون پروتستان از قبيل انگليكن، باپتيست، لوتري، متوديست و رفورميست است و توانسته سيصد و سي كليساي جهاني در يكصد كشور جهان با چهارصد ميليون پيرو را فراهم آورد. بنابراين ميتوانست نقش مؤثري در عنوان نمودن جايگاه اين مذاكرات در جهان مسيحيت داشته باشد. در مراسم افتتاحيه اجلاس. تعداد كثيري از ميهمانان خارجي، شخصيتهاي ديني و فرهنگي و نمايندگان كليساها و اقليت داخلي مسيحي، يهودي، زرتشتي شركت داشته و آقايان سيدمحمد خامنهاي، محمدتقي جعفري و محمدعلي تسخيري از طرف مسلمان و دكتر طارق ميتري و ديواين اپس از ناحية شوراي جهاني كليساها سخنراني داشتند. در اجلاسهاي علمي كنفرانس دو روزه، دوازده مقاله از ناحية طرفين، قرائت گرديد كه تحقيق و تدوين بعضي مقالات، بوسيلة چند تن از انديشمندان مسيحي تحرير شده بود. مقالهها قرائت ميشد و پس از آن بحث علمي آزاد برگزار ميگرديد. اينك به گزيدهاي از مقالات اشاره ميكنيم: دكتر طارق ميتري: در سخنان خود به گفتة آندره ماربرد اشاره كرد كه: قرن 21، يا يك قرن ديني يا يك قرن كاملاً غيرديني خواهد بود. دكتر ميتري، اين تفسير را كه راه احيأ دين در عصر جديد، سكولاريزهكردن آن است، رد نمود. نظرية مزبور پيشنهاد ميكند دين را دنيوي كنيم تا به صورت يك فرايند اجتماعي درآيد و در اينجا دنيوي كردن، به معني مدرنيزه شدن است. بعضي اعتقاد داشتند كه با سرعت گسترش و توسعه تكنولوژي، دين در حاشية جامعه قرار ميگيرد و ايمان به عنوان يك ميراث كهن، در كنارة زندگي او قرار ميگيرد، در حاليكه ديديم كه دين ، تولدي دوباره يافت و در وسط صحنه (نه حاشيه) قرار گرفت. آيةالله سيد محمد خامنهاي: معتقد بود كه در مطالعات و مباحثات و تجربههاي عملي طرفداران اديان، لازم است قبلاً يك موضوع، روشن گردد و آن اينكه مفهوم انسان در اديان چيست؟ در غير اين صورت، به قوانين حقيقي نخواهيم رسيد. ما ميتوانيم به دو مفهوم مشخص اشاره كنيم: الف. تعريف انسان در يك فرهنگ غيرالهي يعني آنچه يونانيان و روم قديم و غيره گفتهاند. ب. تعريف انسان از ديدگاه اسلامي. خداوند به انسان چگونه مينگرد؟ با آن نگاه، ديگر نبايد مفهوم الهي انسان را از مفهوم سياسي او جدا كرد. توجه به متون اسلامي چون قرآن كريم، نامة حضرتاميرالمؤمنين به مالك اشتر و... خودگوياي اين منزلت و مقام در مجموعه ديني اسلام است. كشيش ديوين اپس : گفت، اصل احترام به شخص ، از سنتهاي ديني است ولي درست نيست بگوييم كه اين حقوق بشر مرسوم، برگرفته از دين يا مسيحيت است زيرا كليساهاي مسيحي، خود از اين نوع حقوق بشر، ناراضي هستند و در واقع، اين يك چالش جدي براي مسيحيت است. زيرا حقوق بشر امروز، مبتني بر ايدة اومانيستي و سكولاريسم بوده و برگرفته از بيانية آمريكا انقلاب فرانسه است. ميتوان گفت حقوق بشر مسيحي بر چهار مسئله استوار است: الف. انسانها بر تصوير خداوند خلق شدهاند. ب. تجلي خداوند، در عيسي مسيح است. ج. عهد خداوندي داريم كه جامعهاي اميدوار تشكيل دهيم. د. توجيه رحمت بخشايندة خداوندي. و البته حقوقي چون حق آزادي ديني، حق بيان اعتقادات، ايجاد بيانية حقوق بشر و غيره، با آنها منافات ندارد. ولي اينك ما دو جمعيت مسلمان و مسيحي بايد تلاش جدي را آغاز كنيم و كار ملموس ارائه دهيم تا حقوق بشر بر اساس اسلام و مسيحيت ايجاد كنيم و راه آن نيز تداوم همين گفتگوهاست. دكتر كنستانتين پاتلوس : معتقد بود كه حتي حل مسئلة محيط زيست هم جز با توسل به دين امكان ندارد زيرا دين، زيربناي اخلاق است و بايد بشر، متعهد به جامعه و افراد آن باشد تا محيط زندگي بندگان خداوند را نيز محيط زندگي خود بداند. وي گفت: در هفتمين اجلاس شوراي جهاني كليساها (1991)، گفته شد كه توسعه بخاطر توسعه ، يك استراتژي شيطاني است و بشر را نابود ميكند. وظيفة ما به عنوان انسان، اين است كه بايد حداقل نيازها و حداكثر آنها را تعريف كنيم تا موجب نابودي زمين نشويم. در شوراي جهاني كليساها، بعلاوه جامعة همكاري توسعة كليسايي وجود دارد كه بدنبال يك معيار، جهت يك الگوي جديد است. بايد الگوي جديد تدوين شود و اين فقط مسئلة مسلمان و مسيحي نيست. مسئلة حيات بشري است. بايد يك كنترل بر بازيگران اقتصادي و سرمايهداري جهاني و روند باصطلاح توسعه اعمال گردد. وي با ارائة آمار و ارقامي در خصوص موقعيت امروز محيط زيست به ويژگي فكر مسيحي در حفظ و نگهداري و سلامتسازي محيط زيست اشاره نمود. دكتر رياض جارجور: در باب صلح ، و رابطهاش با ترس ، عدالت و دين و نيز محتواي مسيحي صلح سخن گفت. وي با تجزيه و تحليل موارد فوق، از كلمة صلح به عنوان يك كلمة مقدس ياد نمود و گفت مسيح ، شاهزادة صلح است، ولي بايد دانست كه اگر عدالت نباشد، صلح نخواهد بود. ابراهيم نبي(ع) گفته: عدالت، هدية الهي براي بشريت بوده است. خداوند قانون، عدالت است و وظيفة مشترك ما است كه افكار را به سوي صلح و عدالت سوق دهيم. وي در خاتمه از صلحطلبي صهيونيستي بدون عدالت، به شدت انتقاد كرد و آن را محكوم به شكست دانست. آيةالله محمد ابراهيم جناتي: آشنايي اديان با يكديگر را موجب ايجاد هماهنگي در اخلاق، احكام و صلح و متقابلاً ناهماهنگي و دوري پيروان اديان ابراهيمي از همديگر را موجب از هم گسيختگي و نابودي جوامع بشري دانست زيرا هماهنگي، ناشي از فطرت بشر است. پيامبران آمدند تا تعاليم اخلاقي و احكام را جهت رشد و تعالي بشر به او آموزش دهند و يكي از اهداف آنها، تأليف قلوب بود زيرا بقا و هستي انسانها به آن بستگي داشت و در مرحلة بعدي ميتوان اختلافات نظري را در جوي سالم و براساس دلايل معقول، مطرح نمود. وي دوري جستن از اصل خردمندي، اجتناب از هماهنگي و اهميت ندادن به اصول اخلاقي را عامل تفرقه دانست و توجه به اين اصول را موجب صلح و ثبات و تأمين عدالت دانست و اضافه نمود كه هيچگاه مليت، قوميت و نژاد نتوانسته است براي آدمي، صلح به ارمغان بياورد و بر پيروان و صاحبان اديان است كه در بازنگري در روابط بين خود، به روش جديدي دست يابند. دكتر ژانكلود باست و خانم تني پيري سيمونين: دين و مسائل مهم اخلاقي را از ديدگاه مسيحيت، در دو شاخة جداگانه مورد توجه قرار دادند. آقاي دكتر ژان كلودباست در خصوص اخلاق مسيحي و مسائل مهم اخلاقي در جهان كنوني و چگونگي مقابله با ارزشهاي ضد اخلاقي در سنت مسيحي، و خانم تني سيمونين از اهميت نهاد كليسا در تربيت اخلاقي جامعة مسيحي سخن به ميان آورد و اضافه نمود كه خانواده نيز با توجه به قداست آندر تربيت، كليساي كوچكي است. حجةالاسلام و المسلمين دكتر سيدمصطفي محقق داماد: در سخنراني خود هدف بعثت انبيأ را ارتقأ اخلاقي جوامع و رشد تكاملي ارزشهاي معنوي، جهت به وجود آوردن انسان كامل دانست. وي گفت: اخلاق، ريشه در خرد آدمي دارد و دين، ضمانت اجرا براي اخلاق است. ما به داوري عقل معتقديم. عقل، اخلاق را تأييد كند و معيار ما، عقل است. حسن و قبح و اخلاقيات ديني، چيزي است كه عقل آن را تأييد ميكند. وي در بخشي از سخنان خود، وجود ارزشهاي ضداخلاقي و بحرانهاي اخلاقي در جوامع غرب را نكوهش كرد. دكتر ديل بيشاپ و خانم جك - ژنويوكاموس: به رابطة دين با عدالت اجتماعي پرداختند. بحث دكتر بيشاب بيشتر در زمينة نظري عدالت در فكر ديني بود كه عدالت چيست ؟ و جايگاه آن، در سنت مسيحي كدام است؟ مفهوم ملت و كشور ، از جمله مسائل مورد توجه وي بود. خانم جك، نيز مسائلي چون عدالت اجتماعي و نظم نوين جهاني را مطرح نمود. آيةالله تسخيري: معتقد بود كه تعادل ، اصلي است كه در اسلام، به آن توجه خاصي مبذول شدهاست. اين تعادل ، تنها در موضوع اقتصاد نيست بلكه ميتواند از تعادل در مقولة نظري تا تعادل در مواضع، تعادل اخلاقي، تعادل مصالح و منافع فرد و جامعه، تعادل در سطح زندگي، تعادل بين مالكيتهاي فردي و اجتماعي، تعادل در توليد و توزيع را شامل باشد. وي افزود اينك همكاري بين اديان در خصوص ايجاد تعادل اقتصادي و اجتماعي، مقابله با فقر و همكاري در تعاون، ميتواند زمينهساز برقراري يك عدالت جامع باشد. البته بايد در برابري مطلق و برابري در انجام يك كار خوب ، تفاوت قائل شد. عدالت اجتماعي را قابل قبول ميدانيم اما برابري مطلق ، نه شدني و نه صحيح است. تنها در برابر عدالت اجتماعي است كه همه برابرند. حجةالاسلام والمسلمين علياكبر رشاد: دين را تفسير خدامدارانة هستي و مجموعة بايد و نبايدهائي كه براي تحقق سعادت دنيوي و اخروي آمده، دانست و به بيان نقش دين در زندگي معنوي، معيشتي و ارزش برنامههاي ارسالي خداوندي جهت نحوة صحيح زندگي آدمي پرداخت و تنها چارة بشريت در بحرانهاي معاصر را بازگشت به خدا و دين دانست.
ملاحظات و نتايج اجلاسهاي علمي:
از نتايج مثبت و سازندة گفتگوي بين اديان در تبليغ جهاني تفكر اسلامي، زدودن آثار منفي و قضاوتهاي ناآگاهانه تاريخي نسبت به اسلام و مسلمين، امكان همكاريهاي عملي و مشاركتهاي تجربي با ارباب اديان، حضور ديني در حل بحرانهاي اخلاقي، معنوي، هويتي و سياسي اجتماعي جهان، آشنايي و آگاهي به مباني اديان جهاني، حضور در ديگر جوامع ديني و از همه مهمتر بهرهبرداري از امكانات، استعداد و توانهاي ايماني ارباب اديان و پيروان آن در گوشه و كنار جهان در جهت اعتلاي مباني معنوي و اخلاقي مشترك بود. در پايان، پيشنهادهايي نيز در جلسه طرح گرديد از جمله: -- برگزاري يك كنفرانس اسلامي - مسيحي در خصوص حقوق بشر از ديدگاه اسلام و مسيحيت. -- تداوم گفتگوي اسلامي - مسيحي از ناحية دبيرخانه گفتگوي بين اديان و شوراي جهاني كليسا خصوصاً در زمينههاي كاربردي آن. -- انتشار يك مجلة مشترك اسلامي - مسيحي. براساس گزارش دبيرخانه گفتگوي بين اديان، در بيانية پاياني اجلاس دين و دنياي معاصر ، از جمله آمده است: «اين اجلاس مشترك كه به دعوت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي برگزار شد، در ادامة گفتگوهايي است كه تقريباً از دو سال پيش بين مسلمانان ايران و مسيحيان وابسته به شوراي جهاني كليساها آغاز شده است. اعضأ هيئت شركت كننده از سوي شوراي جهاني كليساها را يازده مسيحي از كشورهاي آفريقايي، اروپايي، آمريكاي شمالي و خاورميانه تشكيل ميدادند و شركتكنندگان از كشور جمهوري اسلامي ايران نيز علماي برجسته و رهبران ديني از حوزههاي قم و تهران بودند. نمايندگان كليساهاي ايراني عضور شوراي جهاني كليساها نيز در اين گفتگوها حضور داشتند. در اين گفتگوها در زمينههاي ذيل توافق بعمل آمد: 1. دنياي معاصر از عوارض سكولاريسم، مدرنيسم و پستمدرنيسم و بحران معنوي بارزي رنج ميبرد. اديان وظيفه دارند تا به ياري بشري كه از چنين شرايطي، معذب است، بشتابند و با ارائه جايگزينهاي مثبت، نيازهاي معنوي او را برآورده ساخته و انسانها را در زندگي روزمره ارشاد نمايند. 2. شركتكنندگان نگراني خود را نسبت به ايجاد درگيريها، توسط قدرتهاي بزرگ و به نام اديان اظهار داشتند. مسلمانان و مسيحيان معتقدند كه دين راستين، همواره با جنگافروزي مخالف است و اديان مؤظفند تا با تمام قدرت تعهد مشتركشان را براي فائق آمدن بر درگيريها به نمايش گذارند. 3. صلح بايد براساس عدالت استوار شود. مسيحيان و مسلمانان مسئوليت مشتركي را براي به دست آوردن چنين صلحي، در روابط بينالملل بعهده دارند. در صلح بدون عدالت، همانگونه كه در خاورميانه، رواندا و بوسني مشاهده شد، فقط عامل ظلم بيشتر خواهد گرديد. 4. بعنوان پاسداران ارزشها و معيارهاي اخلاقي براي بشريت، اديان ميتوانند نقش مهمي را در ايام گسترش درگيريهاي بين اقوام و ملتها ايفا كنند. همچنين ميتوانند با روند جهانشمولي مقابله كنند كه سعي دارد تا بخش بزرگي از بشريت را مورد تهاجم شديد قرار دهد و دولتها را در دفاع از اتباع خود عاجز نمايد. اجلاس، نقش اديان را بعنوان قدرتهاي جهاني در خدمت بشر مخلوق خداوند مورد توجه قرار ميدهد و از آنان ميخواهد كه قابليتهاي ملتها را در دفاع از داراييهاي اقتصادي، فرهنگي و سنتي خود افزايش دهند. 5. مسلمانان و مسيحيان بر اين اعتقادند كه خداوند، انسانها را براساس فطرت و كرامت انساني آفريده است. اجلاس توافق نمود تا با كار مشترك بيشتر در اين زمينه حقوق بشر را از ديدگاه ديني تعريف نمايد و با حفظ تعادل در نگرشها همكاري به منظور اعمال آن را توسعه دهد. در مورد نحوة اعمال اعلامية حقوق بشر از سوي قدرتهاي جهاني، بعنوان يك ابزار سياسي عليه ديگران، اظهارنگراني شد و بكارگيري معيارهاي دوگانه در كاربرد حقوق بشر، محكوم گرديد. 6. علماي مسلمان و مسيحي، اهميت حقوق اجتماعي زنان را مورد تأكيد قرار دادند و تصميمگرفتند تا اين مسئله را با تشكيل جلسات بعدي از منظر ديني مورد بررسي قرار دهند. 7. از ديدگاه اسلام و مسيحيت، خانواده در نظام خلقت، اساس جامعه محسوب ميشود. در شرايط امروزي كه فساد و انواع پليديهاي اخلاقي جامعه را تهديد ميكند، خانواده بطور خاص در خطر است. اديان از جهانيان ميخواهند تا به خانواده و ارزشهاي معتبر خانواده كه براي سلامت جامعه ضروري است احترام بگذارند. به همين دليل اجلاس توافق نمود تا به توسعة آموزش در امور زندگي و ارزشهاي خانواده از ديدگاه مذهبي بپردازد. 8. اجلاس، عوامل فعال در سطح جهان را كه همه روزه تعداد بيشتري از مردم را به سوي فقر مطلق سوق ميدهند محكوم نمود. امروزه عوامل ايجاد فقر را ميتوان گسترش افسار گسيخته بازار آزاد جهاني دانست. ولي ريشههاي عميقتر مشكل را بايد در ضعف اخلاقي و جوامع و افراد و آثار آن مانند فساد مالي، اسراف در استفاده از مواريث انساني، و از دست دادن احساس مسئوليت نسبت به مستضعفين، محرومين و اعضأ ضعيفتر جامعه جستجو كرد. در اينجا دين، نقش محوري را بعهده دارد. مسلمانان و مسيحيان، نياز جامعهبشري به تحول عميق معنوي را مورد تأكيد قرار دادند. سياستها و ايدئولوژيهاي سكولاريستي نميتوانند به اصلاح اوضاع بپردازند. انسانهاي مؤمن در مقابل خدا و انسان و اصلاح وضع بشر، مسئوليت مشتركي دارند و سمپوزيوم توافق نمود تا مطالعه مشترك بيشتري را بر روي نظريات اسلامي - مسيحي پيرامون اقتصاد جهاني انجام دهد. 9. اجلاس، همچنين افزايش تعداد آوارگان و بيخانمانها در جهان را كه از بحرانها و فلاكت اقتصادي فرار ميكنند، محكوم نمود و خواستار تلاش مشترك مسلمانان و مسيحيان براي رفع نيازهاي انساني مخلوقين مورد علاقه خداوند گرديد.