وضعیت اسلام در آمریکا در گفت و گو با دو تن از رهبران اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

وضعیت اسلام در آمریکا در گفت و گو با دو تن از رهبران اسلامی - نسخه متنی

محمد الشافعی؛ ترجمه: غلامحسین ابراهیمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

وضعيت اسلام در آمريكا در گفت و گو با دو تن از رهبران اسلامى

محمد الشافعى

ترجمه: غلامحسين ابراهيمى

شيخ «رامى‏»، امام جماعت مسجد قدير شيكاگو و «عبدالرحيم رشاد على‏»، امام جماعت مسجد ياسين شهر ساتل آمريكا باشند. اين دو اسلامگراى آمريكايى كه از افسران سابق نيروى دريايى آمريكا بوده‏اند، اكنون در لندن مهمان «ابوحمزه مصرى‏»، مسؤول سازمان «انصار دين‏» و متهم به اعمال تروريستى در «يمن‏» مى‏باشند. از اين رو روزنامه الشرق‏الاوسط گفت و گويى با اين دو تن انجام داده است كه توجه خوانندگان را به آن جلب مى‏نماييم:

اسلام در زندانهاى آمريكا

شيخ «رامى‏» ضمن اشاره به «جنبش اسلامگراى آمريكا» و سلسله بحثهايى كه در انگلستان خواهد داشت، جهاد را به عنوان فريضه واجبى براى تمام مسلمين به شمار مى‏آورد. وى از بحرانى كه به دليل گسترش خشونت و مواد مخدر گريبانگير جوامع آمريكايى مى‏باشد، سخن مى‏گويد و البته جوامع سياه پوست آمريكا را از اين بحران مستثنا كرده، معتقد است كه در مناطق سياه پوست نشين آمريكا به دليل گسترش اسلام كه بسان آتشى كه در خرمن مى‏افتد، انتشار يافته است، اين دو پديده تقريبا از بين رفته است.

«شيخ رامى‏» همچنين اظهار داشت ما كار تبليغى خودمان را از مسجد كوچكى و با امكانات بسيار اندكى آغاز كرديم و توانستيم موانع بسيارى را كه در راه دعوت و تبليغ اسلام در شهرهاى آمريكا وجود داشت، پشت‏سر بگذرانيم. حتى مكان كنونى مسجد، قبلا سالن موسيقى و مركز فروش مواد مخدر بود. ولى على رغم اينكه فقر بر نواحى سياه پوست نشين آمريكا سايه افكنده، ولى جنبش اسلامى به صورت غير عادى در اين مناطق در حال گسترش است. (همان طور كه در قرآن آمده است كه همانا مؤمنان به فلاح و رستگارى رسيدند، اگر چه اين خواست مشركين نباشد.)

شيخ «رامى‏» ادامه داد كه هدف من از سفر به انگلستان جمع آورى كمكهاى خيريه بود تا بدين وسيله گروهى از دانشجويان تازه مسلمان براى تحصيل علوم دينى و فقه و شريعت اسلامى به كشورهاى عربى اعزام شوند تا بتوانند به‏عنوان نمايندگان نسلى از مبلغان دينى، با زبان و قلبهاى آكنده از ايمان خود، گروههاى جديدى از آمريكاييان را به دين اسلام جذب نمايند. از اين رو، به دفعات متعدد از سوى ادارات پليس آمريكا به دليل تلاشهايمان در جهت‏بيدارى نسل جوان براى اجتناب از خشونت و مواد مخدر، مورد تمجيد قرار گرفتيم.

استقبال از حمله تبليغاتى

شيخ «رامى‏» در پاسخ به سؤال الشرق الاوسط در خصوص حمله تبليغاتى بر ضد اسلام و مسلمين در دستگاههاى تبليغاتى آمريكا، خصوصا هنگامى كه بعضى از مسلمانان در حوادث خشونت‏آميز و يا تروريستى متهم مى‏شوند، گفت: «ما با هر نوع و شكلى از خشونت مخالف هستيم و آن را محكوم مى‏كنيم و از آنجا كه خشونت در اصول اسلامى راه ندارد، با آن موافق نيستيم. چرا كه اسلام حتى در موقعيتهاى جنگى و جهاد، دعوت كننده به مهربانى و مخالف اقدامات خشونت آميز مى‏باشد. پس مجاهد مسلمان مامور به مهربانى و پرهيز از خشونت مى‏باشد. وى به روشى كه براى تبليغ اسلام، در بين محلات مسكونى نزديك مساجد اعمال مى‏شود، اشاره كرد كه همراه با حكمت و مؤعظه حسنه است. وى در خصوص حمله تبليغاتى عليه مسلمانان در شبكه‏هاى تلويزيونى و مطبوعات آمريكايى مى‏گويد: اتهامات زيادى به اسلام و مسلمين نسبت داده مى‏شود و بعضى از دستگاههاى تبليغاتى، در تحريف و تخريب چهره اسلام و مسلمانان در غرب عامدانه تلاش مى‏كنند، اما هر زمان كه اين موضوع اتفاق مى‏افتد، ما به خاطر اين فرصت طلايى خوشحال مى‏شويم; چرا كه آنها با اين كار خود عملا باعث جلب توجه و گرايش جوانان به اسلام و شناخت و آشنايى با دين مى‏شوند; به طورى كه اين جوانان ضمن ارتباط و بحث و گفت و گو، از ما براى شناخت‏بيشتر اسلام، كتب اسلامى تقاضا مى‏كنند.

اسلامگرايى افتخار من است

شيخ «رامى‏» در ادامه توضيح مى‏دهد كه زندانهاى آمريكا و پادگانهاى نظامى آن كشور مكانى مناسب براى انتشار دين اسلام است. وى در خصوص ارتباطش با ابوحمزه مصرى كه بحث و جدل مطبوعات بريتانيا را برانگيخته است، اظهار داشت: هنگامى كه من وارد فرودگاه لندن شدم، از من سؤال كردند كه آيا تو هم مثل ابوحمزه مصرى، اسلامگرا هستى؟ من هم در جواب گفتم كه اصلا من به ديدن او مى‏روم و از تعابير و اصطلاحاتى چون «اسلامگرايى‏» تر سى به خود راه نمى‏دهم. دانشمند علوم اجتماعى به جاى استفاده از اين اصطلاحات، تعبير «جنبش دينى‏» را به كار مى‏برد، ولى مقامات امنيتى و اطلاعاتى كشورهاى عربى و اسلامى از تعابيرى چون «افراطى‏»، «تندرو» و «خشونت‏گرا» نام مى‏برند و جديدا هم از اصطلاح «تروريست‏» استفاده مى‏كنند. اين گونه نامگذاريها باعث نگرانى ما به عنوان جامعه مسلمانان آمريكا نمى‏شود.

شيخ «رامى‏» تاكيد مى‏كند كه ما نمى‏توانيم عمليات گسترش اسلام را از قدرت ذاتى اسلام در دميدن روح جديد در كالبد و نفوس مؤمنان جدا بدانيم و اين در حقيقت، همان اسلامى است كه خداوند اراده آن را نموده است. اسلام به عنوان يك دين پيروان خود را ابتدا به اصلاح و تغيير در خودشان و سپس در جوامع و اجتماعاتشان دعوت مى‏كند. پس اسلام دليل اصلى و تنها مفسر رشد و گسترش خودش در جهان مى‏باشد.

اما عبدالرحيم رشاد على، امام جماعت مسجد ياسين شهر سياتل آمريكا كه سابقا افسر نيروى دريايى و كارشناس مخابرات ارتش آمريكا بود، بعد از پايان جنگ دوم خليج فارس و گرايش به اسلام، با مشكلات فراوانى رو به رو رشد كه از جمله مى‏توان به طلاق و فرار همسر و فرزندانش اشاره كرد. وى مى‏گويد كه همسرم نتوانست گرايش مرا به اسلام و پوشش مرا در لباسهاى بلند سفيد و عمامه سياهى كه بر سر مى‏گذاشتم تحمل نمايد.

عبدالرحيم همچنين در خصوص چگونگى گرايشش به اسلام مى‏گويد كه در زمان جنگ دوم خليج فارس، من در منطقه‏اى خارج از شهر صنعتى «جبيل‏» عربستان در حال انجام ماموريت‏بودم كه دائما به هنگام صبح صداى اذان به گوشم مى‏رسيد. از اين رو، در اولين فرصت، مرخصى گرفته، به شهر رفتم و خود را به مسجدى كه از آن اذان به گوش مى‏رسيد، رساندم. در آنجا بعضى از برادران مسلمان كتب اسلامى را به عنوان هديه به من دادند و بدين ترتيب، من با خواندن اولين سطر آنها، اسلام آوردم و نور ايمان در قلب من جارى شد.

شيخ عبدالرحيم در ادامه مى‏گويد: هشت ماه ماموريت و اقامت من در عربستان منبع خير و بركت و نقطه تحول و دگرگونى در مسير زندگى من شد. وى سخت‏ترين لحظات را زمانى مى‏داند كه او را با نام سابقش يعنى «آندره آندرسون‏» صدا مى‏زدند. او اكنون در خيابانهاى سياتل آمريكا تاكسيرانى مى‏كند.

وى در حالى كه مى‏خندد، مى‏گويد: مى‏خواهى بدانى كه اسلام با من چه كرده است؟ و در ادامه آستين پيراهن خود را بالا مى‏زند و خالكوبى آبى رنگى را نشان مى‏دهد كه بر روى بازويش عبارت «شيطان شرور دريايى‏» نقش بسته شده بود. وى مى‏گويد اين خال كوبى بيانگر اين است كه در نيروى دريايى آمريكا فرا گرفتم كه مسلمانان دشمن من هستند و در برابر آن دسته از دشمنانم «كه مسلمان هستند» خشن و سخت‏گير باشم. اين در حالى است كه اكنون من خودم يكى از آن مسلمانان هستم كه به دين آنها گرويده، لباس آنها را پوشيده، غذاى حلال آنها را مصرف مى‏كنم و دوست دارم كه به زبان عربى كه زبان قرآن است، صحبت نمايم.

وى اضافه مى‏كند در اسلام مساوات، آرامش و راحتى روح و روان را مشاهده كردم، در حالى كه، در نيروى دريايى آمريكا شاهد تبعيض نژادى تنفرآميز در ميزان پيشرفت افسران يا ميزان اعتماد به آنها بودم.

شيخ عبدالرحيم رشاد، در ادامه مى‏گويد: مساجد زيادى در شهر سياتل وجود دارد. براى مثال، مسجد «دارالارقم‏» كه تحت نظارت مصريها، مسجد «نورث جيت‏» تحت نظر عراقيها و مسجد «عمر الفاروق‏» كه مسجد پاكستانيهاى مسلمان مى‏باشد و مسجد «ياسين‏» كه در منطقه سياه پوست نشين واقع شده است.

وى خاطر نشان ساخت كه حمله تبليغاتى عليه اسلام و مسلمين، تفاوت چندانى با عمليات نسل كشى سرخ پوستان آمريكا توسط سفيدپوستان ندارد; چرا كه اين امر از پيشينه فرهنگى در آمريكا برخوردار بوده است، ولى هر زمان كه بر شدت حمله در مطبوعات و رسانه‏هاى گروهى آمريكا افزوده مى‏شود، نتيجه كار به نفع مسلمانان آمريكا مى‏باشد; چرا كه بر تعداد كسانى كه به اسلام روى مى‏آوردند، افزوده مى‏شود.

منبع:

الشرق الاوسط، شماره‏7566،16/8/1999

/ 1