خیمه عفاف (04) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

خیمه عفاف (04) - نسخه متنی

جواد محدّثی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




موازنه دخل و خرج

نويسنده: جواد محدّثي

خيمه عفافي كه به نام «كانون خانواده»، با هزار رنج و اميد و آرزو برپا مي‏شود، بايد سرپا نگاه داشت و از وزيدن تندبادهايي كه اين خيمه را برهم مي‏زند بايد جلوگيري كرد و اگر هم طوفاني وزيدن آغاز كرد، بايد چنان با تدبير و دورانديشي و متانت عمل كرد كه اين خيمه از هم نگسلد و اين كانون از هم نپاشد.

مسايل مالي و مادي و آنچه به درآمد و مصرف و هزينه و حقوق برمي‏گردد، مي‏تواند يكي از موارد بحران‏زا و طوفان‏خيز باشد.

مداخل و مخارج

برنامه‏ريزي اقتصادي و به تعبير روايات اسلامي «تقدير المعيشه»، يكي از اركان ثبات و پايداري بنيان خانواده است و بدون آن، جاي پايي براي بروز اختلاف پيش خواهد آمد.

زن و شوهر (و به تبع، فرزندان خانه) بايد موازنه‏اي معقول و منطقي بين «دخل» و «خرج» ايجاد كنند و با پذيرش واقعيتها، مانع مسأله‏ساز شدن توقعات فردي شوند.

اگر بر اساس توسعه‏طلبي‏هاي برخي همسران يا مهار نكردن «مخارج غير ضروري»، اين موازنه برهم بخورد، يا اصلاً در امر «درآمد» و «مخارج»، حسابگري و انطباق و همسويي در كار نباشد، ناهنجاريهاي رفتاري در خانواده پيش مي‏آيد.

سعدي گويد:




  • بر احوال آنكس ببايد گريست
    كه دخلش بود نوزده، خرج بيست



  • كه دخلش بود نوزده، خرج بيست
    كه دخلش بود نوزده، خرج بيست



«بعضي‏ها با حقوق كارمندي، پز مهندسي مي‏دهند ...» و اين نوعي عدم موازنه در دخل و خرج است و براي جلب توجه ديگران يا خودنمايي، بيش از توان مالي خرج مي‏كنند و نتيجه‏اش پيدايش بحران در معيشت خانواده است.

زنان خانه‏دار، مديريت امور خانه را اگر بر محور «قناعت» و پرهيز از خرجهاي غير لازم و تشريفاتي و تجملاتي تنظيم نكنند و از شوهران خود، توقعات غير منصفانه و بي‏جا و خارج از توان مالي و ميزان درآمد او داشته باشند، يا هزينه‏هاي غير ضروري را بر آنان «تحميل» كنند، بايد منتظر بروز «تنش» باشند، چون يا همسرشان به خواسته‏هاي افزون‏طلبانه آنان وقعي نمي‏گذارد، كه نتيجه‏اش بروز حرفها و مجادلات است، يا از هر راهي (حلال و حرام

اساس خانواده و زندگي مشترك، بر «همكاري» است. اگر هر يك از زن و شوهر، «طلبكارانه» يا «تحميل‏گرانه» با طرف مقابل برخورد كنند، آن «تفاهم» پديد نخواهد آمد.

و رشوه و سوء استفاده و ...) سعي در تأمين خواسته‏هاي زن مي‏كند، كه نتيجه‏اش آلوده ساختن زندگي به حرام است.

اساس خانواده و زندگي مشترك، بر «همكاري» است. اگر هر يك از زن و شوهر، «طلبكارانه» يا «تحميل‏گرانه» با طرف مقابل برخورد كنند، آن «تفاهم» پديد نخواهد آمد.

سست شدن پايه‏هاي «نهاد خانواده»، گاهي در اثر همين مسايل مادي و اقتصادي است و آغاز آن هم چه بسا از امور جزئي و بي‏اهميت است و سر از «بحران» در مي‏آورد.

بر اساس «خِرد» يا «هوس»؟

ثروت و امكانات، براي تأمين رفاه معيشتي و آرامش روحي و سكون خاطر است و نبايد گذاشت به «مايه تشنّج» و «ماده اختلاف» تبديل شود.

به كارگيري عقل و تدبير در تنظيم اقتصادي خانواده، ايجاب مي‏كند كه از «چشم و هم‏چشمي» و رقابتهاي كمرشكن يا حسادتهاي خانمان‏برانداز، پرهيز كنند و اجازه ندهند «هوس» به جاي «عقل» بنشيند و صفاي زندگي را از ميان بردارد.

«قناعت» يكي از شيوه‏هاي خردمندانه در مصرف و خرج است. به تعبير حضرت علي(ع): «القناعةُ مالٌ لا يَنْفَدُ»؛1 قناعت، ثروتي پايان‏ناپذير است.

نقطه مقابل قناعت و ميانه‏روي و اعتدال اقتصادي، «ولخرجي» و «اسراف» است كه هم ناسپاسي به نعمتهاي خداست، هم زمينه‏ساز بروز فقر و تنگدستي است و هم هدردادن امكانات به شمار مي‏رود كه نابخردانه است. خرجهاي اسرافكارانه هرگز ستوده نيست و كسي كه خردمند باشد، كس ديگر را بر ولخرجي نمي‏ستايد، بلكه ملامت هم مي‏كند و اگر هم كسي در اثر
«تجمل‏گرايي»، بيش از آنكه راحتي بياورد، ناراحتي مي‏آفريند و به جاي «آرامش»، زندگيها را دستخوش آشفتگي‏ها و زلزله‏هاي ويرانگر مي‏سازد. در وراي بسياري از چهره‏هاي به ظاهر شاد و شنگول طبقات مرفه و تشريفاتي، غمي سنگين و اضطرابي دايمي نهفته است.

اسراف و تبذير و ريخت و پاش به فقر و افلاس كشيده شد، دل كسي بر او نمي‏سوزد و جاي ترحم نيست، چرا كه هر چه كرده، خود كرده است. اين مضمون كلام اميرالمؤمنين(ع) است كه فرموده است: «اسرافكار را واگذار! كه نه بخشش او ستايش‏انگيز است، نه تنگدستي‏اش ترحم‏انگيز.»1

آنكه مي‏خواهد «داشته»هايش را به رخ ديگران بكشد و در مقابل اقوام و دوستان و همكاران و همسايگان به «ثروت» و «مكنت» خويش بنازد و ببالد و وسايل خانه و امكانات مالي خود را به عنوان نشانه‏هاي «تشخّص» جلوه دهد، هم غمي بر دل ديگران وارد مي‏سازد، هم دور اين گونه رقابتهاي پايان‏ناپذير را در زندگي خود و ديگران سرعت مي‏بخشد و هيزم‏كش شعله‏هاي حرص و آز و افزون‏خواهي مي‏گردد.

«تجمل‏گرايي»، بيش از آنكه راحتي بياورد، ناراحتي مي‏آفريند و به جاي «آرامش»، زندگيها را دستخوش آشفتگي‏ها و زلزله‏هاي ويرانگر مي‏سازد. در وراي بسياري از چهره‏هاي به ظاهر شاد و شنگول طبقات مرفه و تشريفاتي، غمي سنگين و اضطرابي دايمي نهفته است.

كيست كه نداند درون اين گونه خانواده‏ها كه با هم به رقابت و چشم و هم‏چشمي پرداخته‏اند، چه مصيبتها و مشكلات و كدورتها و بغضهايي پنهان است كه گاهي هم سرباز مي‏كند و به بيرون درز مي‏كند! ...

نه «اسراف»، نه «بُخل»

مديريت اقتصادي خانه، نيازمند ايجاد توازن در دخل و خرج و به كارگيري عقل و مصلحت به جاي هوس و اسراف و تبذير است. در اين مسأله، زن و مرد شريكند و
سهيم، و بايد براي رسيدن به «سطح متعادل» در معيشت، همكاري داشته باشند و بكوشند تا نگذارند «مسايل مالي» در زندگي مشترك، «عواطف انساني» و «مهر و صفا» را تحت‏الشعاع قرار دهند.

حركت در مرز تعادل دشوار است. مواظبت بر اينكه نه گرفتار بخل و امساك شود و نه در دامن اسراف و ولخرجي بيفتد، هوشياري و منطق مي‏طلبد. برخي با عنوانِ اينكه بايد قناعت كرد و حسابگر بود، بر خانواده خود سخت مي‏گيرند و گاهي حق آنان را هم تضييع مي‏كنند. برخي هم با عنوان اينكه بايد دست و دل باز و بخشنده و كريم بود، مال خود را هدر مي‏دهند و ولخرجي مي‏كنند.

در ايجاد تفاهم اقتصادي در زندگي مشترك، دو جانب مؤثر است:

يك طرف قضيه به «بانو» مربوط مي‏شود، طرف ديگر به «آقا».

يكي بايد «قناعت» به خرج دهد، يكي هم بايد بر «تلاش» بيفزايد.

يكي بايد كم‏توقع و صبور باشد، ديگري هم بايد از بخل و سختگيري بي‏مورد و بيش از حد دست بردارد.

بخشندگي و سخاوت، تا آنجا ارزشمند است كه به اسراف و تبذير كشيده نشود و قناعت و برنامه‏ريزي تا حدي پسنديده است كه سر از بخل و آزمندي درنياورد و شناخت مرز اين دو، هم دشوار است، هم ضروري!

حضرت امير(ع) در سخن حكيمانه‏اي به رعايت مرزي معتدل ميان اين افراط و آن تفريط دستور مي‏دهد و مي‏فرمايد:

«كُنْ سَمْحا وَ لا تَكُنْ مُبَذِّرا، وَ كُنْ مُقَدِّرا وَ لا تَكُنْ مُقَتِّرا»؛1

بخشنده باش، ولي نه ولخرج و اسرافكار، و اندازه‏گير باش، ولي نه سختگير و بخيل.

آنان كه در زير خيمه مشتركِ «خانواده» زندگي مي‏كنند، اگر عاقلانه و با تفاهم در اين موضوعات به «وحدت نظر» و هماهنگي نرسند، پيوسته مسايل مالي، مسأله‏ساز خواهد شد و اين خيمه فرو خواهد خوابيد.

آنچه در آغاز زندگي و تشكيل خانواده و در هنگامه خواستگاري و عقد و عروسي به نظر «ناچيز» و «غير مهم» جلوه مي‏كند، گاهي در آينده سبب بروز مشاجرات و اختلاف مي‏شود. در گرماگرم اول ازدواج، شايد هر دو طرف براي پا گرفتن يك «وصلت»، چنين وانمود كنند كه با هر شرطي موافق‏اند و در هر شرايطي سازگارند و هر مهريه‏اي را مي‏پذيرند. ولي در بستر زمان، وقتي به «نتوانستن» برخورد كنند، «ناسازگاري» چهره زشت و ناهنجار خود را نشان مي‏دهد، مگر آنكه زوجين بتوانند «صفاي زندگي» را بر اين گونه ناهنجاريها غلبه دهند.

در ايجاد تفاهم اقتصادي در زندگي مشترك، دو جانب مؤثر است:

يك طرف قضيه به «بانو» مربوط مي‏شود، طرف ديگر به «آقا».

يكي بايد «قناعت» به خرج دهد، يكي هم بايد بر «تلاش» بيفزايد.

يكي بايد كم‏توقع و صبور باشد، ديگري هم بايد از بخل و سختگيري بي‏مورد و بيش از حد دست بردارد.

هزينه‏هاي لازم

گرچه تأمين مخارج زندگي بر عهده مرد خانه است، ولي زن نيز نبايد خارج از وسع و توانِ مادي شوهر، توقع داشته باشد.

گرچه زن، بايد صبوري و تحمل و قناعت پيشه كند، ولي مرد هم بايد در حد توان و وسعِ خويش، بر زن و فرزندان خود وسعت و گشايش دهد و از آنچه خداوند روزي كرده است، خرج كند. اين همكاري، به استحكام بنيان خانواده كمك مي‏كند.

در حديثي امام كاظم(ع) فرموده است:

«يَنْبَغي لِلّرَجُلِ انْ يُوَسِّعَ عَلي عَياله كَي لا يتمنَّوْا مَوْتَهُ»؛2

سزاوار است كه مرد، بر خانواده خود گشايش و وسعت دهد، تا اهالي خانه آرزوي مرگ او را نداشته باشند.

و اين سخن، شوخي نيست. نمونه‏هاي واقعي آن را در جامعه خودمان فراوان مي‏توان يافت. خرج كردن براي خانواده و رفع نيازهاي آنان، تأكيد و سفارش پيامبر اكرم(ص) است كه فرمود:

«اِبْدَأْ بِمَنْ تَعُولُ ...»3 از خانواده و افراد تحت تكفل خود آغاز كن.

اگر مرد، در حدي كه وظيفه اوست و در توان او مي‏گنجد، به تأمين نيازهاي همسر و فرزندانش نپردازد، هم از چشمها مي‏افتد، هم آنان عقده‏اي مي‏شوند. هم حقشان زير پا گذاشته مي‏شود، هم در پي فُسحت و گشايش و وسعت در دوره «پس از او» چشم به آينده مي‏دوزند و از روزنه مرگ پدر يا همسر، به آن آينده دلپذير و راحت و پرنعمت مي‏نگرند.

آنچه را حق خانواده است، اگر مرد تهيه كرد، منت هم نبايد بگذارد. منت‏نهادن بر خرج كردنها، هم شيريني آن خرج و هزينه را به زهر تبديل مي‏كند، هم اجر و ثواب آن را از بين مي‏برد. قرآن كريم دستور مي‏دهد: صدقات خودتان را با منت‏نهادن و آزاردادن، باطل نكنيد.4

اگر زن و مرد، وظيفه خود را «بشناسند» و به آن «عمل كنند»، زمينه‏اي براي بسياري از مشكلات خانوادگي پيدا نخواهد شد.

پس هم بايد به «تعادل اقتصادي» انديشيد، هم از ريخت و پاشهاي غير ضروري در مخارج و مصارف پرهيز كرد، هم سختگيري‏هاي بي‏جا و آزاردهنده را كنار گذاشت، هم با تفاهم و تبادل‏نظر به برنامه‏ريزي درست و قوام‏بخش زندگي پرداخت، هم معيار خرد و منطق را به كار گرفت نه هوسها و تجمل‏گرايي‏هاي مشكل‏آفرين و چشم و هم‏چشمي‏هاي حسودانه را، هم نيازهاي واقعي را از «نيازهاي كاذب» بازشناخت، هم بر سختيها و ناداريها و كمبودها تحمل داشت، هم صفاي خانه و خانواده را با مطرح ساختن نزاعهاي مالي و پولي برهم نزد، هم «سطح زندگي» را بر مبناي سطح درآمد تنظيم كرد و استوار ساخت، هم از درون خانواده‏هاي گرفتار تشريفات كه بسيار تلخ و رنج‏آور است عبرت گرفت، هم خواسته‏هاي خود را بر طرف مقابل تحميل نكرد، هم قناعت را به عنوان يك «سرمايه معنوي» پاس داشت، كه گفته‏اند: «چو دخلت نيست، خرج آهسته‏تر كن.»

اينهاست پايه‏هاي قوام و استحكام خيمه عفاف.

منابع:

نهج‏البلاغه,فيض الاسلام

غرر الحكم,جلد =7,صفحه =160

نهج‏البلاغه

من لا يحضره الفقيه,جلد =2,صفحه =68

وسائل الشيعه,جلد =6,صفحه =323



1 ـ نهج‏البلاغه، حكمت 32.

1 ـ غرر الحكم، (چاپ دانشگاه)، ج7، ص160.

1 ـ نهج‏البلاغه، فيض الاسلام، حكمت 54.

2 ـ من لا يحضره الفقيه، ج2، ص68.

3 ـ وسائل الشيعه، ج6، ص323.

4 ـ لا تُبطِلوا صَدَقاتكم بِالمنِّ و الأذي (بقره، آيه 246).

/ 1