وضعيت اسلام در آلمان در گفت و گو با صلاحالدين الجعفراوى (1)
سعدالسهيمى ترجمه: صالح واصلى انديشه تاسيس شوراى اسلامى در آلمان از چه زمانى آغاز گرديد؟
اين فكر از نيمه دهه هشتاد شروع شد; چرا كه چند سازمان اسلامى در آلمان وجود داشت و همگى به نوعى در كشمكش با يكديگر به سر مىبردند و در نتيجه، كوششها هدر مىرفت. بنابراين شدت اين ضرورت احساس مىشد كه شورايى براى تجمع تشكل اين سازمانها ايجاد گردد و طى آن، شوراى مذكور در سال 1989 تشكيل شد و اكنون ده سال از تاسيس شورا مىگذرد. آيا شوراهاى اسلامى ديگرى نيز وجود دارند؟
چند شوراى اسلامى در آلمان وجود دارد كه بزرگترين آن، شوراى اسلامى است كه مربوط به ملت ترك بوده، مورد حمايتبسيار تركيه مىباشد و رياست آن را نيز حسن اوزوجان بر عهده دارد. بعد از اين شورا، شورايى است كه به رياست اينجانب مىباشد و سپس شوراى ديگرى به نام شوراى عالى مسلمانان به رياست دكتر نديم الياس وجود دارد. آيا سه شوراى مزبور با يكديگر همكارى دارند؟
ما يك يادداشت همكارى با يكديگر به امضا رساندهايم و از آنجا كه اين شوراى همكارى بوجود آمده است و طى آن ديدارها و هماهنگهايى صورت مىگيرد، از اين طريق جلو بسيارى از مشكلات گرفته شده است. درباره سازمانهاى مختلف اسلامى در آلمان و فعاليتهاى آنان چه مىدانيد؟
بر اساس آمارهاى غيررسمى، تعداد سازمانهاى اسلامى به حدود 2500 مؤسسه مىرسد كه تعداد 700 مؤسسه آن، متعلق به گروه «مايانات» وابسته به وزارت اوقاف تركيه است و بدين جهت، بزرگترين تشكيلات محسوب مىشوند كه زير نظر اداره مركزى در آنكارا هدايت و نظارت مىگردد. آيا اين سازمانها يك تفكر را دنبال مىكنند؟
اختلاف تفكر وجود دارد. تضادهاى فكرى و حزبى نيز كه مسالهاى بديهى است، بوجود مىآيد و اين موضوع، نه تنها آلمان، بلكه تمامى اروپا را فرا گرفته است. علت آن هم اين است كه اكثر اقليتهاى موجود، اقليتهايى مهاجر مىباشند كه با خود تعصبات قومى را به همراه دارند. ولى اين موضوع، با محدود شدن نسل گذشته، از ميان خواهد رفت. در شرايط فعلى نيز مشكلاتى را داريم، اما با آمدن نسلهاى آينده، ديگر اين قضايا و اينكه از چه تبارى هستند، وجود نخواهد داشت. آيا موانعى بر سر راه فعاليت اسلامى در آلمان وجود دارد؟
مهمترين مشكل اين است كه علىرغم اينكه اسلام پس از مسيحيت، دومين دين در اروپا محسوب مىشود و نيز علىرغم تاكيد منشور امنيت اروپا بر ضرورت حفظ هويت فرهنگى اقليتهاى دينى و عرفى، با اين حال، دين اسلام چه در آلمان و چه در تمامى اروپا، رسما مورد شناسايى قرار نگرفته است. جمعيت مسلمانان آلمان بالغ بر سه ميليون نفر مىباشد، اما به رسميتشناخته نمىشوند، در حالى كه تعداد چهارصد هزار يهودى به رسميتشناخته مىشود كه اين اقدامى غيرمتمدنانه است. از جمله مشكلات ديگر، ضعف كادرهاى شايسته، همچون اساتيد و ائمه جماعات براى ارتقاى سطح علمى و دينى مسلمانان و عدم وجود امكانات كافى مادى براى افتتاح مدارس مختلف و اداره آنها و ديگر مؤسسات مورد نياز مسلمانان مىباشد. همچنين عدم وجود امكانات جايگزين فرهنگى، ورزشى و غيره كه در نهايت موجب گمراه شدن شمار بسيارى از جوانان و ذوب شدن آنها در جامعه مىگردد، از مشكلات ديگر مىباشد. آيا شوراى اسلامى براى جلوگيرى از اين مسائل، اقداماتى را انجام مىدهد؟
شوراى اسلامى 600 مؤسسه زير پوشش دارد كه هر مؤسسه نيز فعاليت ويژهاى انجام مىدهد. در واقع فعاليتها عمدتا شامل برگزارى مجالس دينى، بزرگداشت مناسبتهاى اسلامى، برگزارى ميزگرد و سفرهاى فرهنگى مىشود. اين شورا همچنين چهار مورد زير را دنبال مىنمايد: 1- توجه و اهتمام به رسانههاى گروهى به علت اهميت موضوع كه از مؤسسات اسلامى خواستهايم از اين مساله استفاده كنند. 2- توجه به پرورش نونهالان در جهان اسلام و در مراكز جوانان مسلمان در اروپا، همچون مؤسسه مسلمان كوچك و تلاش براى بالا بردن سطح فرهنگ اسلامى در ميان آنان. 3- مساله روابط عمومى و برقرارى ارتباط بيشتر با نهادهاى رسمى و مردمى اسلامى و غير اسلامى در اروپا و مجامع اسلامى در جهان اسلام كه اين امر موجبات خوبى را برايمان فراهم كرد و توانستيم از كمك بسيارى از مؤسسات مزبور، براى خدمتبه هدف اصلى، سودمند شويم. 4- موضوع گفت و گوى مسلمانان و غيرمسلمانان است كه وقت و هزينه بسيارى پيرامون آن صرف مىشود، بدون اينكه نتيجه محسوسى داشته باشد. دكتر احمد كمال ابوالمجد اظهار مىدارد: گفت و گو مؤثر نخواهد بود، مگر اينكه غرب صادقانه و بطور جدى ما را به رسميتبشناسد. برخى به احزا ب و گروههاى اسلامى ايراد مىگيرند و آنها را عامل بروز بعضى از مشكلات در جهان اسلام مىدانند. شما با توجه به تجربه حضور خود در آلمان، در اين باره چه مىگوييد؟ هر انسانى حق دارد تفكر كند و هر تفكرى حق دارد كه مباحثه نمايد و هر حزبى حق دفاع از انديشه خود را دارد، همچنين هر گروهى مىتواند تشكيلات خود را سازماندهى كند، ولى همگى اين مسائل بايستى در سايه قوانين و اصول حاكم بر زندگى ما صورت گيرد. هيچ حزبى حق ترويجبىبند و بارى را در كشورى كه رعايت مسائل اخلاقى مىشود، ندارد. و نيز هيچ گروهى حق ترويج مسائل ضد دينى را در كشورى كه مردمش ديندار هستند، را نخواهد داشت. لازم است كه احزاب و گروهها به دنبال سازندگى باشند نه ايجاد فتنه در ميانه مردم. بايد از كشمكشهاى داخلى و هدر رفتن نيروهاى امت جلوگيرى شود. مگر نمىبينيم كه چگونه احزاب در جوامع اروپايى با هم اختلاف نظر دارند و مشاجره مىكنند، اما هيچ گونه اقدامى برخلاف منافع ميهن و همبستگى ملتخود انجام نمىدهند. آيا بايد اين موضوع را از اروپاييانى كه نور علم و چراغ تمدن و پيشرفت را از نياكان ما آموختند، فرا بگيريم يا همچنان اسير اختلافات مذمتشده باقى خواهيم ماند. چه عواملى باعثبوجود آمدن جريانهاى تندرو در جهان اسلام شده است؟
فكر مىكنم كه اين جريانها ريشهدار نبوده، هيچ ارتباطى با جريانهاى ماجراجوى سابق ندارند. علت اصلى در بوجود آمدن اين جريانها نيز بخاطر عدم آشنايى كافى از دين اسلام و درك سطحى از بسيارى از مسائل است كه هر انسانى برحسب هواى نفسش، آن را مىخواهد. همچنين علت ديگرى كه برخى آن را در درجه نخست عوامل مىدانند، برخورد غلط دستگاههاى رسمى دولتى با اين جريانهاست; چرا كه بجاى برخورد مسالمتآميز، با خشونتبرخورد مىكنند. اگر خواهان آن هستيم كه احزاب و گروهها خشونت را كنار بگذارند، از دولتها نيز همين انتظار را داريم; چرا كه تروريسم دولتى از تروريسم فردى خطرناكتر است و همين عامل باعث وخامتبيشتر اوضاع و از هم گسيختگى بافت مردمى مىگردد. خشونت نسبت داده شده به اسلامگرايان چه تاثيرى بر بيدارى اسلامى خواهد داشت؟
قبل از هر چيز، بايستى به مساله مهمى اشاره كنم و آن اينكه، نبايستى خشونت جارى را به اسلام نسبت دهيم يا با آن مرتبط بدانيم. اسلام از اين مساله بيزار است. اين موضوع مهمى است كه بسيارى از سياستمداران خارجى، همچون كلاوس كنيكل، وزير خارجه (سابق) آلمان، وزير خارجه سوئد، شاهزاده چارلز، وليعهد انگليس، وزير كشور آرژانتين كه طى مصاحبهاى دست داشتن مسلمانان در انفجار مركز يهوديان بوينس آيرس را تكذيب نمود، به آن اذعان نمودند. بىترديد، اين اتهامات بر آينده بيدارى اسلامى و نيز ملل اسلامى و دولتهاى آنان تاثير خواهد گذاشت. بنابراين بايستى مجامع رسمى و همچنين ملتها با تلاش و همكارى با يكديگر، در جهت كشف و خنثى ساختن چنين توطئههايى مبادرت ورزند تا اسلام از اين قبيل تهمتها به دور بماند. البته جيرهخوارانى در ميان مسلمانان وجود دارند كه آب به آسياب دشمن مىريزند. چه هماهنگىهايى ميان دست اندركاران فعاليت اسلامى در اروپا وجود دارد؟
اخيرا كنفرانسى با حضور دستاندركاران فعاليتهاى اسلامى در اروپا و زير نظر سازمان يونسكو برگزار شد و طى آن، يك استراتژى فرهنگى تعيين گرديد و اينجانب نيز به عنوان هماهنگكننده فعاليتسازمان در اروپا انتخاب شدم. كنفرانس مذكور، كنفرانس ثمربخشى بود كه به اميد خدا، آثار خوبى بر آينده اسلام در اروپا خواهد داشت. كارهاى من بيشتر خواهد شد و تلاش بسيارى را در جهت پيشرفت فعاليت اسلامى و فرهنگى در اروپا خواهم نمود. آيا شوراى اسلامى به استفتائات مسلمانان پاسخ مىدهد، بويژه اينكه اختلافاتى نيز ميان چهار مذهب اسلامى وجود دارد؟
ما مجدانه سعى داريم تا در خصوص اختلافات فتوايى، راهحلى را بيابيم. بنابراين شورايى متشكل از علماى مختلف ايجاد نموديم تا درباره برخى از استفتائات نظر دهند. از جمله اين علما كه از خارج از اروپا مىباشند، شيخ يوسف قرضاوى است. منبع:
الشرق الاوسط، 29/11/1998.1) دكتر صلاحالدين الجعفراوى، رئيس شوراى اسلامى آلمان