در مدح بدرالدين الغ جاندار بك اينانج بلكا سنقر - مقطعات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مقطعات - نسخه متنی

اوحدالدین محمد بن محمد انوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در مدح بدرالدين الغ جاندار بك اينانج بلكا سنقر





  • خداوندا تو آنى كافرينش
    جهان را پهلوان چون تو نباشد
    ندارد بيشه ى دولت چو تو شير
    به گيتى فتنه كى بنشستى از پاى
    فلك با اختران گفتا كه آن كيست ركاب تو ببوسيدند و گفتند
    ركاب تو ببوسيدند و گفتند



  • به كلى هست چون دريا و تو در
    زهى از تو جهان را صد تفاخر
    نزايد مادر گيتى چو تو حر
    اگز نه تيغ تو گفتيش التر
    كه هست از خيل او چشم ظفر پر الغ جاندار بك اينانج سنقر
    الغ جاندار بك اينانج سنقر


/ 439