محمدصادق جنانصفتدر روزهاي گذشته يكي از دوستانم به همراه يك هيات از شركت ايرانخودروديزل به چين رفته بود تا براي خريد كاميونهاي چيني مذاكره كنند.بعد از برگشت او از چين با وي تماس گرفتم و گفتم كفش و كيف و پيراهن چيني كم بود كه ميخواهيد كاميون هم وارد كنيد؟ به او يادآوري كردم ساير همكاران شما نيز در صنعت اتومبيلسازي ميخواهند خودرو ارزان قيمت چيني وارد كنند و آيا قرار است ايران آزمايشگاه چين شود كه توليدات خود را در اين بازار بفروشد و مهارت كسب كند تا بتواند به بازارهاي ديگر راه پيدا كند. خوب كه حرفهايم را شنيد، گفت: كجاي كار هستي برادر. چين امروز موضوع و مساله ايران نيست و دنيا روي چين دارد حساب باز ميكند. امروز آمريكاييها و اعضاي نيرومند اتحاديه اروپا به ويژه آلمان از ترس رشد اقتصادي و صادرات فزاينده چين خوابشان نميبرد. امروز ايتاليا، فرانسه، آفريقاي جنوبي، آمريكا، ايران، استراليا، مصر، برزيل، مكزيك و .... با چشمهايي باز و گوشهايي تيز، مراقب رفتار و گفتار چينيها هستند كه به كدام سو حركت ميكند. اين دوست قديميام توضيح داد، مگر فقط ايران است كه ميخواهد از چين اتومبيل وارد يا كاميون خريداري كند. خودروسازان چيني با استفاده از تكنولوژي غربي و سرمايه بنگاههاي معتبر خودروساز در جهان مثل برق و باد جلو ميآيند و از كنار همه عبور ميكنند. او ادامه داد اكنون ژاپنيها و كرهايهايي كه سالهاست اتومبيلساز شده و بازارهاي مهمي در دنياي امروز گرفتهاند از بيم خودروسازان چيني شتاب خود را چند برابر كردهاند كه پشت سر چين قرار نگيرند. به او گفتم اما ميدانيد توليدات بدون كيفيت چيني چه روزگار تلخي براي صنايع ايران ارمغان آوردهاند؟ ميگويد اگر توليدات چيني بدون كيفيت است چگونه آمريكاييها حاضر شدهاند 350ميليارد دلار كالاهاي اين كشور را به بازار خود راه دهند؟ چگونه است اعضاي نيرومند اتحاديه اروپا حاضر ميشوند كالاهاي چيني خريداري كنند. در چين همه كالاها با كيفيتهاي گوناگون و قيمتهاي متفاوت توليد ميشوند. اين بستگي به بازرگانان دارد كه چه كالاهايي خريداري كنند و پرسيد آيا با توجه به سطح قدرت خريد مردم ايران ميتوان كالاهاي به قيمتهاي بالا از چين وارد كرد و به آنها فروخت.او ادامه داد: براي اينكه ابعاد كاري چينيها مشخص شود خوب است به پديده فولادسازي اين كشور نگاهي بيندازيم. وقتي در سال 1995 ايران 10ميليون ظرفيت توليد فولاد داشت ظرفيت توليد فولاد چين 100ميليون تن بود. الان و در آغاز سال 2007 ظرفيت توليد فولاد ايران هنوز به 15ميليون تن نرسيده است، ظرفيت توليد فولاد چين در سال 2007 به 480ميليون تن خواهد رسيد. يعني طي 12 سال چين توانسته است ظرفيت توليد فولاد خود را 8/4 برابر كند، اما ايران با همه نيازي كه دارد در 10 سال كمتر از 50درصد بر ظرفيت توليد خود افزوده است. سخنان و آمارهايي كه اين كارشناس اقتصاد ايران ارائه ميكرد و صدها مقاله، گزارش و خبري كه هر روز از سوي خبرگزاريهاي جهان درباره رشد حيرتانگيز چين به دنيا مخابره ميشود اين پرسش اساسي را ايجاد ميكند: دنياي آينده بر مدار چين خواهد چرخيد؟ برخي از كارشناسان مسائل بينالمللي كه نگاه استراتژيك به جهان دارند ميتوانند با قاطعيت به اين پرسش پاسخ منفي بدهند. اما اكثريت ناظران آگاه بينالمللي با اين فرض كه همه تحولات جهان در دهههاي آتي بر مدار آنچه موجود است بچرخد و با فرض ثبات شرايط يك پرسش ديگر مطرح ميكنند: چين دوست يا دشمن جهان است؟ كشوري كه به تنهايي نزديك به 21درصد جمعيت جهان را در خود جا دادهاست با دنيا چه خواهد كرد و رهبران حزب كمونيست چين چه انديشهاي در سر دارند و چه نقشهاي براي جهان دارند. واقعيت اين است كه در شرايط فعلي چين لباس درست پوشيده است و به روي جهان لبخند ميزند. رهبران حزب كمونيست چين با بردباري، زيركي و آيندهنگريها مرموز و پررمز و راز به سرمايهداران جهاني خوش آمد گفته و آنها را به كشورشان دعوت ميكنند. آنها در لباس دوستي ظاهر شدهاند و استدلالشان اين است كه وقتي يك فرد فقير برزيلي يا ايراني يا اروپايي توانايي خريد پوشاك گران توليد شده در كشورش را ندارد، اين نساجان چينياند كه لباس ارزان براي آنها توليد ميكنند. چينيها ميگويند سربازان و دهقانان و كارگران چيني فداكاري ميكنند و با دستمزدهاي اندك و ساعت كار بالا توليدات ارزان به جهان عرضه ميكنند و دنيا بايد ممنون چينيها باشد. استدلال آنها اين است كه اگر يك كارفرماي آمريكايي ميخواهد سوار آخرين مدل اتومبيل شده، در شبانهروز فقط 8ساعت كار كند، در آپارتمان يا ويلاي 300متري زندگي كند و گوشت خوب بخورد و كارگرانش نيز با اختلال اما بر اين روش قرار گرفتهاند و كالاي توليدي آنها گران درميآيد، چه ربطي به كارفرمايان چيني دارد كه همپاي كارگرانشان كار ميكنند، اتومبيل ارزانقيمت سوار ميشوند و پيتزا ميخورند و كالاي ارزان توليد ميكنند. رهبران حزب كمونيست چين ميگويند دنيا بايد ممنون چينيها باشد كه راه ارزان توليد كردن را به كشورهاي ديگر مثل ويتنام، تايلند، فيليپين و... ياد ميدهند و شرايط را براي خريد تهيدستان جهان فراهم ميكنند. اما از طرف ديگر تعداد پرشماري از كارشناسان، فعالان و مديران اقتصادي و طرفداران حقوق بشر و استراتژيستهاي جهاني اعتقاد دارند چين در لباس دوست جامعه جهاني اكنون با جهان و مردم آن دشمني ميكند. اين گروه ميگويند رهبران حزب كمونيست چين امروز همان هدفهاي دهه 1960 را با شكل ديگري پيگيري ميكند. رهبران حزب كمونيست چين وقتي ديدند ايدئولوژي آنها در ميان روشنفكران، كارگران، دهقانان و ساير گروههاي اجتماعي طرفدار ندارد اين بار از در ديگري وارد شدند و ميخواهند از طريق صادرات كالا دنيا را تسخير كنند. منتقدان رهبري حزب كمونيست چين معتقدند اگر اين كشور توانسته است صادرات خود را به سرعت رشد دهد بخشي از آن حاصل استشمار ميليونها كارگر و دهقانان چيني است كه با كار سخت و در شرايط غيرواقعي و در غياب اتحاديههاي مستقل كارگري و دهقاني ناگزيرند زور حزب كمونيست را تحمل كنند. برخي از كساني كه با چين و از نزديك با مناسبات كار در اين كشور آشنا شدهاند از ستم كارفرمايان كه بخش عمدهاي از آنها را كادرهاي حزب كمونيست تشكيل ميدهند داستانها نقل ميكنند. گفته ميشود كارگراني كه به استخدام شركتهاي چيني در ميآيند تا 6ماه فقط غذا و مسكن ميگيرند و حقوقي دريافت نميكنند. كارگران تازه استخدام شده پس از گذشت اين مدت قراردادي را منعقد ميكنند كه در آن كارفرما نقش مسلط دارد. علاوه بر اين رهبران حزب كمونيست چين با تثبيت قيمت يوآن به دلار و ساير ارزهاي معتبر، قيمتهاي مصنوعي و دامنگير شده ارزي را در تجارت خارجي به كار ميگيرند و به رقابتي شدن توليدات ساير كشورها از اين طريق آسيب ميزنند. منتقدان حزب كمونيست چين معتقدند، رهبران اين حزب با بستن فضاي سياسي و سركوب هرگونه انديشه آزاديخواهانه سياسي شرايط دشواري را بر روشنفكران اين كشور حاكم كردهاند. درحالحاضر چين در صدر كشورهاي ضد حقوق بشر قرار دارد. حزب كمونيست چين با سرمايهگذاري كلان به قاتل اينترنت مشهور شده است و فيلترينگ سازماندهي شده گستردهاي را براي جلوگيري از جريان آزاد اطلاعات از طريق اينترنت اعمال ميكند. روزنامههاي چين عموما توسط دولت و نهادهاي دولتي مديريت و منتشر ميشود. روزنامههاي غيردولتي محدودي نيز كه وجود دارند با ترس و لرز مديريت و منتشر ميشوند. آزاديخواهان جهان ميگويند رفتار دوگانه چين در اقتصاد و سياست در نهايت كار را به جاهاي غيرقابل پيشبيني خواهد كشاند. اين گروه معتقدند كار چين با دنيا معلوم نيست به كجا ميرسد و چه سرنوشتي در راستاي جهان خواهد داشت. اگر همين امروز كشور چين به هر دليل ناگزير شود قيمت پول ملي خود را آزاد كند و اجازه دهد تا اين پول در بازار آزاد خريد و فروش شود تقاضا براي آن ميتواند به رشد قيمت آن در برابر ساير ارزها منجر شده و توليد و صادرات اين كشور را ناكارآمد و كارخانههاي متعددي تعطيل خواهند شد. چين حدود 300ميليارد دلار كالا به آمريكا صادر ميكند كه موجب ايجاد دهها هزار فرصت شغلي در اين كشور شده است و اگر روزي آمريكا بازار خود را ببندد معلوم نيست پيامدهاي آن در چين و ساير كشورها چه خواهد بود. در حالي كه چين خود را دوست تهيدستان معرفي ميكند و معتقد است توليدات ارزان اين كشور موجب شده است كمدرآمدهاي جهان از كالاهاي اين كشور بتوانند استفاده كنند، اما در كشورهاي فقير و توسعهنايافته چينيها آرامآرام دشمن شناخته ميشوند. ميليونها نفر بيكار در چهارگوشه جهان وجود دارند كه بنگاه صنعتي آنها به دليل ناتواني در رقابت با توليدات چيني تعطيل شده است. در همين جامعه امروز ايران مگر تعداد بيكاران صنعت نساجي، صنعت كفش و كيف و پوشاك، صنعت كالاهاي صوتي و تصويري و... كم شمارند كه به دليل ورود و قاچاق كالاهاي چيني قادر به توليد نيستند؟دنياي فردايي نه چندان دور، خوب يا بد، مفيد يا مضر، به زلفان چينيها گره خورده است و اين كشور با رشد فزاينده توليد و صادرات خود در 2دهه گذشته و همچنين برنامههاي توليدي در سالهاي آتي جهان را با معما مواجه كرده است.رقص زيبا اما وحشتناك اژدهاي چيني را ديدهايد كه بازيگران با رقصندگان آن در زير انبوهي از پارچه و رنگ پنهان شده و در حالي كه كسي آنها را به خوبي نميشناسد آنها تماشاگران را زيرنظر دارند. اژدهاي زرد در دنياياقتصاد همين رقص را در ابعاد جهاني به نمايش گذاشته است. در حالي كه وسعت سرزمين اين كشور و نيروي مهيب حزب كمونيست چين مانع از اين ميشود كه زاويهها و گوشههاي پنهان اقتصاد اين كشور آشكار شود اما آنها دنيا را زير نظر دارند.ايران يكي از كشورهايي است كه در دهه گذشته در مناسبات خود با چين شرايط خاص ايجاد كرده است. وقتي دولتهاي ايران متوجه شدند آمريكا و اتحاديه اروپا نگاه مثبتي به توسعه مناسبات تجاري با ايران ندارند نگاه به شرق را در دستور كار قرار دادند. در نگاه به شرق به جز روسيه كه اصولا كشوري با رهبران مرموز است و نميتوان اميدوار بود كه مناسبات پايدار مبتني بر نفع دو طرف با آن داشته باشيم، چين قرار دارد. ايران در دهه اخير به ويژه پس از شرايط ايجاد شده به دليل پرونده هستهاي چين را به عنوان دوستي انتخاب كرده است كه ميتواند در اين پرونده به او كمك كند.چند سال پيش بود كه بيژن زنگنه وزير نفت وقت ايران به چين رفت و قرارداد 100ميليارد دلاري فروش بلندمدت نفت و گاز به چين را منعقد كرد. همچنين چند روز پيش بود كه اعلام شد يك شركت چيني قرارداد 16ميليارد دلاري براي توسعه ميدان گاز پارس جنوبي با ايران منعقد كرده است. به دست آوردن دل رهبران حزب كمونيست چين با هدف استفاده از حق و توي اين كشور در شوراي امنيت سازمان ملل متحد موجب شده است در ميدان اقتصاد ايران چين به تدريج به بازيگر اول تبديل شود.شركتهاي دولتي اين كشور كه خود خريدار تكنولوژي روز از شركتهاي غربي به حساب ميآيند و در غياب شركتهاي بزرگ صنعتي جهان از جمله ژاپن، آمريكا، فرانسه و آلمان به راحتي به بازار ايران وارد شدهاند. اسدا... عسگر اولادي رييس اتاق بازرگاني ايران و چين گفته است حجم معاملات ايران و چين در سال 1385 به 10ميليارد دلار خواهد رسيد. در اين دادوستد، ايران به چين نفت ميفروشد و چينيها انواع كالاهاي خود را به ايران صادر ميكنند. در حال حاضر صنعت سنگ، صنعت كاشي و سراميك، صنعت بلور، صنعت ظروف چيني، صنعت توليد تجهيزات مخابراتي و ... ايران زير بار واردات از چين كمر خم كردهاند. ايران در اين وضعيت شايد تمايل چنداني ندارد تا در برابر سيل واردات از چين موانع تعرفهاي و غيرتعرفهاي برقرار كند. آيا چين آن گونه كه شايسته است از ايران حمايت كرده است؟ تجربه 5سال گذشته نشان ميدهد رهبران حزب كمونيست چين منافع خود را بر هر چيز ديگر ترجيح ميدهند و در برابر تحولات جهاني اين اصل را هرگز به نفع كشورهاي ديگر مخدوش نميكنند.چين در برابر اشغال عراق از سوي آمريكا، انگليس واكنش جدي نشان نداد و اصولا خود را در حد يك بازيگر معمولي تنزل داد. در سالهاي اخير رهبران حزب كمونيست چين اگرچه در حرف از ايران در برابر آمريكا دفاع كردهاند اما در روزها سخت پاپس كشيده و به تجارت 300ميليارد دلاري خود با آمريكا وفادار ماندهاند. كشور چين براي حفظ منافع تجاري خود در غرب نقش بينالمللي خويش را از دست داده است. چين دوست جهان است يا دشمن آن؟