اسناد انقلاب دوم - اسناد انقلاب دوم نسخه متنی

اسناد انقلاب دوم

در بوته فراموشى در جهانى كه رابطه خصمانه بين حكومتهاى پيشرفته و جوامع عقب نگه داشته شده زيربناى حركتهاى سياسى تلقى مى شود و دنياى ثروتمند و چپاولگر هميشه درانديشه يافتن راههاى حفظ سيطره و نفوذ خويش بر جهان فقير و مستضعف است براى جهان سوم و ملتهاى تحت ستم شناخت دشمن و بدست آوردن شيوه هاى برخورد و تاكتيكهايى كه براى حفظ و بقاى سلطه بكار مى گيرد موضوعى حياتى واجتناب ناپذيراست و براى بقاى خويش راهى جز دست يافتن به شگردهاى سلطه وانتخاب روشهاى مناسب براى مقابله با آن ندارد اين ضرورت شناخت براى كشورهايى كه انقلاب كرده اند و رژيم هاى مردمى دارنداهميت والايى برخورداراست و بقاى انقلاب آنان در گرو چنين شناختى است بويژه اگر توجه داشته باشيم در صد بالايى ازانقلابهاى مردمى كه شكست خورده و يا به انحراف كشيده شده اند ناشى از ناآگاهى و درك درست نداشتن از دشمن و نقشه هاى آن مى باشد معرفى شگردهاى جاسوسى و روشهاى نفوذ و دادن آموزشهاى اطلاعاتى به مردم از وطايف بسيار سنگين است . كه بر دوش رهبران انقلابها مى باشد.اگر بخش هدايت كننده انقلابهااز شگردهاى دشمن ناآگاه باشد يا آگاهى از آنها در سطح جامعه گسترش ندهند هيچ تضمينى براى بقاءانقلابى كه انجام داده اند نيست . دراين رابطه سرنوشت عبرت بارانقلاب شيلى مى تواند درسهاى آموزنده اى به جوامع انقلابى يا در آستانه انقلاب بدهد. مطالعه انقلاب شيلى اين باور را در خواننده ايجاد مى كند كه اگر رهبران شيلى پس ازانقلاب به آموزش سياسى و دادن اطلاعات به مردم دست مى يازيدند و آنان را در جريان شگردهاى دشمن قرار مى دادند در روزهاى سخت محاصره اقتصادى و فشارهاى سياسى و كودتاى نظامى تنها نمى ماندند و توده مردم به بى فتاوتى كشانده نمى شد و به اهرمهاى فشار عليه دولت ملى آن شور تبديل نمى گشت .

گسترش فرهنگ اطلاعاتى و سرايت دادن زندگى هوشمندانه مبتنى بر رازدارى و پرده پوشى به سطوح مختلف جامعه انقلابى به منزله واكسنى است كه جامعه و انقلاب را در برابر هجوم گسترده دشمن براى آگاهى از چند و چون انقلاب و يافتن نقاظ آسيب پذير فعال و آماده و دفاع مى سازد و راههاى نفوذ را بر روى دشمن مى بندد.

اين بايستگى اطلاعاتى كه براى انقلابها ذكر كرديم در مورد جامعه مسلمان وانقلابى ايران كه با برقرارى رژيم اسلامى پرچم دار مبارزه با استكبار جهانى در شكل شرقى و غربى آن شده است از جايگاه برترى برخورداراست زيرا آثار ضرباتى كه از ناحيه نشناختن دشمن و شيوه عمل وى برانقلاب اسلامى ايران وارد مى شود در محدوده يك كشور محصور نمى شود واز يك كشور وانقلاب فراتر مى رود و كل حركت اسلامى جهان و نهضت مستضعفان را مورد تهاجم قرار مى دهد. و ممكن است با ضربه ديدن انقلاب اسلامى ايران جهان تحت ستم و مظلوم كه پس از شكست تئورى ماركسيسم وانقلاب كمونيستى چشم اميد به حركتهاى دينى وانقلابهاى مذهبى دوخته بود به ياس و ناميدى كشانده شود.ازاين رو براى حراست انقلاب از ضربات غافلگير كننده و دست يابى به موضع گيريهاى صحيح و مناسب در برابر نقشه هاى دشمن بر جامعه اسلامى ايران لازم است به مساله دشمن شناسى و آگاهى از شگردها و تاكتيكهاى وى اهميت در خور توجه بدهد زيرا موفقيت و شكست نقشه هاى دشمن رابطه تنگاتنگى با درصد آگاهى سياسى جامعه دارد. و بر مسئولان و دست اندركاران مسائل اجرايى و رهبران فكرى و فرهنگى جامعه بايسته و لازم است علاوه بر آگاهى و شناخت كه خود بدست مى آورند - و بايد در پى آن باشند - جامعه را نيز در جهت شناخت دشمن و شيوه عمل وى سوق دهند واز هر فرصت ممكن براى آموزش سياسى جامعه بهره بردارى كنند و هيچ فرصتىرا به بهانه هاى درست و نادرست از دست ندهند و توجه داشته باشند كه گاهى حركت دشمن آن قدر ظريف و نامرئى است كه توده مردم جزازاين راه آموزش شيوه عمل دشمن نمى توانند به آن پى ببرد. براى نمونه به حركت نفوذى آمريا در بحبوحه انقلاب و شور دينى جامعه اسلامى كه در شرايط خاص و با توجه به جو حاكم طرح ريزى شده است توجه كنيد:

[ هدف ايستگاه سفارت لزوما بايداين باشد كه سوءظن ايرانيان را درباره اين كه ايالات متحده مى خواهد رژيم انقلابى را سرنگون كند و در واقع حاضر نيست باايران براى حل مسائل و پيشبرد منافع متقابل همكارى كند كاهش دهد.البته ايستگاه قبول دارد كه حصول اين هدف دشواراست و بنابراين نظر دراز مدتى در برنامه ريزى برنامه ارتباطى خود دارد. ايرانيان سياستها واقدامات گذشته آمريكا را كه براى رژيم انقلابى اطمينان دهنده نيست بخوبى بياد دارند. بنابراين آژانس بين المللى بايد براى فعاليتهاى خود در وقف كند كه از نظرهاى ديگر حاشيه اى بهنظر برسد: مثلا يك كتابخانه با گرايش ويژه كه توجه خود را بر تاريخ و فرهنگ ايران و مذهب و فلسفه و كتب مرجع عمومى و مشورت دانشجويى و مسايل پژوهشى اختصاص يافته ترتيب داده شود. سخنرانان بايستى باارزشهاى اخلاقى و معنوى و تاريخ اسلام و فرهنگ ايران و مسائل جهان سوم آشنايى داشته باشند. فيلمها و ويدئوها كه نشانده هنده علاقه آمريكا به ارزشهاى معنوى و تجربيات روحى خانواده و كودكان حفاظت محيط زيست بهداشت و غيره و مى باشد بنمايش گذاشته شود. علوم و تكنولوژى بايد در خدمت نيازهاى اساسى انسانى باشد. فيلمتهاى نشان دهنده خصوصيات برجسته كه به احساسات ايران كه تشنه سرگرمى است پاسخگو باشد و نشاندهنده علاقه ايالات متحده در داشتن مناسبات دوستانه باايران انقلابى باشد] 1 مطالعه چنين اسنادى روشن مى كند كه حركتهاى سياسى دشمن گاهى چنان موذيانه و در پرده است كه جزاز طريق آموزش سياسى و نشان دادن شگردهاى دشمن قابل فهم براى عموم نيست زيرا رابطه سياسى بين يك كار فرهنگى نظير:ايجاد كتابخانه يا تشكيل مجامع علمى و فرهنگى با حركت سلطه گرايانه و نفوذى موضوعى است كه تنها آگاهان به مسائل سياسى مى توانند درك كنند و قشر عظيمى از جامعه ما حتى بخش تحصيل كرده و با سوادهم از آن غافل مى مانند دليل روشن آن موضعگيريها پاره اى از تحصيل كردگان در برابرانقلاب فرهنگى در دانشگاههااست كه فكر مى كردندانقلاب فرهنگى به مفهوم اسلامى كردن علوم محض است و با تمسخر مطرح مى كردند كه شيمى اسلامى و فيزيك اسلامى نداريم . و به بارسياسى كه معمولا بر دوش اين قبيل از علوم - چنانكه در سند فوق گذشت - گذاشته مى شود توجه نداشته و ندارند. وانقلاب فرهنگى را كه دقيقا به مفهوم رهايى علوم ياد شده از بار سياسى و هدفهاى سلطه گرايانه است درك نكرده و نمى كنند.اين نوع ناآگاهيها زاييده جهالتى است كه جهان سوم نيست به شيوه ها و شگردهاى نفوذ و سلطه دشمن دارند و بايد درراه رهايى ازاين جهالت مزمن و خطرناك گامهاى بلند واستوارى برداشته شود واز تمام امكانات و فرصتها در جهت اين رهايى بهره گيرى گردد تاريخ كوتاه انقلاب اسلامى ازامكانات گسترده و فراوانى برخوردار بوده و فرصتهاى ويژه اى دراختيار دست اندركاران مسائل آموزشى و فرهنگى قرار داده و مى دهد و هر روز جريان جديدى بوجود مى آورد كه پر باراز آموزه هاى سياسى و رهنمودهاى روشنگراست بگونه اى كه اگر بهره بردارى لازم ازاين فرصتها وامكانات بشود جامعه در فرصت كوتاهى از آگاهى سياسى در خور برخوردار خواهد شد واز مصونيت لازم بهره مند خواهد گشت لكن با تاسف فراوان بايداعتراف كرد كه در مواردى اين فرصتهااز دست خارج مى شود در حالى كه بهره بردارى شايانى از آن نشده است و در عوض به شعارهاى تكرار و كسل كننده و گاهى غير لازم پرداخته شده است اين معضل مساله اى است كه بايد جامعه ما راه حلى براى آن بجويد واز آثار مخرب آن درامان گردد.

فرصتهاى پر بار 1- نخستين امكان و فرصتى كه انقلاب اسلامى ايران بوجود آورد قرار گرفتن وسايل ارتباط جمعى اعم از راديو تلويزيون مطبوعات و نمازجمعه ها دراختيار قشر فرهنگى جامعه بود. روحانيت كه بخش اعظم تبليغات دينى و سياسى را طول تاريخ مبارزات بعهده داشت و عليرغم نداشتن امكانات وابزار تبليغ همچنان دراين راستا گام بر مى داشت و طلايه دار حركت تبليغى وارشاد بود به يمن انقلاب اسلامى ايران از امكانات عظيم تبلغى كه دست آورد شرايط زمانى و پيشرفت علوم بود بهره مند گشت و هنر و فنون تبليغى از حوزه قدرت دشمن خارج و در حوزه نفوذ مبلغان اسلام قرار گرفت .اين تحول ايجاب مى كرد كه روحانيت و قشر آگاه جامعه حركت گسترده و فراگيرى در جهت تبليغ و آگاه سازى جامعه اسلامى انجام بدهد و توده مردم را علاوه بر تربيت دينى آموزش سياسى بدهد.امااين حركت آن گونه كه انتظار مى رفت انجام نگشت .اين سخن به مفهوم ناديده گرفتن كارهاى انجام شده نيست بلكه درارتباط با توقعى است كه در پى تسلط بر وسايل ارتباط جمعى بوجود آمده است .

2- تسخير لانه جاسوسى :

يكى ديگر ازامكانات بزرگ و قابل بهره گيرى كه انقلاب اسلامى ايران دراختيار جامعه قرار داد تسخير و تصرف لانه جاسوسى آمريكا در تهران بود. دانشجويان مسلمان متدين و آگاه 2 پس از مشاهده توطئه ها و خرابكاريها سنگ اندازيهاى زيادى كه عليه انقلاب اسلامى انجام مى گرفت به فكر مبارزه با ريشه اين توطئه هاافتادند و در پى آن دست به تسخير لانه جاسوسى آمريكا زدند پس از تصرف آن با عظيمترين و دهشت زاترين سيستم جاسوسى و مداخله درامور كشور توسط قدرت استعمارى آمريكا مواه گشتند. دانشجويان براى آگاه ساختن جامعه از جنايتى كه آمريكا قبل و بعدازانقلاب بدست دشمنان خيانت پيشه و دوستان جاهل عليه اسلام و مسلمين انجام مى داد دست به انتشاراين اسناد زدند. جوسازيهاى طرفداران غرب و مظلوم نمائيهاى آنان در مراحل نخست افشاگرى موجب شد كه دانشجويان ازارائه و تفسيراسناد در سيماى جمهورىاسلامى ايران دست بردارند و تنها به انتشار آن در شكل كتاب دست يازند و تنها به انتشار آن در شكل كتاب دست يازنداين عقب نشينى اولين گام در مهجورسازى اسناد بدست آمده از لانه جاسوسى بود و مقدمه بزرگترين زبان حاصله از كنار گذاشته شدن آنها روند بى اعتنايى به محتواى استاد و بهره بردارى نكردن از آنها كم كم در شكل پرهيزاز چاپ اسناد در مطبوعات و ورزنامه هاى كثيرالانتشار ظاهر گشت . با خاتمه يافتن غائله[ گروگان گيرى جاسوسان] تسخير لانه جاسوسى واسناد بدست آمده به موضوع تاريخ مناسب با ياد كردها تبديل گشت . بى اعتنايى به اسناد ياد شده كم كم عادى و طبيعى گشت و موضوع خاتمه يافته و به فراموشى سپرده شد و حركت دانشجويان به فعاليتى سياسى و مقطعى به منظور ضربه زدن به قدرت كاذب آمريكا تفسير شد و با حصول اين غرض پرونده لانه جاسوسى بسته شد اين نوع برخورد با موضوع دقيقا خلاف توقع معقول از تلاش بزرگ و حركت دشمن شكن تسخير لانه جاسوسى است حركتى كه به انقلاب دوم شهرت يافت و مواد لازم براى آموزش سياسى جامعه را دراختيار دست اندركاران مسائل فرهنگى قرار داد و كمبود متون سياسى واطلاعاتى را به مقدار قابل توجهى از بين برد.

بعداز جريان تسخير لانه جاسوسى انتظار مى رفت جامعه ما به نصابى از آگاهى سياسى واطلاعاتى برسند كه راه ضربه هاى اطلاعاتى و جاسوسى را سد كند وامكان لو رفتن طرحها و نقشه هااز بين برود و جامعه از ضربات افشاء تصميمات مسوولان درامان باشد. لكن با بى توجهى به دست آورد عظيم تسخير لانه جاسوسى واكتفا كردن به ضربه نخستين كه بر استبكار جهانى وارد شد فرصت بهره بردارى از اسناد بدست آمده از لانه جاسوسى از بين رفت واسناد ياد شده به فراموشى سپرده شد.

براى جامعه اى كه اين همه امكانات تبليغى و مواد آموزشى اطلاعاتى در اختيار دارد قابل قبول نيست كه در برابر توطئه هاى دشمن به انتظار رهنمود رهبران و مسوولان جامعه بنشيند يا ضرباتى را پذيرا گردد كه با كمترين آگاهى از شيوه هاى خرابكارى و نفوذ قابل جلوگيرى بوداگر از دست آوردانقلاب دوم بهره مناسب گرفته مى شد و جامعه با نمونه هايى از شيوه ها و طرحهاى شيطانى استبكار جهانى آشنا مى شد ضربات دشمن را به پايينترين حد خود مى رساند. به فراموشى سپردن اسناد ياد شده و اكتفا كردن به ثمره نخستين تسخير لانه جاسوسى و دلخوش شدن به تحقير و خفت حكومت امريكا در جريان تسخير لانه جاسوسى ضرباتى به انقلاب اسلامى وارد كرد كه هيچگاه انتظار آنها نمى رفت . علاوه بر آن خواست آمريكا و طرفداران تز غرب درايران كه مبتنى بر محصور ساختن آثاراسناد لانه جاسوسى بود بخوبى جامه عمل پوشيدامريكا ضربه اى را كه از ناى افشاء اسنادلانه جاسوسى پيشبينى مى كرداز سوى گروگان گرفته شدن اعضاى سفارت به جرم جاسوسى نمى كرد و بر همين پايه تلاش مى كرد كه اسناد بدست آمده در جو سياسى آن زمان مطرح نشود و به جاى طرح شدن اسنادافشاگرى مساله گروگانها در صدراخبار رسانه هاى بين المللى قرار بگيرد و اسناد لانه موضوعى فرعى و در حاشيه جريان قرار گيرد و نيزاز همين زاويه بود كه بعداز آزادى گروگانهاى جاسوسى عليرغم تداوم جريان لانه جاسوسى در شكل پخش وانتشاراسناد موضوع لانه جاسوسى از سوى آمريكا خاتمه يافته تلقى گشت و مساله لانه جاسوسى از صحنه سياسى رخت بست . دراين رابطه نقل گوشه اى از تلاش مخالفان داخلى تسخير لانه جاسوسى در جهت انحصار دست آوردهاى انقلاب دوم به يك موضوع سياسى مقطعى از كتاب[ انقلاب ايران در دو حركت] خالى از لطف نيست و مى تواند زاويه اى از تلاش آمريكا در راستاى مهجورسازى اسناد ياد شده را نشان بدهد.

نويسنده در مورد تعيين ميزان بهره گيرى ايران آمريا و شوروى از تسخير لانه جاسوسى سهم ايران را در 5 بهره خلاصه مى كند:

نخست خالى كردن عقده حقارت واطفاء عطش انتقام ايرانيان عليه آمريكا دوم دست گذاشتن روى اسناد سياسى و كش جاسوسيهاى سفارتخانه براى اثبات فعاليتهاى جوانمردانه و خلاف قانون آمريكا سوم : شناسايى عمال آمريكا درايران وافشاگرى اعمال آنان چهارم : بگوش دنيا رساندن قدرت انقلاب يااسلام واثبات مظلوميت و حقانيت ايران و پنجم دريافت بخشى از مطالبات ايران دراين تحليل و برداشت ازاسناد لانه جاسوسى بعنوان يكى از عظيمترين و بزرگترين متون جاسوسى كه روشهاى گوناگون وابزار مختلف جاسوسى و دخالت در سرنوشت كشورهاى ديگر را بنوع بى سابقه در جهان مطرح كرد نامى برده نشده است واسناد مزبور را تنها در راستاى اثبات فعاليتهاى ناجوانمردانه و خلاف قانون آمريكا درايران مطرح مى سازد در حالى كه بيشترين ثمره اين اسناد در كشف شگردهاى جاسوسى و روشهاى دخالت در جهان سوم تبلور پيدا مى كند و بر همين اساس بود كه آمريكا بعداز جريان تسخير لانه جاسوسى در تهران سيستم عظيم جاسوسى[ سيا] را عوض كرد.

اين گونه برداشتها و تحليل ها بيانگر علاقه آمريكا به فراموش شدن و خاتمه يافته تلقى شدن جريان لانه جاسوسى است واين كه اسناد ياد شده به منابعى در جهت بهره گيرى اطلاعاتى و گسترش فرهنگ خويشتن دارى و رازپوشى و آموزشهاى سياسى تبديل نگردد. و بديهى است كه همگامى با آمريكا و طرفداران انديشه غرب در فراموشى و غفلت از بهترين امكانات و گوياترين اسناد جاسوسى و كارآترين ابزار آگاهى بخش براى جامعه اى كه انقلاب كرده و مسائل فرهنگى و آموزشى را در صدر برنامه هاى خويش قرار داده و نهادها و وزارتخانه هاى فرهنگى وارشادى تاسيس كرده و گروههاى تحقيقى و علمى و سمينارهاى فرهنگى و آموزشى تشكيل داده و داعيه رهبرى فكرى جهان تحت ستم را در سر مى پروراند و آرزومنداست كه طلايه دارانقلاب در جهان باشدانقلابى كه معتقداست ريشه هاى فرهنگ و فكرى است و تلقى خويش رااز صدورانقلاب فرهنگ انقلاب قرار داده است بسيار دوراز واقعيت نگرى و حزم انقلابى است .

اسناد بدست آمده از لانه جاسوسى بزرگترين و بى سابقه ترين افشاگرى جاسوسى در تاريخ جاسوسى دنياست .اسنادى كه هيچ شكى در صحت آن نيست و به لحاظ و حفاظت آنها داشتند جاسوسى افشا شده در جهان بشمار مى آيد.

اين اسناد كه به آن رنج و زحمت و زحمت بدست آمده است و هستى ملتى در گرو تحصيل آن قرار گرفته امروز به طور شگرفى مهجور مانده است و كمتر كسى از وجود و محتواى آنها آگاه است . نه تنها توده مردم از اسناد ياد شده غافل و بى خبر مانده اند بلكه در سطح مديريت جامعه نيز اين اسناد به فراموشى سپرده شده است .

كدام وزير يا وكيل يا مديركلى مى تواند ادعا كند كه اسناد مورد بحث را بطور كامل مطالعه كرده است و نكات برجسته و گويا و رهگشاى آنها را يادداشت كرده است ؟ كدام دانشجو روحانى و دانش آموز جامعه ما كه رهبران سياسى و فكرى آينده را تشكيل مى دهند به بررسى مطالعه اسناد ياد شده موفق گشته اند؟ اگر وزير يا مديركلى از شگردهاى كار دشمن آگاه نباشد چگونه مى تواند حوزه ماموريت خويش رااز گزند خبرچينان دشمن محفوظ نگه دارد؟ اگر وكيل مجلسى از روشهاى القاءايدئولوژى توسطاستكبار جهانى آگاه نباشد چه تضمينى دارد كه تحت تاثيرالقاآت نگيرد و ناآگاهانه آب به آسياب دشمن نريزد؟اگر مسوولان نظامى از چگونگى خبريابى دشمن و طرق نفوذ آنان اطلاع نداشته باشند با چه روشى مى توانند طرحها و تاكتيكهاى جنگى و نقشه هاى نظامى ويش رااز دست برددشمن محفوظ دارند يا نيروهاى تحت فرمان و رزمنده را نسبت به اطلاعات نظامى واكسينه كنند؟ آيا جاى تاسف نيست كه جامعه انقلابى ايران بعداز 7 سال از انقلاب هنوزاز فرهنگ اطلاعاتى برخوردار نيستند و مواردى ناآگاهانه ذى قيمت ترين اطلاعات را با ساده ترين وسائل دراختيار دشمن قرار مى دهند.

آيا ضرباتى كه از طريق جاسوسى احزاب گروهكها ياافراد متمايل به فرهنگ وانديشه غرب در طول چند سال جنگ تحميلى متحمل شديم براى روشن كردن ضرورت آموزشهاى اطلاعاتى كافى نيست واهميت توجه به اسناد لانه جاسوسى واحياءابن متون مهم جاسوسى را مبرهن نمى سازد.

علاوه بر آن آگاه ساختن مسلمانان جهان و مستضعفان تحت ستم كه بعنوان وظيفه اى براى جمهورى اسلامى تلقى مى شودايجاب نمى كند كه دست اندركاران مسائل فرهنگى و آموزشى جامعه برخوردى جديتر بااين اسناد داشته باشند؟ آگاه ساختن مسلمان عرب زبان عراقى لبنانى مصرى خليجى و بخشهاى ديگر دنياى عرب از سيستم سلطه و نظام جاسوسى ابرقدرتها جزاز طريق نماياندن اين اسناد و معرفى آن به جامعه عرب زبان ميسراست ؟ معرفى سلطه آمريكا و روشهئااعمال نفوذ آن بر مسلمانان پاكستانى بنگلادشى واندونزيايى از چه طريق سهل تر و كاريتراز ترجمه اسناد مورد بحث به زبانهاى رايج در كشورهاى مزبوراست ؟ وزارت ارشاداسلامى و سازمان تبليغات اسلامى و ديگر نهادهاى تبليغى كه داراى نشريه و مطبوعات در خارج كشور هستند چرا به ترجمه و پخش بخشهايى ازاسناد ياد شده در نشرياتشان اقدام نمى كنند تا خوانندگان آثارشان از ترفندهاى سيستم سلطه در خبر يا بى مطلع بشوند؟ وزارت ارشاداسلامى كه با طبع صحيفه نور و در مكتب جمعه طرح نويى در حراست ازانقلاب و سخنان و رهنمودهاى رهبران انقلاب افكند وكارى در خور تحسين بجاى گذاشت 4 چرا نظير همان كار را روى اسناد لانه جاسوسى انجام نمى دهد؟ آيا مسوولان وزارت ارشاد فكر مى كنند در مصاف با دشمن آگاهى به حيله ها و تاكتيكهاى دشمن ازاطلاع به رهنمودهاى رهبران انقلاب كم بردتراست ؟ مسوولان وزارت ارشاداسلامى و سازمان تبليغات اسلامى و ديگر نهادهاى تبلغى قبول ندارند كه مبارزه با دشمنى كه آگاهى و شناختى به روشها و تاكتيكهاى او نداريم و تير به تاريكى افكندن است ؟اگر رهبران سياسى آمريكا بدانند كه اسناد لانه جاسوسى تااين حد مورد بى مهرى و بى اعتنايى جامعه مسلمان ايران قرار گرفته است هيچ دغدغه اى از پخش و افشاء آن نخواهند داشت .

براى آگاهى از ترفندهاى جهان استكبارى و خواندن دست حريف راهى جز آگاهى ساختن جامعه به اسناد لانه جاسوسى نيست .البته اين سخن به آن معنى نيست كه سياستمداران آمريكا روشهاى افشا شده دراسناد را موبمو در جاى ديگراستعمال مى كنند و هيچ تغيير و تعويضى در تاكتيكها و ترفندهاشان بعمل نمى آورند زيرا مشخص است كه دشمن در پى يافتن راههاى جديدى براى گسترش شبكه جاسوسى خوداست لكن دراسناد مورد بحث مسائلى مطرح است كه بعنوان كلى و قاعده مى توانند در موارد گوناگون بكار گرفته شونداگر چه در جزئيات بااختلاف اندكى روبرو شود. به عنوان نمونه مواردى را در ذيل مى آوريم كه مى توان از آنها رهنمودهاى كلى بدست آورد و خط سير و نوع فعاليت استكبار جهانى را كشف كرد:

1- روشهاى صيد جاسوس :

دراسناد مورد بحث از جاسوسهاى مختلف و روشهاى گوناگون صيدآنها سخن رفته است .اين جاسوسها بااين كه افراد مختلفى هستند كه با روشهاى گوناگون به استخدام در آمده اند لكن همه آنان در يك مساله اشتراك داشتند و آن وجود ضعف در روحيات يا فرهنگ آنان است . عده اى علاقه به مقام و موقعيت داشتند و گروهى به مال و منال مى انديشيدند و پاره اى در مقابل جنس مخالف ضعيف و ناتوان بودند و بخشى عقده خود كم بينى داشتند و براين اساس هر كدام به نوعى مستعد استخدام و نوكرى بودند و دشمن بااطلاع ازاين روحيات آنان را در اختيار گرفته است به نمونه ذيل توجه كنيد:

[ هر چنداوابوالحسن بنى صدر همچنان خود راانقلابى مى داند و به نظر مى آيد كه از تبليغات مقتضاى مقامش در نهضت و مزاياى قدرت (يعنى محافظانى كه بعنوان يك عضو شوراى انقلاب برايش گمارده شده اند) لذت مى برد. در واقع امر به نظر مى آيد كه او بيشتر يك ديوانسالار (بروكرات )است تا يك انقلابى هر چنداو همواره روشنفكرى ملايم طبع بوده با وجوداين حالا كه در تهران جاى گرفته بنظر مى رسد كه دارد جا مى افتد.او كمى شكم آورده لباسهاى كاملا سفارشى مى پوشد و ساعت طلاى جديدش را كه ظاهرى گرانقيمت دارد برخ مى كشد. ديگر به نظر نمى رسد كه گروهى دانشجوى ژوليده مانند آن روزها در پاريس در خانه اش باشند اينك او مى تواند اين گونه افراد را در دفترش در ساعات[ عادى] كار بپردازد....او جاه طلبى سياسى دارداواحتمالا روزنامه اش را به اين منظورايجاد كرده كه از آن بعنوان پايگاه قدرتى جهت مقاصد سياسى آينده اش استفاده نمايد]... 5 در همين اسناد در مورد شخص ديگرى كه مورداستفاده آمريكا قرار گرفت و به عنوان آخرين نخست وزير شاه تلاش كرد آمريكا را درايران نگه دارد مى خوانيم :

او( بختيار) خوب لباس مى پوشد و تمايل دارد كه اروپايى بنظر برسد تاايرانى ظاهر بختيار بااخلاقش تكميل مى شود اخلاق و رفتاراواغلب اروپايى هستنداو بطور مكرر لغات يا عبارات فرانسوى ياانگليس را در مكالمات فارسيش بكار مى برد. 6 .

مطالعه اين گزارش كه در سال 1360 تهيه شده است و گزارشهاى مشابه آن در موردافراد ديگر نظير سند مربوط به بنى صدر كه در فوق آورديم به خواننده يك آگاهى كلى مى دهد و آن بهره بردارى قدرتهاى خارجى از نقاط ضعف و حساسيتهاى ويژه اشخاص در راستاى اهداف استكبارشان در صورتى كه چنين اسنادى در شكل صحيح و با تجزيه و تحليل مناسب در جامعه پخش شود وانديشمندانى روى آن كار كنند خواهند توانست با كنار گذاشتن افراد ضعيف النفس و كم اراده جامعه رااز ضربات نفوذى دشمن محفوظ دارند. علاوه بر آن دولت در مسووليتهاى كليدى نظير سفارتها مديريتها وامثال آن ازانتخاب آگاهانه اى برخوردار خواهد شد. واسرار مملكتى را كه به گفته امام صادق ( ع ) چون خون يك جامعه است حراست خواهد كرد. 7 .

روشهاى سلطه فرهنگى دراسناد لانه جاسوسى از روشهاى گوناگون و متعددى در راستاى نفوذ فرهنگى و فكرى كه بدنبال خود نفوذ سياسى را دارد نام برده شده است . اگراين اسناد براى جامعه ما بطور صحيح مطرح شود واز آن آگاهى يابداز روشهاى نفوذى خوش ظاهر و فريبنده نظير مجامع علمى فرهنگى دانشگاهها موسسات آموزشى دانشجويان اعزامى به خارج و دهها مورد ديگر اطلاع خواهند يافت و در مورد كيفيت برخورد با چنين مجامع و مراكز تجديد نظر خواهند كرد. دراين بخش نيز بعنوان نمونه پاراگرافهايى مى آوريم تااز لابلاى آن گوشه هايى از شگردهاى نفوذ روشن شود و در پى آن اين مدعى به اثبات برسد كه آگاهاندن جامعه به اين روشها و تاكتيكها موجب مصونيت از ضربات دشمن خواهد شد.

سندى كه در ذيل آورده مى شود بخشى از يك تحليل بلنداز روحيات و چگونگى فكرى بخش با سوادايرانى در تاريخ .1342 مى باشد دراين تحليل به مواردى بعنوان راه نفوذ و گسترش فرهنگ امريكايى درايران اشاره شده است كه در طول اين چند سال اعمال مى شد و بعدازانقلاب نيز در شكلهاى ديگر بوسيله كشورهاى وابسته به طرز فكر آمريكايى عمل مى شود:

[بطور كلى مااز قدرت پذيرايى انديشمندان ايران بويژه جوانان تحصيل كرده ايرانى درباره انديشه هاى امريكايى واطلاعات درباره انديشه هاى امريكايى واطلاعات درباره آمريكا تحت تاثير قرار گرفتيم . ساخت والگوههاى ارتباطى انديشمندان ايران چنان است كه كلمه اداء شده وزنه بيشتر نسبت به كلمه تحرير شده يا ساير وسايل بصرى دارد.اينهااشخاصى هستند كه دوست دارند صحبت كنند و گوش بدهند واستدلال كنند و بحث كنند و علاقه مند به دريافت انديشه هاى جديد هستند واز لحاظ رشد فكرى تحت تاثير قرار مى گيرند. بنابراين ايران كشورى است كه براى يك برنامه هدف گيرى شده مربوط به اهل قلم آمريكاى و دانشمندان اجتماع آمريكايى باانديشه هاى جالب و هيجان انگيز و متفكرين سياسى بسيار مناسبب است . ديدار چنين اشخاصى مشكل ما را حل نخواهد كرد تا چه رسد به اينكه مشكل حكومت ايران را حل كند ولى چنين ديدارهايى كمك خواهد كرد تا مشكلى را كه موجب بزرگترين نگرانيهاى ايالات متحده است ملايم تر كنند.انديشمندان آمريكايى از جمله ليبرالهاى برجسته و ساير دانشمندان ... مى تواننداحساسات مساعد نسبت به ايالات متحده را فعالتر كنند و در عين حال انديشه هايى را در ايران بر پا كنند كه شديدا مورد نيازايران درباره واقعيتهاى سياست دمكراتيك و لزوم سازش واحترام به اقليت ها و پرورش اجماع خلقى است ...البته بايد خاطرنشان شود كه پيامى كه اين گونه انديشمندان آمريكايى اعم از ليبرال و محافظه كار به ايران آورند نه تنها شامل انديشه هايى است درباره اينكه چگونه جامعه ما مى چرخد و چه اصولى در سيستم قانون اساسى ما قرار گرفته است بلكه همچنين شايد يك روش كلى حساسيت نسبت به ظلم و ستم فقدان آزادى هاى اوليه خواهد بود] 8 .

مطالعه و دقت در پاراگراف فوق و نظائر آن به خواننده اين بينش را مى دهد كه آمريكاازارسال دانشمندان نوشتن كتب و تبليغات انسان گرايانه خويش اهدف سياسى را دنبال مى كند واز همين جا روشن مى شود كه چرا قشر درس خوانده جامعه ما بويژه تحصيل كنندگان در خارج و بالاخص آمريكااين همه روى انديشه هاى دمكراتيك و آزادمنشانه تاكيد مى كنند و در واقع اين گروه از جامعه ناآگاهانه بلندگوى چه سيستم سلطه اى هستند بى جهت نيست كه پس از پيروزى انقلاب اسلامى ايران سفارت آمريكا تصميمگيريهاى جهت دار غربى را در بين تحصيل كردگان غربى جستجو مى كند به اين سند توجه كنيد:

[...بايستى كه مااز طريقى حساب شده مقاصد خيرمان را نشان دهيم و به ايران اطمينان بخشيم كه ما هم آرزوى خوبى برايشان داريم و هم قصد داريم كه خودمان را درامور داخلى آنها شركت ندهيم] .

آنگاه ازامكاناتى كه امريكائيان در جهت برآورده شدن خواسته ها واهدافشان دارند نام مى برد واز نخستين امكانات چنين ياد مى كند:

تعداد زيادى ايرانيان تحصيل كرده ايالات متحده و غرب كه در ميان آنان ما مى خواهيم يك منبع اصلى از حسن نيت راانتظار داشته باشيم و در ميان آنان مى توانيم تصميم گيرى در جهت غرب راانتظار داشته باشيم 1- اين قبيل اسناد بيانگراين واقعيت تلخ هست كه تحصيل كردگان غرب بهترين زمينه براى تحصيل منافع آمريكائيان و بطور كلى غرب را در كشورهاى جهان سوم بوجود مى آورند و به عنوان پل ارتباطى فرهنگ تسليم طلبانه غرب به جهان مستضعف بكار گرفته مى شوند.

مشكل اساسى دراين رابطه آرايش انسانى و پيرايه هاى مصلحت خواهانه اى است كه توسط غرب باوران بومى و باروران انديشه غربى به چهره كريه تجاوز و تعدى افزوده مى شود واين پيرايه هااست كه موضوع را براى توده مردم مشتبه مى سازد و راه خروج از چنان مشكلات و تار عنكبوتهاى تنيده به قامت ستم و چپاول چيزى جز آموزش سياسى و نماياندن چهره واقعى غرب از لابلاى اسناد باقى مانده از آنان در لانه جاسوسى نيست . براين اساس اگر جامعه اسلامى ما به اين نوع اسناد دسترسى گسترده داشته باشد واز مفاد آنها آگاه گردد در مقابل تبليغاتى كه روى آزاديهاى فردى در شكل لجام گسيخته از سوى قشر خاصى تحت لواى اسلام يا عنوان[ انسان و حقوق انسانى] انجام مى شود موضع گيرى مناسب خواهد كرد و مشخص خواهد شد گروههايى كه در برابر طرحها و انديشه هاى مردم مصرح در قانون اساسى نظير: تجارت ملى تاسيس شوراهاى مردمى در سطح كشور تعاوينها و شركتهاى مختلف و در برگيرنده قشر زيادى از مردم و ... كه منافع قشر و طبقه خاصى از ... مردم را - به بهاى توسعه امكانات اجتماعى ضربه مى زند - سنگ اندازى مى كنند ناآگاهانه چه انديشه اى را ترويج مى كنند.اين اشخاص نيز با پى بردن به نقش گسترش انديشه هاى ليبرالى در طرح استعمارگرايانه و منفعت جويانه آمريكا خواهند كوشيد از روشهايى بهره گيرند كه ناخودآگاه در جهت منافع دشمن نباشد.

توسعه فكر ليبرالى زيربناى اصلى سيستم استعمارى آمريكا را در طول ورود به صحنه چپاول جهانى تشكيل مى دهد. واز هر فرصتى براى گسترش آن بهره مى گيرد. طرحها و نقشه هاى ارائه شده توسط روشنفكران وابسته به درباريا در جبهه هاى روشنفكرى مخالف دربار نظير[ جبهه ملى] عمومااز چنين زمينه هايى مايه مى گرفت . وامروز نيز مخالف اين قشراز جامعه با حكومت اسلامى از همين زاويه قابل تفسيراست .

آمريكا براى گسترش و توسعه انديشه هاى ليبرالى - كه در جامعه مبتنى بر طبقات اجتماعى بيشتر در جهت منافع خاص طبقه هاى برگزيده بكار گرفته مى شود از هيچ كوشش فروگزار نكرده و نمى كند و جامعه كنونى ما كه مبلغان صريح آن انديشه كنار گذاشته شده اند و زمينه تبليغ از آنان گرفته شده است زير لواى ديگرى اقدام به اين كار مى كنند. تاكيدهاى فراوانى كه از سوى قشرى ازانديشمندان مسلمان و متدين بر مساله اختيارات فردى و گسترش بى رويه فعاليتهاى خصوصى در زمينه اقتصاد و سپردن پاره اى از مسووليتهاى اجتماعى بهافراد و نظائر آن مى شود واز سوى ديگر پاره اى از طرحهاى مردمى كه مناسبترين زمينه شركت گسترده افراد جامعه در فعاليتهاى اقتصادى واجتماعى را فراهم مى سازد ناديده مى گيرند و حتى ايرادهاى شرعى مى تراشند نمودهايى از جايگزينى انديشه هاى ليبرالى در ذهن جامعه ثروتمند ماست كه نتيجه اى جز محروميت بخش عظيم افراد كم درآمداز فعاليتهاى اقتصادى و قبضه كردن مراكز قدرت اقتصادى توسط عده اى انگشت شمار ندارد. همه اين تلاشها حركتهاى ناآگاهانه اى است كه از آبشخورانديشه ليبرالى مبتنى بر ضرورت فراهم شدن زمينه فعاليت براى قشر خاص بهره مى گيرند. و بايد با روشن ساختن تاكتيكها و روشهاى استكبارى اين بخش جامعه اسلامى را نيز آگاه ساخت تا ناآگاهانه آب به آسياب دشمن نريزند و طرحى براپ شركت مردم در فعاليتهاى اجتماعى واقتصادى و سياسى بريزند كه نه تنها به[ دوله بين الاغنياء] منجر نشود بلكه رشد همگانى و حركت فراگير مردمى را در زمينه هاى ياد شده بهمراه آورد و فاصله هاى مادى و غيرمادى را بين مردم به كمترين حد ممكن برساند.

يكى از راههاى گريزاز دامهاى استعمارى و توجه كردن به انديشه هاى اسلامى و طرحهاى خودجوش مبتنى بر فقه اسلامى آگاهى از شگردهاى القاء ايدئولوژى توسط قدرتهاى استعمارى است كه روشنترين نمود آن را مى توان دراسناد لانه جاسوسى و توجه فراوان سيستم سلطه آمريكا به توسعه فكر ليبرالى كه جاى جاى اين اسناد خود را نشان مى دهد جستجو كرد.

براى مراجعه كنندگان به اسناد لانه جاسوسى روشن است كه گسترش اين اسناد و آگاه كردن جامعه به محتواى آنها چه ضربه هولناكى به سلطه فرهنگى و در پى آن به شكلهاى ديگر سلطه اعم از سياسى علمى اقتصادى واجتماعى آمريكا وارد خواهد كرد.

3- احزاب دراستراتژى آمريكا اسناد لانه جاسوسى دراين زمينه يك منبع بسيار مهم و باارزش است . جهان سوم كه قريب به صدسال است با پديده اى به نام احزاب و سازمانهاى مختلف با نامهاى گوناگون و در بيشتر موارد با عناوين زيبا و خوش تركيب آشنا شده است از چگونگى پيدايش گسترش و بهره گير قدرتهاى خارجى از آنها ناآگاه است . واز نقش اين احزاب در استراتژى قدرتهاى خارجى استعمار پيه بى اطلاع مى باشد واز دست پنهانى كه معمولا در پشت سراين احزاب قرار دارد و آنها را در جهت منافع ويژه قدرتهاى خارجى سوق مى دهد بى خبراست . وجوداحزاب در جهان سوم نشان آزادى و دموكراسى تلقى مى شود و كشورهايى كه در آنها آزادى احزاب و سازمان وجود دارد بعنوان كشورهاى نمونه در جان سوم خوانده مى شود و نسبت به كشورهايى كه ازاين نوع آزادى برخوردار نيستند برترى داده مى شوند در حالى كه بين اين دو نوع كشورها هيچ تفاوت عمده اى ديده نمى شود. و تنها در چگونگى بهره گير مختلف هستند. دراين كشورهاى بى حزب يا تك حزب از شيوه استبداد و ديكتاتورى براى چپاول مردم استفاده مى كنند و در كشورهاى داراى احزاب از طريق گول زدن و بازيهاى سياسى . مطالعه اسناد لانه جاسوسى واطلاع از چگونگى برخورد آمريكا با حزاب موجود درايران ما در شناخت احزاب و گروههاى سياسى جهان سوم يارى مى دهد و نيز در برابر گروههايى كه هر روز به نام و عنوانى عليه انقلاب اسلامى ايران در خارج و داخل بوجود مى آيد آگاهمان مى سازد.

از مطالعه اسناد لانه جاسوسى چنين بدست مى آيد كه كمتر حزب و سازمانى در رژيم سابق درايران موجود بود كه از وجود جاسوسان و نوكران آمريكا خالى باشد. بلكه در بيشتر آنها يك يك چند نفر بعنوان گزارشگر و در بيشتر موارد خط دهنده احزاب ياد شده از طرف امريكا جايگزين شده بود.

و درمورد جبهه ملىمى خوانيم :

[مرتضى بازرگان برادر زاده مهدى بازرگان در 24 آذر 57 با مقام وزارتخانه تماس گرفت تا طرح جبهه ملى را براى دولت جانشين تشريح كند او گفت رهبريت جبهه ملى نگران اين بود كه مبادا آمريكااز آينده نامعلوم پس از رفتن شاه از صحنه بترسداو مى خواست دوباره دولت آمريكا را مطمئن كند كه دولتى كه توسط جبهه ملى اداره مى شود با آمريكا دوستانه برخورد خواهد كرد]... 10 [ عكس العمل من نسبت به بازرگان جوان اين است كه او فوق العاده آدم ساده و زود باورى است اگر چه داراى حسن نيت است او ممكن است توهماتى داشته باشدازاينكه بطريقى يك گماشته نهائى شود بين دولت موقت ايران و آمريكا]... 11 آوردن پراگرافهاى فوق به اين معنى نيست كه افرادى نظير شخص ياد شده جاسوس بمفهوم خاص اين تعبير مى باشند بلكه به اين لحاظاست كه توجه شود در خيلى از جناحهاى درگير در مسايل سياسى افرادى گزارشهاى لازم را دراختيار مقامات آمريكايى قرار مى دادند و آنان توسطاين افراداز مسايل سرى جامعه آگاه مى گشتند.

آمريكا علاوه بر داشتن افراد ساده لوح در ميان احزاب كه مورد بهره بردارى جاسوسى قرار مى داد جاسوسان ويژه اى نيز دراحزاب گنجانيده بود كه بطور مستقيم اطلاعات را به آنان منتقل مى ساختند و در مورد نهضت آزادى در جلد 24 . سند يك ص 3 مى خوانيم :

اطلاعات گنجانده شده در بند 3از منبع عموما موثقى از يكى از بانيان نهضت آزادى ايران بدست آمده است تاريخ اطلاعات اول آبان 1342است .

اين قبيل تصريحات درباره جاسوسان داخلى در مورداكثراحزاب بوفور ديده مى شود. در مورد جبهه ملى در جاهاى مختلفى بااين عبارت مواجه مى شويم : منبع يكى از اعضاى جبهه ملى است براى نمونه مى توانيد به ج 23 ص 3 و 5 و نيز جل 20.ص 133 و 160 مراجعه كنيد.

مطالعه استاد لانه جاسوسى درس بزرگى براى شناخت احزاب در جهان سوم دراختيار پويندگان اين مقوله قرار مى دهد زيرا دراين اسناد علاوه بر روشن شدن وجود جاسوسهاى گوناگون در درون گروهها و سازمانها و احزاب منابع مالى پشتوانه هاى تبليغى انگيزه هاى تاسيس اهدا مورد نظر و دهها مساله مربوط به احزاب روشن مى گردد و بديهى است آوردن نمونه براى همه اين موارد نوشتار حاضر رااز هدف خويش باز خواهد داشت چنانكه بررسى تمام مسائل مطروحه دراسنادلانه جاسوسى در حوصله مقاله يا مقالاتى نيست بويژه اين كه اثبات هر مطلبى نياز به ارائه نمونه هاى گوناگون و متعدد داردازاين رو بهمين مقدار در جهت اثبات مفيد بودن اسناد لانه جاسوسى در زمينه آموزش سياسى واطلاعاتى بسنده مى كنيم و بطور فهرست واررووس عناوين و موضوعات مطرح شده دراسناد را دراينجا مى آوريم تا راهنمايى اجمالى براى آن دسته از محققانى باشد كه در پى آگاهى به مقولات سياسى هستند.

موضوعات مطروحه دراسناد:

اسناد چاپ ونشر شده تاكنون به بيش از 54 مجلد رسيده است . قسمتى از آنها به روابط با آمريكا و شاه و چگونگى تسلط خاندان پهلوى و وابستگان آنان به شوون مختلف كشور مى شود در بخش ديگر چگونگى برخوردامريكا ببا شاه و طرفداران غرب درايران پس ازانقلاب واخراج آنان ازايران مطرح گشته است .

در قسمتى چگونگى دخالت امريكا در كشورايران مطرح شده است كه زير عنوان دخالتهاى امريكا درايران چاپ و نشر يافته است . پاره اى از مجلدات به رابطين امريكا و جاسوسان داخلى برمى گردداين بخش گاهى مجموعه اسناد مربوط به فرد خاص را در يك مجلد نظير آنچه مربوط به بنى صدر واميرانتظام است دربر مى گيرد و گاهى مجموعه افراد زيادى را كه از رابطين و جاسوسان امريكا بودند شامل مى شود: نظير جلد 17اين اسناد.

يك بخش عظيم ازاسناد به بررسى و تحليل احزاب و نيزافراد داراى خطوط ميانه و گام بگامى مى پردازد و در مجموع چگونگى بهره ورى ازاين احزاب وافراد را مطرح مى سازد.

[كردستان] موضوع مستقلى است كه در دو جلد مجموعه فعاليتهاى امريكا را در غائله كردستان بدست احزاب استخدام شده روشن مى سازد.

دخالتهاى امريكا در كشورهاى اسلامى مجموعه مهمى را تشكيل مى دهد كه دخالت امريكا را در پاكستان افغانستان مصر كويت كشورهاى خليج فارس و فلسطين را آشكار مى سازد و نيز مسائل مربوط به اين كشورها را مطرح مى سازد.

اسناد مربوط به رژيم اشغالگر قدس و چگونگى طرفدارى امريكا موضوعى است كه در دو مجلد مستقل در معرض مطالعه خوانندگان قرار گرفته است .

دخالتهاى شوروى و نيز موضعگيريهاى آن كشور در مقابل مسائل مربوط به جهان اسلام و دنياى مستضعف و نيز روشهاى جاسوسى آن كشور مطالبى است كه هفت مجلدازاسناد مزبور را به خوداختصاص داده است .

[ غيرمتعهدها] كتابى است كه مجموعه حركتهاى امريكا را در جهت سوق دادن كنفرانس غير متعهدها به خط امريكا توسط دست نشاندگانش در آن سازمان دربر مى گيرد.

كيفيت جمع آورى اطلاعات و نيز چگونگى بهره گيرى از مسلكهاى ساختگى مسائلى است كه دو جلدازاين مجموعه را به خوداختصاص داده است .

بطور كلى اسناد يادشده مجموعه مهمى را در مورد مسائلى مربوط به اداره و نفوذ در يك كشور يا منطقه را دربر مى گيرد.ازاين رو مطالعه آنها براى تمام اقشار مختلف جامعه كه به نوعى علاقه مند به استقلال و سرنوشت كشور خويش هستند لازم و ضرورى است و بايد دست اندركاران حكومت با بررسى روشهاى گوناگون پخش و طرح اين مجموعه عظيم اطلاعاتى كارآترين و سريعترين راه گسترش آنها را در بين جامعه اسلامى بيابند واز مهجور شدن و نابودى اسناد جلوگيرى كنند.

دراين نوشتار به همين مقداراز تبيين ضرورت طرح اسناد بسنده مى كنيم و باارائه پيشنهاداتى در زمينه گسترش اسناد واحياء آن سخن را به پايان مى بريم :

1- تنظيم و تحقيق اسناد اسناد يادشده باعتبار كمبودامكانات دانشجويان پيرو خطامام از نظم و تحقيق لازم برخوردار نيست .اين اسناد بااينكه ازاشخاص وامكنه زيادى سخن گفته است . و در موضوعات مختلف و گوناگون مطلبى قابل عرضه دارد لكن براى هيچ كدام فهرست راهنماى درست نيست يافتن مطلبى در مورد شخصى يا درارتباط با موضوعى مستلزم گشتن چند كتاب ازاسناد مورد بحث است . واين كار عملا بهره بردارى ازاسناد راافت داده است .از آن گذشته بخشهاى مختلف كتابهاى منتشر شده از جمع بندى لازم بهرور نيست . شايد دانشجويان پيرو خطامام در نظر داشتند مواد خام را بدون اظهار نظر و تفسير دراختيار جامعه قرار بدهند تا جامعه با پيش داورى با مسايل مطروحه دراسناد برخورد نكند.ازاين رو جز در مقدمه بعضى از مجلدات توضيح ديگرى داده نشده است .اين برخورداز جهاتى درست داشت لكن تنظيم درست همراه با توضيح جمع بندى مناسب مى تواند جامعه را در خيلى از موارد كمك و راهنمايى كند.

براين اساس پيشنهاد مى شود گروهى توانمند و متعهداز دانشجويان پيرو خط امام وافراد ديگر جمع بشوند و يك كاراساسى روى اسناد ياد شده بنمايند. علاوه بر تنظيم درست همراه با فهرستهاى گوناگون و مختلف تلاش كنند روشهاى كلى مستنبطازاسناد را در مجموعه اى جداگانه براى استفاده عموم چاپ و نشر بدهند. و در ذيل هر روشى مواردى را جهت تصميم و نيز منسجل ساختن روش بياورند تا خواننده علاوه بر آگاهى به روشهاى استعمار كاربرد آن را در شكلهاى مختلف بدست آورد. و با طرح شدن موضوعى از سوى استعمارگران امريكايى اروپايى و يا روسى بدانند كه اين موضوع داخل در چه مقوله اى است و چه هدفى را تعقيب مى كند تا به سهولت در برابر آن موضع گيرى صحيح بكنند.

2- چاپ و نشر مناسب :

اسناد يادشده از چاپ بسيار بدى برخورداراست . علاوه برداشتن اغلاط املايى و دستورى از فن چاپى ضعيفى برخورداراست نداشتن صفحه آرايى مناسب و تنظيم درست موجب مى شود خواننده در طى مطالعه اسناد خسته و روگردان بشود. علاوه بر آن از رغبت و تمايلى كه يك نوشته با چاپ تميز و خوب مى تواند در مرحله نخستين در خواننده ايجاد كند و وى را وادار به مطالعه كند بى بهره است . ازاين رو پيشنهاد مى شود وزارت ارشاداسلامى كه ازامكانات چاپ خوبى برخورداراست و با چاپ صحيفه نور و در مكتب جمعه و ديگر كتب و نوشتجات توانست آبرويى به امور چاپى و كتب چاپ شده بدهد دراين مورد نيز دست بكار شود و با توافق دانشجزيان پيرو خط امام اسناد مزبور را با دو چاپ فارسى وانگليسى و فارسى تنها در شكل مطلوب همراه با فنون چاپى و كاغذ و جلد مناسب تحويل جامعه بدهد.و مطمئن باشد كه تاثيراين اسناد در آگاه ساختن جامعه اسلامى به شگردهاى دشمن در سطحى است كه سرمايه گذارى چنينى را توجيه كند. و قهرا آثار آن از بعضى كارهايى كه اين نهاد وامثال آن در جهت تبليغ اسلام انجام مى دهند بيشتراست .

3- ترجمه به زبانهاى زنده دنيا:

گسترش اسناد مورد بحث در راستاى ضربه زدن به اعتبار جهانى امريكا نقش بسزايى دارد و براى جامعه اسلامى ايران كه معتقداست ابهت امريكا ابهتى كاذب است و براى رهايى جهان تحت ستم از بوغ استعمار آن بايد اين ابهت كاذب از بين برود ضرورى و بايسته است كه از تمام امكانات قابل كاربرد دراين راستا بهره بردارى كنند. واسناد لانه جاسوسى امكان فوق العاده اى است كه اگر درست بكار گرفته بشوداعتبارامريكا را با خطرى جدى مواجه مى كند. لكن با كمال تاسف ازاين امكان بهره بردارى نشده است و تنها به زبان فارسى ترجمه شده است .ازاين رو پيشنهاد مى شودارگانهاى مسئوول اين اسناد را به زبانهاى عربى فرانسه اسپانيولى و زبانهاى رايج ديگر ترجمه كنند واز راههاى مختلف به كشورهاى داراى زبان خاص ارسال كنند. بعنوان نمونه اگر ترجمه هاى صحيح همراه با متن انگليسى به زبانهاى عربى فرانسه و... با چاپ مناسب وجود داشته باشد و وزارت ارشاد در نمايشههاى بين المللى كتاب آنها راارائه دهد مى تواند در جهت افشاى چهره فريبنده امريكا بسيار مفيد باشد.

4- بهره بردارى درسى براى جامعه اى نظيرايران كه مى خواهد قشر تحصيل كرده آن علاوه بر معلومات صرف از آگاهيهاى سياسى و دينى بهره مند باشد و جامعه اى آگاه و هوشيار تربيت كند لازم است ازامكانات آگاهى بخش بهره بردارى صيحيح كند. براين اساس انتظار مى رفت مسئوولان مراكز آموزشى نظير آموزش پرورش وزارت فرهنگ و آموزش عالى و حوزه هاى علميه ازاسناد لانه جاسوسى استفاده صحيح بكنند. لكن پس از گذشت چند سال اين اسناد چنان بفراموشى سپرده شود كه شايد كمتر دانش آموز طلبه يا دانشجويى از وجود و محتواى آن خبر دارد. ازاين رو پيشنهاد مى شود مراكز ياد شده ازاسناد مورد بحث جزوه هايى تهيه كنند و موضوعات مطالب كلى و راهگشاى آن را در نوشته هايى گرد آورند و در مراكز آموزشى بعنوان متن درسى قرار بدهند تا دانش آموزان مسلمام در سطح دبيرستان از وجود دامهاى دشمن در جهان كنونى آگاه شود و طورى عمل كند كه در آينده سياسى اش ناآگاهانه مورد بهره بردارى استكبار جهانى قرار نگيرد. آموزش سياسى واطلاعاتى براى ملتى كه در ميان هجوم چپاولگران غربى و شرقى مى خواهد مستقل و آزاد زندگى كند ضرورتى غير قابل اجتناب دارد و هيچ گريزى از آن نيست . و براين اساس بايداين نوع آگاهيها را در سطح آموزش راهنمايى و دبيرستانى به نسل جوان ارائه داد تا با ديد صحيح وارداجتماع بشود.

استفاده در وسايل ارتباط جمعى :

وسايل ارتباط جمعى نقش تعيين كننده در ترسيم و شكل بندى فكرى يك جامعه دارد. و به راحتى مى توانند مساله اى را دراجتماع مطرح كنند و جا بيندازند.در نظام اسلامى علاوه بر وسايل ارتباط جمعى معمول جهانى نظير راديو تلويزيون مطبوعات و كتب وسايل تبليغى ديگرى نيز وجود دارد كه در نظامهاى ديگر چنين چيزى يافت نمى شوداز آن جمله سخنرانيهاى مذهبى نماز جمعه و خطبه هاى جمعه و محافل دينى وامثال آن .

وجوداين همه امكانات انتقال انديشه همراه با موراداطلاعاتى غنى نظيراسناد لانه جاسوسى مستلزم آن است كه جامعه اسلامى از فرهنگ اطلاعاتى فوق العاده اى برخوردار باشد. بويژه در فرهنگ اسلامى عناوينى نظير تقيه و كتمان سچ مطرح است كه در راستاى فرهنگ اطلاعاتى مى توانند كمك شايانى به مسوولان اجتماع بدهند.لكن بهره بردارى نامناسب موجب شده است كه جامعه از چنين فرهنگى برخوردار نباشد واطلاعات پرارزش و ذى قيمتى را در جامعه بدون توجه به عواقب وخيم آن گسترش بدهند و افشا كنند. و پيداست كه چنين چيزى نه به نفع اسلام و مسلمانان و حكومت اسلامى است و نه توجيه شرعى و دينى دارد.ازاين رو پيشنهاد مى كنيم كه ازاسناد لانه جاسوسى در جهت فراگير ساختن فرهنگ اطلاعاتى در رسانه هاى گروهى و مراكز تبليغى بهره بردارى كنند. و علاوه بر چاپ و تفسيراين اسناد در روزنامه ها و مجلات واجراء برنامه تحليلى و تفسيرى در راديو و تلويزيون در خطبه هاى نمازجمعه و سخنرانيهاى مجالس و محافل دينى از آنها بهره گيرند. و گروهى تشكيل بدهند كه روى اسناد يادشده كار كنند و با جمع بندى و تنظيم آنها و دراختيارائمه جمعه ها قرار دادن گامى در جهت گسترش فرهنگ اطلاعاتى بردارند اگر خطباء نماز جمعه ها كه به لحاظ تقدس واحترامى كه در جامعه دارنداز نفوذ كلام زيادى برخوردارندازاسناد ياد شده بهره بردارى كنند و تاكتيكهاى دشمن را افشا سازند و جامعه را به داشتن فرهنگ اطلاعاتى دعوت كنند خواهند توانست تاثيرى عميقى در مصونيت بخشيدن به جامعه داشته باشد واسرار مملكت اسلامى راازگزند دشمن محفوظ دارند. علاوه بر آن به خطبه ها جذابيتى بدهند كه موجب جلب بيشتر مردم به نماز جمعه ها و باعث شكوه و عظمت نمازهاى جمعه گردند موارد ياد شده پيشنهاداتى بود كه مى شود روى آنها مطالعه كرد و با ترتيب برنامه صحيح بكار گرفت . و مااميدواريم كه با چنين كارهايى بتوانيم اين اسناد پرارزش را مورداستفاده قرار دهيم و آنها رااز مهجورى خارج سازيم . و نيزاميدواريم بزرگان و رهبران جامعه تلاش كنند با مطرح ساختن اسناد مزبوراز فراموش شدن آنها جلوگيرى كنند و جامعه را به استفاده از آن ترغيب كنند.

1.اسناد لانه جاسوسى ج 16.198 سند 42.

2. تاكيد روى عناوين به خاطر رد قول گروهى است كه پس ازافشا شدن اسناد همكاريهاى كنان با سفارت امريكا تلاش مى كردندانگيزه چنين اقدامى راالقاآت گروههاى ماركسست معرفى كنند بنگريد: به انقلاب ايران در دو حركت فصل تسخير لانه جاسوسى . نوشته مهدى بازرگان .

3. مهدى بازرگان انقلاب ايران در دو حركت .100. مطالعه اين بخش از كتاب براى درك چگونگى حركت تحريف گران تاريه مفيداست .

4. پاسدارى از فرهنگ وقايع مهم انقلاب و نيز حراست سخنان رهبران انقلاب از تحريف و نابودى كار بزرگى است كه نبايد هيچگاه به فراموشى سپرده شود بويژه كه مخالفان انقلاب از هر فرصتى براى تحريف تاريخ انقلاب و مخدوش كردن چهره آنان بهره مى گيرند واگر در مقابل چنين روند تحريف اقدام اساسى انجام نگيردانقلاب براى آيندگان در هاله اى ازابهام قرار خواهد گرفت جاى بسى تشكراست كه وزارت ارشاداسلامى در اين راستا قدمهايى برداشته است از آن جمله چاپ سخنان امام در مجموعه (صحيفه نور) و نشر خطبه ها نماز جمعه تهران در مجموعه (در مكتب جمعه) .

5.اسناد لانه جاسوسى ج 11.4243.

6.اسناد لانه جاسوسى ج 20.119.

7. غررالحكم باب سر.

8.اسناد لانه جاسوسى ج 20.76.

9.اسناد لانه جاسوسى ج 16.16.

10.اسناد لانه جاسوسى ج /05/21
11.اسناد لانه جاسوسى ج /08/21