پس دريده بريده پيشى چند از چپ و راست خلق مي رانند خدايگانا آنى كه دوستدارانت قبول درگه تو چون بيافتند به قدر به بنده خانه ى تو بر اميد آنكه مگر نشسته چار حريفند شاهد و شيرين شرابشان نرسيدست زان همى ترسم به يك دو ساغر پر شان كه دردهد ساقىاگر عزيز كنى شان به شيشه اى دو شراب اگر عزيز كنى شان به شيشه اى دو شراب
كه نديمان حضرت شاهند كه كسى چند پاره در راهند ز نور راى تو دانم ستاره راى شوند چو ساكنان مجره سپهرساى شوند به يمن طائر بختت طرب فزاى شوند بدانكه تا ز مى لعل سرگراى شوند كه شاهدان همه ناگاده باز جاى شوند به كام بنده همين هر سه چار پاى شوندحريف و بنده ى تو تا شراب گاى شوند حريف و بنده ى تو تا شراب گاى شوند