معرفى اسلامشناسان غربى: رابين رايت
Robin Wright مهدى شوشترى خانم رابين رايت روزنامهنگار و نويسنده لس آنجلس تايمز، ساندى تايمز لندن، سى بى اس نيوز، واشنگتن پست و كريستين ساينس مانيتور مىباشد كه در بيستسال گذشته از 70 كشور از شش قاره جهان گزارش مخابره نموده است و حدود 6 جنگ را پوشش خبرى داده است.1 خانم رابين رايت علاوه بر گزارشهاى خبرى، به بررسى پديده اسلامگرايى در نقاط مختلف جهان پرداخته است. آثار
از وى كتب و مقالات متعددى برجاى مانده است كه مىتوان به موارد زير اشاره نمود: 1. خشم مقدس: خشم اسلام مبارز (1985) [ Sacred Rage : The Wrath of Millitant Islam ] 2. به نام خدا: دهه [امام] خمينى (1989) [ In the Name of God : The Khomeini Decade ] 3. كتاب شيعيان كه به زبان فارسى نيز ترجمه شده است. 4. «زمان بحران براى علماى مسلمان»، مك لين، 8 اكتبر 1984. [ A Time of Crisis For Moslem Pilgrims ] 5. «بازخيزى اسلامى: مرحلهاى جديد؟»، كرنت هيسترى (تاريخ معاصر)، شماره 529، فوريه 1988. [ The Islamic Resurgence : A New Phase ?] 6. «لبنان»، در كتاب سياست احياى اسلامى، به ويراستارى شيرين هانتر (1988)، [" Lebonan" in P olitics of Islamic Revivalism, editedby Shireen Hunter ] 7. «سياست تحت نام خدا - انقلاب آرام: مرحله جديد جنبشهاى اسلامى»، كريستين ساينس مانيتور، 6-4 نوامبر 1987.، [ Politics in the Name of God - Quiet Revolution :Islamic Movement|s New Phase ] 8. «سياست تحت نام خدا - مذهب در سياست: يك پديده جهانى» كريستين ساينس مانيتور، 6-4 نوامبر 1987.، [ Politics in the Name of God - Religion in Politics :A Global Phenomenon ] 9. «از تونس تا تركيه: اسلام مبارز به صحنه مىآيد»، نيشن (ملت)، 23 مى 1987.، [ From Tunisia to Tur key : Militant Islam GainsGround ] 10. «اسلام، دموكراسى و غرب»، فارين افرز (روابط خارجى)، شماره 3، تابستان 1992.، [ Islam, Democracy and the West ] 11. «چهره سياسى جديد اسلام»، كرنت هيسترى (تاريخ معاصر)، شماره 552، ژانويه 1991.، [ Islam|s New Political Fac e ] 12. «دين از حاشيه سياسى به [ميدان] مىآيد»، لوس آنجلس تايمز، 14 ژانويه 1992.، [ Faith Comes in From Political Finge ] 13- «ايالات متحده براى درگير شدن با بازخيزى اسلامى جهانى تلاش مىنمايد»، لوس آنجلس تايمز، 26 ژانويه 1992.، [ U. S . Struggles to Deal Wit h Global IslamicResurgence ] نظرات
رابين رايت در زمره آن دسته از صاحبنظرانى قرار مىگيرد كه ميان جريانهاى مختلف در جهان اسلام تفاوت و تمايز قائل مىشوند و افراطگرايى را خطرى براى منافع غرب مىدانند تا اسلامگرايى. به نظر وى، غربيها اسلامگرايان را «بنيادگرا» مىخوانند و اين لقبى است كه مورد تكذيب و انكار مؤكد آنها قرار مىگيرد; زيرا مفهوم مزبور نيز رنگ و بوى وارداتى و غربى و به علاوه بار منفى دارد. آنان مىخواهند با بيان مذكور، خيزش اسلامى را با نهضت اصلاح پروتستانى كه در عصر رنسانس در اروپا متولد و فراگير شد، مقايسه كنند.2 به اعتقاد رابين رايت، اگر حتى هدف اصلى اسلامگرايان اجراى شريعتيا حقوق اسلامى باشد، (خواه به عنوان يكى از منابع و خواه به عنوان تنها منفع حقوق) اين امر الزاما با منافع غرب در تضاد نيست. به نظر رابين رايت، غرب با حمايت از دموكراسى در همان مراحل اوليه، در موضع قويتر قرار خواهد گرفت و بىآنكه به دشمنى با اسلام متهم شود، مىتواند دولتهاى اسلامى را در صورت سؤاستفاده از اصول دموكراتيك يا ناديده گرفتن آن، ملزم به پاسخگويى كند.3 وى در عكسالعمل به لغو نتايج انتخابات الجزاير كه به پيروزى اسلامگرايان انجاميد، عنوان داشت: «به اولين دموكراسى اسلامى در جهان شانسى داده نشد كه خود را نشان دهد. هدف، اسلامگرايان بود، اما قربانى نهايى دموكراسى از كار درآمد.»4 1. Ahmad Bin Yousef and Ahmad Abouljobain, ThePolitics of Islamic Resurgence : Through WesternEyes, Springfield : The United Association forStudies and .193 . Research, Inc, 1992, P .48 . .32. Ibid, P مهدى شوشترى، «سياستخارجى آمريكا در قبال نهضتبازخيزى اسلامى (بنيادگرايى اسلامى)»، پاياننامه كارشناسى، تهران: دانشكده روابط بينالملل وزارت امور خارجه، صص 66-65. 4. سيد عباس عراقچى، «نهضتبازخيزى اسلامى در قرن بيستم: بنيادگرايى يا افراطگرايى»، مجله سياستخارجى، سال دهم، شماره 1، بهار 1375، ص 77.