سازمانهاي ايرانگردي و جهانگردي و امور عشايري كشور توافق كردند كه براي جلب گردشگران به مناطق عشايري به تجهيز سرويس هاي بهداشتي متناسب در اين مناطق بپردازند. اين در حالي است كه پس از به پايان رسيدن تهيه طرح ملي توسعه گردشگري كشور در سال 1380 تا كنون هنوز اقدام جدي براي بهبود وضعيت امكانات اقامتي و رفاهي بين راهي صورت نگرفته است در اين خصوص با علي اكبري رييس سازمان امور عشايري به گفت وگو نشستيم.امروزه بحث جهانگردي به عنوان يك صنعت پويا و اشتغال زا مطرح است و مي توان اقتصاد ملي را تحت تأثير قرار دهد . بنابراين نمي توان از آن چشم پوشي كرد. همچنين كشور ما بنابر وضعيت حاكم بر اراده جامعه جهاني در مقابل تهاجم فرهنگي است كه با رجوع به فرهنگ اصيل و توجه به ريشه ها مي توان بخش عمده اي از اين نارسايي را به كنترل در آورد و زمينه اي ايجاد كرد تا بتوان جوانان را به سوي خرده فرهنگ ها كه اصالت و ريشه دارند سوق داد. به لحاظ اين كه سازمان امور عشايري متولي مستقيم امر گردشگري در كشور نيست، اما نوع مبادله اطلاعات در جامعه به گونه اي است كه نشان مي دهد مي توان گردشگري را در مناطق عشايري فعال كرد تلاش كرديم تا با همكاري سازمان ايرانگردي و جهانگردي بستر سازي كنيم. خوشبختانه در ماه هاي اخير با استقبال دفاتر خدمات مسافرتي روبه رو شديم و براي جدي تر شدن اين امر جشنواره هايي را طراحي كرديم كه در ماه هاي آينده در مناطق مختلف استان ها به تناسب شرايط جغرافيايي و اقليمي مناطق برگزار مي شود. در اين راستا اوايل ماه جاري در منطقه ارسباران جشنواره شتر سواري و سوار كاري برگزار شد كه بيش از 15 هزار تماشاچي از آن استقبال كردند. همين طور راه اندازي سايت الكترونيكي اطلاعات مناطق عشايري با توجه و تمام كمبودهايي كه دارد، در يك ارزيابي يك ماهه 110 هزار نفر بازديد كننده داشته است و 90 درصد اين خارجي هستند. اين امر نشان مي دهد كه اطلاعات در اين زمينه خريدار دارد و نيازمندانش در دنيا علاقمند به بهره برداري از آن هستند. در ماه هاي اخير نيز مراجعه دانشجويان ايراني در خارج از كشور و همچنين كارشناسان بيانگر نياز جديد و توجه صحيحي است كه نسبت به اين امر در حال شكل گيري است. از تهاجم فرهنگي صحبت كرديد،آيا بردن گردشگران خارجي به مناطق عشايري در آينده عواقب همان تهاجم فرهنگي را در پي نخواهد داشت؟ البته بي تأثير نيست،چرا كه مطمئنا اين افراد مي توانند تعاملي با يكديگر داشته باشند اما الزاما تنها روش اين نيست كه گردشگران را به مناطق عشاير ببريم بلكه با برگزاري جشنواره هاي شعر ،موسيقي ،ورزشي و غيره مي توان با آنها ارتباط برقرار كرد. بستگي دارد كه چگونه بخواهيم عشاير را مطرح كنيم. اگر بخواهيم گردشگران با شيوه زندگي و روش توليد فرايند كار و نقش تمام افراد در توليد و حتي سازگاري عشاير با محيط و رفتار آنها با طبيعت آشنا شوند قطعا بايد به آن مناطق سفر كنند. يكي از موضوعاتي كه مورد توجه است چگونگي عشاير با محيط و طبيعت است به خصوص در سال هاي اخير كه در مناطق جنوبي كشور با خشكسالي رو به رو بوديم حتي در مناطق كويري و ساير مناطق كه قلمرو عشاير هستند و مي توان مورد توجه گردشگران باشد. وقتي به تفاوت هاي فرهنگي كه در هر كدام از اين اقليم ها وجود دارد رجوع مي كنيم مي بينيم. خود فرهنگ ها به لحاظ قدمت و ريشه دار بودن،مطمئنا از يك توانمندي برخوردارند كه بيشتر افراد را جذب خود مي كنند البته آنچه كه در اين خصوص به دفاتر خدمات مسافرتي و بخش خصوصي دست اندركار باز مي گردد اين است كه آگاهي داشته باشند تابه اصالت كار و ريشه هاي فرهنگي لطمه اي وارد نشود و بتوان فرهنگ عشيره اي را به عنوان ميراث فرهنگي حفظ كرد. براي راه اندازي سرويس هي بهداشتي در اين مناطق تا كنون چه اقداماتي صورت گرفته است و چه اعتباري براي آن در نظر گرفته شده است؟ به لحاظ تفاهمي كه با سازمان ايرانگردي به عنوان متولي اين صنعت و همچنين علاقمندي كه در آن سازمان به وجود آمده در حال بررسي و شناسايي مناطقي هستيم كه لزوما با اولويت به آنها توجه كنيم. سازمان ايرانگردي و جهانگردي تقبل كرده است كه هزينه ايجاد سرويس هاي بهداشتي را ايجاد كند اما تا به حال اعتبار مشخصي براي اين امر قايل نشده است فقط به صورت كلي پذيرفته كه در مناطق مورد نياز تسهيلات لازم را جهت ايجاد امكانات مورد نياز فراهم كند. در شرايط فعلي فقط در حد جمع آوري اطلاعات و تنظيم برنامه هستيم و تا كنون به جز اقدامات پراكنده به صورت نظام مند كاري صورت نگرفته است. سال هاست كه در كشور مشكل تجهيز سرويس هاي بهداشتي بين راهي حل نشده است حال چگونه سازمان ايرانگردي و جهانگردي مي خواهد در مناطق عشايري اين تجهيزات را راه اندازي كند؟ البته درست است كه همه مناطق كشور تحت پوشش قرار نگرفته است اما تلاش هاي گسترده اي در اين خصوص انجام گرفته در خيلي از مسيرهاي بين راهي بازسازي اين سرويس ها فعال شده است البته اين يكي از دغدغه هاي بخش خصوصي فعال در امر گردشگري است. البته گرايش سازمان امور عشايري نيز حركت به سمت خصوصي سازي و پيماني است و قرار است كه سازمان ايرانگردي و جهانگردي تسهيلات لازم را براي افراد داوطلب در اين بخش فراهم كند. همچنين راه اندازي اين سرويس ها در منطقه عشايري نه تنها دور از دسترسي نبوده ، بلكه سهل تر از ساير مناطق كشور نيز مي باشد چرا كه نياز به سرمايه گذاري كمتري دارد و طبيعت هم خود عامل مهمي است و بخشي از اين فعاليت هاي اجرايي را تسريع مي كند،در اين مناطق مي توان اطراق گاه هايي به صورت موقت و نيمه موقت ساخت چرا كه در بسياري از مناطق عشايري نيازي به اقامت گاه ثابت براي گردشگران نداريم. بخش خصوصي هم تا كنون براي سرمايه گذاري پيش قدم شده است ؟ سرمايه گذاران داخلي و خارجي مراجعات متعددي داشتند كه در حد جمع آوري اطلاعات و چگونگي برنامه ريزي بخش خصوصي است . بخش خصوصي خارج از كشور بيشتر به دنبال برگزاري جشنواره هاي بين المللي جامعه عشايري است و بخش خصوصي داخلي به دنبال ايجاد دفاتر خدمات مسافرتي و برگزاري تور به اين مناطق است . مطمئنا بخش خصوصي داخلي هنوز آن انگيزه كافي براي سرمايه گذاري برايش ايجاد نشده است اما همان كه اقدام به برنامه ريزي براي راه اندازي تورها كرده است مقدمه خوبي مي باشد. براي حفظ بافت سنتي عشاير در كنار اين حركت چه بايد كرد؟ اين يكي از دغدغه هاي اصلي ماست حال اگر عشاير احساس كنند كه حضور گردشگران برايشان ايجاد اشتغال و در آمدزايي به همراه دارد براي حفظ اصالت و ريشه هايشان تلاش مي كنند. يكي از مسايل جذاب عشاير پوشش منطقه اي آنها است كه نوعا به تناسب اقليمي با طبيعت سازگاري دارد اگر همه دستگاه هاي فرهنگي كشور به اين امر توجه داشته باشند با توسعه بخش گردشگري در اين مناطق مي توان بافت فرهنگي را حفظ نمود و در منطقه رونق اقتصادي هم داشت . در حال حاضر نگاه مسئولان فرهنگي چگونه است؟ طي توافقاتي كه با سازمان ايرانگردي و جهانگردي صورت گرفته مسئوليني كه در اين قلمرو فعاليت خود را آغاز كردند همه از اقشار فرهنگي جامعه هستند البته نقش رسانه هاي گروهي نيز بسيار حايز اهميت است . به خصوص صدا و سيما با معرفي فرهنگ عشاير مي تواند هم مردم را در حفظ اين فرهنگ ترغيب كند. سازمان امور عشايري نيز به عنوان متولي مستقيم بايدحركتش مبني بر حفظ اين ريشه هاست. البته در بعضي مناطق شاهد ورود ابعاد جديدي از فرهنگ بين عشاير هستيم اما نمي توان جامعه عشايري را مغفور و محروم از رونق اقتصادي نگهداشت بلكه سعي بر اين است تا با رجوع به فرهنگ غني عشاير آنان را ترغيب به حفظ آن كنيم. برنامه اي هم براي همراهي گردشگران در هنگام كوچ عشاير داريد؟ كوچ بخشي از زندگي و جزيي از فرآيند توليد است اگر چه امروزه كوچ عشاير آن الزاماتش را از دست داده و دچار محدوديت هاي بسياري شده است اما فقط مشكل كار عوض شده و در شرايط فعلي بر اساس مطالعاتي كه انجام شده دو ـ سوم عشاير كوچ ماشيني داشته و يك سوم آنها كوچ سنتي را حفظ كرده اند. در تمام طول مسير كوچ همه جزئيات آن براي گردشگران ديدني و جذاب است . مقاومت در مقابل همه نارسايي ها و تلاش براي چگونگي حفظ خانواده در طول مسير كودك از جمله نقاط مورد تو جه گردشگري است . با اينكه بسياري از مراتع آنها مورد تصرفات بي مورد قرار گرفته اما علاقمندي عشاير براي زندگي ، توليد و ارايه مازاد توليد خود به جامعه براي قشر جوان درس مقاومت و پايداري است،آنها رنج و مشقت بسياري را متحمل مي شوند تا مازاد توليد خود را در اختيار عموم مردم قرار دهند. كوچ براي مردمي كه امروزه درگير زندگي ماشيني هستند بسيار ديدني است و قطعا قشلاقي جابه جايي اوليه عشاير شروع مي شود و در واقع به نوعي خانه تكاني و آمادگي براي شروع مهاجرت است و از اواخر فروردين ماه هر سال با توجه به اقليم هايي كه در كشور داريم حركت به سمت مناطق ييلاقي آغاز مي شود. كوچه به عنوان بخشي از زندگي، نظام دروني خود را از دست داده و تحت تأثير عوامل محيطي دچار اشكال شده است اما در سال هاي اخير تلاش كرديم تا آن را نظام مند كنيم البته بهترين زمان همراهي كوچ اواسط خرداد ماه هر سال است. در فصل بعدي كوچ به سمت مناطق قشلاقي حركت مي كند و در آن زمان دام مازاد و گله را نيز به همراه دارد. در طول مسير گاه عشاير هزار كيلومتر را طي مي كنند و نحوه برخورد آنها با مصائب مختلف طول راه قابل توجه است به طوري كه از سال ها پيش محققين با آنها همراه مي شوند. چه آموزش هايي به عشاير براي پذيرش گردشگران داده مي شود؟ اگر بحث شاخص هاي جوامع شهري و روستايي بررسي كنيم متوجه يك شكاف عميق مي شويم كه يك نارسايي محيطي محسوب مي شود . تا كنون سعي شده است دامنه آموزش در مناطق عشايري گسترش پيدا كند همين طور آموزش هايي كه جنبه توليد و رفاهي دارد از جمله آموزش استفاده از لوازم گازسوز همين طور زمينه سازي براي اقشار داوطلب اسكان. كانون هاي اسكان عشاير چگونگي تلفيق دامداري و دام سنگين جاي دام سبك را به صورت سازماني آموزش مي دهند در بحث گردشگري نيز ابتدا به ساكن بايد زمينه لازم براي جب گردشگران صورت گيرد،تا آموزش هاي لازم داده شود. اگر عشاير در يك نقطه ساكن شوند و از لوازم ماشيني استفاده كنند كه ديگر جاذبه نخواهند داشت و به مرور تغيير فرهنگي خواهند داشت؟ اين بخش از جامعه ملي ما ،علي رغم همه پراكندگي و گستردگي اش و تأثيري كه در اقتصاد ملي دارد و بخش عمده اي از پروتئين كشور را تأمين مي كند تا كنون در حاشيه قرار گرفته است و اگر از بعد شاخص انساني نگاه كنيم شكاف عميقي را خواهيم ديد اين ناشي از عدم كاركرد نادرست دستگاه هاي مسئول است در عين حال اين كه به لحاظ گسترش شهر ها و مراكز صنعتي و پادگان هاي نظامي قلمرو عشاير بسيار محدود شده است و ما درنگاه جامع به اين واقعيت وجودي عشاير و محدوديت هاي به وجود آمده بايد تلاش كنيم تا امكانات اوليه را در اختيار آنها قرار دهيم . نمي توان براي هميشه اين مطلب را ناديده گرفت كه خانوار عشايري به خصوص زنان مسئوليت سنگيني را به عهده دارند، سعي بر اين است كه با ايجاد تكنولوژي متناسب كه بتوان آن را حمل كنند نارسايي هايشان بر طرف شود. اگر چه تاكنون نتوانستيم تكنولوژي متناسب را برايشان پيدا كنيم اما به هر حال بخشي از مظاهر مثبت تمدن را به ناچار بايد بين عشاير برد البته در محيط و زندگي اين خانوارها به حدي زواياي گسترده و جاذب وجود دارد كه پديده اي مانند گاز شهري نمي تواند آن را از بين ببرد از سوي ديگر به صورت خودجوش امروزه آنها با استفاده از ژنراتور از مظاهر شهري چون تلويزيون و راديو استفاده مي كنند. اما در مورد اسكان آنها بايد بگويم كه اين مسئله هميشه بوده است حتي از دوره نادر شاه و زمان قاجار و زنديه حداقل در يك صد سال اخير از اين واژه بيشتر استفاده شده است. اما معاني مختلفي از اين كلمه شده چرا كه اسكان پديده اي نيست كه به فوريت بتوان به آن دست رسي پيدا كرد و همه خانوار عشاير از زندگي خود دست كشيده و به زندگي ثابت روي آورند،هميشه سرير اين جامعه به صورت آبادي هاي كوچك در حاشيه شهر ها حضور پيدا كرده است. اگر نتيجه اسكان منجر به نگهداشت جمعيت در مناطق و حفظ توانمندي توليدي و تعمين معاش عشاير باشد هيچ منافاتي با فرهنگ عشيره اي ندارد.شرايط جغرافيايي كشور ما به گونه اي است كه در برخي از مناطق بهره برداري از آنها بايد به روش زندگي عشاير صورت گيرد و بخش عمده اي از ارتفاعات كه داراي پوشش هاي طبيعي خوبي هم هستند بهترين فرصت براي بهره برداري به توسط عشاير را فراهم آورده اند در غير اين صورت ممكن است بر اثر تراكم و عدم برداشت مناسب طبيعت دچار مشكلاتي چون آتش سوزي شود بنابراين عشاير جزء جدايي نا پذير اكوسيستم طبيعت مي باشندو تأثير اقتصادي و فرهنگي عميقي بر اجتماع مي گذارند.