ببینید و بترسید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ببینید و بترسید - نسخه متنی

مهدی تهرانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

درك و شناسايي گونه هاي نمايشي در تعامل با بيننده، سينماي وحشت و هيولايي

ببينيد و بترسيد

مهدي تهراني

ديروز و امروز، تفاوت هاي آشكار

در ژانر هيولايي يكي از اولين فيلمهاي ساخته شده «كينگ كونگ» نام دارد كه قدر مسلم با آن آشنا هستيد و مريان سي كوپر آن را در سال 1933 ساخته. قصه از اين قرار است كه يك گوريل بسيار گنده كه در آسياي جنوب شرقي كشف شده سر از نيويورك در مي آورد و چون حوصله اش سر رفته از مرخصي بدون اجازه استفاده مي كند و صاف مي رود وسط شهر نيويورك و باقي قضايا. حالا 60 سال جلوتر بياييد تا همان كاراكتر گودزيلاي خودمان را با هم مرور كنيم، تا تفاوتها به سرعت آشكار شود.

جلوه هاي ويژه امروزي آنچنان تمهيداتي ارائه مي كند كه ديدن فيلمهاي قديمي هيولايي برايمان ديگر كميك شده است و اصلا همين به خدمت گرفتن استوديوهاي بزرگ ديجيتال در سينما باعث شده تا سينماي هيولايي رونقي فراوان در توليداتش به دست بياورد.

حقارت تمام نشدني بشر فاني

آن دسته از فيلمهاي متعلق به ژانر وحشت كه به خلق و خوي تغيير يافته بشر مي پردازند، صرف نظر از داستان يا گوشه هاي تجاري و باسمه اي اش، در موارد بسياري اوج بي خبري، غوطه وري در فساد بشر و ضعف او را نيز يادآوري مي كند.

اين مهم همان مقوله «رفتن» يا «نرفتن» به دنبال «درونمايه»هاست. فيلم «سكوت بره ها» (جاناتان دمي، 1991) را به ياد بياوريد. ژانر اصلي جنايي است؛ اما زيرساخت هاي ملهم در سينماي Horror در جاي جاي اثر يافت مي شود. در سكوت بره ها سقوط كامل بشر در زندگي و جوامع صنعتي روايت مي شود. معاشرت هاي شنيع و روابط ناهنجار كه كم كم جسم و روح بشر را به سمت و سويي مي برد كه حاضر است از پوست چندين دوجين انسان، لباس خوش دوخت براي يك بشر كثيف ديگر كه دست بر قضا كشته هم شده، دوخته شود. البته بحثهاي مرتبط با مسائل ماوراءالطبيعه، انگاره هاي فلسفي، المنت هاي اجتماعي و ديگر موارد همواره در سينماي وحشت (در فيلمهايي كه واقعا سينما هستند نه فيلمهايي مثل «هالووين»ها كه تاكنون 100 دنباله از آن در ژانر وحشت توليد شده) دستمايه اصلي كار قرار مي گيرد و تماشاگر را مانند چند مثالي كه ذكر كردم به فكر همان پيدا كردن درونمايه ها     مي اندازد و در اين مورد خاص يكي از دريافت ها وجود حقارت تمام ناشدني اين بشر فاني است.

آزارگري در سينماي ترسناك

يكي از ژانرهايي كه مي تواند واقعا اسباب آزارگري تماشاگر شود، همين گونه سينماي وحشت و يا حتي در مواردي سينماي هيولايي است. يعني وقتي توليداتي با جمع ناهنجار انگاره هاي ساديستي ( Sadisty ) در سينماي وحشت اكران مي شود، فقط قصد نهايي سينماي واقعي نيست، بلكه سوءاستفاده از تماشاگر در اولويت قرار دارد. به روايت ساده تر، در بسياري از توليدات گويا هاليوود از اين كه توسط اين نوع سينما، تماشاگر را بيازارد، لذت فراوان مي برد و كيف مي كند.

حتما يا شنيده ايد و يا خوانده ايد كه بسياري از كارگردانان اين ژانر - البته B سازها و اكثرا توليداتي كه براي خارج از آمريكا ساخته مي شوند - آدمهايي ساديستي و عوضي هستند و اصلا قصه در روايت هر چند آبكي آنها ناشي از جمع انگاره اي ساديستي در زندگي شان بوده است. اين دفعه اجازه بدهيد يك سريال تلويزيوني مثال بزنم كه البته از روي آن فيلم سينمايي نيز ساخته شده و دست بر قضا آخرين ورسيون سينمايي آن 3 هفته است كه اكران شده است. با اين توضيح سريال تلويزيوني جمعه نحس يا با نام مصطلح آن «جيسون» را به ياد بياوريد. اين سريال كه اكثرا با سرمايه گذاري كمپاني پارامونت ساخته مي شود، داستان قاتل روان پريشي را روايت مي كند كه در هر 5 دقيقه بايد كسي را قصابي و تشريح كند. از اين رو در فيلمها و سريال هاي جمعه نحس دست كم 20 شناسنامه باطل مي شود و صحنه ها و سكانس هاي مرتبط با آن پر از خون و خونريزي است كه دليلي محكم بر ساديستي بودن تهيه كنندگان و كارگردانان اين مجموعه تلويزيوني است. اخيرا نيز همچنان كه ذكر كردم، فيلم «جيسون عليه فردي» اكران شده است. درباره كاراكتر فردي فيلم معروف «مرگ در الم استريت» و دنباله هاي بعدي آن را به ياد بياوريد. فردي، شخصيتي است كه به ذهن جوانان وارد مي شود و اعمال آنان را به دست مي گيرد و آنها را به انجام جنايت وادار مي كند. خب طبيعي است جمع 2 قاتل و آدمكش بالفطره در يك فيلم سينمايي تا چقدر مي تواند به ازدياد خون و خونريزي تا بالاترين حد ساديست بينجامد و ديگر اين كه چنين فيلمهايي در ژانر وحشت از سوي تماشاگران غربي با استقبال روبرو مي شود. رفتارهاي خشونت طلبانه و سرد و بي روح آدميان در جوامع صنعتي دليلي بر اين استقبال ها مي تواند باشد در صورتي كه همواره اكران چنين فيلمهايي در آسيا با شكست مطلق روبه رو شده است و آن هم به فرهنگ غني و سرشار از آموزه هاي اخلاقي مردم مشرق زمين برمي گردد.

ورسيون هاي جديد هيولاهاي خاص

فراگيري و سرك كشيدن كاراكترهاي هيولايي اخيرا به تمامي ژانرها سرايت كرده و براي مثال نقش كاراكترهاي وحشت آفرين و هيولاها اخيرا در كارتون ها جاي ثابتي پيدا كرده است و معلوم نيست چرا هاليوود عمليات ساديستي خود را در اين زمينه حتي به دنياي پاك و لطيف و سالم كودكان، آن هم با وقاحت و جسارت هر چه تمامتر كشانيده است. ضمن اين كه در توليداتي خاص هيولاهايي هم در سينماي انيميشن و هم در قصه هاي ديگر اخيرا باب شده اند كه يك روي مثبت و يك روي منفي دارند؛ اما در اين زمينه استثناهايي نيز وجود دارد و يكي از مهمترين آنها فيلمهاي كارتوني كاراكتري به نام هالك بوده است (فيلم سينمايي «هالك» اخيرا اكران شده و كارگردان آن نيز همان چيني نام آشنا يعني سازنده «ببر خفته، اژدهاي پنهان»، «آنگ لي» است.) البته كاراكتر هالك و ژانر اصلي مرتبط با ژانر حادثه اي و تريلر است. ليكن چون هالك اول از هر چيز يك انسان است و به صورت ادواري و ناگهاني به يك هيولاي سبز رنگ بزرگ ويرانگر تبديل مي شود، طبيعي است سهم كلان سينماي وحشت و يا سينماي هيولايي برايش محفوظ مي ماند.

تفاوت هالك با ديگر گونه ها در اين است كه گاهي از اين سرنوشت و اين نيمه    هيولايي اش شكايت دارد. شباهتي مثل شخصيت و كاراكتر فيلم «پليد 1 و 2»، كه با اين فيلم و داستان آن نيز كه جزو ترسناك ترين فيلمهاي تاريخ سينماست نيز آشنايي كامل داريد. كاراكتر پليد و دوستان نزديكش هرچند خون آشاماني مردمدار هستند، اما همواره از اين كه به هر حال به جامعه و «وامپيرها» و خونخواران تعلق دارند، افسرده هستند و در تلاشند از اين قالب به هر نحو خارج شوند نه مانند كاراكترهايي مثل جيسون يا فردي كه روز به روز به كاراكتر خود بيشتر علاقه مند مي شوند.

/ 1